یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۹ مرداد ۱٣٨۶ -  ۲۰ اوت ۲۰۰۷


رویکردهای انقلابی و اصلاحی با اتکا به آرای کارشناسی
سوخت و عینک ملی
گزارش تحلیلی از موج حملات به دو شخصیت نظام
هشدار سرلشگر فیروزآبادی به جناح های سیاسی
چند ویژگی بدیع و نو کنگره یازدهم سازمان مجاهدین انقلاب
هدف نسبت دادن هواپیماربائی به ایران
گنجاندن نام سپاه پاسداران یک عملیات روانی ارزیابی می شود

روزنامه کیهان در ستون یادداشت روز شنبه خود با عنوان: سوخت و عینک ملی نوشت:
زمانی یک اندیشمند مسلمان وجود منابع عظیم نفت را به مثابه بلایی برای ملت های منطقه و ملت ایران قلمداد کرده بود، چرا که به درستی معتقد بود وجود چنین ذخایر عظیم طبیعی از سویی دندان طمع جهانخواران را برای بلعیدن ثروت ملی این ملت ها تیز کرده و از سوی دیگر اسباب رخوت و تن آسایی ملت ها شده است. اما در واقع وجود ذخایر طبیعی نفت و گاز، نعمت های خدادادی هستند و چنانچه بهره مندی از آنها با تدبیر و اقتصاد همراه باشد، نه تنها تهدید به حساب نمی آیند، بلکه وجودشان بهترین فرصت ها را برای رشد و توسعه متوازن و همه جانبه و بسترسازی تعالی معنوی کشورها و ملت ها فراهم می آورد.
بهره گیری صحیح از فرصت وجود ذخایر طبیعی هم از منظر مدیریت بر نحوه مصرف درآمدهای ناشی از فروش نفت خام و گاز و هم از دیدگاه کنترل مصرف داخلی انرژی ضرورتی دارد که در کشورمان قریب به اتفاق دلسوزان بر آن تأکید می ورزند. ضرورت عقلایی کنترل مصرف انرژی نه تنها در برنامه های توسعه و قوانین بودجه سالیان اخیر صورت قانونی به خود گرفته بلکه در یک سال گذشته در آئین نامه های اجرایی و تصمیم نامه های هیئت وزیران و دیگر بحش های مسئول ساختارهای مقرراتی لازم را پیدا کرده و شکل عملیاتی یافته و وارد فاز اجرا شده است.
همانند هر تصمیم بزرگ و سرنوشت ساز دیگر، در دوره بررسی های کارشناسی، تصمیم سازی و حتی تصمیم گیری و وضع مقررات عرصه برای چند و چون کردن و اما و اگر آوردن فراخ است اما زمان ورود به مرحله اجرا بویژه اگر آن تصمیم بزرگ همزمان واجد منافع عظیم کوتاه مدت و بلندمدت ملی و کاهش آسیب دشمنی های بیرونی باشد، جز هماهنگی و همدلی و حمایت از مجریان و سامان دادن تمام سرمایه های ملی ـ و در رأس آنها، افکار عمومی ـ در این جهت، از هیچ فرد و جریان و دستگاهی انتظار نمی رود. تنها انتقاد سازنده به منظور آگاه ساختن مجریان از نقاط احتمالی غفلت و نقص و کمک به رفع آنها دراین زمان ازنظر عقلا و مردم پذیرفتنی است.
ماجرای سامان دادن مصرف انرژی و سوخت های فسیلی که با اجرای طرح سهمیه بندی بنزین یکی از مهمترین گردنه های خود را پشت سر نهاده، اینک به یکی از حساسترین دوره های فعالیت اقتصادی و معیشتی در نظام جمهوری اسلامی و دولت نهم وارد شده است. در چنین گذرگاهی هم تصمیم گیران و مجریان این پروژه عظیم و همه احزاب و شخصیت های موافق یا منتقد در معرض آزمون بزرگ قرار دارند. نه می توان بی دقتی و کم تحرکی و سهل انگاری وکوتاهی مجریان را نادیده گرفت و نه مخالف خوانی ها و فضاسازی های بی منطق و ناپسند را.
اعضای ستاد اجرای تبصره ۱٣ قانون بودجه٨۶ و نمایندگان ویژه رئیس جمهور در مورد اجرای این تبصره ـ که در بودجه ٨۵ نیز به همین ترتیب پیش بینی شده بود ـ وظایف سنگینی را برعهده دارند که تاکنون در بخشی از آن یعنی تصمیمات اجرایی و تأمین اعتبارات ساماندهی مصرف بنزین و تبدیل مصرف غالب به گاز طبیعی، حرکت قابل قبولی داشته اند.
اما در بخش دیگر یعنی نظارت و پیگیری اجرای این تصمیمات و مصرف صحیح اعتبارات هنوز برآورد دقیقی به دست نیامده است و در نتیجه ضرورت تمرکز و توجه بیشتر روی این بخش، خود را نشان می دهد.
تصمیم نامه ۴۲ ماده ای نمایندگان ویژه رئیس جمهور در اجرای تبصره ۱٣ بودجه ٨۶ در هفته گذشته یکی از جامع ترین تصمیمات موضوعی در زمینه ساماندهی و توسعه حمل و نقل عمومی، خارج کردن خودروهای فرسوده، مدیریت مصرف سوخت، گازسوز کردن خودروها و کاهش تقاضای مصرف بود که در کنار تأمین اعتبارات و پیش بینی تسهیلات مورد نیاز در هر یک از این موارد، تکالیف متعددی را برای دستگاه های مختلف مانند وزارتخانه های نفت، کشور، صنایع، بازرگانی، مسکن، راه، نیرو، ارتباطات و جهاد کشاورزی، همچنین نیروی انتظامی، بانک ها و موسسه استاندارد تعریف کرده است. در این تصمیم نامه تا سقف ۲۵هزار میلیارد ریال تسهیلات به منظور تامین یارانه سود تسهیلات برای توسعه ناوگان حمل و نقل درون شهری و از رده خارج کردن خودروهای فرسوده و تا سقف پانصد میلیارد ریال تسهیلات تشویقی برای تولید خودروهای با موتور پایه گازسوز و همچنین دو هزاروهشتصد میلیارد ریال کمک بلاعوض برای گازسوز کردن خودروهای بنزینی موجود درنظر گرفته شده است. این نوع اعتبارات اگر با پیگیری و نظارت جدی بسرعت جذب و عملیاتی شوند، قابلیت آن را دارند که در مدتی کوتاه انقلابی واقعی در مصرف انرژی را در سطح کشور ایجاد کنند. علاوه بر آن مسیر ابلاغ تصمیم ها و اعتبارات تخصیصی حتما بایستی بسیار کوتاهتر از زمان فعلی شود. به عنوان مثال اگر در تصمیم نامه مذکور احداث و تجهیز یک هزار جایگاه عرضه گاز طبیعی و هشتصد پمپ عرضه گاز طبیعی فشرده تا پایان سال ٨۶ و با حضور موثر بخش غیردولتی پیش بینی گردیده و وزارتخانه های مسکن، کشور و جهاد کشاورزی موظف به مکان یابی و تامین زمین مناسب و صدور مجوز و واگذاری آن به اشخاص واجد صلاحیت شده اند، باید مراقب بود چنین نشود که متقاضیان وقتی به دستگاه های مربوط در مناطق خود مراجعه می کنند، با بی اطلاعی محض مسئولان ذی ربط مواجه شوند. یا مثلا اگر به منظور کاهش تقاضای سفر و تجمیع عرضه خدمات پیش بینی فعال ساختن ۱٨هزار پیشخوان خدمات (اینترنتی) در شهرها و روستاها توسط بنگاه های بخش غیردولتی گردیده است، می بایست با پیگیری مجدانه دستگاه های ذی ربط از قبیل وزارت ارتباطات، استانداری ها و سازمان های مستقل دولتی خدمات فنی دولت الکترونیک را رأس زمان مورد نظر (شهریور و مهر٨۶) در اختیار این بنگاه ها قرار دهند.
مسئولان اجرایی تبصره۱٣ باید به شدت مراقبت کنند تا اعتبارات حمل و نقل عمومی و ریلی از محل این تبصره در اسرع وقت تخصیص یابد تا از طریق توسعه خدمات این بخش ها، مانع تاثیر منفی و خسته کننده سهمیه بندی بنزین بر روی مردم شوند. اگر بر فرض در پایان پنجمین ماه سال اعتبار مصوبی تخصیص نیافته باشد، هیچ توجیهی به اندازه قصور دست اندرکاران قابل پذیرش نخواهد بود.
در کنار این دست پیگیری ها و اطلاع رسانی همزمان به افکار عمومی از سوی مسئولان و مجریان پروژه عظیم کنترل مصرف سوخت، تکلیفی ملی و اخلاقی نیز برعهده رسانه ها، گروه ها و اشخاص و دستگاه ها قرار دارد.
به چنین پروژه ملی عظیمی نه با نگاه بخشی نگر، نه با نگاه جناحی و نه با دیدگاه غیرکارشناسی و ساده انگارانه نمی توان نگریست.
این که مثلا مسئول فلان دستگاه خدماتی پی درپی با رسانه ها مصاحبه و از کمبود سهمیه سوخت خودروها و یا تاخیر در تخصیص اعتباراتش گلایه و حتی به طور تلویحی مردم را تهدید به قطع یا کاهش خدمات کند، یا این که مثلا فلان رسانه با استناد به پدیده هایی نادر دنبال القای این باشد که سهمیه بندی بنزین تاثیرات گسترده جرم زایی داشته است، بیانگر آن است که نتوانسته اند با دیدگاه ملی به موضوع بنگرند و عینک تیره بخشی، جناحی یا سطحی نگری بر چشم دارند.

مرجع حملات تندروها
روزنامه اعتماد دیروز در یک گزارش تحلیلی از موج حملات به دو شخصیت نظام به عنوان: حمله تندروها به هاشمی نوشته است:
انتشار تازه ترین کتاب خاطرات سیاسی هاشمی رفسنجانی و بیان چند انتقاد توسط هاشمی شاهرودی نسبت به اقدامات دولت احمدی نژاد کافی بود تا بار دیگر موج حملات تبلیغی از ناحیه تندروها به هاشمی ها راه بیفتد. هاشمی رفسنجانی که خاطرات سیاسی خود را به تدریج منتشر می کند اخیراً خاطرات سیاسی خود را از سال ۱٣۶٣ منتشر کرده که در آن نکات فراوانی از تاریخ سیاسی نظام جمهوری اسلامی ذکر شده است. از جمله هاشمی در صفحه ۱۷٣ این کتاب در تشریح بخشی از حوادث مربوط به جلسه علنی مجلس در روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه ۱٣۶٣ نوشته است؛ آقای امام موسوی نماینده شوشتر آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ بر امریکا و شوروی را می داد. گفتم به طور اصولی تصمیم گرفته ایم، امام هم موافقت کرده اند ولی منتظر فرصت هستیم. کتاب خاطرات هاشمی که به تازگی منتشر شده است مملو از خاطراتی از این دست است که بلافاصله مورد استناد طیف هایی از اصولگرایان مخالف هاشمی رفسنجانی قرار گرفته تا به صورت آشکارهاشمی را به اعلام برائت از نوشته هایش دعوت کنند و از او بخواهند تا اشتباهش را تصحیح کند و به امام خمینی(ره) عبارات خلاف واقع نسبت ندهد. از دید این افراد، امام (ره) هیچ گاه خواستار تعطیلی شعار مرگ بر امریکا نبوده است. البته کش و قوس یادشده بین بخش هایی از اصولگرایان تندرو با هاشمی رفسنجانی در شرایطی رخ داده است که همزمان بخشی دیگر از اصولگرایان هم حملات تندتری را علیه آیت الله سیدمحمودهاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه ترتیب داده اند. این بار مستمسک حمله به هاشمی شاهرودی سخنان رئیس قوه قضائیه در همایش سالانه مدیران دیوان محاسبات کشور بود. هاشمی شاهرودی در این همایش انتقادات صریحی را از سیاست های اقتصادی دولت محمود احمدی نژاد و بی ثباتی مدیریت ها بر زبان جاری ساخت و به دولت توصیه کرد که تغییر مکرر مدیران و وزیران چیزی را عوض نمی کند. بیان این سخنان کافی بود تا تریبون های حامیان دولت احمدی نژاد روشن شود و سخت ترین انتقادات را از رئیس قوه قضائیه به عمل آورند. چنانچه طی چند روز گذشته سایت های حامی دولت صراحتاً حملات تخریبی را علیه هاشمی شاهرودی به عمل آورده اند و چند روزنامه حامی دولت از جمله روزنامه ایران ارگان رسمی دولت از هاشمی شاهرودی خواست تفکیک قوا را نقض نکند و بعد از جبران اشتباهی که مرتکب شده است به گونه یی عمل کند که دیگر شاهد تکرار چنین اشتباهاتی از سوی رئیس قوه قضائیه نباشیم. به راه افتادن چنین حملاتی علیه هاشمی شاهرودی در شرایطی شکل گرفته است که هاشمی شاهرودی در شمار معدود چهره های رسمی کشور قرار می گیرد که خواستار اتخاذ سیاست های اعتدالی در تمامی حوزه های تصمیم گیری است. اما ظاهراً دعوت به اعتدال گرایی چندان مورد قبول حامیان دولت قرار نگرفته است و آنان رئیس قوه قضائیه را به خروج از وظایفش و دخالت در وظایف سایر قوا از جمله قوه مجریه متهم کرده اند. چنانچه روزنامه ایران در مقام ارگان رسمی دولت تیتر روز گذشته خود را به واکنش به سخنان هاشمی شاهرودی اختصاص داد و در صفحه نخست خود به نقل از علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور، اظهارات شاهرودی را نقض تفکیک قوا دانست و خواستار جبران این اشتباه به نحو مقتضی و جلوگیری از تکرار آن شد، این روزنامه همچنین در صفحه دوم خود به نقل از آرین منش یکی از نمایندگان نزدیک به دولت در مجلس نوشت؛ مشکلات دستگاه قضایی فراوان تر از آن است که به مسوولان ارشد آن، فرصت پرداختن به نقد عملکرد دستگاه اجرایی و برشمردن صفت های آن را بدهند. همچنین تعداد دیگری از کسانی که مورد مصاحبه این روزنامه قرار گرفته اند علیه هاشمی شاهرودی سخن به میان آورده اند. در این حال، سیاست روز یکی از دیگر روزنامه های حامی دولت به مدیرمسوولی علی یوسف پور معاون پارلمانی وزیر نیرو در یادداشتی خطاب به هاشمی شاهرودی نوشت؛ شش سال گذشت و هنوز بر اریکه ریاست قضائیه کشور نشسته اید و از وضعیت ویرانه می نالید. خنده دار نیست؟ آش آنقدر شور است که به نمایندگان مجلس به بهانه دخالت در کار قاضی، اجازه تحقیق و تفحص نمی دهید و وقتی نمایندگان خواستار رسیدگی به منابع مالی قوه قضائیه می شوند، حتی آنان را به درون دفترتان هم راه نمی دهید. بله، حق دارید، هر کس جای شما بود فرافکنی می کرد؛ بهترین دفاع، حمله است. به جای آنکه سر و سامانی به وضعیت ویرانه یی که امروز نام ویرانه را هم به زحمت می توان بر آن نهاد بدهید، درخصوص تغییر وزرا اظهارنظر می کنید. بحث باید عوض شود. بار اول تان نیست. وقتی سوال می شد شما پاسخی نداشتید. پس آن شد که شد. سخن از فرار سرمایه به میان آمد که بزرگ ترین فساد اقتصادی، فراری دادن سرمایه ها با حرف های زائد است. باید با ناامنی اقتصادی مبارزه کرد و الحق که شما در این فرافکنی موفق بودید. بله، آقای شاهرودی شما حق دارید، اما یک چیز را فراموش کرده اید. این جنجال ها روزی تمام می شود و آنگاه باید لااقل در آن دنیا پاسخگو باشید. سایت رجانیوز هم ضمن انتقاد از بیانات هاشمی شاهرودی نوشت؛ اما به راستی برخی از سخنان و به خصوص مصادیق می تواند دستمایه یی برای انتقاد صحیح، دلسوزانه و زیرکانه باشد؟ آیا جز این است که برخی از سخنان (جدای از صحیح یا نادرست بودن) آن چنان بی پروا و غیر قابل انتظارند که ناخواسته به بهانه یی برای تخریب دولت توسط دشمنان قسم خورده داخلی و خارجی تبدیل می شوند؟ البته جدای از اینکه دلایل حمله اخیر اصولگرایان حامی دولت به روسای قوه قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست، اما واقعیت آن است که مناقشه بین اصولگرایان طرفدار سیاست های اعتدالی با اصولگرایان پیرو روش های رادیکالی مدت ها در جریان بوده و امر تازه یی به شمار نمی آید. کما اینکه طی دو سال گذشته که محمود احمدی نژاد در صدر قوه مجریه قرار گرفته است انتقادات فراوانی از سوی گروه های اعتدال گرا متوجه سیاست های او شده است. در این راستا هاشمی رفسنجانی در شمار یکی از منتقدان اصلی سیاست های دولت احمدی نژاد بوده است وهاشمی شاهرودی هم کم و بیش منتقد وضع جدید بوده است کما اینکه بسیاری تمایل دارند ازهاشمی شاهرودی به عنوان عضو جدید باشگاه منتقدان نام ببرند. البته هاشمی شاهرودی این بار صریح تر سخن گفته است و انتقادات آشکاری را متوجه سیاست های دولت احمدی نژاد کرده است و شاید از همین رو است که حامیان دولت هم که تا پیش از این ملاحظه هاشمی شاهرودی را می کردند، اما این بار ملاحظات را کنار گذاشتند و حملات شدیداللحنی را علیه او هم به راه انداخته اند. به طوری که می توان گفت اکنون هاشمی ها در صدر چهره های اعتدال گرایی قرار گرفته اند که هر از گاهی حملاتی از سوی تندروها علیه آنان صورت می گیرد.

هشدار رئیس ستاد کل نیروهای مسلح
روزنامه اعتماد ملی با عنوان: هشدار سرلشگر فیروزآبادی به جناح های سیاسی نوشته است:
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هشدار داد که عده ای جریان سایه علیه دولت تشکیل داده اند. سردار سرلشکر فیروزآبادی در مراسم صبحگاه ستاد کل نیروهای مسلح گفت: باید هشدار بدهیم به جناح های سیاسی داخلی که کارگزاران انقلاب اسلامی هستند و دست اندرکاران برخی وسایل ارتباط جمعی که ما همه آنها را خودی می دانیم. جریان سایه تشکیل داده اند که نه تنها با احمدی نژاد همراهی نمی کنند، بلکه کارهایی می کنند که بعضا همراهی با دشمن در مقابله با دولت است؛ اما همه باید بدانند که این دولت محبوب رهبر و ملت ایران است و ملت ایران در پشتیبانی از این دولت همه نوع فداکاری و حمایت خواهد کرد.
به گزارش ایسنا، فیروزآبادی همچنین با اشاره به هشتم شهریور گفت: این روز متعلق به دولت و روز شهادت الگوهای ما یعنی رجایی و باهنر است. هفته دولت را به رئیس جمهور محبوب، مردمی و احیاگر شعارهای روح اللهی به فرموده مولایمان خامنه ای عزیز به همه اعضای دولت محترم، مخصوصا وزیر محترم دفاع و سربازان گمنام امام زمان(عج) در صنایع پرافتخار دفاعی تبریک می گویم. وی گفت: در این هفته که به نام هفته دولت نام نهاده شده و پرچم عزت و افتخار و علم و حکمت و فداکاری و ایثارگری شهیدان رجایی و باهنر در آن به اهتزاز درآمده است باید به ویژگی های ممتاز دولتی که خدای متعال به این ملت عنایت فرموده، اشاره کنیم. فیروزآبادی با تمجید از دولت نهم گفت: از ویژگی های ممتاز دولت محبوب و مشهور دکتر احمدی نژاد، اول این است که شعارهای حضرت امام را زنده کرده و سیاست های رهبری را سرلوحه اقدامات خود قرار داده؛ یعنی پرچم ولایت فقیه را در این کشور بالاتر برده و عظیم تر گسترانده است. دوم اینکه این دولت صادق، پرکار و پرتلاش است و شاخص های مهمی را در این دوره دو ساله عمر خود در کشور تغییر داده است. همچنین فاصله دولت ـ ملت را که در دهه اخیر بیشتر شده بود با سفرهای استانی فشرده و تماس نزدیک و فعال و باصفا با مردم داشته است. همچنین در روند اقتصادی کشور که سال ها به سمت دوری از حقوق و معیشت مردم می رفت، تحول ایجاد کرده است. امروز عملا اقتصاد مسیر مردمی را می پیماید. سهام عدالت بازگرداندن سرمایه های مردم به آنان و کم کردن فاصله سرمایه فقیر و غنی است. شاخص بعد حل معضلات اجتماعی است که برخورد قاطع با مزاحمان جامعه و اشرار و اوباش و کسانی که در دهه گذشته به نام آزادی ها میدان پیدا کرده بودند، از جمله آنهاست. شاخصه بعد اهتمام جدی به کنترل روند افسارگسیخته تورم و موفقیت نسبی این دولت است…

رویکردهای انقلابی و اتکا به آراء کارشناسی
روزنامه رسالت در سرمقاله روز شنبه خود دولت نهم، دولت عزم و حرکت نوشته است:
درآستانه هفته دولت قرار داریم. مقطعی که می تواند فرصت مناسبی برای ارزیابی عملکرد دوساله دولت آقای احمدی نژاد باشد. این ارزیابی می تواند برمبنای سنجه های گوناگونی صورت گیرد، اما واقع گرایانه ترین و اساسی ترین ارزیابی که در حقیقت شکل دهنده حرکت و جهت دهنده مسیر فعالیت ها و تصمیم سازی های دولت طی دوسال بعدی نیز خواهد بود باید مبتنی برملاک های جامع ومعیارهای فراگیری چون رهنمودهای مقام معظم رهبری، مطالبات واقعی جامعه، سند چشم انداز توسعه کشور، قانون اساسی وبه تعبیری قوانین بالادستی کشور باشد…
یکی از دستاوردهای ارزشمند دولت نهم که در حقیقت پیش نیاز خدمت به مردم و سرعت و چالاکی درارائه تلاشی صادقانه وهمه جانبه به جامعه بوده پرهیز از ورود به منازعات جناحی و تنش های سیاسی است. دولتمردان جدید ترجیح دادند در برابر فشارهای مطبوعاتی وانتقادهای منبعث از غرض و حسد، حاشیه ای آرام و بدون غوغا برای خدمت رسانی و فعالیت های خود ایجاد کنند. دولت نهم اثبات کرد که بدون غوغا سالاری وهیاهو هم می توان یک دولت خدمتگزار بود و منشا ء بسیاری از کارها وتصمیمات بزرگی بود که نیازاست تا برای تقویت اقتصادملی و تحقق چشم انداز توسعه کشور به آنها با شجاعت وقاطعیت پرداخت. به عینه می توان گفت به واسطه همین فضا بود که دولت توانست در کمتر از دو سال دور اول سفرهای استانی رابه طور کامل به سرانجام برساند، اقدامی که به عقیده بسیاری، نشدنی بود…
مردم هم این ثبات وفضای مبتنی برآرامش سیاسی ـ اجتماعی را احساس کرده اند و در حقیقت این دستاورد را ثمره مشی دولتی می دانند که با رویکرد مردم گرایی واولویت خدمت رسانی وارد عرصه شده است. اما دراین میان لازم است تذکری هم به مجموعه دولت داده شود و آن اینکه سکوت و بی تفاوتی دستگاه های دولتی و مسئولان امر در برابر برخی انتقادات وخرده گیری ها ممکن است این شائبه را نزد افکار عمومی ایجاد کند که نکند دولت در برابراین نقدها پاسخی درخور و قانع کننده ندارد. بنابراین دولت نهم باید در برخی از موارد از بی تفاوتی یا سکوت بپرهیزد وحتی با فعال کردن شبکه ای از رسانه های مکتوب یا مجازی وایجاد کانال ارتباطی وپاسخگویی به جامعه، پاسخ ودفاعیات باور برانگیز واقناع کننده خود را ارائه دهد.
علاوه براین، دولت نهم تا حدود زیادی اثبات کرده نقد گریز نیست وحتی از انتقادها استقبال می کند. نمونه عینی آن در جریان نامه جمعی از اقتصاددانان کشور ملاحظه شد که البته موضوع، از سوی جمع مذکور دنبال نشد. دولت باید نه تنها انتقادها را پذیرا باشد بلکه هزینه هم بپردازد که عده ای از کارشناسان وصاحب نظران، با نقدهای مصلحانه و مشفقانه عملکردش را به بوته نقادی بکشند. دولت نهم اقدامات بزرگ و تصمیمات کلانی رااتخاذ کرده وآنها را کلید زده است.
تصمیماتی چون اصلاح نظام بانکی و اداری کشور، سهمیه بندی بنزین، تجمیع شوراهای متعدد ومقابله با پدیده شورازدگی، مبارزه جدی و قاطعانه با مفاسد اداری واقتصادی و… که همگی در زمره نیازمندی ها و مبادی حیاتی حرکت سریع و جهش پویای اقتصادملی وبه تعبیری تحقق توسعه همه جانبه کشور به شمار می آیند. دولت نهم از این پتانسیل والبته شجاعت برخوردار است که وارد کارهای بزرگ و تعیین کننده شود اقداماتی که به طور طبیعی چالش زا و در بردارنده ضریب خطای بالایی هستند ویک فداکاری و عزم ملی می طلبد که به نحو تمام عیار پیش برده شوند . بنابراین انتظار می رود تمام دلسوزان نظام وانقلاب از فضای ایجاد شده در بدنه اجرایی کشور که اقدامات زیربنایی را دراولویت قرارداده وازاین پس هم قرار است کارهای مشابه دیگری راهدایت کند دوراندیشانه وارد میدان شوند وبه هر طریق ممکن دولت نهم را یاری رسانند. دولت ثابت کرده از نظرات کارشناسی استقبال می کند.ولی در برخی محافل مطبوعاتی همواره انتقاد می شود که پشت سر تصمیمات بزرگ و حیاتی در دولت نهم کار کارشناسی دقیق صورت نمی گیرد. نهایتاً اینکه دولت باید اثبات کند همچنان که معروف شده به اینکه یک دولت انقلابی است ولی از آزمون و خطا فاصله زیادی دارد و رویکردهای انقلابی واصلاحی خود را با اتکا به تجارب ٣۰ ساله گذشته انقلاب اسلامی، آرای کارشناسی اهل نظر وپیش روی داشتن سند چشم انداز توسعه پیش می برد.

ویژگی های بدیع و نو
روزنامه کارگزاران با عنوان: کنگره امید نوشته است:
کنگره یازدهم سازمان مجاهدین انقلاب که روز پنج شنبه در تهران برگزار شد چند ویژگی بدیع و نو داشت که اتفاقاً مایه امیدواری است. حضور چهره های شاخص اکثریت احزاب درون جبهه اصلاحات در این کنگره در وضعیت کنونی آرایش قدرت سیاسی یکی از ویژگی های کنگره یازدهم بود.
حضور سیدمحمد خاتمی و موسوی لاری از مجمع روحانیون مبارز، اسحاق جهانگیری، محمد عطریانفر، محمدعلی نجفی و هدایت الله آقایی از حزب کارگزاران سازندگی، رضا خاتمی، سعید حجاریان و محسن میردامادی از حزب مشارکت و به ویژه عزت الله سحابی و محمد توسلی از چهره های شاخص جریان ملی ـ مذهبی در یازدهمین کنگره سازمان مجاهدین انقلاب از ویژگی های آن به حساب می آید. حضور آشکار چهره هایی مثل محسن کدیور، ابوالقاسم سرحدی زاده و اسدالله بیات که در جریان روشنفکری دینی، جریان و احزاب سیاسی کارگری و در حوزه های علمیه مقبولیت دارند این ویژگی را برجسته تر می کرد. گرد هم آمدن این چهره ها تمایل آنها را برای مدارا و سازگاری بیشتر در درون جبهه اصلاحات به رخ رقبا می کشد و احتمال ائتلاف آنها را در انتخابات آتی مجلس جدی تر می کند. ویژگی دیگر کنگره یازدهم سازمان مجاهدین انقلاب این بود که این سازمان قدیمی برای نخستین بار در ربع قرن گذشته نماینده ای در سطوح کلان مدیریت اجرایی ندارد. همین مسئله درباره حزب کارگزاران سازندگی و مشارکت نیز صادق است و آنها در قدرت اجرایی و قانونگذاری نقشی ندارند. این ویژگی می تواند مایه امیدواری اصلاح طلبان باشد و انگیزه آنها را در رقابت های سیاسی افزایش دهد. همین که اصلاح طلبان در شرایط دشوار آرایش و توزیع قدرت سیاسی فعلی آماده مبارزه برای تصاحب قدرت سیاسی اند و خود را برای روزهای سخت آماده کرده اند امیدوارکننده است. این وضعیت نشان می دهد که پرداخت هزینه برای کسب قدرت سیاسی برای احزاب ایرانی که پیش از این عموماً کمتر مورد توجه بود یک پدیده قابل قبول است.
همدلی و سازگاری جبهه وسیع اصلاح طلبان در کنگره یازدهم سازمان مجاهدین انقلاب حتماً با واکنش اصولگرایان مواجه خواهد شد و آنها در برنامه های خود جای ویژه ای برای شکست این همدلی و مدارا اختصاص خواهند داد و این چیزی است که نباید از آن غافل شد. تجمیع امکانات و نیروی تبلیغاتی اندک در اختیار اصلاح طلبان برای حضور اثربخش تر در ماه های آتی ضرورت دیگری است که باید در کانون توجه قرار گیرد.

هدف هواپیماربایی
روزنامه همشهری با عنوان: دستاویز تبلیغات ضداسلامی نوشته است:
اگر ۱۰ سال پیش، روی کار آمدن نجم الدین اربکان و به قدرت رسیدن حزب اسلامگراها در ترکیه، آمریکا و اسرائیل را به مذاق خوش نیامد و در کمتر از ۹ ماه با طرح کودتایی، اربکان را مجبور به کناره گیری کردند
امروز هم به نظر تحولات داخلی ترکیه، محبوبیت رجب طیب اردوغان ـ از شاگردان نجم الدین اربکان ـ و درکنار آن اعلام آمادگی عبدالله گل برای نامزدی ریاست جمهوری از جانب حزب اعتدال و توسعه، نگرانی آمریکا را از قدرت گرفتن بیش از پیش اسلام در این کشور موجب شده است.
حادثه هواپیماربایی که دیروز در ترکیه رخ داد و نسبت دادن آن به ایران چیزی جز پیام آمریکا به تحولات داخلی ترکیه و به قدرت رسیدن اسلامگراها در این کشور و در سطح کلان الگو شدن اسلام در منطقه نبود. هنوز هم حادثه هواپیما ربایی ایران و فرود آن هواپیما در پایتخت رژیم صهیونیستی چندان رنگ کهنگی نگرفته است که نتوانیم با استناد بدان ایران را قربانی حوادث هواپیماربایی و تروریستی بدانیم.
اخباری که دیروز در حادثه هواپیماربایی ترکیه، این اتفاق را منتسب به ایرانیان می کرد چیزی جز هجمه آمریکایی ها نبود که همچون همیشه هر اتفاق ناگواری را به صورت گمانه زنی منتسب به مسلمانان می کنند و در ادامه همین گمانه زنی را به عنوان بنیاد تبلیغات ضد اسلامی قرار می دهند. ترس از الگو شدن ایران نیز در منطقه در عین حال موجب شده است که در بیشتر موارد پیکان این هجمه های رسانه ای به سمت کشورمان باشد.
امروز با توجه به این استنادات هر اتفاق ناگواری نه تنها که نباید به حساب کشورهای مسلمان نوشته شود بلکه تمام ظن و گمان ها باید به سمت آمریکا برگشته و تمام اقدامات تروریستی آمریکا زیر سوال رود.

عملیات روانی است نه اقدام قابل اجرا
همین روزنامه در سرمقاله روز شنبه خود: پارادوکس کاخ سفیدنشینان نوشته است:
تلاش های اخیر ایالات متحده آمریکا برای گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان های تروریستی پیش از آن که اقدامی قابل اجرا باشد، یک عملیات روانی ارزیابی می شود.
اما در چرایی این اقدام مقامات کاخ سفید شاید بتوان اینگونه اظهار نظر کرد که سپاه به عنوان نهادی مقدس، مخلص، همیشه در صحنه، سازش ناپذیر و برخاسته از متن انقلاب و مردم در طول ٨۲ سال گذشته در دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی از هیچ تلاشی دریغ نکرده و همین امر یعنی قلمرو توانمندی و دامنه روزآمدی این نهاد، امروز باعث حیرت و وحشت سلطه گران جهانی شده است.
از سوی دیگر، حضور دلسوزانه سپاه در عرصه کمک به امر مدیریت کشور و مجاهدت و فداکاری پاسداران انقلاب در حوزه خدمت رسانی به مردم و پیشرفت های آنان در تولید علم و فن آوری در بخش های مختلف، از جمله نظامی و دفاعی، این نهاد را به کانون امید و اعتماد ملت و نقطه اتکای نظام اسلامی و از مهم ترین عوامل ناکامی و یاس دشمنان داخلی و خارجی کشور در دستیابی به اهداف شوم و استکباری تبدیل کرده است.
با این وجوه، دشمنی دیرینه و سرسختانه استکبار به ویژه ایالات متحده با سپاه کاملاً مشهود و قابل درک است. اما این اقدام در مقابل نهادی که جزئی از مجموعه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بوده و ماموریت های قانونی نیز دارد، مسلماً هیچ وجه قانونی و حقوقی نداشته و به سرانجام نیز نخواهد رسید.
باید توجه داشت که هرچند این اقدام، به نتیجه نمی رسد اما در محدوده موقت زمانی ممکن است تاثیرات نامطلوب روانی و تبلیغاتی در میان افکار عمومی برخی جهانیان داشته باشد؛ که البته آن هم به دلیل نفوذ و تسلط رسانه ای غربی ها و مخصوصاً صهیونیست ها است که باید هوشیار بود تا با بهره گیری از شیوه های تبلیغاتی مناسب و روش های دیپلماتیک این توطئه ها را افشا و آثار منفی آن را کاهش داد.
سوال دیگری که با طرح این موضوع در ذهن پدید می آید، این است که چرا آمریکایی ها، با تروریست های رسمی و حامیان علنی آنها که از اعلام حمایت از این گروه ها ابایی ندارند، مخالفت و مقابله ای نمی کنند؟
اما ایران که سالها به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحت فشار بوده و از قربانیان قطعی این پدیده شوم یعنی تروریسم بوده است، از سوی مقامات کاخ سفید به حمایت و طرفداری از تروریسم متهم شود. این رفتار تناقض گونه خود می تواند گواه روشنی بر پارادوکس رفتاری کاخ سفیدنشینان باشد.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست