سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بر یونان و ایران اشک مریز! - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : نادر شایگان

عنوان : بازهم یونان در آتش
حدود صدهزار نفر از شهروندان یونانی روز چهارشنبه ۱۷ آبان به خیابان های آتن آمدند تا علیه بسته ریا ضتی که بهای بحران سرمایه را به گردن مردم می اندازد اعتراض کنند. در لینک زیر میتوانید گزارش تصویری روزنامه گاردین از این تظاهرات عظیم را که به خشونت کشیده شد، مشاهده کنید:


http://www.guardian.co.uk/world/gallery/۲۰۱۲/nov/۰۷/greek-protest-riot-police-strike-in-pictures#/?picture=۳۹۹۰۰۳۰۹۵&index=۳
۴۹٣۵٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣۹۱       

    از : نادر شایگان

عنوان : یونان در آتش خشم ضد سرمایه داری
آخرین خبر از انقلاب در یونان. توضیح اینکه این خبر از رادیو فردا نقل شده و دوستان فکر نکنند که چپها دارند سناریو سازی می کنند. کسانی که با کامنت های بیربط و نامربوط میخواهند ذهن خوانندگان را از شباهت حوادث یونان و و حوادث احتمالی در ایران منحرف کنند اگر از اعضای سایبری "محترم" نباشند با عرض پوزش ناآگاهند و نمی دانند که در حال حاضر باید روی حوادث یونان متمرکز شد و بیادآود که اقتصاد ریاضتی یونان عینن در ایران تحت عنوان اقتصاد مقاومتی دارد عملیاتی میشود. لطفن این مقاله را بخوانید و مانند فالانژها هیاهو راه نیندازید.



در بحبوحه درگیری‌های شدید در بیرون از پارلمان یونان، نمایندگان این کشور سرانجام به دور تازه‌ای از ریاضت‌های اقتصادی رای دادند.

تصویب بسته ریاضتی ۱۸.۵ میلیارد یورویی پیش‌شرطِ کمک‌های اتحادیه اروپا و صندوق‌ بین‌المللی پول بود.

پیش از رای‌گیری پارلمان یونان، خیابان‌های آتن بار دیگر به میدان زد و خورد معترضان خشمگین و پلیس بدل شد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، چهارشنبه، ۱۷ آبان، نزدیک به ۷۰ هزار تن به خیابان‌ها ریخته و شماری از آنها به شدت با پلیس درگیر شدند.

پلیس یونان بار دیگر، با چندین لایه‌ از نیروهای ضدشورش، تلاش داشت تا مانع از رسیدن یونانیان خشمگین به پارلمان شود.

میان معترضان و پلیس کوکتل مولوتف و گاز اشک‌آور ردو بدل می‌شد و این درگیری‌ها تا نیمه‌‌ شب نیز ادامه داشت؛ ساعاتی که هنوز نمایندگان در ساختمان پارلمان بودند و درباره دوره تازه ریاضت‌های اقتصادی بحث می‌کردند.

به گفته یک منبع در پلیس یونان روز سه‌شنبه دست کم ۲۰ نفر دستگیر شده‌اند.

دو اتحادیه بزرگ کارگری در یونان، برای دومین روز پیاپی این کشور را به حال فلج درآورده‌اند.

بدون تصویب این بسته ریاضتی، این خطر وجود داشت که نیمه ماه جاری میلادی، دولت یونان پولی برای هزینه کردن نداشته باشد و دولت ائتلافی این کشور درهم بشکند.

در این دور از ریاضت‌های اقتصادی، کاهش هزینه‌ها و از جمله‌ کاهش چشمگیر حقوق بازنشستگی و دستمزدها در نظر گرفته شده است.
۴۹٣۵۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣۹۱       

    از : تقی بهنام

عنوان : خاوران شوروی
من با این نظر آقای قراگوزلو که از دستاوردهای "مثبت اقتصادی" حضرت استالین در مقاله قبلی خود دفاع کرده است بشدت مخالفم. استالین البته آدم بی خاصیتی نبود. او مسئولیت تمام عیار تخریب انقلابی را به عهده گرفت که لنین و سایر بلشویک ها در طول سالیان طولانی آن را به انجام رساندند. استالین مسئول مستقیم قتل ده میلیون انسان بیگناه تحت هناوین کذایی کولاگ و جاسوس و فاشیست و ضد میهن سوسیالیستی بود. آیت الله استالین دوسوم اعضای حزب بلشویک را قتل عام کرد. هر که جز بارانی های بی ابر بگوید استالین بی خاصیت بود معلوم است اصل انقلاب روسیه را نخوانده است. یک مثل معروف می گوید بزرگان جهان همه رفتند. گالیله و انیشتین و بتهوون و دیگران . حال من نیز خوب نیست. خدادند به همه از جمله باران های بی ابر حال خوش عنایت فرماید.
۴۹٣۴۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣۹۱       

    از : الف باران

عنوان : آیا استالین هم از همان مارکسیستهای بی‌ خاصیت بود ؟!
انتقاد هایی که از "باران" گرفته میشود به بی‌ ربط بودن مقاله مربوط میشود.‌ای کاش خود این انتقاد کنندگان مطلبی در رابطه با مقاله که در باره یونان میباشد می نوشتند. تمام دوستان کامنت گذار یا از آمریکا تعریف کرده اند یا دو سه‌ صفحه‌ای در باره سوسیال دمکرات‌های سوئد , یا تعریف و تمجید از نویسنده و یا نقد نمودن از دیگران.همانطور که دیگر دوستان اشاره کرده اند این حکومت با "مارکسیست"‌ها کاری ندارد. منظور از مارکسیست‌های ذکر شده همان چپ نما‌های منفعل و بی‌ خاصیتی هستند که جز برخ کشیدن قدرت لایزال خود در اینترنت هنر دیگر ندارند.
در همین اخبار روز در قسمت خبر ها آماده است"ستار بهشتی‌ ، در زندان کشته شد" در توضیحات گفته شده که ستار بهشتی‌ کارگر و وبلاک نویسی بوده است. پس این حکومت با کارگران ساده وبلاک نویسان و خبر نگاران طرفداران حقوق بشری،ملی‌ گرایان،اصلاح طلبان،سلطنت طلبان ،جمهوری خواهان ،مشروطه طلبان دراویش و ...همه و همه مخالف است جز "مارکسیست ها" !! ... البته همان مارکسیست هایی که شما از آن نام می‌برید و آقای قراگوزلو هم، تئوریسین و سازماندهی کارگری آنرا بعهده دارند ! ...
آیا جامعه ایران به مارکسیست هایی که با این حکومت مخالفتی نداشته باشند نیازی دارد ؟
آیا همه مخالفان فکری آقای قراگوزلو استالینیسم هستند ؟ و آیا استالین هم از همان مارکسیستهای بی‌ خاصیت بود ؟!
در این باره مقاله‌ای تحت "۹۵ سال بعد از ۱۹۱۷" که در اخبار روز قسمت "جهان" آورده شده , که خواندن آن توصیه میشود.
۴۹٣۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۱       

    از : هومن دبیری

عنوان : کامنت سوم
- Million Programme برنامه ء معروف مسکن در ۱۹۶۵ که تا ۱۹۷۶ منجر به ساختن یک میلیون آپارتمان در سراسر سوئد برای مردم گردید.
- در انتخابات سال ۱۹۷۶ حزب سوسیال دموکرات بخاطر موضوع نیروگاههای اتمی و حمایت از ابقاء نیروگاههای اتمی قدرت را پس از ۴۰ سال به احزاب راست و میانه واگذار نمود. با وجودیکه سایر احزاب به خواباندن نیروگاهها رای دادند ولی هنور تا امروز آلترناتیو مناسب برای این نیروگاهها در نظر گرفته نشده ست. این یکی از تجربیات بزرگ پارلمانتاریسم می باشد که حزبی مانند سوسیال دموکرات بخاطر آن شکست تاریخی میخورد و هنوز
نه حزب سوسیال دموکرات نه راست ها و نه مردم نسبت به این معضل اجتماعی به برنامه ی درستی دست یافته اند. چه باید کرد ؟
- بعداز شکست سوسیال دموکرات ها پالمه در موضع اپوزیسون به مبارزات خود ادامه داد . در انتخابات ۱۹۷۹ نیز تغییری در وضعیت سیاسی آنها صورت نگرفت.
- در سال ۱۹۸۱ سازمان ملل متحد به اولاف پالمه ماموریت داد که بعنوان میانجی در جنگ ایران و عراق وارد مداکره شود. ( برخورد نیروهای جنگ جنگ تاپیروزی و خمینی در ایران به او مانند تمام سیاست ها بی بند وبار خود بر خورد نمودند. حکومتی که همیشه «متخصص » سر هم کردن شعار های مبتذل می باشد به اولاف پالمه می گفتند : « الاغ پالمه» ! )
- جنگ ایران و عراق یکی از حلقه های تقویت ریگان و تاچر در عرضه جهانی بود .
- سوسیال دموکراتها و اولاف پالمه باردیگر در ۱۹۸۲ قدرت را پس گرفتند.
- در سال ۱۹۸۳ با لغو قوانین ضد کارگری که در دوره ی حکومت راست ها تصویب شده بود تنش های سیاسی افزایش یافت. راست ها سیاست های سوسیال دمکرات ها را سوسیالیزه کردن شرکت ها توصیف میکردند. در حالیکه تاچریسم و ریگانیسم در سایر کشورهای سرمایه داری ۴ نعل می تازیدند.
- در سالهای ۱۹۸۵- ۱۹۸۶ چند افسر نیروی دریائی ادعا نمودند که زیر دریائی های شوروی به آبها سوئد تجاوز نمود ه اند و دولت را در فشار میگذاشتند که عکس العمل نشان دهند. اولاف پالمه زیر بار این ادعا ها نمیرفت و بر مواضع صلح خواهانه و تشنج زدایانه خود پافشاری میکرد.
تحت این فشارها وزیر امورخارجه پالمه مجبور به استعفا گردید.
- در ۲۸ فوریه ۱۹۸۶ وقتی اولاف پالمه از سینمائی در استکهلم خارج شد به ضرب گلوله های ضاربی از پای در آمد و سوئد با ناباوری داغدار شد.
- در مراسم تشیع جنازه پالمه دختر جوانی - آ نا لیند - از سازمان جوانان سوسیال دموکرات سخنرانی نمود ( آنا لیند بعد ها وزیر امور خارجه دولت سوسیال دموکرات گردید. آنا لیندز در سال ۲۰۰۳ در فروشگاهی واقع در مرکز شهر استکلهم مورد حمله ضاربی با کارد قرار گرفت که ساعاتی بعد در بیمارستنان در گذشت علت قبل او نیز هنوز ناشناخته می باشد)
-بعداز قتل پالمه حزب سوسیال دموکرات با حزب چپ کمونیست دولت ائتلافی تشکیل داد و در انتخابات ۱۹۸۸ پیروز شد. ولی در انتخابات دوره بعد ۱۹۹۱ که بعداز سقوط شوروی انجام گردید. رکود اقتصادی منجر به تعطیل کارخانه ها و مراکز خدمات همراه با موج بیکاری گردید . راست ها را باتمام قوا با شعار « سوئد را از سوسیالیزم آزاد کنیم Befian Sverige av Sosialism » به رقابت انتخاباتی پرداختند و با حزب بیگانه ستیز « دمکراسی جدید» انتخابات را برنده شدند. در دوره ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ راست ها با لغو قوانین مالیاتی بسود کارفرمایان باعث کاهش درآمدهای دولت برای تامین «جامعه رفاه » گردیدند. بهیمن دلیل وامهای کلانی از بانک جهانی دریافت نمودند که بابت آن بدهی های سوئد با بهره های ناشی از آن بودجهء دولت را تضعیف نمود.
سوئد و بازار جهانی :
حقیقت اینست که مدل سوئدی جامعه رفاه با استاندارد فوق العاده بالای آن در تمام زمینه ها باعث شد: تا قیمت تمام شده ء محصولات و خدمات سوئدی بمراتب از کشورهای دیگر اروپائی بالاتر باشد. بهیمن دلیل صادرات سوئد نمی توانست با محصولات متناطر از کشورهای اروپائی و ژاپن رقابت نماید.
- در سال ۱۹۹۴ سوئد بعداز یک رفراندوم به اتحادیه اروپا پیوست که حزب سوسیال دموکرات موافق پیوستن به اتحادیه اروپا بود ولی بخشی از هواداران خود را از دست داد. حزب چپ که مخالف پیوستن به اتحادیه اروپا بود نیز نتوانست بر میزان محبوبیت خود در بین مردم بیافزاید. ولی سبزها بزرگتر شدند.
- پیوستن به اتحادیه اروپا اختلاف سطح جامعه ء رفاه را بیش از پیش نشان داد و سوئد و سوسیال دموکراتها بتدریج به عقب نشینی از مواصع سابق خود پرداختند. نئو لیبرالیسم از طریق اتحادیه اروپا سیاست های خود به دولت سوئد دیکته کرد. سوسیال دموکرات ها که در راس دولت بودند از سیاست های نئولیبرالی پیروی نمودند.

- با این وجود دولت سوسیال دموکرات در دوره ی ۱۹۹۴-۹۸ توانست بسیاری از پایگاهی نظامی سوئد را منحل و برچیند که این سیاست برای تقویت بنبه اقتصادی حکومت و ادامه ی گشترش دولت رفاه مفید بود ولی باعث نارضایتی شاعلین نظامی و وابستگان آنها شد که در ریزش آرا سوسیال دمکرات ها بسیار اهیمت داشت. (در این دوره ء مجلس ، قانون اساسی سوئد تغییر کرد . دوره انتخابات را از ۳ سال به ۴ سال افزایش داد)
- در رفراندوم بازار پولی اروپا ۲۰۰۴ اکثریت مردم نه گفتند ! بهمین دلیل پول سوئد هنوز کرون سوئد می باشد . که بازهم شکستی برای سوسیال دموکرات ها محسوب شد که طرفدار پیوستن به بازار پولی اروپا بودند.
- امروز حزب سوسیال دموکرات با وجودیکه هنوز بزرگترین حزب سوئد می باشد ولی نمی تواند بیش از ۳۵ در صدر از آرا را بخود اختصاص دهد در دو دوره آخرین انتخابات با و جود ائتلاف با حرب چپ و سبز ها نتوانستند اکثریت آراء یعنی بیش از ۵۰ در صدر را کسب نمایند.
- نئو لیبرالیسم باعث تغییرات ساختاری در سوئد گردید. سرمایه های بزرگ با انتقال تولید به کشورهای چین ، حوزه ی دریای بالتیک و اروپای شرقی
باعث شدند که جامعه ی رفاه سوئد دچار تشنجات شدیدی شود.
* بیکاری بشدت افزایش یافت.
* در آمد مالیاتی دولت کاهش یافت.
* جنبش کارگری و سندیکاهای کارگری و حقوق بگیران تضعیف گردید.
* نسبت اقشار متوسط و مرفه به کارگران بشدت افزایش یافت.
* بهمین دلیل احزاب راست و میانی در دودهه اخیر توانسته اند چندین بار تشکیل کابینه دهند و هم اکنون دولت دست راستی برای دومین دوره حاکم ست که در تاریخ سوئد سابقه نداشته ست.
* یکی دیگر از تبعات سیاست های نئولیبرالیزم رشد بیگانه ستیزی و راسیزم می باشد که در آخرین انتخابات سوئد حزب نژاد پرست «دموکرات های سوئد» با ۵،۷ در صدر آراء وارد مجلس شد و چند صندلی را اشغال نمود..
* حزب سوسیال دموکرات ، چپ و سبزها تلاش می کنند تا در انتخابات ۲۰۱۴ قدرت را پس بگیرند ولی بر اساس دلایل ذکر شده رقابت با راست ها شدید و بحرات اقتصادی برای جنبش کارگری و توده ای هنوز وضع را مختل تر مینماید. بهیمن دلیل در آخرین کنگره حزب سوسیال دموکرات یکی از رهبران تشکیلات سراسری کارگران LO به رهبری حزب انتخاب شد تا بلکه در جلب نظر کارگران و حقوق بگیران مفید واقع شود.
نتیجه : سوسیال دمکرات ها در مقابل صاحبان سرمایه که با آزادی عمل مانور کرده اند همیشه منفعل بوده اند . حتی در بسیار ی موارد با آنها مشارکت داشته اند. زمان را نمی توان به عقب بازگرداند. تا زمانیکه رفاه اجتماعی سوئد بتواند بیکاریها و مشکلات ناشی از آن را تامین نماید. تغییر کیفی در صحنه سیاسی صورت نخواهد گرفت. سوئد فقط حدود ۲۵۰ هزار بیکار آشکار دارد با سیاست های احتمالی صرفه جوئی که هر روز بیشتر خواهد شد. در آینده ی نه چندان دوری حتی در کشور سوئد نارضایتی ها افزایش و امکان سازمان یابی کارگران و حقوق بگیران و بیکاران حول سیاست های رادیکالتر افزایش پیدا خواهد نمود.
۴۹٣٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۱       

    از : هومن دبیری

عنوان : کامنت دوم
- رشد اقتصادی سوئد بی نظیر بود و بی وفقه ادامه داشت که پشتوانه ی اساسی برای ایجاد جامعه رفاه در سوئد گردید .هر سال نتایج رشد اجتماعی درخشان تر میشد . جامعه رفاه در زمینه ی کار و مسکن اصلاحات بزرگی انجام داده بود . هر روز قدم هائی بیشتری برای رفع اختلاف طبقاتی بر داشته میشد. زنان سوئد بیش از تمام کشورهای جهان وارد بازار کار شدند .سیاست نگهداری کودکان این امکان را برای همه فراهم نمود که مادران بی دغدغه به مشاغل اجتماعی روی آورند.
- سوئد حتی برای تامین نیروی کار مورد نیاز در بازار کار از سایر کشورها نیروی کار وارد می نمود که اولین مهاجران از یونان ، ایتالیا ، ترکیه و یوگسلاوی بودند.
- سوئد حتی در سازمان ملل متحد برای تاثیر گذاری در بهبود وضع سیاسی -اقتصادی جهان فعالیت مینمود و در تمام سطوح آن نیروی متخصص می گمارد. داگ هامر شولد دبیر کل سازمان ملل متحد اولین قربانی این فعالیت ها در جنگ های داخلی کنگو بود که هنوز علل سانحه ی هوائی روشن نشده ست.
- در مجلس سوئد کمیسون های مترقی برای کمک به جنبش های آزادیبخش بخصوص مردم فلسطین و کشورهای محروم وجود داشت.( دولت ایران به ظفار نیرو میفرستاد تا به سلطان قابوس برای سرکوب نیروهای انقلابی کمک کند. به دولت ویتنام جنوبی کمک های لجستیکی می نمود)
- در جنبش جهانی دانشجوئی ۱۹۶۸ ، دانشجویان سوئدی نیز فعال بودند و در باره ی بعضی مقررات جدید با دولت اختلاف نظر داشتند.در دانشگاه استکهلم تحصن نمودند. اولاف پالمه بعنوان وزیر آموزش در شب دوم تحصن به محل اجتماع رفت و با دانشجویان گفتگو نمود ( چندین تن از دانشجو یان به عنوان اعتراض سالن تحصن را ترک کردند) این تحصن بعداز دو تا سه روز بی نتیجه خاتمه یافت . پالمه بعدا در سخنرانی رادیوئی گفت: آن دانشجویان که در اجتماع تحصن سالن را ترک کردند کمونیست انقلابی بودند .حرفی برای گفتن در پارلمانتاریسم سوئد ندارند و بهمین دلیل سالن را ترک نمودند .
چپ سوئد در چنان شرائط اجتماعی با چپ سایر کشور های جهان حتی اروپائی متفاوت بود. در مقابل پیشرفت های سوئد کاری بیشتر از همکاری و آنچه صورت میگرفت نمی توانست بکند. با این وجود ثبت اسامی چپ ها در دوران سوسیال دموکرات ها بعنوان بزرگترین افتضاح سیاسی سوئد تلقی میشود که اولاف پالمه هیچوقت آنرا تائید ننمود. ( هنوز در بارهء این موضوع بحث میشود)
* ارو-کمونیزم در اکثریت بود
* چپ ها اغلب مخالف شوروی بودند
* شدیدا رفتن قوا پیمان ورشو به خاک چکسلواکی - پراگ را محکوم میکردند.
* مائوئیست ها و طرفداران انقلاب کوبا در اقلیت بودند
* حمایت از جنبش آزادیبخش فلسطین بالا بود و استفاده از شال فلسطینی بسیار رایج بود.
- اولاف پالمه یکی از وزرای دولت سوسیال دموکرات بود که سیاست های امپریالیسم جهانی بخصوص آمریکا را به چالش می کشید - در سال ۱۹۶۹ اولاف پالمه دست در دست سفیر ویتنام شمالی در خیابانهای استکلهم علیه بمبارانهای مردم بی دفاع در هانوی توسط آمریکا راه پیمائی نمود. ( «اعلیحضرت» محمدرضاشاه پهلوی با نیکسون ۱۹۶۹-۱۹۷۳ نرد عشق میورزید)
- در سال ۱۹۷۱ اولف پالمه نخست وزیر سوئد شد و مبارزات ضد امپریالیستی دولت سوسیال دموکرات تشدید گردید.
- در کریسمس ۱۹۷۲ اولاف پالمه سخنرانی خود را به بمباران هانوی اختصاص دارد که سیاسیتهای ضد انسانی آمریکا را مورد حمله قرار داد و کاخ سفید را لرزاند. هنری کیزینجر به دفاع از نیکسون پرداخت نمود و با تحریف سخنان پالمه ادعا نمود که اولاف پالمه رئیس جمهور آمریکا نیکسون را با آدولف هیتلر مقایسه کرده است. چه تهمتی ! . در هیچ کشور اروپای غربی اختلافات چنین حاد بنظر نمیرسید. مدتی سفارت آمریکا در سوئد و سفارت سوئد در آمریکل بی سفیر بود.
- دولت سوسیال دموکرات سوئد در کودتای نطامی ۱۹۷۳ توسط پینوشه علیه سالوادور آلنده در کنار مردم شیلی قرار داشت و نقش سفارت سوئد در شیلی با سایر کشورهای غربی متمایز بود و در پذیرفتن پناهندگان شیلی بسیار صمیمانه استقبال نمود.
- مبارزات علیه حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی شدت گرفت و تحریم اقتصادی شروع شد. در حالیکه مارگرت تاچر نلسون ماندلا را تروریست معرفی میکرد . برخورد دولت سوئد اصلا با هیچیک از دول دیگر اروپای غربی قابل مقایسه نبود.( دولت ایران در آفریقای جنوبی سرمایه گذاری مینمود)
- اولاف پالمه در سال ۱۹۷۵ به کشورهای آمریکای جنوبی و کوبا مسافرت نمود که با استقبال بی نظیر فیدل کاسترو و مردم کوبا روبر شد.
( چپ ها و شهروندان سوئدی به کوبای انقلابی سفر میکردند و در اردوهای کار داوطبانه مشارکت مینمودند)
- در سیاست های داخلی قوانین مترقی برای مشارکت بیشر کارگران و حقوق بگیران در تصمیم گیریها تصویب شد. نقش شاه سوئد در حکومت پارلمانی سوئد به حداقل ممکن رسید بطوری که شاه عملا در هیچ ارگان سیاسی حضور ندارد و مجلس و دولت برای تصویب و اجرای قوانین همکاری می کنند. سیستم پارلمانی سوئد اصلا با انگلستان قابل مقایسه نیست و بمراتب رادیکال تر و انتخابی تر ست.
۴۹٣٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۱       

    از : هومن دبیری

عنوان : کامنت اول
سوسیال دمکراسی در سوئد را با آلمان ، انگلیس و فرانسه استعماری و سایر کشورها مقایسه کنیم.
اگر در دهه شصت و هفتاد میلادی در سوئد بودیم در شرائط بهتری ، دنیا را نظاره می کردیم نه به آن شکل که در ایران دیدیم . اختناق ، ما را برای رساندن به این روزها «فریب » داد. شاید هم بد شانسی باشد .
زیرا ، در سوئد سرمایه داری ، سرزمین یخ ، بعداز جنگ دوم ، بار دیگر سوسیال دموکرات ها هژمونی داشتند، زمینه ء بسیار مساعدی برای نیروهای مترقی فراهم بود تا واقعا برای دنیای بهتر فعالیت کنند. برنامه ء سوسیال دموکرات های سوئد راه حل تمام اختلافات و تضادهای کار و سرمایه را در «مذاکره » بین طرفین تضاد یعنی حقوق بگیران و کارفرمایان توصیه می کرد. بهمین دلیل فقط در مواردی که طرفین به توافق نمی رسیدند به «اعتصاب » منجر میشد. خواهان مشارکت تمام اقشار اجتماعی در چارچوب سرمایه داری و بازار آزاد می بودند.
- سوئد در تمام دوران جنگ دوم جهانی اعلام بیطرفی نمود ( ولی همیشه روابط و معاملات اقتصادی خود را با آلمان حفظ کرد. کشورهای همسایه بخاطر اینکه در آتش جنگ و اشغال؛ لطمات وحشتناکی خوردند همیشه با طعنه و کنایه روابط پنهانی سوئد با آلمان را سرزنش می کنند)
- در تمام دوران جنگ سرد هم اعلام بیطرفی نمودند و روابط دیپلماتیک وسیاسی خود را با شرق و غرب حفظ کردند. بر خلاف همسایگان در پیمان نظامی ناتو شرکت نکردند و هنوز هم احزاب دست راستی نتوانستند در این زمینه به توفیقی برسند. مردم سوئد در مجموع صلح دوست می باشند.
- ما در ایران دستی بسیار دور بر جنبش های سوسیالیستی ، سوسیال دمکراتیک و آزادیبخش داشتیم و داریم نیاز به بازنگری داریم.
- حزب سوسیال دموکرات سوئد بیش از ۵۰ درصد از آرا ء را بخود اختصاص می داد. تا سال ۱۹۷۶ به مدت ۴۰ سال مداوم در اکثریت بود ( فقط در سالهای جنگ دوم جهانی یک دولت ائتلافی از تمام احزاب سوئد تشکیل شد. در آن دوره ، احزاب راست از رژیم نازیسیت هیتلری دفاع میکردند . سوسیال دموکرات ها از حق پناهندگی نیروهای سوسیال دموکرات آلمان و سایر کشور ها که تحت تعقیب رژیم نازیستی آلمان و فاشیستی موسولینی بودند حمایت کردند -چپ ها از تمام نیروهای تحت تعقیب حمایت می کردند) چنین روشنی در صف بندی ها در هیچ کشور سرمایه داری دیده نشد و وجود نداشت . فراریان آن سالها از اقوام، ادیان و ملیت ها مختلف اروپا و جهان در سوئد امروز حضور دارند. آنها مبلغین و مدافعین راستین سیاست های بشردوستانه ی مردم سوئد و دراس آنها سوسیال دموکرات ها و چپ ها می باشند.
- آماجهای اصلی برنامه ء سو سیال دموکرات ها همیشه عبارت از آموزش ، بهداشت، نگهداری کودکان و سالمندان بطور رایگان و برای همه بوده ست که تحقق یافت. تامین کار ، مسکن ، حقوق بازنشستگی برای همه نیز در صدر شعار ها بود که با موفقیت اجرا شد.
- تامین اجتماعی سوئد تمام شهروندان را زیر پوشش قرار داده ست. بیمه ی بیکاری نیز به محض بیکار شدن شهروند یا شهروندان، حقوق بگیران را زیر پوشش خود می برد. هر شهروند یا خانواده که بهر دلیل داری هزینه های زندگی بیش از در آمد می باشند از کمک های اداره خدمات اجتماعی برخوردار میشوند. تمام پناهدگان و مهاجران به محض ورود به سوئد از کمک های خدمات اجتماعی برخوردار میشوند.
- تمام کودکان کمک هزینه دریافت میکنند. جوانان بعداز پایان تحصیلات دبیرستان از حق داشتن کار و مسکن برای شروع زندگی مستقل برخوردار میشوند. در هر دو مورد با کمک هزینه های مسکن و بیکاری بیمه میشوند تا با فراغت برای تامین کار یا ادامه تحصیل تلاش نمایند.
-در سال ۱۹۸۸ مطابق آمار وزارت کار تعداد بیکاران ۵۰ هزار نفربود که بهمین تعداد امکان شغلی در بنگاههای اجتماعی وجود داشت و دولت سوسیال دموکرات با افتخار تبلیغ مینمودند که کار برای همه تامین شده ست و بیکاری وجود ندارد.

- آموزش عالی رایگان . دانشجویان با دریافت وام و کمک هزینه تحصیلی می تواستنند به بهترین وجه به تحصیلات ادامه داده و بعداز پایان تحصیلات وام های خود را بتدریج باز پزداخت نمایند.
بودجه ی جامعه رفاه:
سیستم مالیاتی سوئد بر اساس مالیات های مستقیم و غیر مستقیم بزرگترین منبع در آمد دولت می باشد. بعلاوه صاحب فعالیت های زیربنائی و انحصارات بسیاری تولیدات و خدمات عظیم با در آمد سرشاز می باشد .
- سوسیال دموکرات ها مالیات مستقیم بر درآمد را شامل تمام حقوق بگیران کرده ست و تمام فروشنگان بزرگ و کوچک مالیات غیر مستقیم پرداخت می کنند. تمام کارفرمایان موظف می باشند که هزینه ای بابت هر یک از حقوق بگیران خود ( حدود ۵۰ درصدر حقوق) به اداره مالیات پرداخت نمایند
این رقم همیشه بحث انگیز ترین موضوع سیاسی بین احزاب دست راست و سوسیال دموکرات ها بوده ست. صمنا این نکته مهمترین فرق سوسیال دموکرات های سوئد با سایر احزاب سوسیال دموکرات جهان بوده ست. احزاب راست همیشه از فضای «نامطلوب » کار در فعالیت ها ی تولیدی و خدماتی سوئد و تمام بنگاههای اجتماعی شکایت می کنند . ولی سوسیال دمکراتها میگویند برای تامین بودجه ی جامعه ء رفاه چاره ای جز دریافت مالیات ندارند.
۴۹٣۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۱       

    از : معترض

عنوان : انتخابات آزاد، اقتصاد عادل و محدود ولی برای همه
مقایسه کنید انتخابات قایم موشک بازی و پنهانی و تقلباتی ایران را با انتخابات شفاف امریکا.

ببینید چطور دو کاندید برای رای گرفتن جون میکنند . چطور دست به دامن دلهای مردم با باورهای متفاوت هستند. در حالی که رهبران و کاندیدا های ایران مستبدانه از مردم طلبکار اند.

زیر خط فقر در امریکا فقط ۱۳ . بیکاری در اوج تاریخی اش زیر ۹ .

با خانوم نفیسه کوهین موافقم . آمریکای دموکرات را میتوان به سمت سوسیال دموکراسی سوق داد ولی بر عکس دیکتاوری را بدون انقلاب نمیتوان به دموکراسی تبدیل کرد.

انتخابات آزاد شرکت همه، اقتصاد عادل و محدود ولی برای همه، نه فقط ده تا بیست در صد فرودست یا زیر خط فقر
۴۹٣۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۱       

    از : یاسر حمید زاده

عنوان : باران از آسمان بی ابر!
آقا یا خانم الف. باران
با سلام و خسته نباشید از مشارکت های خستگی ناپذیر شما در زیر مقالات رفیق
من به عنوان یک سمپات و کسی که به نظرات آقای قراگوزلو همپوشانی نظری دارد میخواهم نظر شما را به این مباحث و مولفه ها جلب کنم
یک. شما معمولن ربط و بی ربط در دفاع از استالین و حمله به تروتسکی نظراتی تکراری می نویسید. اینکه منظورتان از این کامنت ها چیست راستش برادر گرامی من و چند دوستم که این مقالات و البته کامنت های پربار شما را پیگیری میکنیم سر درنیاوردیم
دو. شما مرتب از جنگ صحبت میکنید. بدون این که به اصل مقاله وارد شوید و مانند طرفداران حزب توفان مرتب از ما می خواهید اگر جنکی درگرفت در کنار بسیج و سپاه پاسداران سنگر بگیریم. بروی چشم. فرمان شما اطاعت می شود . اما شما نمی گوئید که با استناد به کدام استدلال تا این حد خطر جنگ را قطعی و محتوم میدانید. تا آنجا که ما می دانیم به حز راست ترین جریان های سیاسی کشور هیچ کس حتی "شاهزاده رضاپهلوی" هم از جنگ دفاع نمی کند. و تنها دو جریان حزب مشروطه و گروه دو سه نفره طوفان مرتب اعلام می کنند که اگر جنگ شوند کنار برادران بسیج و سپاه به جنگ "امپریالیزم و استکبار جهانی" خواهند رفت.
سه. برای روشن شدن ذهن شما دوست بسیار گرامی بد نیست این دو مقاله از رفیق مان قراگوزلو را بخوانی و دست از اینهمه استطاق برداری
الف. تشدید تحریم ها و امکان جنگ ایران و آمریکا. در لینک زیر:

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۴۳۲۵۷

ب. جنگ امپریالیستی در لیبی. در لینک زیر:

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۳۶۸۳۶

خدا کند روشن شده باشی.
در ضمن شما هم مخالف "امپریالیسم و نولیبرالیسم" هستی و هم چپ و راست به رژیم حاکم فحش می دهی و فکر می کنی هرچه بیشتر جنایتکار بگوئی رادیکال تری. با اینحال نگفتی که که وقتی سربازان "استکبار جهانی" را تار و مار کردی آنگاه میخواهی با این رژیم چه کنی؟
موفق باشی باران جان. خداکند که باران تو در آسمان بی ابر نباشد.
از تصدیع عذر میخواهم.
یاسر و یکی دو نفر دیگر مخالف جنگ و تحریم و امپریالیزم و ضد بورژوازی خودی و ملی و بیگانه و مستقل و کمپرادور و.........................................................................
۴۹٣۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۱       

    از : ساسان

عنوان : کامنتی دیگر
خانم نفیسه بازهم با سلام به شما
شما در رابطه با مقاله قبلی نویسنده از من گله کرده اید جوابتان را نداده ام. به عرضتان برسانم که آخرین کامنت من در جواب شما هنوز هم پای همان مقاله قبلی وجود دارد که احتمالأ نخوانده اید و یا احیانأ مورد بی مهری تان قرار گرفته. من عین آنرا دوباره ذیلأ می آورم اما قبل از آن پاسخی دیگر به شما و نیز چند جمله معترضه دیگر علیرغم کمی وقت و حوصله برای کامنت گذاری و نیز توصیه دوستم که در دام جو مسموم بعضی کامنت ها نیفتم
۱- فمینیسم «مشروط»» نه بلکه فمینیست «مشروط». باهم تفاوت دارند. و یعنی مثلأ من مارکسیست-لنینیست و فمینیست «مشروط»، در کنار و حتی جدا از مبارزه طبقاتی پرولتاریا می توانم حقوق ویژه زنان(همه زنان) را برجسته نمایم و علیه تبعیض مضاعف و ستم ویژه بر زنان(همه زنان) مبارزه کنم مشروط بر اینکه این مبارزه مانع و سد مبارزه طبقاتی نشود و جای آنرا نگیرد و در ضمن بتوانم آن گرایش انسانی و راستین فمینیستی را از انبوه نحله های چپ اندر قیچی و گمراه کنندهً «فمینیستی»
دیگر جدا کنم و در کنار مبارزه برای دمکراسی بنشانم
۲-این ساسانی که هم صحبت شماست حقیقتأ از چگونگی «شهرتش(ان) در اپوزیسیون»خبر ندارد و براستی به یاد ندارد با کدام مجله و روزنامه و رسانه ای مصاحبه کرده باشد که باید این چنین «مدال ها» یعنی تهمت ها و افتراهایی را از جانب کامنت گذاران خاصی دریافت کند. گویا سیبل تیراندازی را اشتباهی گرفته اند.
و اما آخرین کامنت من در پاسخ به شما، در نوشته قبلی همین نویسنده:
از :ساسان
عنوان : نه «مغلطه» نه « متلک»
منهم با سلام مجدد به شما خانم نفیسه. ناچارم بازهم کمی وقت تان را بگیرم:
نمی دانم چرا کامنت من مورد سوء تفاهم از جانب شما شده. من هم «تمام مواضعم را با کمال سادگی و شجاعت» شما« گفتم تا ابهامی نباشد» و برای « هر ایدئولوژی مخالف تفکر خود احترام قائل هستم » وبه هیچ وجه قصد «تمسخر» یا
«مغلطه» و «متلک» به شما نبوده. این را با صداقت و شهامت می گویم همانطور که نقد و انتقادم را با شهامت و بدون ترس و روی صندلی خودم و رو در رو با مخاطبم و نه از پشت چادر نماز ،در میان می گذارم. من حساب شما را از خواب زدگانی که با نقد و انتقاد از خواب می پرند و «کهیر می زنند» و منقد و منتقد خود را با بی شرمی تمام به انواع تهمت ها می آلایند و قصد لجن مال کردنش را دارند جدا می کنم. مرجع اصلی نظری من به عنوان یک مارکسیست- لنینیست و فمینیست مشروط ، مارکس و انگلس و لنین هستند و هیچ جریانی ، از «حزب توده» گرفته تا « حزب کمونیست کارگری » هیچ رابطه و وابستگی به من ندارند. من افرادی چون شمای غیر م -ل و مخالف تفکر خود را به هزاران «م-ل»و کارگر زدهً لنگر انداخته پشتِ لفاظی ها و خاله زنک و بیکارهً ضد کارگر و موج سوار ترجیح می دهم و لذا عمل شجاعانه و بازی با آتش امثال نوریزاد را
ارج و احترام می گذادم. قصدم از آوردن آن مثال در کامنت پیشین ام تنها نشان دادن شباهت ها و دلسوزی های شما دو نفر و پاسخ گیری های مشابه با آن لحن و اطوار مخصوص بوده و نه یکی دانستن و شمردن طرفین. از هر طرف.
در مورد قضیه صندلی هم هم همچنان با شهامت و مستدل و براساس داده ها و تجارب از اوضاع آشفته بازار سیاست و موج سواری «خیلی ها» از چپ گرفته تا راست و این و آن ، بر موضع خود ایستاده ام تا بلکه شاید در حدً خود توانسته باشم جلوی سوء استفاده «خیلی ها» از گردهً مردم تحت فشار و معترضم را گرفته باشم.
برایتان سلامتی و تداوم آزادگی و صداقت تان را آرزو دارم
۴۹۲۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۱
۴۹٣۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست