عنوان : آنگاه که مرداب زیر و رو می گردد, تعفن همه جا را فرا می گیرد!
هم میهن گرامی, آقای شاهرخ رئیسی:
تفاوت های چشمگیر فرهنگی را به خوبی تجربه کرده و بازگفته اید, درود و سپس فراوان بر شما!. طرح فعال نگرشهایی ازین دست در بازاندیشی جوانان نقش دوربرد و کارسازی دارد. شاید نتوان کوتاهتر و سودمندتر ازین که گفته اید نوشت:

در محیطی که سرکوب و سانسور، ممنوعیت قانونی و مجازات، فضولی و قضاوت مردم حاکم است، کمتر رابطه ای می تواند علنی و باز تجربه شود ... انگار آدم در یک اردوگاه کار اجباری اسیر است و ... در زندانی بزرگ با صدها هزار دوربین مخفی شبانه روز کنترل می شود ... رابطه درین ... شرایط ... به همراه خود آسیب های روانی و فرهنگی ایجاد می کند ... آدم ها رابطه های متزلزل، سطحی و ناپایدار را تجربه می کنند و ... نوعی پنهانکاری، بی صداقتی و چندچهرگی وارد فرهنگ عمومی جامعه و روابط شخصی آدم ها می شود ... (در استیلای فضولی "قانونی") رابطه (ها) ضد قانون و عرف (انگاشته می شوند و دیدار میان دو انسان مانند داد و ستد) گانگسترها(ی) مواد مخدر (است که در جریان آن) برخی هم کشته می شوند.

در یک فضای باز (اما نیاز به پنهانکاری نیست و هر کس) مسئول انتخاب خودش است و ... پس از یک رابطه بهتر می تواند بفهمد که چه می خواهد و چه نمی خواهد ... (به همین دلیل, پرورش آزاد و رها از فضولی و تحکم باور از آنان انسانهایی می سازد که اندیشه ی سامانمند دارند و می توانند نقش سازنده ای در جامعه ی خوش بعهده بگیرند).

نیک پیداست که یک تفاوت تعین کننده میان جامعه ی بیمار و آزاد, بود و نبود "نهی از این و امر به آن" است. چیرگی مذهب, خرافه و نادانی در کشور ما چیزی پدید آورد که بدترین در تاریخ است...
پایدار و پیروز باشید!
۷۷۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۵