یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

«در امریکا آزادی وجود ندارد»- دکتر احمدی نژاد


لقمانعلی گزارشگر


• من که فکر می کنم حق با آقای احمدی نژاد است. دفعه دیگه که انتخابات بشه، سعی می کنم به ایشون ۵ تا رای بدم که جبران این دفعه بشه که رای ندادم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۲ مهر ۱٣٨۶ -  ۴ اکتبر ۲۰۰۷


در ملاقاتی که با همتای نیکاراگوئه ای خود درسازمان ملل داشتند، از آقای دکتر احمدی نژاد نقل شده است که «دکتر احمدی نژاد با اشاره به ماجرای دانشگاه کلمبیا و با تاکید بر اینکه در آمریکا آزادی وجود ندارد، گفت: با این وجود و علی رغم اینکه شبکه‌های تلویزیونی یک هفته علیه حضور من در دانشگاه کلمبیا تبلیغ کردند اما چند هزار دانشجو برای شنیدن حرف‌های جمهوری اسلامی ایران در دانشگاه حضور یافته بودند»
شما را نمی دانم ولی من صددر صد با حرفهای آقای رئیس جمهور موافقم. شواهد من هم از این قرارند:
- آیا بدون قاضی مرتضوی می شود در هیچ زمینه ای آزادی داشت؟ آیا آمریکا قاضی مرتضوی دارد؟ البته که ندارد.
- آیا درامریکا، شما وزارت ارشاد دارید که کتاب و روزنامه را قبل از چاپ ببیند تا هرجا را که دلشان خواست، حذف کنند و یا اصلا چاپ نکنند!
- آیا شما در امریکا ولایت مطلقه فقیه دارید که اگر شما به او بگوئید بالای چشمش ابروست، خشتکتان را بکشند سرتان؟
- آیا شما در امریکا یا اصولا در هیچ کشور دیگر، نهادی دموکراتیک به مانند شورای نگهبان دارید که باعث شده است تا هزینه انتخابات در ایران به حداقل برسد! همین هزینه انتخابات را در ایران و امریکا با یک دیگر مقایسه کنید تا برایتان روشن شود که چرا در حالی که آزادی درایران کامل و تمام و اندکی زیادی است، به قول آقای رئیس جمهور «در آمریکا آزادی وجود ندارد».
- آیا شما در امریکا بسیج و یا لباس شخصی دارید که در راه «خدا» حاضر به جان فشانی باشند؟ خوبی این لباس شخصی ها این است که می توانند هزار و یک نقش مختلف بازی کنند! اگر قرار است دانشجویان اعتراض کنند، خوب می گوئیم اینها دانشجو هستند! خانواده شهدا، ملت همیشه در صحنه، و امت نماز جمعه، از جمله مشاغلی است که لباس شخصی ها می توانند با حداقل هزینه ایفاء نمایند. این چه آزادی است که مثلا یک میلیون نفر می روند جلوی کاخ سفید و برعلیه سیاست دولت اعتراض می کنند و دولت این قدر عرضه ندارد که ۵ تا چماق دار بفرستد که دو تا ترقه توی شان در کنند که مردم حساب خودشان را بکنند. ولی در ایران، هیچ فرقی نمی کند می خواهد سیمین خانم بهبهانی ٨۰ ساله باشد یا نوشین خراسانی ٣۰ ساله، اگر روی شان را زیاد کنند، مردان و زنان آزاده چنان می زنند خونین و مالین شان می کنند که نگو نپرس! آزادی از این بیشتر!
- آیا در امریکا، هر وقت که دادستان با همسرش دعواش بشود، و یا اربابش اوقاتش را تلخ کند، دستور می دهد تعدادی زن و تعدادی مرد را بگیرند و یا فعلا چند روزنامه را موقتا می بندد و بعد، وقتی خیرسرش دو تا آروغ زد، دستور می دهد انترنت را فیلتر کنند! (مگر در صدر اسلام، انترنت بود که حالا به وجودش نیازی باشد!). تازه، برای این که بارشون جور بشه، میان زمین و هوا، فریاد می زنه، آی بچه! چند تا کتاب رو جمع کنین که ما حالمون خوب بشه! آیا کارآئی دادستان آمریکا هم این قدر بالاست؟ حقوق بالائی هم می گیرند ولی حتی دو تا روزنامه را هم نمی بندند! این دیگر چه آزادی است؟
- آیا در امریکا با وضعی که زنان و حتی مردان لباس می پوشند، اسلام ناب به خطر نیفتاده! در ایران، زنان با آزادی تمام خودشان راه رفتند و شعار دادند «یا روسری یا توسری» و الان هم همه به غیر از چند تائی- که به واقع در استخدام استکبار جهانی هستند- با کمال میل موی سرشان را می پوشانند و حتی با جمع آوری امضاء از دولت مهرورز خواهش کرده اند که چادر را هم اجباری کند. آیا در امریکا، زنان این همه آزادی دارند؟
من که فکر می کنم حق با آقای احمدی نژاد است. دفعه دیگه که انتخابات بشه، سعی می کنم به ایشون ۵ تا رای بدم که جبران این دفعه بشه که رای ندادم. اگر پس از پابان این دوره، برای ۴ سال دیگه هم ایشون رئیس جمهور بشه، مجسم کنین ایران چی می شه؟ آزادی و امنیت اقتصادی اش به حدی بالا می رود که اغلب امریکائی ها به جمهوری اسلامی پناهنده خواهند شد. وقتی کشوری هست که به اندازه ایران «آزادی» دارد، آدم مگر مرض دارد در تحت رژیم های استکباری و سرکوبگر و خودکامه، مثل امریکا یا سوئد و یا آلمان زندگی کند! شوخی نیست، مگر از آزادی مهم تر هم داریم!
- آیا در امریکا....
فکر می کنم با همین چند نمونه ای که داده ام شیرفهم شده باشید که چرا حق به جانب آقای احمدی نژاد است! اگر هم متقاعد نشدید که معلوم است که مزدورخارجی ها و نوکر استکبار جهانی هستید و می خواهید در ایران انقلاب نرم راه بیندازید فقط شانس بیارین که دستهای آقای قاضی مرتضوی به شما نیفته....

دیگر یادداشتهای نویسنده را در اینجا بخوانید.
www.loghmanali.blogspot.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست