روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
٣۰ شهريور ۱٣٨۶ -
۲۱ سپتامبر ۲۰۰۷
هیاهوی اقدام نظامی یک بلوف سیاسی است
شانتاژ رسانه ای آمریکا و متحدانش
فرصت نادر نیویورک برای دیپلماسی
امروز ایران قدرتمندتر از گذشته است
تمایل رهبران الیزه برای مطرح شدن
اقدام نظامی در رسانه ها
احزاب غیرمعاند محدودیتی ندارند
راه میانبر در بروکراسی
وقتی موعظه با کلام منظوم زینت داده می شود
قطار اصلاحات ترکیه همچنان در راه
روزنامه تهران امروز گفتگویی را با هادی حق شناس نماینده مجلس و عضو فراکسیون خط امام انجام داده و با عنوان فرصت نادر برای دیپلماسی آورده است: … امروز بزرگ ترین چالش کشور مساله پرونده هسته ای است. طبیعی است که رئیس جمهوری باید بر عدم تعلیق فعالیت های صلح آمیز هسته ای در نیویورک تاکید کند و به جهان به ویژه آمریکا بفهماند که زمان توقف فعالیت های هسته ای ایران به پایان رسیده است.
شاید رئیس جمهوری امکان مذاکره و ملاقات با سران کشورهای مختلف را باز هم پیدا کند اما سخن گفتن با افکار عمومی جهان به ویژه آمریکا شاید کمتر یا اصلا دست ندهد، به همین دلیل رئیس جمهوری می بایست در سخنان خود به تنش زدایی بپردازد و به افکار عمومی آمریکا اطمینان دهد که هدف ایران از دستیابی به انرژی هسته ای مقاصد نظامی نیست و وی باید متذکر شود که در صورت حمله یا تشدید تهدید این کشورها علیه ایران؛ کشورمان وارد فاز عملیاتی می شود.رئیس جمهوری و دستگاه دیپلماسی کشور باید این نکته را نیز در نظر داشته باشند که رسانه های شنیداری و دیداری و مکتوب دنیا سخنرانی رئیس جمهور را در سازمان ملل پوشش خواهند داد، پس این سخنرانی باید حاوی نکات مهم و پیام های ایرانیان به مردم کشور آمریکا باشد.همچنین رئیس جمهوری باید از سرمایه گذاران جهان در بخش انرژی بخواهد که در ایران سرمایه گذاری کنند. زیرا در این بخش عربستان و کویت از ایران پیشی گرفته اند. سخنرانی احمدی نژاد باید به صورتی باشد که سرمایه گذاران و گردشگران خارجی اعتمادشان به کشور ایران جلب شود و سم پاشی هایی که دولت آمریکا بر ضد ایران در رسانه هایی که در دست دارد، انجام داده تا حدودی خنثی یا حتی از بین برود.
کشور ایران باید تنش های موجود میان ایران با سایر کشورها را از میان برده و از روسای کشورهای مختلف برای مذاکره با ایران دعوت کند. تعامل با سایر کشورها باید در اولویت کار دستگاه دیپلماسی کشور باشد. البته انسجام اسلامی و وحدت با کشورهای مسلمان را نیز رئیس جمهوری نباید از خاطر ببرد. به هر حال سخنرانی در نیویورک فرصت نادری است که احمدی نژاد ٣ بار بدان دست پیدا کرده است.
کم شماران پیروز
روزنامه کیهان با اشاره به جنگ خندق در صدر اسلام و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در آغاز انقلاب اسلامی مصداق های سنن الهی در پیروزی حق علیه باطل برشمرده و با عنوان کم شماران پیروز چنین نتیجه گرفته است: در ماجرای جنگ تحمیلی نیز وقتی در روزهای ابتدایی جنگ، با حمله برق آسای دشمن و غافلگیرشدن ما، بخش هایی از خاک ایران به تسخیر دشمن درآمد، صدام متجاوز در جمع خبرنگاران خارجی حاضر شد و با غرور و نخوت تمام به آنان وعده داد که: مصاحبه بعدی را چند روز دیگر در تهران انجام خواهیم داد! این وعده سردار پوشالی و نوکر حلقه به گوش اجانب البته عملی نشد، نه چند روز بعد و نه تا پایان عمر ننگین او تصورات باطل و خیالات بلندپروازانه اش تحقق نیافت، چرا که مقاومت مومنانه و خستگی ناپذیر مردمی که می دانستند ملتی که شهادت دارد، شکست و اسارت ندارد ، تمام معادلات قبلی و روی کاغذ دشمنان را برهم زد و روند جنگ را به نفع ایران تغییر داد، تا آنجا که با طولانی شدن زمان جنگ و دیکته شدن اقتدار و برتری ایران، کار به جایی رسید که صدام دست به دامان اربابان و سازمان های جهانی، خواهان پذیرش آتش بس از جانب ایران بود. و هدف حامیان این عروسک خیمه شب بازی و در رأس همه آمریکا، در این زمان دیگر نه شکست دادن ایران، بلکه فقط این بود که جنگ هرچه سریعتر به پایان برسد و صدام با آن همه حمایت هایی که از او شد، بازنده نباشد، چرا که موقعیت خود آنان به ویژه آمریکا نیز در منطقه سیر نزولی آغاز کرده بود، سیری که کماکان ادامه دارد و شتاب بیشتری هم به خود گرفته است.
آری این چنین شد که بار دیگر وعده قرآنی و سنت الهی تحقق یافت و گروه اندک باایمان (فئه قلیله) چون در راه دفاع از حق خود صبر پیشه کردند و شهادت طلبانه مقاومت ورزیدند، بر اکثریتی متجاوز و سلطه جو غلبه کردند تا هم با تکیه بر قدرت لایزال ایمان امیدوارانه راه خود را محکم و استوار ادامه دهند و هم به نوبه خود الگو و سرمشق دیگران باشند. امروز ایران قدرتمندتر از گذشته، مدبرانه و قاطعانه در مسیر تحقق آرمان های قدسی و اهداف انقلابی خود گام برمی دارد و در مقابل به اذعان همه کارشناسان و تحلیل گران جهان حتی در خود آمریکا، اقتدار جهانی این کشور روز به روز ضعیف تر شده و از ابهت پوشالی و هیبت ظاهری آن کاسته می شود. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب: امروز موقعیت ما، موقعیت مستحکمی است، به عکس موقعیت دشمنان و مخالفان ما متزلزل است. آمریکای امروز، آمریکای ده سال، پانزده سال قبل نیست… و امروز این حقیقت برای دشمنان ایران روشن شده است که آنان نه فقط نمی توانند بر ما سلطه پیدا کنند، حتی لطمه هم نمی توانند بزنند! و هم اینکه انقلاب اسلامی و دفاع مومنانه ملت ایران در جنگ تحمیلی به صورت الگو و مایه الهام بسیاری از مردم تحت ستم جهان درآمده و آن سخن امام راحل را که پس از پایان جنگ فرمودند ما در جنگ هشت ساله، انقلاب اسلامی را به جهان صادر کردیم تحقق یافته است. شاید آن روز معنای این کلام امام(ره) را بعضی ها متوجه نشدند یا نخواستند متوجه شوند و طبق معمول و مثل اسلاف جاهل خود به جای فهمیدن، پوزخند روشنفکرانه! تحویل دادند، اما امروز وقتی در اینجا و آنجای عالم به ویژه در منطقه خاورمیانه مقاومت ها و پیروزی مردمی را که با الگو قراردادن انقلاب اسلامی و رزم شجاعانه مردم ایران در دوران دفاع مقدس، می بینیم و مثلاً وقتی انتفاضه مردم فلسطین را، یا پیروزی شگفت آور و تحسین برانگیز حزب الله لبنان را در جنگ ٣٣روزه نظاره می کنیم، و خبر پیروزی احزاب اسلامگرا را در ترکیه و فلسطین و الجزایر و بحرین و… دریافت می کنیم و مقاومت مردم مسلمان عراق را در برابر هجوم اشغالگران شاهد هستیم، و مهمتر از همه وقتی جریان بیداری اسلامی و شکوفایی نهضت بازگشت به خویشتن در دنیای اسلام و در نزد مردم ستمدیده جهان به شکل غیرقابل انکاری رو به اوج گیری است، برای هرکسی که می خواهد ببیند و خود را به نابینایی نزده و می خواهد بشنود و خود را به ناشنوایی نزده، سخن آن روز امام کاملاً درک کردنی و قابل اثبات است.
هیاهو برای هیچ
روزنامه رسالت با عنوان هیاهو برای هیچ نوشته است: موفقیت یا شکست یک حمله نظامی، براساس جمع سه فاکتور اساسی محاسبه می گردد. در این راستا میان توان طرف مهاجم ، واکنش طرف تهاجم و بستری که حمله در آن صورت گیرد باید رابطه ای مستقیم و متوازن وجود داشته باشد تا در قالب آن پیروزی جریان مهاجم به فعلیت برسد. در صورتی که فاکتورهای ذکر شده در تقابل با یکدیگر قرار گرفته یا برآیند کمی و کیفی آنها به سوی عدد صفر میل پیدا کند، طرف متخاصم چاره ای جز پذیرش شکست و تحمل هزینه های ناشی از اقدام نظامی خود ندارد.طی هفته های اخیر رسانه های آمریکایی و اروپایی سعی کرده اند سناریوی حمله احتمالی به ایران را با چاشنی های تبلیغاتی در هم آمیزند و با ایجاد تشنج در فضای بین الملل، قدرت مانور خود علیه تهران را افزایش دهند. به راستی هدف کاخ سفید و غرب از پیاده سازی این سناریو چیست؟
۱ ـ ایالات متحده آمریکا و متحدانش در حالی به هیاهو و جنجال سازی در خصوص حمله به ایران ادامه می دهند که در باتلاق عراق و مرداب افغانستان سردرگم و ساکن مانده اند. واشنگتن جهت گذار از وضعیت فعلی خود در خاورمیانه، از طریق افرادی مانند رایان کراکر و زلمای خلیل زاد دست به دامان جمهوری اسلامی ایران شده است. از سوی دیگر، فریاد استیضاح بوش در
درون مرزهای آمریکا لحظه ای قطع نمی شود و دموکرات های کنگره در جهت تضعیف نومحافظه کاران از هیچ گونه اقدامی فروگذار نمی کنند. در چنین شرایطی وضعیت متحدان آمریکا نیز مشخص است؛ انگلستان با خروج نیروهای خود از بصره پیام فاصله گیری از کاخ سفید را به گونه ای ظریف مخابره کرده است. در فرانسه نیز افرادی مانند سارکوزی و برنارد کوشنر به علت مواضع ضد ایرانی خود مورد بازخواست احزاب فرانسوی و سایر کشورهای دنیا قرار می گیرند. به راستی در این شرایط تروئیکای ضربه پذیر واشنگتن ـ لندن ـ پاریس چگونه از حمله به ایران سخن به میان می آورند؟
۲ ـ جمهوری اسلامی ایران هم اکنون در کسوت قدرت اول خاورمیانه به حیات سیاسی خود در منطقه ادامه می دهد. پیروزی های مکرر شیعیان عراق و رزمندگان مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین سبب تحکیم موقعیت تهران در خاورمیانه شده است. توان نظامی ایران طی سال های پس از پایان جنگ تحمیلی به گونه ای تقویت شده است که می تواند هرگونه کنش دشمن را در حداقل زمان پاسخ دهد. بنابراین در مقطع فعلی با غرب سردرگم و ایران قدرتمند روبرو هستیم. نتیجه تقابل این دو نیز کاملا مشخص است. هرگونه حماقت واشنگتن و متحدانش فاجعه ای به بار خواهد آورد که تبعات آن آمریکا را به کشوری شکست خورده و منزوی در جهان تبدیل خواهد کرد. این هشداری بوده که بارها توسط استراتژیست های دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا مورد تاکید قرار گرفته است.
٣ ـ موقعیت ایران در نظام بین الملل به گونه ای است که امکان هیچ گونه مانور نظامی (هر چند به صورت بسیار محدود) علیه آن وجود ندارد. هم اکنون سازمان هایی مانند آژانس بین المللی انرژی اتمی و سایر جریان های موثر در معادلات جهان امروز از ایجاد روابط سازنده با تهران استقبال کرده و به کارگیری هرگونه اهرم فشاری علیه کشورمان را محکوم نموده اند. واکنش همه جانبه نظام بین المللی نسبت به اظهارات اخیر برنارد کوشنر وزیر امور خارجه فرانسه وجهه مثبت جمهوری اسلامی ایران در جهان را به تصویر کشیده است.در نهایت اینکه هیاهوی آمریکا و متحدانش تنها در قالب یک شانتاژ رسانه ای قابل تحلیل است و نتیجه این جنجال سازی اتلاف بیشتر انرژی کاخ سفید، فرانسه و انگلستان خواهد بود. مسلما ادامه این روند به تضعیف بیشتر پایه های قدرت این کشورها و سقوط سریع تر آنها در ابتدای هزاره سوم خواهد انجامید. سقوطی که تا احقاق کامل آن زمان اندکی باقی مانده است.
مجالی برای مطرح شدن
روزنامه حزب الله در سرمقاله خود با عنوان الیزه درخدمت کاخ سفید مواضع تندی را که اخیراً دولتمردان فرانسه درباره پرونده هسته ای ایران اتخاذ کرده اند درحالی که این کشور با در اختیار داشتن ۵,۶ درصد از بازار داخلی کشورمان به عنوان سومین شریک تجاری، منافع اقتصادی فراوانی در ایران دارد و هم اینک در حال مذاکرات جدی جهت مشارکت در پروژه های عظیم نفت و گاز ایران است سئوال برانگیز خوانده و با اشاره به سابقه اینگونه موضع گیریها در مورد ترکیه و عراق که سرانجام منجر به عذرخواهی آنها انجامیده نوشته است: صرف نظر از عدم تجربه دولت جدید فرانسه… تمایل شدید رهبران جدید الیزه و بالاخص سارکوزی برای مطرح شدن به عنوان چهره ای ویژه در مجامع بین المللی اشاره کرد.
بلوف سیاسی
روزنامه همشهری نیز به قلم حمیدرضا حاجی بابایی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در ستون دیدگاه، می نویسد: مواضع تندروانه و متخاصمانه فرانسه را که نوعی فشار جهانی علیه این کشور به وجود آورده است و در کنار آن صحبت هایی که درباره اقدام نظامی می شود، یک بلوف سیاسی بیشتر نیست. چون آنها یعنی آمریکا و فرانسه در موقعیت حمله نظامی نیستند و از سوی دیگر ایران نیز از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار است. به این ترتیب حتی خود فرانسه هم می داند که در صورت اصرار به موضع خود، باید هزینه تقبل کند و قطعاً تحت تاثیر فشارهای جهانی از این استراتژی خود پشیمان خواهد شد.
مطبوعات و احزاب
روزنامه اعتماد درستون گزارش خوداظهارات دکتر غلامعلی حداد عادل را که به دنبال گفته های سردار افشار معاون سیاسی وزیر کشور مبنی بر این که مطبوعات از درج مواضع احزابی که در کمیسیون ماده ۱۰ خانه احزاب به ثبت نرسیده اند، خودداری کنند چاپ کرده است. رئیس مجلس گفته است: من منظورم این نیست که اظهارات سردار افشار را تایید می کنم بلکه می گویم خیلی واضح و روشن است که انتشار اخبار احزاب معاند حال به عنوان نمونه توده ممنوع است اما درمورد سایر موارد این موضوع طبیعی ومسلم است که نباید چنین محدودیتی اعمال شود.
راه میانبر
روزنامه کارگزاران در ستون یادداشت خود با عنوان وقتی حداد عادل هم نگران است نوشته است: به این اسامی و سابقه فعالیت های آنها در دستگاه های تکنوکراسی و بروکراتیک نگاهی بیندازید. غلامحسین الهام سخنگوی دولت و وزیر دادگستری، صادق محصولی مشاور ارشد رئیس جمهور، مجتبی هاشمی ثمره مشاور ارشد رئیس جمهور، مسعود میرکاظمی وزیر بازرگانی، امیر منصور برقعی معاون برنامه ریزی راهبردی رئیس جمهور، محمدرضا اسکندری وزیر کشاورزی، علی اکبر ترابیان نماینده ویژه رئیس جمهور در کمیسیون تبصره ۱٣ قانون اساسی و سرپرست وزارت صنایع، این افراد به اضافه برخی دیگر از اعضای کابینه هرگز تجربه و سابقه مدیریت دولتی در سطوح بالا را نداشته وتنها ۲ سال است که به بالاترین مسئولیت ها در دولت رسیده اند. فقدان این گروه به اضافه محمود احمدی نژاد به دلیل سابقه فعالیت و تجربه در سطوح بالای دستگاه های تکنوکراسی و دیوانسالاری دولتی از پیچیدگی های فن و دانش اداره مملکت آگاهی زیادی نداشته و اکنون پس از دو سال شاید تازه همه گوشه و کناره های دستگاه غول پیکر دولت را شناخته اند. کابینه و در راس آن رئیس دولت وقتی با این دستگاه های کوه پیکر مواجه شده و دریافتند که زمان برای غلبه بر آنها با هدف تسریع در امور و نشان دادن تصمیم های انقلابی کافی نیست راه میان بر را طی کرده و آنها را از سر راه برداشتندو انحلال یا ادغام را در دستور کار خود قرار دادند.
ده ها شورای عالی تاسیس شده در دستگاه غول پیکر دولت شاید در عمل مانع از تسریع امور شده و سد راه تصمیم های انقلابی بودند اما ضرورت هایی برای تاسیس داشتند. دولت به جای اینکه ضرورت های تاسیس آنها را در محل حل کرده و به مسائلی عادی تبدیل کند دستور ادغام آنها را داد که موجی ازنگرانی برانگیخت تا جایی که رئیس مجلس طرفدار سرسخت دولت نیز از این اقدام نگران شده است. واقعیت این است که اتخاذ تصمیم های انقلابی از سوی دولت ورئیس جمهور درشرایطی که ربع قرن از استقرار نظام جمهوری اسلامی گذشته و همه دستگاه ها و سازمان ها و شوراهای قبلی و فعلی به صورت تدریجی پدیدار شده اند نتایج مثبتی نداشته و ندارد. دولت برای اتخاذ تصمیم های انقلابی نظیر کاهش ساعت کار ادارات دولتی به میزان معنادار بودن اینکه نمایندگان مجلس و کارشناسان خبر داشته باشند نیز با واکنش منفی رئیس مجلس مواجه شده است. همین دو اقدام دولت در تابستان امسال می تواند معیاری برای تصمیم های دولت در سایر عرصه ها باشد و معلوم شود که این تصمیم ها چقدر کارشناسانه بوده است. اجرای تصمیم های انقلابی با توجه به ساختار کنونی که بر پایه قانون اساسی و دیدگاه های صدها کارشناس دولتی و قانونگذاری در ۲۵ سال گذشته بر پا شده است حتماً راه به جایی نمی برد. واکنش های رئیس مجلس که یار وفادار دولت است را می توان مقیاس ارزیابی قرارداد.
زینت موعظه یا کلام منظوم
روزنامه اعتماد ملی در ستون سحرخوانی به قلم سهیل محمودی و با عنوان یک سئوال مهم در شلوغی جمعیت نوشته :
تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
سعدی
حاج شیخ حسین انصاریان، یکی از منبری های نامدار روزگار ماست. روحانی سخنور و واعظ سرشناسی که در این چند دهه به کار بنان و بیان پرداخته و کتاب نوشته است و سخن گفته است. لحن و لهجه و تکیه کلام های تهرانی و گویش خاص و موسیقی و ضرب آهنگ کلامش، برای هم نسلان ما که در جوانی خصوصاً، با مسجد و حسینیه و هیات و محافل دینی سروکار بیشتر داشتیم، بسیار آشناست. یک روحانی کاملا سنتی و آشنا به لوازم کار خود. و صدق کلام او مایه تاثیرگذاری اش. همچنین آوای خاص آقای انصاریان در خواندن ادعیه ـ خصوصا دعای باشکوه کمیل ـ جذابیتی به منبرش می بخشد. با شعر کلاسیک و سنتی ما هم به قدر سرمایه خطابه و منبر آشناست و کلام منظوم، زینت مواعظ ایشان است. حتی گاه خود در قالب های سنتی و به همان حال و هوای قدما، قطعاتی می سراید. سال هاست توفیق زانو زدن بر پای منبر او را نداشته ام. اما گاه که خطابه ای از ایشان را تلویزیون پخش می کند با دیدن چهره امروزین و محاسن سپیدش، خاطره ای بسیار تاثیرگذار از راهنمایی و هدایتش در ذهنم از سال های دور، رنگ و جلوه می یابد. بیش از ۰٣ سال پیش بود. نوجوانی بودم پانزده ـ شانزده ساله. تازه داشتم کتاب های جدی دینی و گاه غیردینی را می خواندم. غو این البته غیر از ادبیات که دغدغه اصلی مطالعاتی ام بود. فیلسوف نماها ی آقای مکارم شیرازی مثلا یکی از آن کتاب ها بود. کتاب مناظره دکتر و پیر را که شهید هاشمی نژاد نوشته بود، آقا جواد خاتمی، کاسب محله مان داده بود و خوانده بودم. مساله حجاب استاد مطهری را هم. و چند کتاب هم از آن سمتی ها. مثل اصول مقدماتی فلسفه، اثر ژرژ پولیتسر. یا تفکرات تنهایی روسو، با ترجمه ای بسیار بد. و چرا مسیحی نیستم از راسل. و پریشان و سرگردان. در این همه دنیاهای گوناگون قدم زدن و سوال های بی مورد و با مورد. و در همان سادگی نوجوانی، می خواستم ببینم، دین فلسفه است یا علم؟ و چقدر برایم مهم بود این سوال!
شیخ حسین انصاریان، دهه آخر صفر، در خیابان خاوران، در حسینیه قمی ها (حسینیه حضرت معصومه س) منبر می رفت و جمعیتی بسیار گرد می آمدند. و معمولا پس از منبر و در آخر مجلس، گروهی به دور آن خطیب جمع می شدند و هریک چیزی می گفتند و یا چیزی می پرسیدند. یک شب در آن شلوغی، من هم دل به دریا زدم. بعد از منبر جلو رفتم و جمعیت را کنار زدم. رفتم جلو. حاج شیخ حسین، روی زمین نشسته بود و هر سوالی را جوابی می داد و با حوصله این هجوم را تاب می آورد. روبه رویش نشستم و گفتم: حاج آقا! دین علم است یا فلسفه؟
و با آنچه از جبر و اختیار و ماتریالیزم علمی و اینجور چیزها خوانده بودم، منتظر جوابی از این دست بودم. آقای انصاریان، بزرگوارانه بی آنکه به پرت بودن سوالم ملامتم کند، دروازه ای از حکمت و آگاهی را به رویم گشود. با همان سادگی آشنایش گفت: دین راه است، راه است، پسر جان !
و با همین یک پاسخ ساده و عمیق یکباره همه خوانده ها و داشته های مرا کنار گذاشت. که تا امروز هم پاسخی به این عظمت، برای پرسش هایم نشنیده و نگرفته ام.
و هنوز پس از ٣۰ سال، همان یک جمله همه سرنوشتم برای دریافت حقیقت دین بوده: راه… ! و امیدوارم روزی سالک این راه باشم.
راستی، این ایام و لیالی، دلم برای منبر شیخ حسین تنگ شده…
قطار اصلاحات ترکیه پیش می رود
روزنامه اعتماد ملی همچنین در ستون سرلوحه سرمقاله خود به بررسی روند اصلاحات در ترکیه پرداخته و می نویسد: رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، روز گذشته به یکی از وعده های انتخاباتی خود عمل کرده و خواستار لغو ممنوعیت حجاب در دانشگاه ها و مراکز فرهنگی و آموزشی شد.
اقدام اخیر اردوغان هرچند با مخالفت برخی محافل لائیک ترکیه روبه رو شده و آنها از اقدام سیاستمدار ارشد اسلام گرا به عنوان شاهدی بر ادعای خود مبنی بر سست شدن پایه های سکولاریسم در ترکیه یاد می کنند، اما سخنان اردوغان و به طور خاص رویکرد وی و حزب عدالت و توسعه به مقوله اصلاحات سیاسی و اجتماعی نشان از آن دارد که وی این بار هم خواهد توانست از سد مخالفت ها عبور کند. اسلام گرایان ترکیه با اطمینان نسبت به همراهی بدنه اجتماعی هوادار خود، که عموما از میان طبقات متوسط جامعه هستند و با اثبات اینکه اصلاحات مدنظر آنها مطابق با خواست اکثریت جامعه است، در واقع به مخالفان خود فهمانده اند که هر نوع مقاومت در برابر روند اصلاحات ـ مقاومت به دور از قواعد رایج بازی های سیاسی و کشاندن آن به عرصه های دیگر ـ به مفهوم رویارویی با خواسته اکثریت مردم است. در چنین بستری است که مخالفان اصلاحات هرچند از پشتیبانی دادگاه های عالی و ژنرال های ستاره دار برخوردارند، اما خود بیش از هرکس دیگر آگاه هستند که مقابله با خواست مردم، آن هم خواستی که چندین بار با صدای بلند و در برابر چشمان جهانیان ابراز شده، آنان را به سمت دوراهی ای سوق خواهد داد که یک سوی آن حذف و به حاشیه رانده شدن خود ـ به دلیل مقابله و مخالفت با اراده ملی حامی اصلاحات ـ است و سوی دیگر آن تقابلی غیرسیاسی و شاید شبه کودتایی که می تواند طومار دموکراسی نوپای ترکیه را درهم بپیچد. هوشیاری اسلام گرایان ترکیه در سازماندهی به بدنه اجتماعی هوادار خود، در کنار پرهیز از تحریک مخالفان و تبدیل بازی سیاسی به نبردی برای حذف رقیب و در نهایت اجتناب از رفتار و گفتار تنش زا و تلاش برای استفاده حداکثری از فضای موجود فعلی در چارچوب قانون اساسی حاکم ـ هرچند به باور آنان چندان منصفانه و خالی از ایراد نیست ـ باعث خلع سلاح مخالفان شده و توان مقابله آنان را به شدت محدود کرده است. در چنین بستری است که می توان امید داشت اسلام گرایان ترکیه با تداوم هوشمندانه روند اصلاحات خود، گذشته از آنکه کشورشان را به سمت و سوی دموکراسی واقعی سوق می دهند، تبدیل به الگویی نوین در عرصه تحولات سیاسی منطقه شوند. قطار اصلاحات ترکیه امروز در حالی به راه افتاده و در هر ایستگاه مسافران بیشتری را سوار بر خود می کند که هم راننده هوشیاری فرمان هدایت آن را در دست گرفته و هم از شتاب بی مورد و ترمزهای ناگهانی لاجرم در مسیر حرکت آن خبری نیست.
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|