وحدت حزب چپ به لحاظ تاریخی ضروری بود
گفتگو با دتلف هنشه رئیس سابق ای گ متال آلمان
Ralf Wurzbacher
- مترجم: ناهید جعفرپور
•
دتلف هنشه تا سال ۲۰۰۱ بطور طولانی مدت رئیس اتحادیه فلزکاران " ای گ متال" بوده است و امروز بعنوان حقوق دان در برلین کار می کند. وی از دست اندرکاران مجله ماهانه "ورق هائی برای سیاست آلمان و بین الملل" می باشد. هنشه در سال ۲۰۰۳ بعنوان اعتراض بر علیه برنامه ۲۰۱۰ صدراعظم اسبق آلمان گرهارد شرویدر از حزب سوسیال دمکرات آلمان بیرون آمد و بعدها به حزب "و آ اس گ" پیوست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲ تير ۱٣٨۶ -
۲٣ ژوئن ۲۰۰۷
در باره دتلف هنشه: "وی تا سال ۲۰۰۱ بطور طولانی مدت رئیس اتحادیه فلزکاران " ای گ متال" بوده است و امروز بعنوان حقوق دان در برلین کار می کند. وی همچنین از دست اندرکاران مجله ماهانه " ورق هائی برای سیاست آلمان و بین الملل" می باشد. هنشه در سال ۲۰۰٣ بعنوان اعتراض بر علیه برنامه ۲۰۱۰ صدراعظم اسبق آلمان گرهارد شرویدراز حزب سوسیال دمکرات آلمان "اس پ د " بیرون آمد و بعد ها به حزب " و آ اس گ" پیوست".
سئوال: از این هفته شما هم عضو حزب جدید چپ می باشید. آیا شما برای میراث " و آ اس گ" دلواپسید؟
جواب: نمی دانم " و آ اس گ" که اینقدرجوان بود آیا میراثی بجای نهاده است؟. در هر حال من از همان ابتدا خواهان اتحاد این دو حزب بودم. دو حزب چپ جدا ازهم بنیانی مقاوم برای آینده چپ نخواهند بود. بخصوص به هیچ وجه تحت شرایط ماده ۵ درصدی. این وحدت به لحاظ تاریخی ضروری بود. اینکه من به " و آ اس گ" به خاطر زنده بودنش وحوزه های اتحادیه ای اش نزدیک بودم دلیلی نمی شود که حالا برایش عزاداری کنم.
سئوال: آیا از این آخر هفته مناسبات میان چپ های آلمان مشخص شده است؟
جواب: با تاسیس حزب جدید چپ هر دو حزب قدیم دیگرتنها بر روی کاغذ موجودیت ندارند. از این رو فعلا هنوز بسیاری از مسائل روشن نشده اند و این در تاسیس هر حزب جدیدی طبیعی است. برای مثال قابل سئوال این است که این حزب کجا ها صدای جدیدی خواهد داشت؟ در چه حوزه هائی قوه جاذبه اش را گسترش می دهد؟ و تا چه زمانی آینده ساز است و از توانائی برخوردار است؟ من در کنار توافقات بزرگ اما در هر دو طرف هنوزبرخی از نقطه های کوررامی بینم.
سئوال: می توانید این مسئله را دقیق تر بیان کنید؟
جواب: واسک در تم های اتحادیه ای خیلی جلوست. حزب چپ (پ د اس) درفعالیت برای کسانی که از روند کار کنار گذاشته شده اند صاحب نظر است و همچنین در فعالیت هایش برای صلح از اعتبار برخوردار است. اما با این وجود من در هر دوی این احزاب برای مثال هنوز کمبود هائی در باره مشکل دمکراسی جنسیتی می بینم. تنها با سهمیه بندی هیچ کاری انجام نشده است. باید روشن شود که تغییرات اجتماعی از منظر زنان چه مفهومی دارند و چه چیزی آنها را از مردان متفاوت می سازد. افزون بر این در هر دو طرف کمبود هائی در باره مشکلات زیست محیطی و همچنین چگونگی پیشرفت درروند تولید و روند کار تغییرداده شده دیده می شود. وضعییت آموزش و تخصص چه می شود و با سیستم های امنیت های اجتماعی چه می شود؟ این ها تم هائی هستند که مردم و بخصوص جوانان را بستوه آورده است.
سئوال: در باره شرکت در دولت چه فکر می کنید؟ آیا در باره این مسئله در ائتلاف جدید شکاف هائی وجود ندارد؟
جواب: اساسا در باره گرفتن مسئولیت دولت مخالفتی وجود ندارد. اما با این وجود در حال حاضر من حزبی را که آنچنان جا افتاده باشد که بخواهد بعنوان همکاربرای تغییرات سیاسی بنفع شاغلین و بیکاران وکسانی که در اجتماع دچار نقصان شده اند کار کند نمی بینم. شکست انتخاباتی حزب چپ در برلین ثابت نمود که اگر سیاست ما از محتوا و اصول برنامه ای برخوردار نباشد نمی تواند از آن اعتمادی برخوردار باشد که بخاطر آن ما آماده باشیم ائتلاف دولت را شکست دهیم. در حالیکه می بینیم که " پ د اس " برلین میان عدم شناخت و ناچسبی در نوسان است وازسازماندهی حزبی برخوردار است که این سازماندهی بیشتر نمود یک حزب تسکین دهنده اشراف محلی را دارد تا یک حزبی که مرکز طپش قلب جنبش ها باشد.
سئوال: آیا منظور شما این است که حزب چپ بیشتر افرادی چون لافونته احتیاج دارد تا افرادی چون بیسکی؟
جواب: اینکه اسکار لافونته به شرکت در دولت برلین و فروش تاسیسات دولتی شهر درسدن انتقاد نموده است خوب خیلی خوب است. اما این مسئله را نمی توان شخصی نگاه کرد. تعیین کننده التزام به اصول برنامه ای و ضرورت ارتباط زنده با بدنه جامعه است. بطوری که انسانها برای خودشان با این اهداف تعیین هویت کنند و زمانی که سیاستمداران حزب آنان را فراموش نمودند، اعتراض نمایند.
سئوال: آیا نقصان در رابطه میان بدنه جامعه و حزب از کمبودهای بخصوص حزب چپ نیست؟
جواب: طبیعتا. اما موضوع بر سر این است که چگونه کار روزانه پارلمان پیش می رود و چگونه انتقادات و تجربیات بدنه در کار پارلمان دخالت خواهد نمود. اگر این رابطه متقابل بطور فعال وجود داشته باشد ورابطه میان حزب و اجتماع زنده وپرتحرک باشد آنزمان بعنوان یک عضو پارلمان خیلی سخت می توانی مبلغ توافقات اپورتونیستی باشی.
|