نامه ی گروهی از فعالین سابق دفتر تحکیم وحدت به عبدالکریم سروش
•
طرح این سوال که در آن روزگاران که "حذف اغیار" در این کشور تبدیل به قانون شد و اعتراض بر آن بی قانونی و مستوجب تنبیه، شما چه میکردید سوال نابجایی نمی تواند باشد، در آن روزها بسیاری از آنان که فهمیدن گناهشان بود و مبارزه کردن منفعتشان از دانشگاه بیرون رانده شدند. ولی شما نشدید و دست کم برای مدت کوتاهی معتمد بودید و ماندید، اکنون آیا زیر سوال بردن حافظه آنها پاسخ مناسبی برای پشت در ماندگان است؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
٣۰ خرداد ۱٣٨۶ -
۲۰ ژوئن ۲۰۰۷
جناب استاد دکتر عبدالکریم سروش
نام شما در تاریخ جنبش دانشجویی بر سنگهای سختی حک شده است آنچنان که با گذر ایام وباد و باران روزهایی که می آید محو نمی شود.
این نام زمانی در تاریخ ما طنین انداز شدکه از دانشجو انتظار جنبشی نمی رفت و آنها باید سربزیرانی رهوار می بودند که به دانشگاه راه یابند و اگر نبودند باید می رفتند، روزهای سرد و تاریکی که انجمن های اسلامی را عزم تغییری نبود و سرمای جانکاه جمود و تحجر بر دیوارهای دانشگاه سیطره یافته بود، در چنین فضایی صدای کسی شنیده شد که از روشنی سخن می گفت و عرش آنها که سر بر آسمان می ساییدند را با کلامی آرام و شمرده به لرزه درآورد.
او یک مبارز انقلابی نبود و ما را به خشونت فرا نمی خواند، او از مولوی می گفت و انبانش لبریز از عشق و عرفان و آزادی بود و رد پای بشر را در آسمانی ترین مفاهیم جسته بود.
نام عبدالکریم سروش نام استادیست که شاگردانش بعد از رفتنش به دانشگاه آمده اند.
جناب استاد!
ما و شما همیشه در یادمان خواهد ماند روزی که کلام شما بر یخ های ستبر و قندیل بسته دانشگاه اثر کرد و آنگاه ما منادیان آزادی در دانشگاهها شدیم، وظیفه استعلام نام دانشجویان بر زمین نهادیم وبرای بیداریش کوشیدیم.
آن سالها را از یاد نبرده ایم که بر زبان بردن نام شما شجاعت می خواست و شهامت.
آن روزها که برای سخنرانی تان در یک کلاس باید از شورای تامین امنیت یک استان اجازه می گرفتیم، آن هنگام که در تمام طول مدت سخنرانی شما قلب هایمان در سینه می تپید تا کلام شما به انتها برسد و یاری دهندگان خشونت، استاد خشونت ستیز ما را نیازارند، هر گاه خشونت آنقدر عریان شد که ما برای تسکین دردهایمان به درشتی سخن گفتیم، دوباره درس هایتان را دوره کردیم.
ما از شما آموختیم که مشفقانه نقد کنیم و برای بزرگ شدن ناممان، بزرگی نام کس نهان نکنیم، از شما آموختیم که اگر پیشینیان ما در دوردست تاریخ دیواری بنا کرده اند برای ساختن عمارتی نو آن را خراب نکنیم، کژی و کاستی هایش بر گیریم و خشت بر آن بنهیم.
از شما آموختیم چشم بر انگیزه ها ببندیم و انگیخته ها را نقد کنیم.
شما میان تندخویی و طغیان برایمان دیواری کشیدید و به ما آموختید که در آن سالهای سکوت چگونه طغیان کنیم و فریاد آزادی سر دهیم، پیش از آنکه "شعارهای آزادی" زینت بخش عکس های تبلیغاتی شود، این نام را از شما شنیده بودیم، پیش از آنکه "درود بر مخالف من" تزیین بی عملی های سیاسی شود، عینیت نقد منصفانه را در کلام شما جسته بودیم.
اینک چه می شود که استاد ما آن کلام شیرین بر زمین نهاده و در نقد نظر دیگری بر حافظه و صداقت و علم او خرده می گیرد؟
اینک استاد ما را چه می شود که سخنان نغز و پرمغز و عمومآ حق به جانبش در مواجهه با مخالفان و منتقدان و مفتریان به صد عتاب و تحقیر آلوده است؟
اینکه از میان خیل آنها که آن دوران یکه تاز میدان شده بودند و تیغ بر دست پیادگان را از صحنه به در کردند، تنها نام عبدالکریم سروش می آید و از جایگاه او می پرسند به این دلیل است باقی همه بر آن عهد خود استوار مانده اند و مدال افتخارش را بر سینه آویخته اند.
اینکه در آن سالهای غیر قابل دفاع، که یک انقلاب با تمام عظمتش تنها به نفع یک گروه مصادره می شد بپرسند استاد ما در کجای تاریخ ایستاده بود از کدام یک از نقدها و افتراها و تهمتهایی که در این چند ساله بر شما رفته هولناکتر است؟
شما خود یکی از قربانیان حذف دگراندبشان از دانشگاه هستید اما طرح این سوال که در آن روزگاران که "حذف اغیار" در این کشور تبدیل به قانون شد و اعتراض بر آن بی قانونی و مستوجب تنبیه، شما چه میکردید سوال نابجایی نمی تواند باشد، در آن روزها بسیاری از آنان که فهمیدن گناهشان بود و مبارزه کردن منفعتشان از دانشگاه بیرون رانده شدند. ولی شما نشدید و دست کم برای مدت کوتاهی معتمد بودید و ماندید، اکنون آیا زیر سوال بردن حافظه آنها پاسخ مناسبی برای پشت در ماندگان است؟
آیا همه آنها که به گذشته شما نقبی میزنند و نقدی میکنند به قصد تکفیر شما چنین میکنند؟ آیا همه را میتوان کذابانی خام در سودای نام دانست آنها که خود از نام آوران این دیارند؟ شما زمانی خود هشدار داده بودید که مبادا طعن طاعنان و منع مانعان ما را از گام زدن در مسیر چشمه ساران حقیقت باز بدارد آیا تمام نقدهایی که بر شما میرود طعن طاعنان است و هیچکدام حظی از حقیقت نبرده اند؟
آنگاه که شما نیز چنین کنید به کجا می توان تکیه کرد و آیا پایه های نقد در این دیار تا بدین حد لرزان است؟
براستی آیا همه نقشهایی که بر لوح دوره کوتاهی از پیشینه استاد می زنند، بر آب است؟
و ما تا بدین حد سرگردان که آنها که طریقت به ما نشان می دهند خود به وقت عمل در وادی تاریکی فرو می غلطند؟
در ابتدای کلام آوردیم که درسهای شما دانشگاه را دوباره زنده کرد، پس گفتن توصیفی درباره آن فضای مردگی چیزی از استاد ما نمی کاهد.
این چند سطر را نوشتیم تا به استادمان نشان دهیم درسهایش را فرا گرفتیم.
ما که در طول یک دهه در انجمن های اسلامی دانشجویی بهترین روزهای جوانی مان را سپری کردیم و در طول تنها یک ده، "سیاست بازان" بسیاری از آرزوهایمان را در مقابل دیده گانمان زنده به گور کردند، اینک تنها همان دیده گان نظاره گر برایمان مانده است که هر روز شاهد رفتن به سمت نقطه نامعلومی باشیم.
لذا نمی خواهیم با طرح پرسشی این چنین برای خود نامی فراهم آوریم، چرا که در این سرزمین که مردم به صلیب معیشت و نان و بودشان مصلوب شده اند پرسیدن سوال شاگردی از استاد نام نمی آورد، اما هنوز آنقدر امید برایمان مانده که آرزوی آمدن روزی را کنیم که اندیشه انسانها نقد شود نه انگیزه آنها.
هنوز ذره ای امید ما را به رفتن و نماندن وا میدارد و پس از سالها فهمیده ایم که از آیینه بپرسیم نام نجات دهنده را.
چوغنچه گرچه فروبستگی است کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا می باش
جمعی از اعضای سابق شورای مرکزی وشورای عمومی دفتر تحکیم از سال ۷۵ تا ٨۵ و
اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
سیاوش افضلی- عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ٨۰-۷۵
مهدی امینی زاده- عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ۷۶-٨۴
مجتبی بیات- عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ٨۵- ٨۲
ثمینا رستگاری- عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم وفعال دانشجویی ٨۱-۷۹
علی سیاسی راد- عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ٨۰-۷۵
حجت الله شریفی- عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی۷۷-٨۲
رئوف طاهری
وحید عابدینی- عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ٨۲-٨۴
مهدی عربشاهی- عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم
علی عزیزی- عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم
هادی کحال زاده- عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ۷٨-٨۲
بهرام فیاضی- عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ۷۹-٨۴
احمد مدادی- عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ٨۰ -۷۷
فرید مدرسی- عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ٨۵-۷٨
عبدالله مومنی - عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ٨۴-۷۶
سید سراج الدین میردامادی- عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم و فعال دانشجویی ۷۴-۷۷
علی نکونسبتی- عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم
علی وفقی- عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم
محمد هاشمی- عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم
بهاره هدایت- عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم
حنیف یزدانی- عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم
|