سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

همین مباح؟ نه، واجب! - اسماعیل خویی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مهدی فلاحتی

عنوان : آموزه و لذت
بی تردید، این یکی از بهترین سروده های اسماعیل خویی در فرمِ کهن است. بارها خواندمش و می خوانمش و هربار، می آموزم و لذتِ تازه می برم. انگار، همه ی دانش و تجربه ی خویی در این شعر، جمع شده:
- آغازه ی تکاندهنده با همان بیت نخست. تک بیتِ زیبایی که هر بار می خوانی اش، دلت تاپ تاپ می زند: نخواهم اشگ بریزید یا که آه کنید / همین ز دور، اگر می شود، نگاه کنید.
- سهل و ممتنع بودن: شبی ست سرد؟ غمی نیست: روز گرم شود! / خوراک نیست؟ نباشد: خورش گیاه کنید!
- فاخر بودن (در حین سهل و ممتنع بودن): ز طنز بگذرم، ای ماندگان به چاهِ فریب! / دگر شوید، اگر سر برون ز چاه کنید. / دَمَد ز چشمِ شما آفتابِ دیدِ دُرُست / گر از سپیده ی اندیشه اش پگاه کنید.
- واژه سازی و ترکیب سازیِ سهل و ممتنع: گناهِ کوتهی از این که جنسِ نسوان را / حجاب مند و نهان مان و سر به راه کنید!
٨۲۴٣۷ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست