یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

۱۸ تیر ماه، روزی که حرمت دانشگاه شکسته شد
اطلاعیه های گروه های سیاسی به مناسبت سالگرد ۱۸ تیر


• به مناسبت هشتمین سالگرد هیجدهم تیر ماه، سالروز سرکوب جنبش دانشجویی در تیر ماه ۷۸، اطلاعیه هایی از گروه های سیاسی در کشور منتشر شده که در آن ها همچنین به ادامه ی سرکوب و بازداشت دانشجویان اعتراض شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱٨ تير ۱٣٨۶ -  ۹ ژوئيه ۲۰۰۷


جبهه ملی ایران: روزی که حرمت دانشگاه بار دیگر وحشیانه درهم شکسته شد

ازکودتای ۲٨ مرداد ۱٣٣۲، تا به امروز بارها استقلال دانشگاه توسط صاحبان قدرت درهم شکسته شده است. ولی دراین میان، سه روز خشونت وسیاه دلی بیداد کرده است. شانزده آذر۱٣٣۲، سه آذر اهورایی نهضت ملی ایران بدست دژخیمان تا به دندان مسلح رژیم درمحوطه دانشکده فنی دانشگاه تهران به خاک و خون غلتیدند. دراول بهمن ماه۱٣۴۰، توطئه از میان برداشتن جبهه ملی ایران که زیرنظر شاه طراحی شده بود، با حمله به کلاسها، کتابخانه ها، و آزمایشگاهها بوسیله نیروهای امنیتی با ضرب وشتم صدها دانشجو واستاد تحقق یافت، به نحوی که رییس وقت دانشگاه آنرا به حمله مغول همانند کرد.
درهیجدهم تیر ماه ۱٣۷٨، حمله به خوابگاه دانشجویان کوی دانشگاه که به توقیف روزنامه ای معترض بودند، ماموران انتظامی و لباس شخصی های رژیم چنان براین اقامتگاه دانشجویی تاختند و ازآن ویرانه ای ساختند که یادآور فردای آزادی خرمشهر از چنگال ارتش جنایتکار بعثی بود. همه چیز آسیب دیده بود. شیشه خرده و خون و سیاهی آتش زدن های عمدی همه حا را فرا گرفته بود. فاجعه در حدی بود که هیچ هنر عکاسی و هیچ هنر گزارشگری توان به تجسم کشیدن این صحنه ها را نداشت.
درآن روزها چند صد نفر بازداشت وبه زندانهای آشکار و پنهان فرستاده شدند. ماهها بعد خبر از احکام باور نکردنی دادگاههای آنچنانی و حبسهای دراز مدت علیه جوانانی بود که برخی حتی فقط به تماشای صحنه آمده بودند. ادامه سرکوب دانشجویان وجوانان درروزهای بعد با حمله ای دیگر به خوابگاه دانشجویان دانشگاه علامه، نشان دهنده ژرفای توطئه برای سرکوب جنبش دانشجویی و نگرانی حاکمیت از پیوند دانشجویان با دیگر گروههای اجتماعی و سیاسی بود. یورش به خوابگاههای دانشجویی دلهای گروه بیشماری از مردم ایران را به درد آورد. اعتراض های گسترده دانشجویی به جهانیان اعلام کرد که بسیارند دانشجویانی که برسالت خود که دفاع از آزادی ودموکراسی است آگاهند وهمه انتقامجویی ها و اراده حاکمیت بر نقض استقلال دانشگاه و درهم کوبیدن قلب تپنده جنبش دانشجویی، نتوانسته است راه به جایی ببرد.
در دو سال اخیر که دولت نهم یک انقلاب فرهنگی دوم را پیگیری کند، فشار براستادان و دانشجویان روز به روز فزونی گرفته است. حاکمیت برای تداوم قدرت خود محدوده آزادیهای همه ملت، بویژه دانشجویان، را با اخراج از دانشگاهها، ارسال پرونده ها به کمیته های انضباطی و فرستادن صدها نفراز دانشجویان دانشگاههای ایران با اتهامات واهی به دادگاههای انقلاب، تنگ تر میکند. ولی با تمام سانسور حاکم بر رسانه های داخلی ایران، روزی نیست که خبرهای جدیدی از بگیر وببندهای دانشجویان شنیده نشود.
جبهه ملی براین باور است که قشر دانشجو از هشیارترین وآگاهترین جامعه است، و باید بتواند آزادانه و با مسالمت خواسته های صنفی و سیاسی واجتماعی خود و ملت ایران را به گوش جهانیان برساند. دانشگاه باید از استقلال کامل، همچون همه دانشگاهها ومراکز معتبر علمی جهان، برخوردار باشد. نیروهای انتظامی و یا شبه انتظامی جایی در دانشگاهها ندارند. افکار سازنده فقط درمحیط آزاد و آرام امکان رشد وشکوفایی می یابد. خوابگاهها ی دانشجویی باید فقط بوسیله نمایندگان خود دانشجویان سامان یابد. درسایه سرنیزه و چماق رشد و شکوفایی دانشگاهها مقدور نیست.
جبهه ملی ایران خواستار آزادی و بازگشت به کلاس درس همه دانشجویانی است که بمناسبت بیان عقیده درزندان هستند. نشریه های دانشجویی که بیانگر دیدگاههای آزادیخواهانه ودموکراتیک است، باید اجازه انتشار داشته باشند. ما فاجعه هیجدهم تیر ۱٣۷٨، را که رسوا کننده سرکوبگران بود، تجربه ای نوین و گامی بزرگ در راستای جنبش دانشجویی ایران می دانیم.
برقرار باد حاکمیت ملی در ایران.
هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
تهران- ۱٨/۴/٨۶

فدائیان خلق (اکثریت): از مطالبات جنبش دانشجوئی حمایت کنیم!

٨ سال از رویداد ۱٨ تیر سال ۱٣۷٨گذشت. ۱٨ تیر هم یادآور ستمگری بی حد و حصر حکومتگران در حق دانشجویان است و هم نشانه پایداری جنبش دانشجوئی در مقابل سرکوب رژیم فقها.
از این رو ۱٨تیر برای جنبش دانشجوئی در طی این سالها در همان جایگاهی قرار گرفته است که ۱۶ آذر. ۱۶ آذر روز حمله مامورین رژیم شاه به دانشکده فنی دانشگاه تهران، سرکوب دانشجویان و کشتار سه تن از آنها بود و ۱٨ تیر روز یورش بی سابقه مامورین جمهوری اسلامی به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران. روز ۱۶ آذر به روز دانشجوئی در دوره رژیم شاه تبدیل گردید و ۱٨تیر به روز دانشجویان در دوره جمهوری اسلامی.
۱٨ تیر سال ۱٣۷٨ نقطه عطفی شد برای تشکلهای دانشجوئی که روندی متمایز از دو دهه قبل را پی بگیرند. گرچه جنبش دانشجوئی در آن روز و بعد از آن هزینه های سنگینی را متحمل شد که تا کنون هم ادامه دارد ولی جنبش دانشجوئی در این روند به این دریافت رسید که باید از ساختار قدرت خارج شود، استقلال خود را باز یابد و به نقد قدرت روی آورد. دانشجویان باین نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی نه جنبش مستقل دانشجوئی، بلکه تشکل وابسته بحکومت همانند بسیج دانشجوئی را میخواهد تا بمثابه بازوی وزارت اطلاعات و سپاه عمل کند. در آن سالهائی که دفتر تحکیم وحدت چنین خصوصیاتی را داشت، از حمایت همه جانبه سران رژیم حاکم برخوردار بود. و زمانیکه دفتر تحکیم وحدت از قدرت فاصله گرفت و به نقد آن نشست، سر و کار فعالین آن با شکنجه و زندان افتاد.
جنبش دانشجوئی در عین حال در این روند، اصلاح طلبان حکومتی را آزمود و بدرستی دریافت که آنها از مبارزات دانشجوئی بهره گیری میگیرند ولی از هزینه پردازی بخاطر حمایت از جنبش دانشجوئی امساک میورزند. آنها بجای حمایت همه جانبه از جنبش دانشجوئی که بار سنگین پیشبرد روند اصلاحات را در آن سالها بدوش میکشید، به استراتژی آرامش فعال روی آوردند و جنبش دانشجوئی را در مقابل یورش محافظه کاران تنها گذاشتند. جنبش دانشجوئی در سالهای بعد از ۱٨ تیر از اصلاح طلبان حکومتی هم فاصله گرفت و به نقد عملکرد آنها نشست.
دستاورد بزرگ رویداد ۱٨ تیر برای جنبش دانشجوئی فاصله گیری از قدرت و گذر به نگاه ناظر بر جامعه مدنی و حوزه عمومی، دوری گزیدن از عملکرد حزبی و روی آوردن به حوزه جنبشهای اجتماعی است. جنبش دانشجوئی این روند را با درد و رنج پیش برده و هزینه های سنگینی را متحمل شده است.
با روی کار آمدن جریان راست افراطی، جنبش دانشجوئی مجبور شده است که هزینه های بیشتری را متحمل شود. جریان برآمده از انتخابات ریاست جمهوری برنامه گسترده و سازمان یافته ای را در دانشگاههای کشور پیش برده است: برنامه انشعاب و شکستن تشکل سراسری دانشجوئی( دفتر تحکیم وحدت)، انحلال رسمی انجمن های اسلامی و تلاش برای تاسیس و تقویت انجمن ها و تشکل‌های دانشجوئی وابسته به جناح حاکم از بسیجیان و عوامل سپاه، اعمال محدودیت در فعالیت های متشکل دانشجوئی، ایجاد فضای پادگانی و امنیتی در دانشگاه ها، تقویت همه جانبه نهادهای شبه نظامی و انتصابی با اختیارات نا محدود، تعطیلی مرتب نشریات دانشجوئی، فیلترکردن سایت ها و وبلاگ های دانشجویان دگراندیش، محروم کردن دائمی و موقت دانشجویان از ادامه تحصیل بخاطر فعالیتهای سیاسی - صنفی، ادامه دستگیری و محاکمات دانشجویان در سطحی وسیع، تصفیه و بازنشسته کردن اجباری استادان مستقل و برحسته و چهره های علمی دانشگاهی، سلب حق انتخاب و مشارکت اعضای هیات علمی و دانشجویان در اداره دانشگاهها.
در ماههای اخیر بجهت برآمد جنبش دانشجوئی، ارگانهای امنیتی جمهوری اسلامی در همراهی با وزارت علوم، روسای برخی دانشگاهها و بخش حراست باز هم بر ابعاد سرکوب فعالین دانشجوئی افزوده اند. ٨ تن از دانشجویان دانشگاه امیر کبیر بیش از دو ماه است که در بند ۲۰۹ اوین بسر می برند و تحت شکنجه های روحی و جسمی قرار دارند تا به پذیرش انتشار نشریات جعلی اعتراف کنند. دانشجویان به بهانه های مختلف توسط مامورین حراست مورد ضرب و شتم قرار میگیرند و مداوما به کمیته های انضباطی دانشگاه احضار و به تحمل محرومیتهای مختلف محکوم میگردند: محرومیت از استفاده از امکانات دانشگاه، محرومیت چند ترم از تحصیل تا اخراج از دانشگاه. بیش از ۱۵۰ تن از دانشجویان در این چند ماه به کمیته های انضباطی احضار شده اند. ۵ تشکل دانشجویی تعطیل شده است. ۱۴ نشریه دانشجویی توقیف و تعداد دانشجویانی که بخاطر" ستاره دار" شدن موفق به دریافت کارنامه یا ادامه تحصیل نشده اند به ۵۰ نفر رسیده است.
برنامه جریان راست افراطی افزایش هزینه فعالیت سیاسی و متشکل در دانشگاهها و خاموش کردن جنبش دانشجوئی و ایجاد فضائی مشابه انقلاب فرهنگی در دهه اول انقلاب است. چنانکه اخیرا انقلاب فرهنگی دوم مطرح شده است.
در چنین شرایطی مقاومت در مقابل برنامه ها و توطئه های گردانندگان رژیم به امر ضرور و مبرم تبدیل شده است. این امر را جنبش دانشجوئی با تمام وجود دریافته و با تحمل هزینه های سنگین در مقابل سرکوب ایستاده و برنامه ها و نقشه های سرکوبگران را خنثی میکند.
تداوم این امر مستلزم اتحاد گسترده گروههای مختلف دانشجوئی است. در طی این سالها در میان دانشجویان طیفهای مختلف فکری ـ سیاسی شکل گرفته است. اتحاد میان آنها نه بر اساس مطالبات حداکثری این و یا آن طیف فکری ـ سیاسی، بلکه حول اشتراکات و حداقل مطالبات امکان پذیر است. با طرح حداقل مطالبات که عمدتا مطالبات صنفی و دمکراتیک هستند، میتوان نیروی وسیع دانشجویان را جلب و بسیج کرد.
امروز جنبش دانشجوئی برای تداوم مقاومت در مقابل سرکوب نیازمند حمایت سازمانهای سیاسی اپوزیسیون، فعالین سیاسی، جنبش زنان و کارگری و مجامع بین المللی است. تشکلهای دانشجوئی در اعلامیه ها و نامه های سرگشاده خطاب به اساتید، روشنفکران، فعالین سیاسی و مدنی، مجامع حقوق بشری ضمن تشریح وضعیت کنونی دانشگاهها، خواستار عدم سکوت نسبت به آنچه این روزها بر دانشجویان می رود، شده اند. باید به این خواست پاسخ مثبت داد و به حمایت از جنبش دانشجوئی برخاست. آزادی دانشجویان زندانی، توقف بازداشت، احضار و محرومیت دانشجویان، تامین استقلال دانشگاه، انحلال نهادهای شبه نظامی در دانشگاههای کشور، قطع توقیف نشریات دانشجوئی، توقف انحلال تشکلهای دانشجوئی و احکام ناعادلانه کمیته های انضباطی از زمره مطالبات این جنبش است. ما از این مطالبات حمایت می کنیم و تردیدی نداریم که جنبش دانشجوئی با مبارزه مشترک و متحد دانشجویان میتواند در مقابل یورش حکومتگران بایستد و به خواسته های خود نائل آید.
هیات سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)
۱۷ تیر ۱٣٨۶

راه کارگر: به مناسبت فرارسیدن نهمین سالگرد ۱٨ تیر۷٨
هشت سال ازشروع جنبش دانشجوئی-مردمی سال ۷٨،جنبشی که به مدت یک هفته هئیت حاکمه نظام ازهردو جناح را،بشدت غافلگیروموقتاماشین سرکوب آن را فلج ساخت می گذرد.گرچه این قیام دانشجوئی-مردمی پس ازتوافق بالائی ها حول سرکوب و بدلیل عدم بلوغ لازم این جنبش درطرح مطالبات اثباتی ومشخص،ودر فقدان پیوندهای ارگانیک وگسترده بین این جنبش با مبارزات جوانان و سایر اقشاروطبقات زحمتکش جامعه نتوانست بقدرکافی توده ای وسراسری شود وبهمین دلیل نتوانست تا وصول به مطالباتش به مبارزه درخشان خود ادامه دهد؛اما این واقعیت چیزی ازاهمیت قیام فوق که به بهانه توقیف روزنامه سلام شروع ولی بسرعت ازآن فراتررفته و رادیکالیزه شد، به مثابه یک فصل درخشان ازمبارزات جنبش دانشجوئی علیه کلیت استبدادحاکم نمی کاهد.
امسال جنبش دانشجوئی درشرایطی پایان هشتمین سالگردقیام ۱٨ تیر را پشت سرمی گذارد،که بیش ازهرزمانی تحت شدیدترین پیگردها و فشارهای فزاینده رژیم اسلامی قراردارد.روزی نیست که ده ها نفرازدانشجویان به کمیته های انضباطی فراخوانده نشوند و معلق ویا اخراج نگردند.روزی نیست که دانشجوئی دستگیر وروانه زندان نشود.روزی نیست که نشریات دانشجوئی توقیف وتشکل های مستقل و امکانات آن ها منحل ویا پلمپ نشود.روزی نیست که در دانشگاه های ایران تجمع، تحصن وحرکت های اعتراضی به وقوع نه پیوندد.زندان اوین وسایربازداشت گاه های رژیم درسراسرایران هرگزازفعالین دستگیرشده دانشجوئی ومقاومت ستایش انگیزآن ها دربرابردژخیمان خالی نشده است. هم اکنون ۹ تن ازدانشجویان پلی تکنیک نزدیک به ۶۰ روزاست که دراثرئوطئه ازپیش طراحی شده عوامل رژیم، با اتهامات ساختگی دستگیرو تحت فشارو شکنجه قراردارند.
دریک سال گذشته جنبش دانشجوئی مبارزات درخشان وروباعتلائی را دردانشگاه های کشور به نمایش گذاشت.ازآن جمله می توان به مبارزات درخشان دانشگاه امیرکبیر(پلی تکنیک)دربرابرعرض اندام ابلهانه احمدی نژاد در صحن این دانشگاه ومقابله بی وقفه با فشارهای مداوم رژیم برای ممانعت ازشکل گیری تشکل های مستقل این دانشگاه، ومبارزات پرشور دانشجویان علامه طباطبائی،دانشگاه های بابل وبابلسروشیراز و...اشاره کرد.دفاع ازمطالبات سیاسی و صنفی دانشجوئی درکنارطرح مطالبات کلان سراسری و نیزدفاع سیاسی وعملی ازمطالبات سایراقشار اجتماعی-طبقاتی جامعه ازمهم ترین شاخص های این جنبش بوده است.دربرابرآن،رژیم نیزبا همه امکانات خود،ازبیت رهبری و نماینده گانش دردانشگاه ها گرفته،تا بکارگیری همه دستگاه های اطلاعاتی نظام،وتا کمیته های انضباطی،ونهادحراست و بسیج و مقامات انتصابی دانشگاه ها،شب وروز مشغول توطئه علیه دانشجویان بوده واخیرا نیززمزمه های ی یک ضد انقلاب فرهنگی تازه ای را سرداده است.سرکوب مطالبات صنفی-رفاهی،مطالبات سیاسی،ممانعت ازتشکل یابی مستقل دانشجویان واستادان واِعمال آپارتاید جنسی هدف های عمده رژیم را دردانشگاه تشکیل می دهد.روشن است که نفوذو پایگاه اجتماعی رژیم دردانشگاه ها ودرمیان دانشجویان به نازل ترین درجه خودرسیده وآن را دراقلیت مطلق قرارداده است.بطوری که تنها با اعمال مستقیم زوراست که حاکمیت قادر به تأمین حضورخود درمحیط های دانشجوئی است.
هشتمین سالگرد ۱٨ تیرامسال درعین حال با گسترش اعتراضات بخش های مختلف اجتماعی هم چون کارگران ومعلمان وزنان ونیزنارضائی گسترده عمومی ازسیاست های فلاکت آفرین رژیم همزمان شده است. آخرین نمونه آن شورش مردم زحمتکش تهران وشماری ازشهرستان ها علیه سهمیه بندی بنزین بودکه نشان داد نه فقط اصلاحات سیاسی درجمهوری اسلامی بی حاصل شکست خورده است، بلکه ادعای تأمین عدالت،بهبودوضع معیشتی،وبردن نفت به سرسفره مردم، ودریک کلام شعار تأمین نان هم بی حاصل و شکست خورده است.ودرست بهمین دلیل است که جمهوری اسلامی امروزه بیش ازهرزمانی برای مقابله با مردم، به تنها ابزاربقاء خود یعنی چماق سرکوب وایجاداختناق فراگیرروی آورده است. طرح قرون وسطائی پروژه تأمین امنیت اجتماعی نیزبیان دیگری ازهمین استیصال روبه تزاید رژیم است.
بی شک درشرایطِ وجود یک بحران همه جانبه وچندوجهی سیاسی واقتصادی وبین المللی ،جنبش دانشجوئی به مثابه یک جنبش آگاه و دارای سنت درخشان مقاومت،نیز دارای وظایف متعدد وخطیری است که تنها با اتکاء به یک راهبردسیاسی چندوجهی قادرخواهد بود به وظایف تاریخی خود پاسخ بدهد.مهم ترین مولفه های این راهبردسیاسی عبارتنداز:
الف -دفاع قاطع جنبش دانشجوئی ازدوخواست جداناپذیرآزادی و نان. مبارزه علیه استبداد بدون مبارزه همزمان علیه سیاست های اقتصادی خانمان براندازحاکم برآن، مبارزه ای سترون و ناپیگیر است.بدون دفاع قاطع وپیگیرازآندو جنبش دانشجوئی هرگزنخواهد توانست نقش پیشرووسازنده خود را ایفاء کند.
ب-گسترش پیوند های متقابل و هم جانبه جنبش دانشجوئی با سایرجنبش های اجتماعی گوناگون وبویژه با بخش های گوناگون طبقه بزرگ مزدوحقوق بگیر،اعم ازکارگران،معلمان،پرستاران و نیزبیکاران وشاغلان خانگی و...
ج- مبارزه پیگیروهمه جانبه علیه استبداد به عنوان آماج مقدم مردم ایران،بدون مبارزه همزمان علیه امپریالیسم وتهدیدات و مداخلات آن درمنطقه وکشورمان ونیز همبستگی با جنبش های ضدسرمایه داری جهانی درمبارزه علیه نظام امپریالیستی حاکم برجهان ناممکن است.   
د- جنبش دانشجوئی درهمان حال برای ایفاء یک نقش نیرومند نیازبه آن دارد که پایه های نفوذ خود را درمیان دانشجویان به بیشترین میزان گسترش داده وبه مثابه یک جنبش سراسری ودارای وسیع ترین پایگاه توده ای ِ دانشجوئی عرض اندام کند.بی شک دست بابی به چنین هدفی بدون دفاع قاطع ازمطالبات اخص صنفی وسیاسی قاطبه دانشجویان بهرمان مطالبات اخص وخودویژه بخش های مختلف این جنبش، ناممکن است. تنها باتأمین همبستگی واتحادصفوف دانشجوئی است که رژیم قادرنخواهد شد هم چون اکنون حاکمیت سرکوبگرانه خود را درسطح دانشگاه های کشور برقرارکند. هم چنین تنها با تأمین چنین همبستگی گسترده است که جنبش دانشجوئی قادرخواهد شد بیشترین تأثیرسازنده ومثبت را درتعمیق مطالبات وهمبستگی سایرجنبش های اجتماعی وطبقاتی برجای نهد.
ه-بی گمان نقش دانشجویان رادیکال وسوسیالیست،به مثابه آگاه ترین و پیگیرترین بخش دانشجوئی در دردفاع ازراهبردهای فوق یعنی دفاع ازمطالبات جنبش دانشجوئی، مبارزات زحمتکشان برای آزادی و برابری وعلیه استبداد و امپریالیسم، دارای اهمیت زیادی بوده وجایگزین ناپذیراست. آن ها ضمن تقویت صفوف همبسته خود به مثابه دانشجویان سوسیالیست وچپ،درهمان حال وبه موازات آن همواره مدافع راستین وپیگیرتقویت همبستگی مبارزاتی صفوف دانشجویان و زحمتکشان بوده ودرهرسطحی بعنوان بخش لاینفک واثرگذاری ازیک جنبش متکثروپلورالیستی نقش موثروراهبردی خود را ایفاء می کنند.شرط ایفاء وتداوم این نقش حیاتی درمحیط های دانشجوئی تنها درگروتبدیل شدن آن ها به بخش ارگانیک وجدانشدنی، وفعال ورزمنده ازجنبش دانشجوئی و دفاع ازمطالبات دانشجویان ازیک سو ورادیکالیزه کردن این مطالبات دربسترتجربه وعمل اجتماعی دانشجویان ازسوی دیگراست. هم چنان که تقویت پیوند دوجانبه جنبش دانشجوئی( بادرنظرگرفتن مشخصات خودویژه واستقلال نسبی   آن وپرهیزازهرگونه تلاش برای زائده سازی آن)، باسایرجنبش های اجتماعی وطبقاتی ازدیگروظایف دانشجویان سوسیالیست ورادیکال را تشکیل می دهد.

******
۱۶ آذر و ۱٨ تیر، بویژه در شرایط سخت سرکوب وفشارروبافزایش استبداد ودرعبورازگردنه های خطیر،همواره الهام بخش مبارزات دانشجویان بوده وبرتوش وتوان این جنبش درمقابله با دشواری ها می افزاید. باهمه امکانات خود به دفاع ازجنبش دانشجوئی ومبارزات آن برخیزیم. پرتوان باد مبارزه جنبش دانشجوئی برای آزادی وبرابری وعلیه ارتجاع واستبداد!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست