از : مرتضی ملک
عنوان : سپید پی
در پاسخ به سپید پی
شما اعتراض کرده اید که من نوشته ام انقلاب ۵۷ روحانیت را به قدرت رساند. و در تصحیح آن نوشته اید , روحانیت با دروغ و دغل و فریب کاری به قدرت رسید. گزاره شما را می توان این طور هم بیان کرد. مردم فریب خورده ایران روحانیت را به قدرت رساندند؟ در این صورت فرمول شما تفاوت زیادی با حرف من ندارد , رای شما نیز این است که مردم روحانیت را به قدرت رساندند ولی به علت فریب خوردگی . من البته با این نظریه مخالفم ولی در متن نوشته من ایدا در باره علل بقدرت رسیدن دوحانیت صحبتی نیست . زیرا بحث بر سر تعین ماهیت انقلاب بهمن و نقش رهبری در میان نیست. من در جاهای دیگر در این باره نوشته ام . و چنان چه شما علاقه داشته باشید می توانید در آرشیو اخبار روز آن را بیابید.
٨۶۹۴۰ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۷
|
از : مرتضی ملک
عنوان : بحران
جمشید عزیز
البته که مشگل پراکندگی ما این نیست . با کمی تردید ,حتا مشکل اصلی هم مشگل نظری نیست . هیچ کدام از نظریه های تاکنونی در باره بحران مرا راضی نمی کند. نه نظریه دموکراسی , اینکه اپوزسیون فرهنگ دموکراتیک ندارد , نه نظریه سیا سی که اختلاف های سیاسی را عمده می داند , نه نظریه جغرافیایی که دوری طولانی ما از بستر عینی اجتماعی مهم می داند , نه نظریه فرهنگی , که فرد گرایی و گریز انسان ایرانی از کار دستجمعی را عامل عمدن می داند . این یک بحران مرکب است . نمی دانم منظور تو از بحران وجودی چیست . اما در فکر من بحران بی اعتمادی , ناشی از آوار شکست ها و فروپاشی های ارزشهای پیشین , و خستگی و فرسودگی ناشی از آنها . قوای نسل ما را کاملا به تحلیل برده است. نسلی که در سنین جوانی و میان سالگی بار سنگین و میراث ناخوش آیندی از اشتباهات , انحرافات و فقدان فرصت برای جبران آنها را بر دوش می کشد. با این حال این نسل هنوز واجد ذخیره فکری و انرژی هست که در یک تکان بزرگ اجتماعی خود را بتکاند و با کاروان نسل جدید همراه شود .
٨۶۹۰٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۷
|