سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تروریست نبودن، ایستادن برگی در برابر باد! - پویا عزیزی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : پویا عزیزی

عنوان : پاسخ به دوست نادیده البرز
دوست نادیده ام البرز گرامی
سپاسگزارم از اینکه وقت گذاشتید و مطلبی مفید نوشتید که به خصوص شعر زیبایی هم به آن پیوست شده بود.

سایت‌هایی که اشاره کردم با یک جستجو قابل دسترسی هستند و اسم سایت ها را نوشته ام. شمارشان بسیار زیاد است و از تحمل ایجاز نوشتار خارج. دغدغه مشترک تان را ارج می گذارم و اگر زبان الکنی در نوشتارم داشتم امید دارم که ببخشایید .
با مهر
۷۷۶٣۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : پرده های اتاقهاشان
هموطن گرامی پویا عزیزی، بی گمان قصدت از نوشتن این مطلب کم کردن از عوارض «...هراس‌انگیزی یا وحشت‌آفرینی...» در جامعه ی ایرانی بوده است. شما با اشاره به یک سرنخ قدیمی یعنی «...نامهٔ سعید امامی در تاریخ شانزدهم مهرماه ۱۳۷۷...» دست به ردیف کردن نظریاتی می زنی، که تصور می کنم، بجای کم کردن از هراس و وحشت، با دامن زدن به بدگمانی ها، به اعتماد عمومی در میان مردمان لطمه می زند.

لذا آرزو می کنم که ای کاش شما بجای کلی گویی ها و نوشتن اینکه؛ «...کافی است به وبلاگ‌ها و سایت‌های زیادی که به‌عنوان عامل پخش این بدافزار‌ها...»، میتوانستی به این دست از وبلاگها و سایتها اشاره ای مشخص و مستقیم می داشتی.

اما با اینهمه با این سخن آغازین شما که می گوید؛ «...حکومت‌های استبدادی و سرکوبگر برای به کنترل درآوردن یا از سر راه برداشتن‌ فعالیت‌های تأثیرگذار و چهره‌های مطرح و یا حتی چهره‌هایی که پتانسیل مطرح‌شدن دارند روش‌های گوناگونی دارند...» موافقم.
و همانگونه که در بالا هم نوشتم، یکی از روشهای حکومت‌های استبدادی و سرکوبگر، سلب اعتماد عمومی بوده و هست. و راه مقابله با این شیوه دست برداشتن از نظریه پردازیهای مالیخولیایی، و پرهیز از کنایات شُبهه انگیز، و سخن گفتن صریح و آشکار است.

مدتها پیش آئینه ی ذیل را برای دیدن، لمس کردن و چشیدنِ فهم ساختم، که بدین وسیله به شما و تمامی دوستدارانِ فهم در راه صلح و مبارزه علیه استبداد تقدیم می کنم

پرده های اتاقهاشان

۱
آنها را آنگونه که میخواهند، ندیده ام،
صدایشان را آنگونه که میخواهند، نشنیده ام،
بویشان را آنگونه که میخواهند، حس نکرده ام،
اما واژه هایشان را خوانده ام،
واژه هایشان را در مسیر جملاتشان چشیده ام.

۲
آنها آموزگارانیند،
با رسم الخطی ز آموزه های بیزار،
بیزار از فهمِ واژه ی بیزار.
مصالحِ دکانشان غرقِ در بیزار،
لقمه های سفره هاشان آغشته به بیزار.

۳
پرده های اتاقهاشان،
سطرها را به غلیانی خالی،
به جوشیدنی در محتوایِ بی محتوایی،
به پروازی در بیداریِ خمیازه،
به رفتنی در عمقِ "هیچ" واداشته اند.
با اینهمه آرزو دارم که نیفتند،
با افتادنشان می پژمرند چمنهای کوتاه قدِ سبز،
در سنگینیِ وزنِ جسمهاشان.
آرزو دارم، ایستاده بخشکند.
۷۷۶٣۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست