سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در حمایت از "پرگار" - مارال سعید

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : مارال سعید

عنوان : استفاده از رسانه
با تشکر از تمامی دوستان کامنت گذار. یادش بخیر آن معلم که به من میگفت دختر جان صابون با سین کف نمی کند. دو دیگر؛ از مواهب مهاجرت همین تحلیل سواد فارسی و کشیدگی تارهای عصبی است.
اما دوستان، رسانه هایی چون BBC و VOA و Manoto و امثالهم را هر چه بنامیم بزرگترین و موثرترین رسانه های غیر حکومتی هستند که مردم ایران مرتبا ً به آنها توجه دارند. مرا با آن بخش از نیروهای اپوزسیون ایران که با نهادن نام "رسانه ی امپریالیستی" یکباره قلم بطلان بر تمامی فعالیتهای این رسانه ها کشیده و می کشند بحثی نیست. اما باقی که حداقل به این رسانه ها چون یک امکان تماس با مردم ایران می نگرند که بنظر من بسیار بیش از اینست، باید بدانند حضور ما در این رسانه ها نه بابت مظلوم نمائی از جهت ظلمی که بر ما و مردم رفته؛ بل در جهت آگاهی دادن، روشنگری، و ایجاد سوآل در افکار عمومی ایران است. برای این مهم بایست با دست پُر پا به عرصه نهاد و مستدل و محکم با مردم و بخصوص جوانان سخن گفت. از دیگر سو با همکاری مشوقانه با برنامه گذاران این رسانه ها شرایط بحث و فحص در چاله چوله های فرهنگ ایران را فراهم ساخت.
۶۹۶۷۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : کار بد مصلحت آنست که مطلق نکنیم
سر کار خانم سپهری در پای مقاله سرکار خانم سطوت, در پایان کامنت خود میفرمایند " در واقع فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایرانیان نقشی مهم در تعیین خط بی بی سی فارسی و رسانه های مشابه دارد.". چون موضوع هردو مقاله یکی ست جهت ادامه مطلب پاسخ به ایشان را در اینجا میاورم.

برای رسانه های " غرب " به سرکردگی آمریکا ( یعنی کمپلکس نظامی - صنعتی - مالی - ووو ) مهم نیست که ما چه میگوئیم. آنچه برای آنها اهمیت دارد اینست که با بودجه هنگفت خود مغز جهانیان اعم از انگلیسی و غیرانگلیسی زبان را دائما در معرض بمباران تبلیغات خود قرار داده و آنقدر دروغ را تکرار کنند که حقیقت جلوه نماید. و بیش از همه شهروندان خود این کشورها در معرض چنین تهاجمی قرار دارند. نگاه کنید به موضع اروپا پس از خیمه شب بازی کودتای اوکراین و وقایع کریمه که دنیا را برای جنگ احتمالا اتمی بر علیه روسیه آماده مینمایند و بسیار نمونه های دیگر. تنها راه مبارزه, چشم و گوش بستن به این چشم بندی ها و مغز شوئی ها و پرهیز از تکرار و انعکاس و درشت نمایی این تبلیغات میباشد زیرا کسی را توان مالی مبارزه با آنها نیست. شرکت من در این گفتگو تنها برای پاسخ دادن به اتهامات تا کنون ثابت نشده بود.
۶۹۶۶۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : شغل شریف قوادی در مقابل ..........
بعضی از نظر دهندگان نظر خویش را به واژه قواد و شخصی بنام قانعی فرد که ظاهرا" از کردهای ایرانی است محدود کرده اند که در مطالب آنان نکاتی قابل بحث یافت می شود. بایدگفت:واژگانی که معرف شغلی می شوند؛کارکرد صفتی نیز می یابند. کارکرد صفتی آن ممکن است :بیانگر عملی زشت و ناپسندباشد یا حالتی خنثی یابد یا صفتی نیکو و پسندیده ای را بیان کند. :::::::: تجربه نشان داده در جوامعی که حاکمیتی با پندارِخود اخلاق مدار و یا ارزشی سیطره یابد ؛ اعمالی تحکمی، برای پیشبرد خواسته های اخلاقیش بکار خواهد برد . بدنبال این روشش ،مشاهده می شود:واژه با بارارزشی و واژه با بار ضدارزشی، جای خود را از نظر ارزشگذاری عوض می کنند. در ایران با وجود حاکمیتش یا با توجه به نگرش عمومی مردمانش، اگر بخواهیم ارزش و ضد ارزش بودن دو زن با دو شغل متفاوت؛که یکی دارای شغل مأموریت امر به معرف و نهی از منکر و دیگری شغل تن فروشی را دارد مورد توجه قرار دهیم؛ در همان ابتدا ذهن متوجه ضد ارزشی بودن شغل تن فروشیِ آن زن تن فروش می شود و بیشتر روی موضوع تن فروشی بحث می شود. این اقدام بطریقی شغل زن مأمور و خود آن زن به حاشیه امنیتی می رود .اما دیدن مسئله با نگرشی دیگر ، واقعیت بگونه ای دگر خود را نشان می دهد. و شغل شریف تن فروشی را خواهیم دید. چگونه؟ زن تن فروش:تنش منبع کسب درآمدش و وسیله امرار معاشش است و تنش وسیله لذت رساندن به دیگریست و شاید خود نیز لذتی را ببرد.عملش نوعی آرامش دهندگی را نیز بدنبال دارد. حال ارزشگذاری برای این تن فروش چه چیزی می تواند باشد؟ زن مأمورامربه معروف ونهی از منکر: حکومت از مردم مالیات می گیرد ویا درآمدی از داشته های منابع طبیعی حاصل می کند ؛ این درآمدها باید در جهت ایجاد شغل تولیدی ویا شغلهایی که خدمات رسانی مورد نیاز و ضروری جامعه را انجام می دهند هزینه شوند نه شغلهایی که ضرورت وجودیشان در خدمت اهداف خاصی است که ربطی به نیازهای جامعه ندارند. که می توان نتیجه گرفت : که درآمد این زن مأمور بصورت غاصبانه و یا دزدانه از اموال عمومی است. و اعمال شغلیش نیز باعث رعب و وحشت در جامعه می شود. یا ممکن است ازبین برندگی انسانها هم باشد . یعنی در اعمال آنان هیچ آرامش بخشی مشاهده نخواهد شد. حال ارزش گذاری برای این زن مأمور امر به معروف و نهی از منکر چگونه می تواند باشد؟:::::::::: مثال دیگری: یک فرد مبارز سیاسی را در نظر می گیریم ؛ایشان در مقامی است که یک تصمیم غلطی را اتخاذ می کند و عمل او باعث از بین رفتن تعدادکثیری از نیروهای جامعه می گردد و این عمل قطعا"تبعات روحی شدیدی را برای مدت مدیدی در جامعه از خود بجا می گذارد و نوعی کینه و نفرت پراکنی را ایجاد می کند و می پروراند. و اثرگذاریِ مخربی را بر تحولات جامعه از خود بجا می گذارد و خسارات فراوانی را هم تحمیل می کند و عمل او د ر جامعه هیچ نوع آرامش بخشی را نشان نمی دهد. حال ارزشگذاری چگونه می تواند باشد؟ حال یک فرد قواد ویا بقول بعضی ها جاکش یا دیوث یا پاانداز یا جاانداز ویا...... را در یک جامعه در نظر می گیریم. این قواد بقول بعضی ها جایی را می اندازد که دو نفر اعمال لذت جویی و لذت بخشی را انجام دهند و آرامشی را کسب کنند. وقواد نیز کسب درآمدی را هم از این طریق برای خویش بیافریند . کار این قواد نوعی آرامش بخشی را هم بدنبال دارد. از نظر ارزشگذاری شغل قوادی چگونه خواهد بود؟ :::::: با توجه به مطالب بالا آنانی که برای خویش یک شأنیت خاصی قائل شده اند ، اعمال خویششان در یک بررسی با نگرش دیگر ،ممکن است مصداق نامگذاری همان واژه زشت پنداشتهِ شده ،شود !.::::::::در نظردهی جناب خواننده، ایشان مطالبی در مورد جاش می آوردند وتعابیری را بکار می برند که میوانند مورد توجه قرار گیرند.ایشان بطریقی جاش را ضد وطن پرستی بکار می برند که این مورد می تواند پرسشی را نیز بدنبال داشته باشد:اگر فردی وطنش را کردستان بداند نه ایران! و فرد دیگری وطنش را ایران بداند، مسئله چگونه خواهد بود؟ ظاهرا"شخصی مانند قانعی فرد که خود کرد است، ایران را وطن خویش می داند ودر مقابل مبارز دیگر کردی که فقط کردستان را وطن خویش می داند ،مسئله چگونه است؟ کدامیک جاش وبقول شما همبستر با مادرش برای لذت جوئی جنسی است وکره خر نامیده می شود؟ به امید دقت بیشتر در برخورد با مسائل.
۶۹۶۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : ملا نقطی و تبلیغات
اکنون که گفتگو به اینجا رسیده بهتر است که سوال نا پرسیده را هم پاسخ دهم که بحث برسر برنامه پرگار بی. بی. سی. ست و پرداختن به " ساطر " و " قوادان " خلط مبحث میباشد. شاید حق با پرسنده باشد اما من بندرت به بی.بی. سی. مراجعه میکنم و آنهم جهت بررسی واکنش آنها به موضوع معینی ست. گمان ندارم تردیدی باشد که مخارج این دستگاه عریض و طویل را دولت فخیمه انگلستان میپردازد و به قول خود آنها هرکه خرج مطرب داد آهنگ را هم انتخاب میکند. و نتیجتا ما را به این حقیقت - به نظر من - می رساند که اگر معجزی رخ دهد که چشم و گوش ها به تبلیغات - که مستلزم پول بسیاراست - بسته گردد اساس ظلم و جور و ستم و بردگی دیری نخواهد پائید ولی متاسفانه بسیاری از ما سهوا و یا عمدا و یا اجبارا این تبلیغات را بلع و با تفسیر آنها دروغ را اشاعه میدهیم.
۶۹۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۴       

    از : مهرداد

عنوان : ساتر و نه ساطر
چون یک اشتباه تایپی در نظرات بعدی هم به همان صورت تکرار شد، جسارتا خواستم یادآوری کنم که ساتر به معنی پوشاننده از مصدر ستر می آید و با ت نوشته می شود.
ضمنا ربطی به واژه های دیګر از جمله ساطور قصابی هم ندارد.
همین
۶۹۶۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : ادامه
با عرض معذرت, فراموش کردم بگویم که من ترکی نمیدانم و ترجمه جملات از واگویه های خواجه رشیدالدین وطواط, سایت http://vatvaat.blogspot.com/۲۰۱۰/۱۲/blog-post.html میباشد.
۶۹۶۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۴       

    از : خسرو صدری

عنوان : بی بی سی چیزی بیش از یک رسانه است
بنابراین نویسنده محترم باید از بی بی سی بخواهد تا بحثی هم در باره "هولوکاست" به پرگار آورد. آن نقل قولی هم که شما از خانم سطوت آورده اید نظر به همین استانداردهای دوگانه در خط قرمز رسانه های غربی دارد.
بی بی سی ولی به نظر من در چنان موقعیتی از حیث ارتباط بی واسطه با مراکز قدرت قرار دارد که اگر زمانی توازن ژئوپولتیک جهان برهم خورد و توافقات بعد از جنگ جهانی در این مورد باطل گردید، قادر است همین "هولوکاست" را هم پرگاری کند.
۶۹۶۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : خود به خود نقش دیو می‌کردند - خود ز بیمش غریو می‌کردند - سنایی غزنوی
پس از گفته ایرج میرزا, شاعر شیرین سخن که :
زن قحبه چه میکشی خودت را
دیگر نشود حسین زنده
........
تخم چه کسی بریده خواهی
با این قمه های نا برنده
آیا تو سکینه یی که گویی
سو ایستمیریم عمیم گَلنده ( آب نمی خواهم عمویم برگرد )
کو شمر و تو کیستی که گویی
گَل قویما منی شمیر َالَنده ( بیا و منو به دست شمر نسپار)
تو زینب خواهر حسینی ؟
ای نره خر سبیل گنده !
خجلت نکشی میان مردم
از این حرکات مثل جنده ؟
........
چشم آدم به این نوشته روشن میشود که بجای کلمات رایج ک..کش و دیوث ( طبقه پایین !) و جاکش ( طبقه متوسط !) و دلال محبت ( طبقه بالا !) کلمه ای را بکار میبرد که شاید مربوط به دوران ترجمه کلیله دمنه به فارسی بوده باشد. جای تعجب هم ندارد که بیش از نیمی از کامنت ها در تائید و پشتیبانی از این تهمت است. به ظن قوی بعضی هم در کشوری زندگی میکنند که اگر این نوشته به زبانی غیر فارسی مانند آلمانی و یا انگلیسی نوشته میشد احتمالا کارنویسند به وکیل و دادگاه میکشید. آنوقت ما غریو میکنیم که چه شد که این شدیم؟
۶۹۶۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۴       

    از : خواننده

عنوان : ارتباط ماهوی میان کلمه قواد و کلمه جاش
آقای سرکوهی اصطلاح جالبی دارند بنام *فرهنگی کاران امنیتی*.
این آقا دقیقا از همانهاست.
پدر ایشان آنگاه کهاو هنوز دو ساله بود در کنار جمهوری اسلام علیه جنبش مردم کردستان سلاح بدست، در کنار چمران و خلخالی با پیشمرگان کرد می جنگید. پسر نورسته نیز پوینده راه پدر است، بخصوص سایه دست چپیهای شبیه کومه له را با تیر می زند( ترقه بازی آقایان)
مردم کرد این افراد را *جاش* می خوانند. علت این نامگذرای جالب است، زیرا با نامگذاری خانم مارال (که با ایشان اختلاف فکری هم دارم) قرابت فراوانی دارد.
کره خر یا همان جاش بعد بلوغ با مادر خود هم جماع می کند و این در اجتماعات انسانی از اسکیمو گرفته تا نیورک و توکیو، از قبیح ترین اعمالی است که یک انسان می تواند مرتکب شود و بیانگر عمق فاجعه ناانسان بودن فرد است. از آنجا که در کردستان و هم در ایران و در بسیاری دیگر از فرهنگها، وطن را در جایگاه مادر می نشانند، کسی را که با دشمنان وطن همکاری وعلیه وطن خویش می جنگد را جاش می گویند و این اشاره به همان عمق فاجعه نا انسان بودن او دارد.
بنا بر این در اینجا *قواد* با مفهوم مستتر در کلمه جاش همخوانی بسیاری دارد و خانم مارال به خطا نرفته اند.
در کردستان هرگاه می خواستیم کسی رامتوجهه کنیم که فلانی جاش است، می گفتیم که مواظب حرفهات باش، فلانی ۳ حرفی است. امادوستان می توانند برای اینکه توسط بی بی سی فارسی و دیگران… به دادگاه کشیده نشوند از همین اخطلاح *۳ حرفی* استفاده کنند، اثبات جرم بودن کلمه ۳ حرفی چندان کار آسانی نیست.
بی بی سی از همه ما بهتر کارنامه این جاش را می داند، ولی نه تنها در بی بی سی فارسی، بلکه در تمام رسانه های جهان معاصر قوادها ازشانس بسیاری در بکار گیری این تریبونها برخوردارند، که داستان مفصلی دارد.
۶۹۶۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۴       

    از : K۹ البرز

عنوان : ماهیت قانعی فر تا کنون برای اکثریت مردم باید شناخته شده باشد.
عرفای قانعی فرد کارهای کرده که هر کدام صد مرتبه از قوادی زشت تر اند.
۶۹۶۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست