سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نئولیبرالیسم، از خیال تا واقعیت هولناک - همایون فرزاد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سپیده

عنوان : عالی و بسیار بموقع و بجا
دست مریزاد. اگر در برابر مسیونر های نولیبرالیسم سکوت اختیار کنیم، به وظایف فردای خودمان دو چندان میافزاییم.
٨۷۹۰٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۷       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : من اما آرزومندم که دزد خانه ام خوش پوش و زیبا باشد!
چکیده ی کلام آقای ملک محمدی چنین است: "حمله به نیولیبرالیسم در ایران یک سیاست و خط غلط و انحرافی است. مشگل عمده و مشخص اقتصاد ایران و رنجی که مردم از آن می برند بیش از آنکه از خصوصی سازی و نیولیبرالیسم باشد از اقتصاد دولتی است." پیش از آنکه چیزی درین باره بگوییم, لازمست کوتاهه ای از نیولیبرالیسم گفته شود.

برخی از ویژگیهای نیولیبرالیسم که از آغازه های ۱۹۸۰ در غرب با مارگرت تاچر (در انگلستان) و رونالد رایگان (در آمریکا) پدیدار گشت چنین بود:
۱ - مقررات زدایی در هر زمینه که سوداندوزی سرمایه داران را با محدودیت روبرو میکرد. برای نمونه, مقررات کنترل آلودگی و حفظ محیط زیست, که "هزینه اضافی" بر گردن سرمایه دار میگذاشت, بسود سرمایه دار سبک و سبک تر شد. نمونه دیگر آنکه, آزادی سرمایه دار در تنظیم قانون کار بزیان کارگران روزافزون گشت و هر شرکت آزاد بود که "قوانین خود" را برای استخدام و تنظیم روابط میان کارکنان و سرمایه دار به اجرا بگذارد. با استفاده ازین "آزادی" بیشرین (و شاید همه) شرکت ها مزایای بازنشستگی را حذف کردند, قراردادهای کوتاه مدت و استخدام های پایان پذیر در هر-لحظه, به-هر-دلیل و بی-هیچ-دلیل را "جا" انداختند. دولت نیز از سوی دیگر مزایای بیکاری را مرتبا کاهش داده است.
۲ - فرار سرمایه از کشور و فرار از پرداخت مالیات به دولت آسان شد.
۳ - منابع همگانی خصوصی سازی شدند که شگفت آورترین آنها کالایی کردن آب آشامیدنی بود.
۴ - سندیکا ستیزی و فروپاشانیدن اتحادهای کارگری هم از سوی شرکت ها و هم حکومت مرکزی دنبال شد. برای نمونه, در جریان اعتصاب کارکنان کنترل ترافیک هوایی در آمریکا, رونالد رایگان با یک دستور از بالا بیست و هفت هزار از آن کارکنان را از کار برکنار کرد و ارتشی ها را بجایشان برگماشت.
۵ - مخالفت با افزایش حداقل دستمزد که فعالانه از سوی حکومت مرکزی و "نمایندگان مردم" در مجلس از آنزمان تا کنون پیگیری شده است.
۶ - حذف خدمات و کمک های اجتماعی که از آنزمان تا کنون پیش برده شده است.
۷ - کالایی کردن آموزش و به تحلیل بردن روزافزون آموزش همگانی (دولتی).
۸ - دشواری دم فزون یافتن کار مناسب برای دانش آموختگان دانشگاه ها.
۹ - گسترش هر ساله فاصله میان مزدبگیران و "صاحبان" سرمایه. بگفته دیگر, افزایش هرساله فقر برای کارگران و مزدبگیران از یکسو و فزونی سود سرمایه از سوی دیگر.

خوانندگان میتوانند داوری کنند که ویژگیهای بسیاری همسان آنچه در بالا گفته شد در سالهای گذشته در اقتصاد (دولتی و یا خصوصی) ایران پیاده شده اند. با توجه به اضمحلال صنایع تولیدی داخلی, شاید گزاف نباشد که بگوییم, در واقعیت امروزه, مرز میان اقتصاد خصوصی و دولتی در ایران همانند خطی ست که بر شنهای کرانه ی یک دریای توفانی کشیده شود. از سوی دیگر, سیاست های "دولت ها" در حکومت اسلامی بگونه ای فزونگیر در راستای "رهنمود"های بانک جهانی و صندوق بین الملی شکل گرفته اند. ازینرو, رسیدن به این داوری دشوار نیست که حکم آقای ملک محمدی که "حمله به نیولیبرالیسم در ایران یک سیاست و خط غلط و انحرافی است" را نابجا بدانیم.

در پایان, میتوان خصوصی سازی در حکومت اسلامی را, برای کژ-شکلی اش نپسندید یا بدون دقت علمی "خصولتی" نامید. اما, از این واقعیت نمیتوان رویگردان بود که خصوصی سازی, چه (در حکومت اسلامی) کژ-شکل باشد و چه (در غرب) شیک, تنها یک معنا دارد و بس: چپاول دارایی هایی که از آن همگانند. با این چپاول, برخی همراه میشوند, اما اکثریتی عظیم می ستیزند...
٨۷٨٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣۹۷       

    از : همایون فرزاد

عنوان : برای خانم آذرمینا
خانم آذر مینا، منصفانه قضاوت نکرده اید. من کجا گفته ام نئولیبرالیسم ایرانی شبیه نئولیبرالیسم اروپا و آمریکا است. من بر ویژگی های اسلامی و مذهبی آن تاکید هم کرده ام. شما در مورد سرمایه داری هم نمی توانید مشابهت های صددرصدی پیدا کنید. آیا این دلیل می شود که بگوییم بیشتر دنیا سرمایه داری نشده است و آن قسمت هایی که نشده است زیر مهمیز سرمایه داری جهانی نیست؟
این گونه اظهارات که نئولیبرال ها در اروپا و آمریکا نظام تامین اجتماعی را به هم نریختند و منابع ثروت را به برخی «رفقا» نبخشیدند، اظهارنظر کاملا نادرستی است. اگر منابع ثروت نه به رفقا که به «دوستان» بخشیده نشده، پس دعوای ۹۹درصدی ها با یک درصدی ها بر سر چیست؟ پس این که می گویند یک جماعت چند ده نفره به اندازه ی نیمی از مردم جهان ثروت دارند دروغ است؟
اما این حرف ها را کنار بگذاریم. دعوا بر سر اسم نیست. بیایید توافق کنیم از خواست های کارگران و دانشجویان و معلمان و بازنشستگان همگی با هم دفاع کنیم. خواست هایی مثل مخالفت با خصوصی سازی و دفاع از ملی کردن ها با نظارت گروه های اجتماعی، آموزش رایگان، بهداشت و درمان رایگان و مناسب، برچیده شدن قراردادهای سفید امضا، پایان دادن به برده داری شرکت های پیمانکاری و آدم فروشی، مخالفت با خصوصی کردن خدمات، مخالفت با کالاسازی و...
کسی که از این خواست ها دفاع کند، آن گاه جزو طرفداران یک نظام اجتماعی اقتصادی با سمت گیری عدالت خواهان و سوسیآلیستی خواهد بود. شما که نمی خواهید به دلیل آن که در ایران نئولیبرالیسم وجود ندارد با این خواست های کارگران و زحمتکشان ایران مخالفت کنید. اسم این مخالفت و آن «دشمن» را هر چه دوست داشتید بگذارید.
٨۷٨۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۷       

    از : باران ادب مینا

عنوان : نقد ها رابود ایاکه عیاری گیرند
جناب فرزاد
در ایران یک الیگارشی مذهبی نظامی متشکل از فرماندهان سپاه و دستگاه های امنیتی بخشی از روحانیت مدافع ولایت فقیه و بوروکراتهای رانت ده ورانت خوار حکومت میکند که همگی منابع ثروت و قدرت را در انحصار خود دراورده با حربه ی اسلام شیعی ایدئولوژِیک و غرب ستیزی و امریکا ستیزی و با پندار برپایی امپراتوری شیعه در خاورمیانه کشور را به استانه نابودی و از هم پاشی رسانده است. در پهنه اقتصادی سیاست خصوصی سازی نه پیروی از ایدئولوژی نئولیبرالی بلکه برای تقسیم غنائم وثروتهای ملی میان رفقا و باندهای ماقیایی است که همان خصولتی اش می نامند. کشوری که ۸۰ در صد اقتصادش در دست سپاه و شرکتهای وابسته به ان ونهادهای واتسته به ولی فقیه است را چگونه با اقبصادی مانند انگلستان و امریکاودیگر کشورهای سرمایه دازی پیشرفته وحتا چین میتوان یکی دانست یا مقایسه کرد؟ در اتحادیه ی اروپا که برخی کشورها سیاست های نئو لیبرالی را بکار بستند نه نظام تامین اجتماعی را بهم ریختند نه منابع ثروت رابه برخی رفقا بخشیدند وبه سبب وجود ارادی ها ، سندیکاها و نهاد های جامه مدنی در برابرزیاده روی های ان ایستادند و می ایستند. ان چه شما بعنوان ویژگی های نئولیبرالیسم برشمردید همگی ویژگی های لیبرالیسم وسرمایه داری کلاسیک است خواهش می کنم نشان دهیدغیر از خواست کاهش مالیات ، کوچک سازی بخش دولتی وواگذاری سهام برخی شرکتهای دولتی به بخش خصوصی نواوری نئو لیبرالی چیست.؟ تازه در امریکا بخش اقتصادی دولتی وجود ندارد که به بخش خصوصی واگذار شود.سخن اقای ملک محمدی نه نفی واقعیت ها و غارت منابع ملی بلکه این است که به جای تقلید از نئولببرالیسم ستیزهای های غربی داده های و واقعیتهای عینی را ببینیم بسنجیم تحیل کنیم و راه حل بجوییم . من با سخن ایشان موافقم که جداسازی جنبش طبقه کارگر از جنبش مدنی و سیاسی طبقه متوسط نه تنها زیان بار بلکه فاجعه امیز خواهد شد . سخنان جامعه شناس کم مایه ای مانند اباذری که پیرانه سر هوادار شریعتی و ال احمد شده است وبه تحقیر هموطنانی که مانند ایشان نمی اندیشند و مطابق سلیقه ایشان زندگی تمی کنند و به جای انقتاد از استبداد دینی به جنگ اسیاب بادی نئولیبرالیسم برخاسنه را جدی نمیتوان گرفت
٨۷٨۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : جنگ واژه ها!
ماهیت سرمایه سود جویی است ،حال نام هرچه باشد و فرم هر چه باشد .
بحث خوب است ، ولی بحث کردن برای بحث به جنبش کمکی نمی کند .
٨۷٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست