یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گزارشی از وضعیت دانشجویان زندانی علامه
بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱٣ مرداد ۱٣٨۶ -  ۴ اوت ۲۰۰۷


این سال نکو، از بهارش پیدا بود؛ درخت اوین که در آن بهار با چند شکوفه پلی تکنیکی مزین بود، اینک با اسارت بسیاری از دانشجویان دیگر، فعالان مدنی و جنبش های اجتماعی، روزنامه نگاران و فوج فوج اعدامی ها، به ثمر نشسته است و باغبانان بی رحمش شادمان از احکام سنگین حبس و شلاق، بارآوری هر چه بیشتر این درخت را به نظاره نشسته است. اما نه علف هرز استبداد و درخت بی بنیاد زندان چنان تنومندند که تاب چنین ستارگان سنگینی را بر شاخسار خود داشته باشند و از میان نشکنند، و نه بهاری را بی خزان سراغ داشته ایم. آری، بهار اختناق و استبداد نیز خزانی در پیش دارد.
مهدی عربشاهی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه و عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، بامداد هجدهم تیرماه در برابر دانشگاه امیر کبیر بازداشت شد. همان روز عبدالله مومنی، دانش آموخته دانشگاه علامه و عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت،به همراه مرتضی اصلاحچی، دبیر پیشین انجمن اسلامی این دانشگاه، در یورشی به دفتر سازمان ادوار تحکیم بازداشت شدند. دو روز پس از آن نیز امیر یعقوبلی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی منتخب دانشجویان دانشگاه علامه، حین جمع آوری امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز بازداشت شد. در ملاقات کوتاه عبدالله مومنی با خانواده اش آثار ضرب و شتم بر بدنش مشاهده شده است. مطابق شنیده ها مرتضی اصلاحچی پس از روزهای نخست بازداشت از دیگر یاران خود جدا شده و تحت ضرب و شتم و فشارهای سنگین و بازجویی های طولانی قرار گرفته. امیر یعقوبلی نیز تنها یک بار با خانواده خود به صورت تلفنی تماس داشته است و وضعیت نامعلوم و نگران کننده یی دارد.
با این همه بی عدالتی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه خواستار آزادی اعضای در بند خود نیست،که اگر بنای خواست آزادی باشد، خواسته این انجمن آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی است. اما امیدی به اینکه گوش شنوایی در عدالت خانه این فریاد آزادی خواهی را شنیده و در راه آزادی یارانمان یاورمان باشد نداریم. و از این همه گذشته گوهر آزادی گران تر از آن است که از این دریوزگان طلبش کنیم. خواست ما آزادی زندانیانمان نیست، خواست بیکاری زندانبان است، خواست ما نابودی زندان است.
ما در کنار یارانمان ایستاده ایم، که میله های بی جان و خاکستری زندان، ناچیزتر از آنند که میان ما و یارانمان فاصله ای بیندازند. ما ایستاده ایم و خواهیم ایستاد که هیچ گاه نشنیده ایم خورشید در پس یلدایی ترین شب ها، باکی از طلوع داشته باشد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست