سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

صفحاتی از "بیراهه هایِ راه" - عباس هاشمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : اسفندیار کریمی

عنوان : زیبا و انسانی
هاشم عزیز تصویر و بیان عشقت به لیلا وصمیمیت و شجاعتت در آن زمان ستودنیست، خیلی زیبا و با احساس و صادقانه نوشته ای، دلنوشته ای راستین از منش و روش رفقا که جوانی زیبا و دوست داشتنی ما را تداعی میکند.
ممنون که ما را در این خاطره دلپذیر و عاطفی شریک کردی.
یاد لیلای عزیز گرامی باد
۷۷۰۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۵       

    از : بهزاد کریمی

عنوان : عشق و انتخاب!
هاشم یولداش، از یگانگی جان و اندیشه نوشته‌ای و چه زیبا و ژرف. همین!
۷۷۰۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۵       

    از : خواننده

عنوان : لینک
لینکی که در متن است باز نمیشود. در حالی همین لینک در سایت عصر نو باز میشود. شاید رفقای اخبارروز این مشکل کوچک را رفع کنند.
۷۷۰۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : اگر زندگی واقعی چریکهای فدایی خلق بازگو نشود...
هموطن گرامی آقای عباس هاشمی، همراهِ با شما؛ «...بر این باورم؛ اگر زندگی واقعی چریکهای فدایی خلق بازگو نشود ، باز هم داستانهای واهی و خیالی حول این زندگی افزون خواهد شد و تعبیر و تفسیرهای ویژه به آن خواهند بست!...»

لذا می پندارم، گرچه توضیحاتِ کلی شما همچون؛ پیکره ی سازمان، خانه های تیمی، روابط و مناسبات در خانه هایِ تیمی، غذا در خانه های تیمی، اخلاق در میان چریکهای فدایی خلق همه حائز اهمیتند، اما گمان می کنم، اگر در این مسیر به شرح آنچه به مرور زمان در جنبش فدایی دیده و تجربه کرده ای، می پرداختی، به یقین به مقصودت یعنی جلوگیری از "داستانهای واهی و خیالی حول این زندگی" نزدیکتر بودی

بگذار مثالهایی از مطلبت بیاورم؛

شما در جایی از مطلب به تشریح موضوعات مورد بحث در یک جلسه پرداخته و می نویسی؛ « در یک برنامه‌ی مطالعه‌‌ی جمعی که "نبرد خلق" شماره‌ی ۷ ... را می‌خواندیم،...آن رفیق با تعجب به حرف من گوش داد و چون می‌دانستیم این سرمقاله را رفیق "حمید اشرف" نوشته، برخورد مرا به نوعی "روشنفکرانه ـ خودپسندانه" خواند! که یعنی: مگر روی نظر رفیق حمید اشرف هم می‌شود نظری داشت؟!...»
تصورم این است که این شیوه از نوشتن کمک می کند، تا خواننده ی مطلبت فضا و هوای پیرامونِ آحاد فعال در جنبش فدایی را بهتر درک کند

یا در جایی دیگر از مطلبت می نویسی؛«...روز ۷ تیر سال ۱۳۵۵ با "بهزاد امیری دوان" سرقرارِ "حمید اشرف" می‌روم که مرا هم به "پایگاه مهرآباد" ببرد...» که اگر حال و هوای آن را، یعنی اینکه چگونه روزت را آغاز و چگونه به سر قرار رسیدی و .... را شرح می دادی، خواننده ی مطلبت بیشتر و بهتر در جریان اوضاع آن روز قرار می گرفت

اما وقتی خشک و خالی می نویسی؛ «...اسفند ماه ۵۵ پایگاه ما در تهران ضربه می‌خورد. و من به اصفهان میروم...» این واژه ها کمکی به ذهن پرسشگر خواننده ات نمی کند. مثلا این دو جمله ی «...ضربه می‌خورد...» ، «...به اصفهان میروم...» نشان نمی دهند، که چرا، چه میزان، کجا و چگونه "ضربه خورد"، و یا چرا "اصفهان"، و نه مشهد، یزد و یا بوشهر و یا چابهار
۷۷۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۵       

    از : سهراب مبشری

عنوان : دلنشین
مطلبی خواندنی که به ویژه بخش آخر آن به خاطر تازگی اش و برآمدن از دل، دلنشین است. ایکاش آرزوی نویسنده که این روایت از سوی نویسنده یا کارگردانی مورد توجه قرار گیرد برآورده شود،‌ هر چند برای خود من همین نوشته کافی است. با آرزوی تندرستی و شادی برای نویسنده، سهراب مبشری.
۷۷۰۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۵       

    از : بهروز الف

عنوان : گر چه دیر هنگام نوشتی و اما
رفیق گرامی ام عباس
سالها بود که به انتظار بودم تا وقایع نگاری شما را از رخداد های درون سازمان را بخوانم و انها را در سینه تاریخ مانده گار ببینم چرا که هر چه هست بیشتر لاف هست و خود پسندی و بی پشتوانه. نه تمامی ان بل اغلب انها. شاید وقایع نگاری دیگر رفیق ارزنده، حیدر، شما گرامی رفیق را واداشت که بیشتر از انچه که تاکنون گفته و نوشته اید را بر روی کاغذ بیاورید. شاید هم به یاد لیلا بوده. هر آنچه که بوده، بس گرامی است. اما یک سوال؛ شما که بنا بر تمامی شواهد موجود در این سی سال و اندی، به نیک گفتاری و فارغ از تمامی ملاحظات قبیله ای و سازمانی شهره بوده اید، چگونه هست اینبار کسی را رفیق خطاب میکنید که کژی های پنداری،کرداری،ومعرفتی،اووزوجش،صدمات،بس،سنگین،بر،پیکر،سازمان،گذاشته،؟ که این بدور از آنچه که بودی و هستی بدور هست
هماره سلامت و شاد باشی
۷۷۰۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست