یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آقای احمدی نژاد، چرا؟ - ۱


عباس شکری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۴ مهر ۱٣٨۶ -  ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۷


حالا کم کم بغض در گلو اجازه نفس کشیدن هم نمی دهد. چرا که با شنیدن این سخنان، و با یادآوری گزارش های متعددی در مورد خرید و فروش دختران و زنان جوان ایرانی در کشورهای امارت متحده، پاکستان و اخیرا در ترکیه و یونان، پوچ بودن این سخنان و پز تبلیغی آن دل هر انسانی را به درد می آورد.

محمود احمدی‌نژاد شامگاه سه شنبه به وقت نیویورک در شصت و دومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد . در این سخنرانی آقای احمدی نژاد زبان به اعتراض در مقابل معایبی گشود که هماره مدافعان حقوق بشر، خواهان اجرای آن در محدوده ی خاک ایران بوده و هستند و مهرورزان حاکم هماره با چوب و چماق؛ پیگرد و دستگیری، زندان و شکنجه، اعتراف گیری و بی آبرویی افراد در بند؛ پاسخ گوی حق خواهی آنها بوده اند.
آقای احمدی نژاد در همان ابتدای سخنان خود، خطاب به حاضرین، از تهدیدها و تنشها، ناتوانی قدرت های بزرگ در حل مشکلات جهانی، عدم امنیت در عرصه بین المللی و ... سخن گفت. در همین جا و قبل ازادامه سخنان ایشان، لازم به یادآوری است که هر کس که فقط درصد کمی از مسائل ایران را دنبال کرده باشد، با لبخندی تلخ بر لب مواجه می شود که این سخنان از دهان کسی خارج می شود که در محدوده سرزمینی که ایشان ریاست جمهورش را بر عهده دارد، هیچ یک رعایت نمی شود. ایشان خود از حامیان دستگیری، شکنجه و اعدام هموطنانش بدون حکمی منصفانه در دادگاهی صالح هستند.
بگدارید که همپای آثای احمدی نژاد با نیم نگاهی به آنچه حضرتشان مقرر فرمودند حرکت کنیم.
در همان فراز اول آقای احمدی نژاد خطاب به حاضرین می گوید: "از ضرورت اصلاح وضع موجود و چشم انداز امیدبخش و روشن آینده، دوران تجلی همه زیبایی‌ها، عشق‌ها و کرامت‌ها، برپایی عدالت و شکوفایی همه استعداد‌های الهی انسان و حاکمیت خداپرستی و تحقق وعده خداوند حکیم با شما سخن بگویم".
اگر شنونده این سخنان، ایشان را نشناسد و از مهروزی ایشان با دانشجویان، معلم ها، کارگران، زنان و فعالین حقوق بشر خبر نداشته باشد، فکر می کند که سخنگو واقعا از هواداران سینه چاک حقوق انسانی است و حاضراست برای اجرای درست آن جان بدهد. این ظن موقعی قوی تر می شود که ایشان می گویند: "می‌دانید که بشریت، امروز با چالش‌های مهم، متعدد و متنوعی مواجه است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم". آنچه که ایشان چالش در عرصه ی بین المللی می خوانند، پیش و بیش از هر جا در مرزهای سرزمین ایران جاری و ساری است که به ترتیب و همگام با ایشان به آنها خواهیم پرداخت.
تلاش سازمان‌یافته برای فروپاشی خانواده و کاهش منزلت زن

آقای احمدی نژاد خانوده را مظهر پاک ترین عشق ها و محبت و محیط امن برای تربیت نسل های بشری و بستر شکوفایی عاطفه ها و استعدادها می خواند. آیا می شود به این سخنان شک کرد؟ بی تردید چنین است که ایشان می گویند. اما آیا هرآنچه ایشان در تریبون سازمان ملل به زبان می آورند، همانی است که در ایران و به وسیله همکاران ایشان اجرا می شود؟ لایحه اخیر ایشان به مجلس شورای اسلامی در مورد حفظ کیان حانواده، آیا نقطه مقابل سخنان ایشان نیست؟ جند همسری آیا مظهر پاک ترین عشق ها و محبت ها است؟ زن و منزلت او را در حد همسر و مادر بودن و چشم پوشی از سایر توانائی های او، آیا موجب شکوفایی استعدادها می شود؟ نسلی که در دامان زنانی بزرگ می شوند که هیچ انگیزه ای برای ادامه حیات خود در زندان بزرگ جمهوری اسلامی نمی بیند، حتما در بستر شکوفای ناکجا آباد سر در می آورد.
آقای احمدی نژاد در ادامه همین بخش از سخنان خود می گوید: "امروز شاهد یک هجمه سازمان‌یافته از ناحیه دشمنان انسانیت و چپاول‌گران اقتصادی برای فروپاشی این نهاد اصیل هستیم که با ترویج لاابالی‌گری و خشونت و شکستن حریم‌های عفت و پاکدامنی، در صدد انجام آن هستند".
حالا کم کم بغض در گلو اجازه نفس کشیدن را هم نمی دهد. چرا که با شنیدن این سخنان، و با یادآوری گزارش های متعددی در مورد خرید و فروش دختران و زنان جوان ایرانی در کشورهای امارت متحده، پاکستان و اخیرا در ترکیه و یونان، پوچ بودن این سخنان و پز تبلیغی آن دل هر انسانی را به درد می آورد.
دستگاه های امنیتی و نیروهای غیبی امام زمان که هماره توانسته اند مخفی ترین باندهای موجود در کشور را کشف و سرکوب کنند، انگار که در این مورد کوراند و یا، کور نیستند که اشتراک منافع اجازه دیدن نمی دهد. ایشان نمی گویند که چه کسانی دختران فقیر ایرانی را برای امرار معاش و لقمه ای نان در آغوش هوسرانان داختلی و خارجی می اندازد. ایشان نمی گویند که زنان بی سر پرست برای اداره و حفظ کیان خانواده مجبور به کاری می شوند که با اشک خون انجام می دهند. ایشان فراموش می کنند، زنانی که برای دفاع از حقوق حقه خود تنتها در اندیشه آگاهی دادن به مردم هستند و اقدام به جمع آوری امضا کرده اند، با هجوم بی رحمانه نیروهای امنیتی دستگیر و زندانی می شوند و کانون عشق ومحبت به زمهریر تبدیل می شود.
آقای احمدی نژاد در ادامه می گوید: "وجود ارزشمند زن به عنوان مظهر جمال الهی و نقطه جوشش محبت، عاطفه و پاکی، در دهه‌های اخیر دستخوش سوءاستفاده گسترده اصحاب قدرت، رسانه و ثروت شده است. در برخی از جوامع، این وجود عزیز را در حد ابزار تبلیغاتی ساقط کرده‌اند و همه پرده‌های عفت و حریم زیبایی‌ها و پاکی‌ها را شکسته‌اند. این یک خیانت بزرگ به جامعه بشری و نسل‌های متوالی و ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به پایه انسجام اجتماعی یعنی خانواده است".ای کاش این سخنان از دهان کسی خارج می شد که منزلت زن و توانایی های او را در انجام کارهای بزرگ با نابرابر قرار دادن او با مرد انکار نمی کرد. آخر این موجودی که هم ارزشمند است و هم جمال الهی و نقطه جوشش محبت، چرا نباید حق داشته باشد در همه عرصه های کاری دوشا دوش مردان که پذر، شوهر و یا برادر اویند کار کند؟ چرا در ارث باید نصف نیمه دیگر که مرد است یهره مند شود؟ چرا باید در دادگاه شهادت دو زن برابر یک مرد باشد حتی اگر این زن الهی باشد و مرد شیطانی؟ چرا علیرغم توانایی های علمی، احتماعی و حتی سیاسی، در رقابت با هم جنسان خود در ایران باید همواره در مقابل زنانی که پوزه بر آستان درگاه ایشان و دستگاه های دولتی و غیردولتی می مللند و تملق گویند، متحمل شکست شوند؟ چرا در عین حالی که بیشتر دانشچویان دانشگاه های ایران را زنان و دختران تشکیل می دهند، در غرصه های کلیدی کشور مثل وزارت و قضاوت، جای ندارند؟
آقای احمدی نزاد فراموش می کند که این مظهر الهی با چشم پوشی ایشان و دستگاه های اداری و قضایی هر روز باید متحمل زور و جور کلیت فرهنگ مردسالار جامعه باشد و آنگاه که برای دفاع از حق خویش در حرکتی صلح حویانه پا از حریم محرم و باروی نامشهودی که در آن محاط شده است، بیرون می گذارد، همان هایی که حامیان لایحه زن ستیز دولت ایشان هستند با چوب و چماق بر سر و روی آنها می کوبند که با خون چهره آنها را بپوشانند که مبادا کیان خانواده از هم بپاشد.
آقای احمدی نزاد؛ زن ایرانی، موجودی بیچاره و بدبخت نیست. از سر شوربختی است شاید که در جایی از دنیا می زید که او را تنها وسیله زایش و عشق شبانه و روزانه مردان می دانند. در جایی زندگی می کنند که با وجود تبلیغات گوش خراش دستگاه های دولتی، کوچکترین حقوقی برایش قایل نیستند. در جایی ایام را پشت سر می گذارند که در هنگام جدایی حق نگهداری از کودک را ندارد. در کشوری حیاتش رو به مرگ است که با صیغه می شود تا آنجا که لازم است از وجود جسمانی اش استفاده شود و هر گاه که زنی دیگر با شرایطی بهتر پا بر عرصه عشق و محبت مردانه اسلامی بگذارد، او را بی هیچ حقوقی در برهوت زندگی رها می کنند.
آقای احمدی نژاد؛ هیچ می دانید چرا خانم شیرین عبادی، حقوق دان و فعال حقوق زنان و کودکان، جایزه صلح نوبل را به خود اختصاص داد؟ ایشان کار شق القمری نکرده بود. او از حقوق حقه مردم ایران و بویژه زنان و کودکان گفته بود. او از بی عدالتی در دستگاه های قضایی زبان به سخن گشوده بود. او هم از عطوفت اسلامی سخن گفت و از مهر و محبت اسلام.
اما انگار اسلام ایشان با اسلامی که شما مبلغ آن هستید، قرائتی گوناگون دارد و آنطور که من می فهمم، مهر ومحبت اسلامی که ایشان مبلغ آن است با مهرورزی شما و همکارانتان طی دو سال گذشته کاملا متفاوت است.

ادامه دارد.

Abbasshokri @gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست