سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

برخورد با گذشته یا فرار به جلو؟ - مهدی اصلانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : حسین کمالی

عنوان : عقده هائی که بنام دفاع از فرخ نگهدار و سازمان اکثریت سر می گشاید !!؟؟
هنوز هستندکسانی که با هتاکی که شیوه ی فرخ و سایر دوستان ایشان برای از میدان به در بردن حریف در آن ایام بود هم چنان استفاده می کنند و آنقدر شهامت ندارند که بگویند در آن سالهای سیاه دار و شکنجه و اعدام که بوسیله موجود منفوری چون لاجوردی کریه منظر هدایت میشد فرمان چه کسی را میبردند اینان اظهار لحیه میفرمایند که پیروان بیانیه ۱۶ آذز ۱۳۶۰ به همان راهی میرفتند که سازمان تحت رهبری فرخ نگه دار .!! بخاطر می آورم که بر پیشانی بیانیه ی مذکور شعری از مولانا میدرخشید که به جا ماندگان از تفکر توده های مردم یاد آوری می کرد که .
یکسان نمایدکشت ها تاوقت خرمن در رسد نیمیش مغز نغز شد و آن نیم دیگر کاه شد . دردناک است که بعضی ها از پس ۲۸ سال که از آن روزگار تلخ می گذرد هم چنان در پیش از ۱۶ آذر بسر می برند و تفاوت ها را نمی بینند و یا نمی خواهند ببینند .
و بجای عذر خواهی از پیشگاه مردم به دروغ و ریا و نیرنگ متوسل می شوند . شیوه ای که خمینی جنایتکار در پیش گرفته بود .
۲۲۹۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨٨       

    از : siamak farid

عنوان : مقاله ای برای بیان حسادت و تنفر
این نوشته را از هر طرف بخوانی چندان فرقی نمی کند و بلاخره نمی فهمی که پاسخ نویسنده چه بوده است . چند چیزی که در این نوشته برجسته است یکی آن است که مقاله ای قدیمی را آقای نگهدار بروز کرده است. دوم اینکه اصرار دارد که نگهدار آدم منفوری است سوم اینکه شگفت زده است چگونه سهراب مبشری فرخ نگهدار را رفیق خطاب می کند. حرف و سخنی در نوشته بود اصلا مورد توجه قرار نگرفته است. آن چه که به نظر من رسید رگه شدیدی از حسادت در این نوشته موج می زد که چگونه است که نگهدار مقاله ای قدیمی را غالب می کند و مورد بحث و توجه قرار می گیرد ؟ و احتمالا نویسنده تا اسم نگهدار را نبرد مقاله اش خوانده نمی شود. این نوشته می گوید که سازمان اکثریت همیشه دنبال قدرت می رود، اتهامی که یک خط هم برایش توضیح نداده است. و بلاخره اینکه نویسنده از موضع پاک و فرشته به پایین می نگرد و معلوم نیست خودش کجا بوده است و چه می کرده است. اگر توضیح یک دوست نبود ممکن نبود بفهمی طرف خودش در سامان معروف به ۱۶ آذر همان سیاستها را تنها بی کم و کاست پیش می برده است
۲۲۹۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨٨       

    از : وارطان

عنوان : تاسف
آقای مهدی اصلانی گرامی

مطلب بسیار ضعیفی را ارایه داده اید. من فقط به همان ب بسم الله شما که تیتر مقاله اتان هم است اکتفا میکنم .
"...خوانشی که هماره در طی بیش از دو دهه در این سازمان باز‌تعریف شده مبتنی بر دفاع از جناحی از قدرت در مقابل بخش دیگرِ قدرت بوده است."
وارد بحث درست یا غلط بودن این سیاستها نمی شوم ولی همین چند نمونه را از روی حافظه میگویم: آیا اطلاع دارید که فداییان-اکثریت برای مدتی پس از ضربات سال شصت شعار سرنگونی می دادند؟ آیا خبر دارید که فداییان- اکثریت انتخابات دوره اول آقای خاتمی راتحریم کردند، انتخابات مجلس هفتم را تحریم کردند و از هیچیک از جناحها حمایت نکردند و... شما می توانستید از گوگل مسئولانه برای روشنگری استفاده کنید ولی انتخاب کردید که برای افشاگری به منظور تخریب استفاده کنید. این باعث تاسف بسیار است. شما میتوانستید از مزایای نرم افزار خود استفاده کنید و در یابید که درنشریه کار چند مطلب در دفاع از دموکراسی و حقوق بشر ارایه شده است. آیا این نیرویی است که باید تخریب شود؟ آیا اینکه آقای مبشری چند بار به آقای نگهدار رفیق گفته است در درجه بالاتری از اهمیت قرار دارد؟
۲۲۹۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨٨       

    از : متعجب

عنوان : ریشه این ادبیات پرخاش جویانه در کجاست؟
"آشفتگی نظری، رهایی از واقعیت های زمینی،" (علی)

"شما ها یک مشت مریض روحی روانی بیش نیستید یک مشت آدم عقده ای و مهر مادر ندیده یک مشت آدم سادیستی از نوع احمدی نژاد هستید " ( یک کاربر س)

" شما میگویید خط مشی سیاسی اکثریت معطوف به قدرت است. خوب خط مشی شما که معطوف به قدرت نیست چیست؟" ( علی کاظمیان )

" وقتی‌ سوسک سخن می‌گوید چرا توقف کنیم؟" ( سیاوش تهرانی‌)

این دوستان چرا اینقدر عصبانی هستند؟ چرا ادبیاتشان مرا بیاد ادبیات " طربچه های پوک امپریالیسم" میاندازد؟
۲۲۹۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨٨       

    از : علی

عنوان : عدم توانایی
آشفتگی نظری، رهایی از واقعیت های زمینی، ضعف بینش سیاسی و عدم توانایی در تحلیل رویدادها و رادیکالیزم چپ نشانه های بارز نوشته آقای اصلانی می باشند.
۲۲۹۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨٨       

    از : میهندوست

عنوان : از پیگرد قانونی همکاران با جنایتکاران علیه بشریت حمایت کنید
مدیران محترم اخبار روز، شما حتما رفیق دزد و شریک قافله نیستید. من در کامنتی که حذف کردید، گفتم افرادی که با رژیم حاکم درمیهن ما همکاری اطلاعاتی کرده‌اند باید در دادگاه صالحه پاسخگوی اعمال خود باشند. آیا با این موضوع مخالفید؟ همکاران رژیم هیتلری بعد از ۶۰ سال پاسخگوی اعمال خود در دادگاه هستند و همکاران رژیم ضد بشر حاکم در کشور ما از این امر مستثنی نیستند. آقایان گرامی، اگر مدافع عدالت هستید، از پیگرد قانونی همکاران با جنایتکاران علیه بشریت حمایت کنید.
۲۲۹٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨٨       

    از : نظر من

عنوان : ایا اصولا این بحث ضرورت روز جنبش است?
ایا فرخ نگهدار و اصلانی و بهزاد کریمی و شالگونی واقعا امروز در بین جوانان ایران مطرح هستند? ایا کسی یادش هست که سازمان فداییانی در ۲۷ سال قبل از خط امام و همین موسوی و کروبی دفاع کرده و اگر حالا به یادشان بندازیم برای انها که امروز بعد از ۳۰ سال پشت سر موسوی نخست وزیر امام راه افتادند مثبت ارزیابی نمیشود? و تازه فکر نمیکنند که فرخ نگهدار را کشف کردند?این بحث واقعا باید به کارشناسان تاریخ سپرده شود و نسل رو به زوال باید از این دعواهای ۳۰ سال قبل دست بکشد و ببیند ایا امروز میتواند یک نسل عظیمی از جوانان را که پشت سر موسوی خط امام راه افتادند قانع کند که جمهوری اسلامی خمینی یعنی فاجعه?
۲۲۹٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨٨       

    از : پوینده

عنوان : ضرورت نقد گذشته نه فقط برای آگاهی به آنچه بر ما گذست. بلکه برا تحول فکری و آمادگی برای آنچه در پیش داریم.
نکاتی که در رابطه با نگاه سیاسیون معطوف به قدرت مطرح شده. کاملا درست است. آیا یکی از دلایل اصلی دفاع شرم آور سازمان اکثریت و حزب تودهاز نظام ولایت فقیه همین موضوع نبود؟
آیا برخی از همین افراد کماکان با دفاع تقریبا بی قید و شرط از موسوی( که خود بروشنی و بدون کوچکترین نقدی از "اندیشه های امام راحل" دفاع میکند) همان روش قدیمی را بکار نمیبرند؟ کسانی که ادعای طرفداری از نظام جمهوری بر اساس جدایی دین از دولت رادر "برنامه زیبایشان" تیتر نموده اند. اما در ۸ ماه گذشته کوچکترین تلاشی در رابطه با بوجود آوردن اتحادی دمکراتیک و سکولار با برنامه مشخص نداشته اند! آیا این انحلال طلبی در عین سر دادن شعارهای کلی ادامه همان راههای گذشته نیست؟
روش ها و رفتار رهبران حزب توده و سازمان اکثریت برای کسانی که آشنایی نسبتا دقیقی ازسیاست های این مجموعه در سالهای ۶۰-۶۳ دارند، واضح و آشکار است. ضربه ای که تفکرات غالب بر این جریان به جنبش چپ و مبارزات آزادی خواهانه سالهای اول انقلاب زد بسیار سنگین بود. این ضربه نه صرفا بخاطر اشتباهات تاکتیکی این افراد بلکه بخاطر عدم رعایت موازین پایه ای اخلاقی از طرف کسانی بود که در موقعیت قدرت و کنترل بخش قابل توجهی از جنبش چپ قرار داشتند.

نقد همه جانیه دیدگاههای های ورشکسته فکری و پالایش رفتارهای گذشته نه فقط یک تمرین دکوراتیو و آکادمیک بلکه ضرورتی اچتناب ناپذیر برای بوجود آوردن بدیلی دمکراتیک و عدالت خواه و قدرتمند در آینده است.
بدون تحول در پندار، گفتار و کردار خطا های گذشته تکرار شده و امید به تحول دمکراتیک در حد یک آرزو باقی خواهد ماند.
با توجه به تاریخچه نه چندان "موفق" جنبش چپ در شکل دادن بدیلی متشکل
و قدرتمند سوسیال دمکراتیک در مقطع حساس کنونی، نفی نقد راه بجایی نحواهد برد. چرا که قدم بجلو تنها با نقد همه جانبه و ارایه راهکارهای نوین امکان پذیر میگردد.
۲۲۹٣۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : پوینده

عنوان : ضرورت نقد گذشته نه فقط برای آگاهی به آنچه بر ما گذست. بلکه برا تحول فکری و آمادگی برای آنچه در پیش داریم.
نکاتی که در رابطه با نگاه سیاسیون معطوف به قدرت مطرح شده. کاملا درست است. آیا یکی از دلایل اصلی دفاع شرم آور سازمان اکثریت و حزب تودهاز نظام ولایت فقیه همین موضوع نبود؟
آیا برخی از همین افراد کماکان با دفاع تقریبا بی قید و شرط از موسوی( که خود بروشنی و بدون کوچکترین نقدی از "اندیشه های امام راحل" دفاع میکند) همان روش قدیمی را بکار نمیبرند؟ کسانی که ادعای طرفداری از نظام جمهوری بر اساس جدایی دین از دولت رادر "برنامه زیبایشان" تیتر نموده اند. اما در ۸ ماه گذشته کوچکترین تلاشی در رابطه با بوجود آوردن اتحادی دمکراتیک و سکولار با برنامه مشخص نداشته اند! آیا این انحلال طلبی در عین سر دادن شعارهای کلی ادامه همان راههای گذشته نیست؟
روش ها و رفتار رهبران حزب توده و سازمان اکثریت برای کسانی که آشنایی نسبتا دقیقی ازسیاست های این مجموعه در سالهای ۶۰-۶۳ دارند، واضح و آشکار است. ضربه ای که تفکرات غالب بر این جریان به جنبش چپ و مبارزات آزادی خواهانه سالهای اول انقلاب زد بسیار سنگین بود. این ضربه نه صرفا بخاطر اشتباهات تاکتیکی این افراد بلکه بخاطر عدم رعایت موازین پایه ای اخلاقی از طرف کسانی بود که در موقعیت قدرت و کنترل بخش قابل توجهی از جنبش چپ قرار داشتند.

نقد همه جانیه دیدگاههای های ورشکسته فکری و پالایش رفتارهای گذشته نه فقط یک تمرین دکوراتیو و آکادمیک بلکه ضرورتی اچتناب ناپذیر برای بوجود آوردن بدیلی دمکراتیک و عدالت خواه و قدرتمند در آینده است.
بدون تحول در پندار، گفتار و کردار خطا های گذشته تکرار شده و امید به تحول دمکراتیک در حد یک آرزو باقی خواهد ماند.
با توجه به تاریخچه نه چندان "موفق" جنبش چپ در شکل دادن بدیلی متشکل
و قدرتمند سوسیال دمکراتیک در مقطع حساس کنونی، نفی نقد راه بجایی نحواهد برد. چرا که قدم بجلو تنها با نقد همه جانبه و ارایه راهکارهای نوین امکان پذیر میگردد.
۲۲۹۲۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : سیاوش برلین

عنوان : بار اول
این دفعه اولی نیست که فرخ نگهدار دست به این کارها می زند. همان سه سال قبل وقتی اکبر شالگونی در ارتباط با اعدام های سال شصت نام وی و رقیه دانشگری و مهدی فتاپور را در نقل قولی از نشریه کار۱۲۰ جا به جا نقل کرد. نگهدار نه تنها آن اشتباه اسمی و نه مضمونی را پیراهن عثمان کرد بلکه از اساس منکر چنین متنی در نشریه کار شد چرا که تصور نمی کرد دیگران می روند و به اسناد دسترسی پیدا می کنند . وی همیشه از نا آگاهی دیگران و پر امکان بودن خودش سواستفاده کرده است. سیاوش برلین
۲۲۹۲۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست