سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چرا چپ ۱۷ اسفند ۵۷، زنان را در خیابان تنها گذاشت

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : باران اذرمینا

عنوان : دست مریزاد
هر چند نوشته نویسنده بیش از اندازه بلند است اما پژوهش ایشان و دانش شان در خور تقدیر است به این سبب که کوشیده اند ریشه برخورد چپ ایران به مسئله زنان و بویژه عدم پشتیبانی از پیکار انان با ارتجاع را بکاوند این برخورد را نه اشتباهی تاکتیکی بلکه در رابطه با شیوه نگرش چپ ان زمان و کژروی معرفتی ان تحلیل کنند.
هنگامی که سوسیالیسم نه نظامی مبتنی بر ازادی و برابری و فراهم اوری شرایطی برای گسترش انسانیت و رهایی از بهره کشی برای زیستی بهتر و انسانیوبرای اعتلای فرهنگی همگان و زحتمکشان و.... بلکه دیکتاتوری تک حزبی و سلب ازادی های اولیه انسانها و نشاندن حزب به جای طبقه کارگر و و حتا سلب ازادی ها و امکاناتی که بورژوازی ان ها را پذیرفته ا ست و برقراری پلیس قدرتمند سیاسی و اردوگاه کار اجباری تعریف شد انوقت بقدرت رسیدن بهر قیمت و سازش با ارتجاع نیز تو جیه می شود
سوسیالیستها می خواهند ازادی و برابری را از حوزه سیاسی و حقوقی به حوزه اقتصادی نیز بگسترانند نه این که سلب مالکیت خصوصی و کنار گذاری بو رژواای با سلب ازادی ها خقوق انسان ها همراه شود . مارکس در جایی گفته است که اگرشرایط معینی در جامعه فراهم نیاید برچیدگی مالکیت خصوصی به برقراری استبداد اسیایی می انجامد (نقل به معنی).
چپ ایران که نبرد با دیکتاتوری شاه را هدف حود قرار داد ه بود به دلیل ناتوانی های خود و استبداد و سرکوب رژیم بدام چشم پوشی از نقد دین و اعماض و حتا هم جبهگی با مذهبی های انقلابی افتاد ومی پنداشت می توانند از پتانسیل نفوذ انها بسود خود استفاده کند نوسنده نکات جالبی را در این زمینه روشن کرده است .
یاد اوری کنم که لاس زدن چپ با مذهبی ها بی پیشینه نیست حزب توده ایت الاهی به نام برقعی داشت که جتا در کنگره صلح استکهلم شرکت کرد .روزبه در دفاعیاتش در دادگاه به رژیم ایراد می گیرد که چرا اصل حضور ۵ مجتهد در مجلس برای بررسی همخوانی لوایح با شرع اسلام را رعایت نمیکند.سخنان گلسرخی در باره اسلان و امام حسین هم شناخته است. کارنامه حزب توده و اکثریت پس از انقلاب هم شرم اور است وجز لکه تاریکی بر تاریخ چپ نیست
دستتان درد نکند و پاینده باشید
٨٨۹۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۷       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : بررسی تاریخ با کدام اسلوب؟
کوشش بانو رفیق فروغ اسدپور شایسته و پراهمیت است. رفیق اسدپور نکته ی پراهمیتی را در نبرد امروز طبقه کارگر ایران و توده های وسیع مردم میهن ما مورد توجه موشکافانه قرار می دهد، که بدون تردید درک همه جانبه ی آن برای تعمیق نبرد ضد دیکتاتوری و دمکراتیک، ولی همچنین برای تعمیق نبرد رهای بخش ملی خلق های میهن ما در شرایط کنونی از اهمیت انکارناپذیر برخوردار است.
پدیده ی پر اهمیت نقش زنان کرد در سوریه در نبرد برای دمکراسی، ترقی اجتماعی و در نبرد رهایی بخش خلق کرد در سوریه، نمونه ای دیگر را از بغرنجی ترکیب نبرد فرهنگی برای آزادی و تساوی حقوق زن و نبرد طبقاتی در جامعه تشکیل می دهد. وضع این نبرد در ایران و سوریه یکی نیست. منظور برجسته ساختن بغرنجی درهم تنیدگی دو نبرد فرهنگی و طبقاتی در نمونه ی کشور سوریه است. شناختی که می تواند برای بررسی شرایط نبرد در ایران کمک باشد.
به نوبه خود از رفیق گرامی فروغ اسدپور برای کوشش آموزنده شان تشکر می کنم.

به نظر می رسد مفید باشد که رفیق اسدپور در ابتدا موضع خود را برای بررسی دو نبرد فرهنگی و طبقاتی در جامعه شفاف ساخته و توضیح دهد. جای دو نبرد را در هستی جامعه ی طبقاتی توصیف نماید.
به نظر می رسد، جز با روشن بودن اسلوب، بحث به بی راهه می رود و نیرو هدرمی شود. پیامد چنین انحراف، «سوزن دوزی بی انتها»یی (اط، با پچپچه پاییز) خواهد بود که می تواند با این خطر همراه باشد که هدف والای رفیق «فرهیخته و چالاک هوش» نسل جوان و جسور ٬٬چپ٬٬ میهن ما را نیز به هدر برده و دستر سی به هدف مورد نظرش را ناممکن سازد.

متاسفانه هنوز امکان مطالعه ی کل رساله را مانند برخی دیگر از خوانندگان نداشته ام. با آنچه تاکنون مرور کرده ام، نگران آن هستم که مشکل بتوان مساله ی بغرنج بررسی دو نبرد فرهنگی- طبقاتی را در جامعه ی طبقاتی ایران از طریق مقایسه ی نظرهای مختلف به سرانجام سودمند و آموزنده برای نبرد طبقاتی و فرهنگی کنونی در جامعه ی ایرانی به ثمر رساند.
به طور مجزا به بررسی رساله رفیق بانو اسدپور خواهم پرداخت. چنانچه برخلاف انتظار امکان انتشار آن در اخبار روز ممکن نگردد، می توان آن را در صفحه ی توده ای ها مطالعه نمود.

در این سطور تنها اضافه کنم که نام حزب توده ایران، حزب توده ایران است. همان طور که تاریخ حزب توده ایران، تاریخ ٬٬چپ٬٬ ایران است. چپ ایران تاریخ دیگری ندارد. خوب و بد آن، متعلق به آن است. نه می توان آن را به دور انداخت و حذف نمود. و نه می توان با سهل انگاری و شیوه ی برخورد تقلیل گرایانه آن را نفی نمود.
من هم خود را آنقدر جسور احساس می کنم که امیدوارم بتوانم نادرستی اسلوب بررسی رفیق گرامی اسدپور را برای بررسی مساله ی بغرنج نبرد فرهنگی- طبقاتی در تاریخ میهن مشترکمان ایران، در نوشتاری نشان دهم.
٨٨۹۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۷       

    از : Ali Poortaie

عنوان : [email protected]
خانم اسدی پور اننقاد من از چبها فراتر از این است که چرا چپها زنان را در خیابان رها کردند از دید چپها تنها اقشاری که درجا معه ایران باید به انها اعتراف کرد در درجه اول کارگران و در درجه دوم کشاورزان هستند . جمیت ایران که در ان زمان ۳۵میلیون بو دو بنا به اعتراف شاه ۲۸ میلیون انها بیسواد هم بودند چپها از این مغضله بیسوادی سخن بمیان نمی اوردند چپها به وضیعت مشقت بار وسخت طبقه معلمین اعتنای نداشند اقایان انقلابی در باره وضع اسف بار نظام اموزشی ایران سکوت میکردند در مورد کمبود دانشگاها اشاره ای نمکردندتعریفی از جامعه ایران نداشنتد با حیله ونفاق میخواسنتد هویت خلقهای ایران را از بین ببرند بقول یکی از چبهای ان موقعه اهوازی با منطق طب ملیت یا همان ناسیونالیسم را با منطق طبر میخواستند ازبین ببرند در فرصتی دیگر دوباره با شما مکاتبه خواهم کرد
٨٨۹۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۷       

    از : peerooz

عنوان : "هرکس به فکر خویشه", قسمتی از ضرب المثل عامیانه.
با خواندن یکی دو پاراگراف اول مقاله چنین معلوم میشود که "چپ" ایران - که این همه در باره آن صحبت شده و میشود - ظاهرا از اول "ول معطل" بوده و موجب خوشوقتی و تسلی خاطر کسانی ست که عمر خود را مانند بیژن جزنی و امیر پرویز پویان و احسان طبری در این راه به هدر ندادند. اگر روزگار فرصتی دهد شاید قادر به خو ندن بقیه این "مونوگراف" گردم ولی در اینجا کامنتی را که در پای مقاله ای در قسمت زنان گذارده ام بازگو میکنم تا شاید مورد بازدید قرار گیرد:

"سر کار خانم حسین پور, در دیکتاتوری, حق ملت آن چیزی ست که دولت به او میدهد که شامل حق حیات هم میشود. مساله داشتن و نداشتن حجاب برای ملت, مساله حیاتی نیست. مسائل بسیار مهمتری وجود دارد که مرد و زن و صغیر و کبیر را شامل میشود. ملاها بسیار زرنگتر از شمایند. سر زن ها را به حجاب گرم کرده اند که قدرت اوپوزیسیون را برای مسائل مهمتر نصف کنند و چند "فمینیست" هم جهت کسب شهرت از این غفلت سوء استفاده میکنند. طنز تلخ حقیقت اینست که این مقاله توسط خانمی نوشته شده که پسر حسین است!".

آیا همه چیز را از دریچه چشم زن دیدن به صلاح ماست؟ نمیدانم.
٨٨۹۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : نیاز جامعه ، زنان پیشرو، در تکامل است
جای خوشحالی و تبریک است که،این چنین زنانی با بینش علمی پا به عرضه مبارزه سیاس چپ ایران، بگزارند.
٨٨۹٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست