سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

و باز انتخاباتی دیگر - مارال سعید

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : امیر ایرانی

عنوان : دائی ولی
در رابطه با رای دادن یا ندادن، گروهی کار خودشان را می کنند به صغرا کبرا چیدن دیگران کاری ندارند وآنان نیز درصدی را می سازند و مهندسی کنندگان نظام هم درصدی را به آنان اضافه می کنند وآنرا هم می توانند بخورد بعضی از جهانیان نیز بدهند. اما گروهی که تحولخواهی را پی می گیرند [که اصلاح طلبی می تواند مقدمه آن نیز باشد]به انتخابات بانگرشی مبارزاتی نگریسته و می نگرد و در صورت شرکت در آن، شرکت را بخشی از همان روند مبارزاتی می دانند آنهم به دلایلی که نتیجه داده است وآنهم مشروعیت زدائی از نهادی بنام ولایت فقیه که یکی از نهادهای مستبد پرور و رواج دهنده ی روحیه استبدادپذیر در کشور است. "دائی ولی" این را خوب درک کرده است و فهمیده. و این حداکثر گوئی و حداکثر خواهی او دروغی بیش نبوده ونیست.چون او پی برده هروقت انتخابات حداکثری شده او مجبور بوده شیوه ی استبدادی ویا حقه بازی هایش را علنی کند. پس این حداکثر گوئی حداکثرخواهی او بکار توجیه گری گروهی می آید که همیشه ساز تحریم را نواخته اند و می نوازند. امادر رابطه با پرت وپلا گوئی های اخیر دائی ولی میتوان گفت:خامنه ای سیاستهایی را با تاختن های خاصی در دوره ای هشت ساله به پیشبرد، وآن سیاستهای محکوم به شکست ،شکستشان هویداگردید وبگونه ای شد که او همه چیز را در مقابل رقبای درون نظامیش باخته یافت وحتی درمقابل همان عمامه بخشان ولایت مدارش هم دچار سرشکستگی گردید،و این شرایط براو چنان می کند که او دیگر بصورت یک مرده متحرکی می ماند.ودر بیشتر حرافی هایش نوعی پاسخگوئی به پرسشهایی که در موردش مطرح است می پردازد. و شرایط بر دائی ولی بگونه ای شده که او خود را بر سر یک دو راهی خطرناک می بیند. واین شرایط اورا به پرت وپلا گوئی های علنی وا میدارد. واو متوجه شده است؛یکی از راهها، راهی خواهد بودکه درصورت تحقق آن، این مسیر، تحولات بعدی را در کشور چنان رقم می زند که دیگر هیچ شرایطی برای تحقق آرزوهایش فراهم نخواهدشد. و راه دیگر راهی است که او می تواند امیدوار باشد بعضی از سیاستهایش را تا مدتی ادامه یافته ببیند که پلیدانه درپی تحقق آنست. که توجه به این دو راه وپرداختن به آنان ضروری است. نکته ایکه نیازبه توجه است اینست: دائی ولی از عکس العمل مردم وهمراهی آنان با سیاستهای رقبایش در درون نظام وحشت دارد برهمین اساس است که هنوز که هنوز است فتنه فتنه می گوید.
۷۲۲۵۹ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣۹۴       

    از : خرمی

عنوان : بدنبال پاسخ
بدنبال پاسخی اندک همه ی کامنتها را پی می گیرم.
البرز عزیز اینجا و آنجا می بینم که با پشتکار بدنبال "اتحاد" هستی واصرار داری که دیگران بروند و بدنبال عامترین اشتراکات بگردند، اما نظر خودت را بیان نمی داری که این عامترین از نظر تو کدامند که درش اما و اگر نیست.
خواننده گرامی لطفا ً بگو چرا دماغت مثل پینو کیو گشته؟ چون کامنتت را بعد از خوانندن این مقاله نوشته بودی! پس بعضی چون خودت حرفهای ۵۷ ها را میشنوند میخوانند و اگر پسندیدند بکار می بندند.
پیروز جان البته تو مختاری اگر دلت میخواهد پند دخو بشنوی و در میانه ی لحاف گاهی به چپ و گاهی به راست کشیده شوی و خوش باشی اما نمیتوانی همه را به بی عملی به میانه ی لحاف دعوت کنی.
و چون خانم محمدی در انجمن سخن به درخواست من لبیک گفتند جای تشکر دارد. ایشان گفته اند که در تفکر ایشان صرفا ً شرکت در انتخابات مفهوم است و شقوق دیگر جائی ندارند. حال اگر کسی پاسخی برای سوآل عدم شرکت در انتخابات دارد لطفا ً بنویسد.
۷۲۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣۹۴       

    از : خواننده

عنوان : اتفاقاً اشتباه می کنید ...
به این جملات شما ارجاع می دهم:
«باور کنید بسیار جُسته ام و کمتر یافته ام نوشته یا گفتاری را از این دوستان که در آن همین "شرکت در انتخابات" را بسط و توضیح داده و به چند سوآل پایه ای پرداخته باشند».

اتفاقاً اشتباه می فرمائید. ازاین دست نوشتار بسیار زیاد هستند. در همین نشریه هم زیاد هست. ولی مردم از خواندن این قبیل نوشتجات رویائی و بخصوص اهل پنجاه و هفتی خسته هستند. همه کسانی که من می شناسم، خیلی روشن یا تحریم میکنند، و یا شرکت می کنند و دیگر این داستان بافی های طولانی و تکراری را نمی بافند. دوستان ۳۷ سال است این مطالب را می نویسند و ۳۷ سال آینده هم خواهند نوشت. مردم هم شما را می شناسند.

با احترام
۷۲۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : فلسفه دخو !
آمریکا میراث خوار میراث خوب و بد انگلستان است. درست ۸۰۰ سال پیش در انگلستان دمکراسی با تصویب قانون منشور کبیر و یا Magna Carta زائیده شد. در اکثر این مدت دمکراسی با افت و خیزهایی ظاهرا موفق بوده است. از زمان ریاست جمهوری ریگان و سقوط شوروی به تدریج و تحت فشار " پول, " دموکراسی از درون فاسد شده و آلت دست پولداران گردیده است. یعنی دمکراسی به خودی خود سیستم ضد ضربه و Waterproof ی نیست. دمکراسی در ایران از ابتدا " مشروط " بود که هنوز هم هست. بنا براین در اینکه دمکراسی آن هم در این مرحله از تاریخ, داروی جمله علت های ما باشد جای سوال بسیار دارد؛ ولی بهر حال این چیزیست که از کودکی به ما آموخته و با آرزوی آن بزرگ شده ایم.

با این مقدمه سوال اینست که آیا باید به این رویا ادامه داد و در انتخابات شرکت کرد و یا از خواب بیدار شد و فکر چاره دیگری نمود. فکر میکنم بهترین گزینش در این دوراهه آنست که به قول هم ولایتی ها در میان جای لحاف خوابید و کاری کرد که نه سیخ بسوزد و نه کباب. یعنی در انتخابات شرکت کرد و به همه رای منفی داد.
۷۲۲٣۶ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۴       

    از : خرمی

عنوان : کاش
ای کاش خانم ملیحه محمدی این نوشته را می خواند و پاسخی به پرسشهای آن میداد
۷۲۲٣۴ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : کنار کشیدن داوطلبانه اپوزیسیون از همایشاتی از قبیل انتخابات...
بانو مارال سعید گرامی، اول از هر مطلبی باید بگویم، مثل همیشه لذت بردم از شیوه ی نگارش کلامت، و از کارتهای زرد و قرمزی که نشان آقای سید علی خامنه ای داده و به ایشان یادآور شدی که هر تیم فوتبال یازده نفر است، و همه باید در بازی شرکت داشته، و "آ. سید علی" مجاز به توپ بپا بودن جاودان و الخصوص گل زدن به دروازه ی خودی نیست.

شما و من با هزار جادو و جَنبل توانسته ایم کمی تا قسمتی از ورطه ی استبداد خلاص شویم. اما، "دائی جان ولی" بواسطه ی بودن در جوار نشانه خدا (آیت الله) احمد جنتی، نه تنها قصدی برای خلاصی از استبداد ندارد، بل در حال گذراندن دوران فوق دکترای استبداد در محضر نشانه های دیگر خداست.

در مبحث انتخابات با توجه به اینکه آقای سیدعلی خامنه ای در معیت نشانه ی خدا آقای احمد جنتی رویای رقابتهای انتخاباتی را هنوز طلوع نکرده به غروبش کشانده، و نیز نظر به اینکه واگذاری همه ی میدان سیاست و انتخابات به صورتی کاملاً مجانی به جبهه ای که خود را نشانه های خدا در روی زمین می دانند، خلاف منطق و عقل سلیم است، پیشنهاد می کنم، اگر نیروهای مختلف اپوزیسیون خود را دموکرات تر از حاکمان مستبد می دانند، می توانند با اتحاد خود پیرامون فراگیرترین خواستها و مطالبات واقعی و عملی مردم، مردم را دعوت به رأی دادن به نمایندگان رد صلاحیت شده ای کنند، که در برنامه و یا سوابق ایشان نشانه هایی از اشتراک وجود دارد. و از این راه خواستها و مطالبات را مشترکاً فریاد زنیم.

در مجموع کنار کشیدن داوطلبانه اپوزیسیون از همایشاتی از قبیل انتخابات، کمک مستقیمی است به سیاست حذفیی که مستبدین حاکم در سی و هفت ساله ی اخیر بر کشورمان تحمیل کرده اند.
۷۲۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : نوشتار حرفی‌ ندارد
نوشتار حرفی‌ ندارد بجز "حمله به راه رشد غیر سرمایه داری"!!

این نکته اگر در گذشته قابل بحث بود اکنون از دایره بحث خارج است!

سعی من به جواب سوالات نسبتان خوبت:

۱: آری

چرا: چونکه انتخابات فرمایشی و غیر دمکراتیک است.

کی‌: آنهایی که به این نتیجه رسیده اند و مصمم میباشند و حاضرند برایش هزینه بدهند.

کجا: خارج کشوری‌های که یک پایشان ایران و پای دیگرشان خارج است با کمی‌ گذشت.

داخل کشوریهایی که حاضرند از مزایای حاکمیت"عدم ترس ... " صرف نظر کنند و مهری در شناسنامه نداشته باشند.

۲.رای سفید در صورت شفافیت انتخابات قابل سوال است که این را از مهندسان انتخابات نمیتوان انتظار داشت!

۳.جواب سوال سوم کمی‌ اگر مگر دارد عزیزم!

در هر حال میتوان تصور کرد که در هر انتخاباتی بخصوص در ایران مبارزه تنگی بین بد و بدتر موجود است و از این اختلافها و وقاع بعد از انتخابات علیه حاکمیت میتوان سود جست.
۷۲۲٣۱ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست