سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فقدان «استراتژی» در رویکرد همیشه تحریمی ها - حمید آصفی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : امیر ایرانی

عنوان : قوانینش مطابق شرع
وقتی ایران را ایلخانی بخواهیم می شود:« ... قوانینش مطابق شرع...»
ای بابا دعوا برسر اینست: بجز خرد جمعی، منبع قانونگذاری دیگری نداشته باشیم. بعضی ها چقدر دو زاریشون کج است. یا خیر کج نیست بلکه ...
۷۶۷٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۵       

    از : ایران ایلخانی

عنوان : حمید آصفی. دیگه چه خبر«۳»
فقدان «شعور» در رویکرد جماعت همیشه در صحنه.
بگذارید واقعیت را عریان تر بگویم:اگر حاجتمندان بدوی از بذل و بخشش و دخیل خود به چاه جمکران بهره ای بردند،بی شک جماعت همیشه در صحنه مدنی هم از رای به صندوق جماران بهره ای خواهند برد.
بگذارید حقیقت را عریان تر بگویم:من این نظام را «از ذیل تا صدرش» نامشروع می دانم،چراکه نظام مشروع‌،نظامی است که مناسباتش جایز،مقرارتش روا،قوانینش مطابق با شرع و سازگار با اصول انسانی باشد،این نظام به گواهی کشته شدگان جنگ،به گواهی گلزار خاوران،به گواهی قتلهای زنجیره ای،به گواهی کشتار عاشورای ۸۸ ،به گواهی اختلاس ۳هزار میلیاردی،به گواهی فقر و فلاکت زنان و دختران تن فروش خیابان مطهری و سهروردی و فتحی شقایقی و کریمخان زند،به گواهی استثمار کودکان کار،از تمام مرزهای اخلاقی و انسانی عبور کرده است و آنهایی که با استراتژی مسالمت‌آمیز درصدد آنند که نظام نامشروع را وادار به گفت و گو کنند،جاهل نباشند،غافلند؛چرا که استراتژی مسالمت‌آمیز هنگامی مثمر ثمر خواهد بود که بسان اهرمی نیرومند،توان مقابله و مانور را افزایش بدهد،تا حاکمیت تن به گفت و گو بدهد،در غیر این صورت هیچ حاکمیتی تن به گفت و گو نمیدهد و به تجربه ثابت شده است که تنها استراتژی که حریف این نظام نامشروع می شود،استراتژی تحریم و سمبه پر زوریست که یافت* نمی شود،تحریم و سمبه پر زوری که باعث آزادی گروگانها و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و توافق لوزان و برچیدن بساط مضحک هسته ای و عقد قرارداد برجامی شد که آغازش استحاله و فرجامش اسقاط و فروپاشی نظام نامشروعست.
*آنچه یافت نمی شود،آنم آرزوست.
۷۶۷۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۵       

    از : نازلی از ایران

عنوان : استراتژی شرکت در انتخابات مشروعیت بخشی به همه شرایط کنونی است
آقای آصفی توجه کند:
عدم شرکت در انتخابات (تحریم)حتی درصورت تکرار، یک استراتژی برای فراهم سازی امکان گذار از دیکتاتوری به دموکراسی است هر چه مشزوعیت زدایی از استبداد کنونی عمیق تر شود این امکان که تغییرات هرچه اندک هم با عقب نشینی حتی گام به گام حکومت تحقق یابد محتمل ترین است و رویگردانی مردم وآشکار شدن هر چه بیشتر آن تنها چیزی است که رژیم استبدادی را به عقب نشینی واخواهد داشت .
نیروهای ترقیخواه سازماندهان این مشروعیت زدایی و هدایت آن رویگردانی مردم از رژیم استبدادی حاکم برایران هستندو این نه تنها امید به ناجی غیبی را نمی نمایاند بل که دقیقا سیاست ورزی است که تسلیم طلبی را به چالش می کشد .
از قضا مطالبه محوری تحول گرایانه بر چنین بستری امکان تاثیر گذاری را خواهد داشت .
۷۶۷۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۵       

    از : آرش ادیبان

عنوان : موفقیت
با سلام خدمت شما و تشکر از اخبار روز

از مقاله ی شما که دیدگاههای مبارزه را خیلی خوب و ساده در سه رویکرد ، خلاصه و جمعبندی کرده تشکر می کنم ، اگر معتقد باشیم که مردم در نبردهای مختلف برای رسیدن به خواستهای خود در حال مبارزه هستند و این مبارزه همینطور که شما فرمودید تعطیل بردار نیست ونباید به بعد از سرنگونی موکول شود ، پس برای پیروزی در این نبردها ما احتیاج به نزدیکی بیشتر دیدگاهها داریم ، من فکر می کنم ابتدا باید دید برای رفع هر مشکلی ، یا موفقیت هر مبارزه ای ، آن مشکل و آن مبارزه چه امکاناتی را طلب می کند ، اجازه بدهیم آن به ما دیکته کند که چه امکاناتی لازم دارد نه ما دیکته کنیم، و ما با تجربه ای که از سالیان دراز مبارزاتی کسب کرده ایم ،همینطور که شما فرمودید، برای موفقیت آن تلاش کنیم .
این باعث نزدیکی نیروهایی می شود که در رویکردها مختلف در حال مبارزه و فعالیت هستند.
۷۶۷۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۵       

    از : سیامک شاملو - دوسلدورف آلمان

عنوان : آقای آصفی باز از جواب دادن سوالات من و دیگران طفره رفته و فقط تسلیم شدن خودش را توجیه میکند!
خب این نوشته ایشان که فقط طرف مخاطبش آقای جباری بوده و سراسر توجیه گری ایشان که چرا تسلیم دیکتاتوری اسلامی شده یا باید تسلیم شد. خودش راه حلی دیگری نمیبیند جز تسلیم شدن به ج.ا. و حالا مخالفینش که ما چپها باشیم را هم متهم میکند که راه حلی نداریم بااینکه این همه راه حل هم داده شد. ولی وقتیکه قرار است او اعتراف به اشتباه فکری خود نکند باز برای نجات خودش مجبور به تکرار حرفهایش میشود که جای تاسف است از این همه تنگ نظری و تنگ بینی! حیف وقت ما هم که برای این نوشته هایش تلف شد!
ببینید تکبّر کسی را که حرفهای خودش را "واقعیت " میداند و مینویسد" بگذارید واقعیت را عریان تر بگویم ..." شما قرار بود جواب سوالهای مرا هم در زیر مقاله آقای جباری بدهید که آیا به ج.ا. اعتقاد دارید و نوع حکومتش را قبول دارید که دیکتاتوری اسلامی نیست؟ آیا شما به ج.ا. "اعتماد" دارید که در کار انتخابات تقلب و جعل و دستکاری نمیکند؟ ولی تجارب گذشته همگی خلاف آنرا نشان دادند و میدهند که به ج.ا. نمیشود اعتماد کرد! آیا خودتان نمونه هایش را بهتر نمیدانید؟ اگر شما به ج.ا اعتماد دارید که کارشان درست است دیگر جای بحثی نمی ماند و نشان میدهید که در سیستم ج.ا جذب و تحلیل شدید و دیگر لازم نیست در خدمت بودن رژیم را منکر شوید چونکه جایگاه شما و زندگی در بیخ گوش دیکتاتور ولی فقیه هم ایجاب میکند (برای دور کردن خطرات احتمالی برای جان و مال خود) موضعگیری به نفع ج.ا. داشته باشید. موقعیت شما قابل فهم است! ما هم فقط همین را میخواهیم ثابت کنیم که بعضیها برای نجات نظام اسلامی به ترفندهای مختلفی دست میزنند و مثل جناب آصفی فکر میکنند که چپها هم هالو هستند و متوجه بازیهای زیرکانه به نفع رژیم ضد مردمی ملاها نمیشوند. اگرچه تصمیم گرفته بودم که دیگر حتی نه نوشته ایشان را بخوانم و نه نظری بدهم ولی خواستم بار دیگر به سردبیر محترم این سایت یاد آوری کنم که ایشان در محیط سانسور زده ایران مجبور به خودسانسوری است و آزادی بیان حتی نسبی را هم ندارد که از بقول خودش "واقعیت ها " سخن بگوید چونکه فردا ماموران سازمان امنیت زنگ درش را خواهند زد و بقیه ماجرا... پس چه ضرورتی دارد که مقاله ایشان به نفع ج.ا روی سایت چپی اخبار روز بیاید و دعوت به شرکت در انتخابات بکند هرچند که آقای ف. تابان نوشته که تا زمانیکه شرایط انتخابات ایران دموکراتیک نشود توصیه به شرکت در انتخابات از سوی این سایت نمیشود که سندش را هم قبلاً در جای دیگر آوردم. جناب تابان شما ببینید که ما این همه از ایشان پرسیدم ولی جوابش جز تکرار همان مکرارت چیزی تازه ای نبوده که هیچ بلکه با بی اعتنائی میخواهد بما بگوید که جواب چپهای خارج نشین ابله خاموشی است! آقای آصفی گویا هنوز متوجه نیست که در یک نظام ماقبل قرون وسطائی اسلامی عقب مانده زندگی میکند و تازه آنرا بعنوان سیستم مدرن و کار درست میخواهد به ما هم بفروشد؟ خب اگر شما تسلیم دیکتاتوری اسلامی شدید دلیل ندارد که برای چپها هم نسخه تسلیم شدگی بپیچید! بازهم برای آخرین بار میگویم تنها راه نجات ایران سرنگونی ج.ا. است یا سیستم سکولاریسم و برچیده شدن بساط قدرت ولی فقیه خامنه ای جنایتکار و فاسد و حذف سپاه پاسداران همگی دزد و تشنه به خون مردم ایران و تغییر کلی قانون اساسی از اسلامی به ایرانی و دموکراتیک! به محاکمه کشیده شدن باند فاسد رهبری خامنه ای دیکتاتور و دیگر مسئولین سابق و فعلی رژیم ضد ایرانی! هرکسی هم دوست دارد با رژیم سازشکاری بکند و تسلیم شود بعد از سرنگونی ج.ا. باید جوابگو باشد که چرا در خیانت به مردم ایران شریک جُرم بوده؟ دیگر توجیه و بهانه آوردن هم نداریم! هرگونه تحمل این رژیم اسلامی به حساب سازشکاری با آن نوشته میشود و خیانت به منافع مردم ایران است. دیگر هرکسی باید خودش بداند که در کدام صف قرار بگیرد یا در صف سینه زنان برای ج.ا. ضد ایرانی و ضد مردمی یا در صف بر علیه ج.ا. برای منافع مردم ایران و نجاتشان و طرفدار دموکراسی با حکومت مردم بر مردم نه حکومت دین بر مردم!
۷۶۷۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵       

    از : masoud memar

عنوان : نکاتی چند !
مباحث تئوریکی در حوزه سیاست موجب میشود که سیاستگذاری متناسب با واقعیتهای موجود نباشد ٬ سیاستورزی بر مبنای اصول و قواعد فرمله شده ( جهانشمول ) صرفأ در یک بستر مکانیکی و ثابت ( غیر متحول ) کارکرد منطبق با واقعیات را میتواند داشته باشد . باید در نظر گرفت که اولأ جوامع بسته به تاریخ و جغرافیا از هم متمایزند دومأ در سیر تحولات تاریخی نمیتوان از عناصر آن تعریف کلیشه ای و ثابت ارائه داد . تجربه و آموزش و دیالوگ در سیر روند اجتماعی موجب بازنگری در اندیشه و تفکر و ایفای نقش نوینی در کارزار اجتماعی میشود. همینطور پرداختن به مقوله ساختار حقوقی که قانون اساسی بعنوان اصلی ترین ساختار آن بشمار میرود صرفأ بعنوان وزن کشی سیاسی و چهارچوبی ظاهری برای سیاستورزی بکار می آید . این ساختار حقیقی است که ساختار حقوقی را میسازد برای نگهداری آن می ایستد یا در جهت اصلاح و مسدود کردنش قدم برمیدارد . چه بسا با انقلاب نیز ساختار حقیقی نوین دست به ساختن ساختار حقوقی نوین میزند . تناسب قوای اجتماعی و ساختار حقیقی یعنی تناسب رابطه دولت و ملت در منازعات اجتماعی تعیین کننده است و هرچه میزان خواست اجتماعی * واحد * از حد معینی فراتر رود ساختار حقوقی را به تمکین وامیدارد و در صورت مقاومت ساختار حقیقی را پس میزند .
۷۶۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست