سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نه به جمهوری اسلامی!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ناصری

عنوان : من نیز موافقم
من نیز با خانم هاله موافقم، ولی با نوشته ی دوست چند رگه هم موفقم و امیدوارم باز هم در حرمت تحریم کوشا باشد.
۱٣۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : هاله

عنوان : موضع اخبار روز
موضع گیری بسیار خوب و مستدلی بود. خسته نباشید.
۱٣۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : امضاء محفوظ از تهران

عنوان : ملیتهای ایرانی حرفی نابجاست و تنور خشونت آینده را هیزم می کند!
من بارها از سایتهای مختلف که بیشتر آنها در خارج ار کشور هستند مطالبی را چاپ و منتشر کرده و می کنم، آنها را گاهی تا مرز سیصد و چارصد هم فتوکپی کرده ام. باید بگویم می خواستم از این نوشته نیز استفاده کنم. فکر می کنم که این نوشته بسیار موثر و مستدل است. اما و اما، این واژاه ملیتها که ایران را از ملیتهای مختلف دانسته هم من ( سه رگه) و هم دو دوست دیگر را که اتفاقا یکی از آنها دورگه است را به شک انداخت. دوستان باور کنید که ما یک ملیت بیشتر نیستیم. این حرف شما که ایران را از ملیتهای مختلف می داند، هایلی است که پیشرفت ما و شما را سد می کند. من بارها گفته ام که مادر و پدر من رشتی تبریزی ند و من در تهران زندگی می کنم، موضوع را بخوبی می دانم، و واژها هر یک باری دارند که می تواند دهمچون کبریتی سرزمینی را به آتش بکشند. هشدارید. اگر در غرب زندگی می کنید نگاه کنید آنها روز بروز بهم پیوسته تر می شوند، روز بروز مرزهاشان برداشته تر می شود، شما اگر در اروپا هستید ببینید چگونه اند! ایران ما هرگز نخواسته که پارسیت را به دیگر زبانها تحمیل کند، اگر هم جنین چیزی گاهی بوده زودگذر بوده است، با این حکومت چندین هزار ساله اگر پارسها خواسته بودند زبانشان را تحمیل کنند امروز دیگر نه آذری زبانی بود و نه لر زبلانی و گیلکی زبانی و نه پلوچی و نه... آری درست قضاوت کنیم. بیهوده تنور خشونتهای آینده را آماده نکنیم. من حکومت اسلامی را حکومت آدمخواران و متجاوزان و خونخواران و... می دانم، اما و اما و باز هم اما اگر ببینم میهنم دارد بسوی پاره پاره شدن می رود، در رکاب احمدی نژاد اسلحه بدست خواهم گرفت، آری من که در این جنوب شهر تهران زیر سایه نحس اسلام و قرآن دارم جان می دهم. و تنها من نیستم که این چنینم، ایران اینچنین است. و دوباره هم بگویم که این مقاله ی بسیار خوبی ست و حیف که در جایگاه بهتری در صفحه ی اول گنجانده نشده.
۱٣۱۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست