جنایت کشته شدن ۶۷ خبرنگار در سقوط هواپیمای سی ۱۳۰ بی متهم ماند
•
روز گذشته رییس شعبه یکم دادگاه نظامی تهران، تمامی متهمین پرونده ی هواپیمای سی ۱۳۰ را تبرئه کرد. هواپیمای سی ۱۳۰ همان هرکولس نظامی بود که پس از شش ساعت تأخیر در فرودگاه مهرآباد، ۶۷ نفر از خبرنگاران و عکاسان مطبوعات را در یک چشم به هم زدن به تکه های گوشت سوخته و خاکستر تبدیل کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۵ شهريور ۱٣٨۶ -
۶ سپتامبر ۲۰۰۷
رضا ولی زاده
روز گذشته رییس شعبه یکم دادگاه نظامی تهران، تمامی متهمین پرونده ی هواپیمای سی ۱٣۰ را تبرئه کرد.
هواپیمای سی ۱٣۰ همان هرکولس نظامی بود که پس از شش ساعت تأخیر در فرودگاه مهرآباد، ۶۷ نفر از خبرنگاران و عکاسان مطبوعات را در یک چشم به هم زدن به تکه های گوشت سوخته و خاکستر تبدیل کرد.
وقتی همه داغ بودند و داغدار، وقتی اطلاعات مربوط به مراحل تعویض خلبان گوهری و خلبان نادری و اطلاعات مربوط به نقص فنی هواپیما دست اول بود، وقتی حاکمیت و تمامی قوای سه گانه مانده بودند از زیر این دردسر بزرگ با کمترین هزینه ها خود را بیرون بکشند همه چیز آن قدر شفاف بود که با وجود برخی تحریف ها هم نمی شد به هیچ طریقی چیزی را لاپوشانی کرد.
اما گذر زمان و تلاش های پیگیرانه ی کمیته ی حقیقت یاب، غباری از شفاف سازی و مستند سازی بر این حادثه تلخ نشاند که حتی برای ما روزنامه نگاران که هر یک به گونه ای در نیمه ی دوم آذر ماه ۱٣٨۴ راوی آن بودیم همه چیز مه آلود شد.
محمد موحد –قاضی رسیدگی به پرونده سقوط هواپیمای خبرنگاران، روز چهارشنبه ۱۴ شهریور ماه در گفت و گو با خبرنگاران اعلام کرد: «برای متهم کردن اشخاص باید دلایل محکمه پسندی وجود داشته باشد که در پرونده متهمان سقوط هواپیمای ترابری ارتش این دلایل وجود نداشت.»
این هواپیما در حال انتقال خبرنگاران و تصویربرداران رسانههای جمعی برای پوشش خبری مانور "عاشقان ولایت" به منطقه چابهار بود. مانور ولایت هم در آن روزگار برای نمایش قدرت در برابر آمریکا و اسرائیل برگزار می شد و قرار بود به طور گسترده در رسانه ها بازتاب یابد. اما هواپیما دقایقی پس از پرواز در مجتمع مسکونی نیروی هوایی ارتش و به هنگام فرود اضطراری سقوط کرد و تمامی سرنشینان آن کشته شدند. رهبر معظم انقلاب هم دو روز پس از این حادثه پیام تسلیت خودشان را تقدیم کردند. البته مانور عظیم عاشقان ولایت از پوشش رسانه ای بی بهره نماند چرا که هواپیمای دیگری عازم منطقه شد که تعدادی از خبرنگاران و عکاسان را توانسته بود با خود به آسمان ببرد و در این پرواز هم اتفاق جالبی افتاد: هواپیما هنگام فرود یک ساعت در هوا پرواز کرد تا بالاخره چرخ هایش باز شدند.
عده ی بسیاری از خبرنگاران و عکاسان حاضر در این هواپیما بارها پیش از پرواز در تماس با خانواده های خود بر گفته ی خلبان و تیم امنیت پرواز مبنی بر نقص فنی هواپیما تأکید کرده بودند و حتی به این نکته نیز اشاره داشتند که به آن ها اجازه نمی دهند برگردند.
برای این پرونده هشت متهم معرفی شده بود و رییس شعبه یکم دادگاه نظامی تهران سوم مرداد ماه گذشته پس از ۱۵جلسه رسیدگی، اقدامات انجام شده به وسیله ی هشت متهم پرونده سقوط یک فروند هواپیمای ترابری سی- ۱۳۰ارتش را مغایر قوانین و مقررات تشخیص نداد و اعلام کرد که "اهمال، سهل انگاری و عدم رعایت نظامات دولتی" برای این افراد محرز نشد.
سازمان قضایی نیروهای مسلح اعلام کرد که" با بررسی اسناد و مدارک موجود و نظریات فنی و کارشناسی توسط متخصصین در امور هوانوردی، دلایل مورد تایید کارشناسان خبره توسط متهمان، آنان را از اتهامات وارده تبرئه کرد".
درحکم صادره علیه متهماناین پرونده آمده است: رسیدگی به موضوع سوءمدیریت و عدم نظارت صحیح در حوزه وظایف اداری متهمان و تنبیه متخلفین، در صورت اثبات تخلف بر عهده مسوولان ذیربط در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمان هواپیمایی کشوری است.
موحد در این گفت و گو تصریح کرد: متخصصین و کارشناسان با بررسی پرونده و شواهد و قرائن به صورت مستند به این نتیجه رسیدند که اظهارنظر کارشناسان قبلی در خصوص نقص فنی قابل استناد نیست.
با استناد به تمامی گزارش ها و اخبار نگاشته شده در آذر ماه ۱٣٨۴ وجود نقص فنی در هواپیمای سی ۱٣۰ جزو قطعی ترین و بدیهی ترین دلایل سقوط هواپیما دانسته می شد و حتی گزارش های مقامات مسئول نیز حاکی از نقص در موتور هواپیما و حتی احتمال وجود شیء ناشناخته و زائدی در آن بود.
در روزهای نخستین این حادثه، روزنامه همشهری در سرمقاله ی خود تهدید کرد که اگر مقامات مسئول به شفاف سازی در این مورد نپردازند آن ها با اسناد و مدارک معتبری که در دست دارند به افشای حقایقی دیگر خواهند پرداخت.
در آن روزگار سردبیر روزنامه همشهری حجت الاسلام زائری بود که اکنون در لبنان مشغول تحصیل است. زائری پس از انتشار این سرمقاله به وزارت اطلاعات احضار شد.
روشن بود که محمدباقر قالیباف –شهردار تهران و صاحب فعلی روزنامه همشهری- از آن جا که خود خلبان بود و نفوذ بسیاری در نیروی هوایی سپاه و ارتش داشت توانسته بود مدارک محکمه پسندی از این حادثه به دست بیاورد؛ اما آن چه او را واداشته بود تا در این ماجرا چنین به صراحت دخالت کند دلبستگی او به اهالی مطبوعات و خبرنگاران نبود، بلکه این فرصت مناسبی بود تا به یک سرمایه گزاری انتخاباتی دست بزند.
البته در نهایت آن چه روزنامه همشهری به عنوان اسناد و مدارک با ارزش خود به آن می بالید همگی از آن قالیباف نبود، بلکه اصلی ترین برگ برنده ی روزنامه همشهری چیزی نبود جز نوار مصاحبه ی یکی از خبرنگاران خبرگزاری فارس با خلبان نادری که حاضر به پرواز نشده بود. آن مصاحبه هرگز و در هیچ یک از رسانه های رسمی و غیر رسمی داخل و خارج از کشور منتشر نشد. نکته ی تعجب برانگیز این بود که بعدها هم این گفت و گو و حتی محتوای آن از سوی خبرنگار خبرگزاری فارس هرگز به بیرون درز نکرد. نکته جالب تر این که خلبان نادری که حاضر نشده بود با هواپیمای سی ۱۳۰ پرواز کند و بابک گوهری به جای او پرنده مرگ را هوا کرد چند روز پس از حادثه در مجلس شورای اسلامی حاضر شد تا توضیحات لازم را در اختیار نمایندگان مجلس بگذارد در حالی که پیش از آن تمامی مراجع رسمی وجود وی را انکار می کردند.
تقریبا یک هفته پس از این حادثه نیز شورای تأمین استان و دیگر مراجع قضایی و امنیتی، پرداختن به این موضوع در رسانه ها را طی نامه ای مشروط و محدود کردند. قرار بر این شد که اخبار مربوط به سقوط هواپیمای حامل خبرنگاران و عکاسان تنها از سوی کمیته ی بررسی این حادثه و مراجع رسمی به مطبوعات دیکته شود.
رفته رفته این رویداد دلخراش در غباری از شفاف سازی و مستندسازی فرو رفت. برخی از خانواده ها دیه های مربوط به فرزندان یا همسرشان را گرفتند. دریافت دیه در بطن برخی از خانواده های قربانیان جنجال و کدورت آفرید؛ اما کسی چون پدر علیرضا افشار –خبرنگار واحد مرکزی خبر- نیز یافت می شد که نه تنها دیه را نپذیرفت، بلکه به صورت جداگانه شکایت کرد و مدت ها پیگیر شکایتش بود، تا آن که رئیس شعبه یکم دادگاه نظامی تهران، پاسخ او را برای همیشه داد.
اما این که چرا این پاسخ که پس از تشکیل ۱۵ جلسه در روز سوم مرداد به دست آمده بود روز چهارشنبه از سوی قاضی پرونده اعلام می شود نیز نکته ی قابل توجهی است. روزهای پنج شنبه و جمعه به عنوان روزهای مرده ی مطبوعات و خبرگزاری ها به تنهایی کافی است تا این خبر چندان مجالی برای خودنمایی نیابد.
هواپیمای سی ۱۳۰ از آن جا که یک هواپیمای نظامی و ترابری است، ماسک اکسیژن ندارد و در صورت بروز هرگونه حادثه ای مسافران این هواپیما پیش از آن که به زمین برسند خفه می شوند. براساس قوانین بین المللی ناوگان های هوایی، سوار کردن مسافر در این هواپیماها غیر قانونی است. از طرفی از آن جا که صندلی های این هواپیما به صورت افقی و پشت به دیواره ی بدنه هواپیما تعبیه شده است هنگام تیک آف آسیب های جدی به ستون فقرات مسافران وارد می کند و گویا قاضی پرونده حتی صورت مسأله را هم تبرئه کرده است.
دو روز پس از حادثه در انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران بیانیه ای به امضای عده ی زیادی از روزنامه نگاران رسید که در آن با قاطعیت بر تشکیل کمیته ی حقیقت یاب، معرفی متهمین، پیگیری حقوق صنفی و قانونی شهدای رسانه و تدوین منشور حقوق خبرنگاران تأکید شده بود. چه کسی می داند آن بیانیه به چه سرنوشتی دچار شد؟ واکنش انجمن صنفی روزنامه نگاران به پاسخ دادگاه چه خواهد بود؟ می توان به این پرسش ها پرسش های دیگری نیز افزود که هیچ یک پاسخی نخواهد داشت.
من در میان قربانیان سقوط سی ۱٣۰ دوستان بسیاری داشتم، اما یکی از آن میان برایم بسیار عزیز بود: علیرضا برادران نجار... . از او تنها شماره ی تلفن همراهی در دفترچه ی تلفنم باقی مانده است که اگر آن را بگیرم، قطعا جیب پالتوی یکی از عابران این شهر در زیر باران آذر ماه همیشه تلخ زنگ می زند.
|