اهداف پنجگانه آمریکا در تروریست نامیدن سپاه پاسداران
گفتگوی خسرو شمیرانی با دکتر ابوالحسن بنی صدر
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۴ مهر ۱٣٨۶ -
۶ اکتبر ۲۰۰۷
چهارشنبه، چهار مهر 1386، لایحه "ثبت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمانهای تروریستی" توسط مجلس سنای آمریکا تصویب شد. این لایحهی غیر الزام آور که از سوی سناتور جمهوریخواه جون کایل و سناتور دمکرات جوزف لیبرمن ارائه شده بود، نزدیک به سه چهارم آرای موافق مجلس سنا را بدست آورد.
تنها طرح این لایحه، پیش از آنکه به تصویب برسد اسباب گمانه زنیهای بسیاری از تحلیل گران ایرانی و غیر ایرانی را فراهم کرد. بسیاری از سیاستمداران اروپایی و غیر اروپایی با یک نگرانی مشهود در باره آن اظهار نظر کردند.
اما چرا طرح یک سازمان نظامی ایرانی به عنوان سازمان تروریست نگران کننده می شود؟
تحلیلگران به این سوال چنین پاسخ میدهند که طرح مذکور می تواند به عنوان اولین گام سیاسی جدی و بی واسطه برای تدارک حمله نظامی آمریکا به ایران دیده شود.
توضیح اینکه سپاه پاسداران به عنوان بخشی از نیروی نظامی جمهوری اسلامی، با بودجه رسمی دولت تامین میشود و همچنین فرماندهی عالی این سازمان را رهبر و یا عالیترین مقام جمهوری اسلامی به عهده دارد. به این ترتیب پس از تصویب لایحه مذکور رهبر جمهوری اسلامی به عنوان فرمانده یک شبکه تروریستی طرح خواهد شد که بودجه آن توسط دولت جمهوری اسلامی تامین می شود. آیا این بهانه برای حمله نظامی به ایران کافی نیست؟
به گفته این تحلیل گران حملهای که نه ایران بلکه یک "سازمان تروریستی" را هدف قرار می دهد، امری ست که جلب حمایت افکار عمومی و همچنین خنثی کردن مخالفتها را آساتر می کند.
سیمور هرش، ستون نویس نیویورکر اخیرا طی مقالهای به تغییر اهداف نظامی آمریکا در ایران پرداخته است. بنا بر اطلاعات سیمور هرش مراکز متعلق به سپاه پاسداران هدفهای حمله هوایی آمریکا به ایران خواهند بود. ((1))
محمود احمدی نژاد، فردی که به جایگاه رئیس جمهور ایران تکیه زده عضو سابق سپاه قدس، همان بخش از سپاه پاسداران است که از دید آمریکا و بسیاری دیگر، در خارج از ایران به اعمال تروریستی مشغول است. اکثریت اعظای کابینه رئیس جمهور دارای پیشینه نظامی – امنیتی هستند. تعداد زیادی از پاسداران تازه از سپاه خارج شده در سطوح عالی دستگاه اجرایی، همچون معاون وزیر، استاندار، فرماندار، شهردار، روسا و معاونهای موسسات اقتصادی و غیر اقتصادی دولتی، اعضای دستگاه دیپلماسی و ...، قرار دارند. امری که سایه قدرت سپاه پاسداران بر دستگاه اجرایی را غیر قابل چشم پوشی کرده است. نزدیک به یک سوم نمایندگان مجلس قانونگذاری ایران را نیز پاسداران سابق تشکیل می دهند.
علاوه بر این به اعتبار اخبار رسمی که هر روزه توسط خبرگزاریهای رسمی ایران مخابره میشوند، بزرگترین پروژههای زیربنایی اقتصادی و صنعتی ایران نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم در کنترل سپاه قرار دارد.
اندیشیدن به این واقعیتها دو سوال اساسی ایجاد می کند:
1)آیا نابودی تاسیسات سپاه پاسداران بدون ضربههای سنگین به زیربنای زندگی مردم عادی امکان پذیر است؟
2)آیا ممکن است قدرت گسترده و روبه افزایش سپاه محدود نشود و در عین حال جنبش مدنی ایران برای رسیدن به آزادی و دمکراسی به پیشرفت خود ادامه دهد؟
در جهت یافتن پاسخ برای دوسوال بالا، شهرگان در این شماره و شمارههای آینده با سیاستمداران و فعالان اجتماعی در ایران و خارج از کشور گفت وگو خواهد کرد.
در این راستا شهرگان با دکتر ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور ایران به گفت وگو نشست.
«خ. ش»
شهرگان: آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر نظر شما در باره تصویب لایحه "ثبت سپاه پاسداران به عنوان یک سازمان تروریستی" از سوی سنای آمریکا چیست. پی آمدهای آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
بنیصدر: این اولین بار در تاریخ است که ارتش یک دولت از سوی قوه مقننه دولت دیگری به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می شود. حال اگر کنگره آمریکا نیز این لایحه را تصویب کند، درحقیقت یک اجازه پیشاپیش برای جنگ به حکومت آقای بوش داده شده است. بیشتر اینکه به دلیل قوانین موجود [ضدتروریستی] در آمریکا بوش ناگزیر به جنگ با ایران خواهد شد.
پس به نظر می آید هدف اول از اهداف پنجگانه این پروژه صدور چنین اجازه ای برای آقای بوش است.
هدف دوم گسترش سطح حمله هوایی به ایران در طرح جدید آمریکا است. حتما مقاله آخر آقای سیمور هرش را خواندهاید. او در مطلب خود توضیح می دهد که طرح حمله به مراکز اتمی ایران با زدن تاسسیات و پایگاههای سپاه پاسداران جایگزین شدهاست. اما با توجه به اینکه سپاه پاسداران در غالب عرصههای حیات اجتماعی، از اقتصاد و صنعت و واردات و صادرات . ... حضور دارد، نقشه بمب باران مراکز سپاه نسبت به نقشه قبلی یعنی زدن مراکز هستهای، سطح به مراتب گستردهتری را در بر می گیرد علاوه بر اینکه آمریکا می تواند مراکز هستهای را نیز با این بهانه که به سپاه تعلق دارند، مورد حمله قرار دهد.
هدف سوم تاثیری است که این موضوع می تواند در روی افکار عمومی داشته باشد. واقعیت این است که جلب افکار عمومی برای حمله به ایران سخت تر از آن است که بخواهند به سازمانی که تروریستی عنوان گرفته حمله کنند.
متاسفانه حرکتهایی که نیروهای سپاه در آن نقش داشته و دارند، از گروگان گیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران [در سال 1358] تا ترورهای سپاه قدس در خارج از کشور و حالا هم نقش این سپاه در عراق و افغانستان که اخبار آنها به طور وسیع در رسانههای اصلی خارجی بازتاب یافته است، سبب شده است که آمریکا برای این منظور خود از زمینه بسیار مساعدی برخوردار باشد.
حتما می دانید به تازگی هم فردی را به نام فرهادی دستگیر کردهاند که می گویند این فرد در تجهیز و سازماندهی افراد مسلح درعراق نقش داشته است.
به این ترتیب حمله آمریکا به آنچه تاسیسات سپاه پاسداران نامیده می شود از زمینهای برخوردار است که میتواند برخورد منفی افکار عمومی جهان به حمله به ایران را تا حدود زیادی کاهش دهد.
هدف چهارم تعریف و معرفی سپاه قدس به عنوان مادر سازمانهای تروریستی منطقه است. این امر با اتکا به ارتباط سپاه قدس با حزب الله لبنان، حماس، گروههای شیعه و حتی برخی گروههای سنی و همچنین گروههای کرد در عراق و یا نیروهای مسلح ضد دولتی در افغانستان صورت می گیرد.
نتایج حاصله از این برای آمریکا بسیار با اهمیت است. چرا که با برجسته کردن نقش سپاه قدس به عنوان سازمان مادر این گروههای تروریستی از یک سو، جلب حمایت دولتهای عرب برای حمله به ایران را راحت تر میکند و از سوی دیگر این نیز به جلب آرا و افکار عمومی برای حمله به ایران کمک می کند.
هدف پنجم ایجاد بی ثباتی و بحران در داخل ایران است. برخی از دستهها گفته اند که بعد از حمله به ایران میتوانند برخی مناطق را تحت تسلط خود درآورند.
شهرگان: مجلس شورای اسلامی نیز در یک مقابله به مثل با تصویب لایحهای، ارتش آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) را به عنوان سازمانهای تروریستی معرفی کرد. نظر شما در این رابطه چیست؟
بنیصدر: این عمل از ضعف رژیم حکایت می کند. از وقتی که حکومت بوش آمده و ایران را در محور شرارت گنجانده، برخوردهای رژیم همواره واکنشی بوده است و برخورد واکنشی چیزی جز نشانه ضعف نیست. اینها تا کنون همواره به ضرر ملت ایران تمام شده است و آمریکا همواره از این رفتار واکنشی برای پیش بردن مقاصد خود استفاده کرده است. واقعیت این است که آدم عاقل در پاسخ به دشمن فورا واکنشی تقلیدی نشان نمی دهد بلکه تلاش می کند تا با تعقل حرکتی حساب شده انجام دهد.
شهرگان: شما اشاره کردید که سپاه پاسداران در غالب عرصهها از جمله اقتصادی، سیاسی، صنعتی و غیره صاحب قدرت فراوان شدهاست. آیا قرار دادن سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی به محدود شدن این قدرت گسترده نمی انجامد؟
بنیصدر: چرا. حتما همینطور است. در صحبت هایم به این امر اشاره کردم ولی باز هم توضیح می دهم. ببینید ایجاد فشار به دو شکل انجام می شود. شکل اقتصادی آن در چارچوب تحریمها مدتهاست که عمل میکند و با تصویب این لایحه شکل نظامی محتمل تر شدهاست. یکی از تاثیرات تصویب این لایحه این بوده که وارد کردن فشارهای اقتصادی آسانتر شده است. فرانسه روز به روز به شکل کاسهای داغ تر از آش به تحریمها میپیوندد. اخیرا توتال از ادامه همکاری با ایران سرباز زد. هند از پروژه بزرگ "خط لوله صلح" عقب کشید. بعید نیست تروریست قلمداد شدن سپاه پاسداران، ترکیه را نیز به زودی از همکاریهای گسترده نفتی و گازی با ایران باز دارد.
شهرگان: آقای دکتر بنی صدر تلاش من در اینجا برقراری یک رابطه میان محدودیت قدرت سپاه و احتمالا بازتر شدن دست نیروهای جنبش مدنی ایران است. آیا محدودیت قدرت سپاه نمی تواند به نفع این نیروها باشد؟
بنیصدر: خیر. [به این شکل] نمی تواند! از یک سو می بینیم که تحریمها سبب شده تا تورم به شکل افسارگسیختهای افزایش یابد. برخی محاسبات از این قرارند که تورم تا پنجاه درصد افزایش خواهد یافت. طبیعی است که این فشار بسیار بزرگی را بر جامعه وارد خواهد کرد که طبیعتا مطلوب نیست. در عین حال محاصره اقتصادی و تهدید به جنگ سبب میشود جامعه ایران خودش را از یک سو با تهدید از بیرون مواجه ببیند و از سوی دیگر با حکومتی سرکوبگر در داخل.
برای به حرکت در آمدن در مقابل یک نظام سرکوبگر، ملت باید از بیرون اطمینان خاطر داشته باشد. چیزی که طبیعتا با تحریم اقتصادی و تهدید به جنگ تناسخی ندارد. روی دیگر سکه این است که حکومت ایران بقای خودش را بر بود و نبود ایران مقدم میشمارد و این سبب می شود برای حفظ خود از هیچ جنایتی علیه مردم ایران روی گردان نباشد. در چنین حالتی تهدیدهای موجود تنها بهانهای برای پاسداران خواهد بود تا سرکوب را گستردهتر کنند و بیشتر و بیشتر و با استفاده از هر ابزاری جلوی تلاشهای نیروهای جامعه مدنی را بگیرند.
شهرگان: آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر از شما سپاسگزاریم
((1))
www.newyorker.com
این گفت وگوی تلفنی در تاریخ 12 مهر 1386 برابر با 4 اکتبر 2007 انجام شده است
شهرگان - شماره ۹۴۶ - جمعه ۵ اکتبر ۲۰۰۷
|