یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پیام اکبر گنجی
به مناسبت دریافت جایزه آزادی و آینده ی رسانه ها



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۷ مهر ۱٣٨۶ -  ۹ اکتبر ۲۰۰۷


در مراسمی که در شامگاه روز دوشنبه ٨ اکتبر در شهر لایپزیک برگزار شد، جایزه آزادی و آینده ی رسانه ها به سه تن از روزنامه نگاران جهان تقدیم شد. اکبر گنجی روزنامه نگار ایرانی به دلیل مشکل ویزا در این مراسم شرکت نداشت، ولی پیام وی توسط مسئولین در آن جا قرائت شد.

خانم ها و آقایان
جناب آقای بوخارد یونگ ،شهردار محترم شهر لایپزیگ
جناب آقای هارولد لنگن فلد،رئیس هیات مدیره بنیاد اسپارکسه
به دلیل عدم صدور ویزا، این فرصت میمون از من دریغ شد که در این مراسم مهم و باشکوه در میان شما باشم و با پاسداران آزادی و چالشگران با ارباب قدرت و ثروت (سرمایه سالاری) دیدار نمایم. آنا پلی کف کایا، روزنامه نگار افشاءگر روس، که در سال ۲۰۰۵ موفق به دریافت این جایزه ی معتبر شد، اینک در میان ما نیست، برای اینکه در سال گذشته به دست نیروهای اهریمنی به قتل رسید. در همین جا یاد او و دیگر روزنامه نگارانی که جانشان فدای حقیقت یابی و افشای آن شد را گرامی داشته و به آنها وعده می دهیم که آن راه را همچنان گشوده نگاه داریم.
نهم اکتبر سالگرد انقلاب مسالمت آمیز مردم آلمان شرقی سابق از شهر لایپزیگ است و پس از آن جهانی رهایی و آزادی را تجربه کرد. این توفیق نصیب دو برگزیده ی دیگر این بنیاد، آقایان ولف گنگ ویمر و واسیل ایوانووال شد که در این روز تاریخی در آن شهر حضور داشته باشند و پیشاپیش به آنان نیز به خاطر دریافت این جایزه تبریک عرض می کنم.
اگرچه بشریت در راه ایجاد نظام های دموکراتیک گام های بلندی برداشته است، اما دموکراسی های موجود و محقق، با آرمان دموکراسی فاصله ی بسیار دارند. حتی در جوامع دموکراتیک نیز، فساد و سوء استفاده ی زمامداران سیاسی همچنان وجود دارد و روابط دموکراتیک بر کل جامعه جاری و ساری نیست. رسانه های بزرگ و مهم و تأثیر گذار، به جای پرداختن به مسائل مهمی که مستقیماً به زندگی مردم و درد و رنج واقعی آنها مربوط است، به مسائلی می پردازند که نتیجه ای جز سطحی و غیرسیاسی کردن جامعه ندارد. به جهان اسلام و خصوصاً منطقه ی خاورمیانه، که اینک مسأله ی جهان غرب است، و تصویری که رسانه های غربی از آن ارائه می نمایند، بنگرید. گویی اسلام و مسلمانی و خاورمیانه چیزی نیست جز یک تروریسم بنیادگرا که می خواهد با سلاح های کشتار جمعی جهان غرب و فرهنگ آن (یعنی مدرنیته) را نابود کنند. این تصویری صددرصد ایدئولوژیک (به تعبیر مارکس آگاهی کاذب) است که فضای ذهنی جامعه را برای حمله نظامی به عده ای وحشی آماده می کند. گویی شبحی در حال تسخیر جهان غرب است: شبح اسلام. تمام قدرتهای غرب برای بیرون راندن این شبح در اتحادی مقدس شرکت جسته اند. چرا رسانه های غربی چنان می نمایانند که بن لادن و ملاعمر و احمدی نژاد و خامنه ای نماد جهان اسلامند؟ تردیدی وجود ندارد که اینان جنگ طلبند و حیاتشان در گرو بحران آفرینی و جنگ طلبی است. اما در منطقه خاورمیانه اندیشمندان و مسلمانان بسیاری وجود دارند که از اسلام سازگار با دموکراسی و آزادی و حقوق بشر دفاع می کنند، ولی در رسانه های غربی صدای آنها شنیده نمی شود. بنیادگرایان مسیحی و یهودی به صدای بنیادگرایان مسلمان نیاز دارند تا آتش جنگ را شعله ور سازند. اگر جهان غرب خواهان صلح پایدار است، چاره ای جز شنیدن صدای مسلمانانان آزاد اندیش و دموکرات و میانه رو ندارد. اگر چه نواندیشان مسلمان دموکرات در جوامع اسلامی از نفوذ قابل توجه ای برخوردارند، اما به دلیل سانسور گسترده، آنها از امکان انتشار افکار صلح جویانه و آزادیخواهانه محروم هستند. رسانه های غربی با روشی که در رابطه ی با جهان اسلام در پیش گرفته اند، به جای حقیقت، آگاهی کاذب به مردم تحویل می دهند و به جای صلح، بر طبل جنگ می کوبند. برای گریز از جنگ، باید جبهه ی جهانی صلح طلبی را در برابر بنیاد گرایان یهودی – مسیحی – مسلمان تشکیل داد.
اگر بر مسیر دموکراسی گام برنداریم، صلحی در کار نخواهد بود. دموکراسی خواهی گوهر صلح طلبی ماست. ما گرفتار یک نظام سرکوبگر ناقض آزادی و حقوق بشر هستیم. نظام های غیردموکراتیک، پنهان کار و دروغ گویند. نظام سیاسی شان چیزی جز تاریک خانه نیست. به وعده هایشان نمی توان اعتماد کرد. علنی چیزی می گویند و پنهانی کار دیگری می کنند. به ایران امروز بنگرید که زمامداران خودکامه و بنیادگرا چه بر سر آن آورده اند؟ تمام رسانه های مستقل را تعطیل کرده اند. سایت ها را به شدت فیلتر کرده اند. روزنامه نگاران را زندانی کرده اند. در میان کشورهای خاورمیانه، بیشترین زندانی روزنامه نگار، از آن ایران است. روزنامه نگاران با اتهام اقدام علیه امنیت ملی و براندازی نرم و انقلاب مخملی و... مواجه هستند. دهها روزنامه نگار از ترس زندان و نان کشور را ترک کرده اند. این یک تصویر کوچک از بخشی از وضعیتی است که ما گرفتار آن هستیم. در عین حال مبارزه برای دموکراسی و آزادی وجود دارد و رژیم فقط با سرکوب گسترده توانسته این وضعیت را تداوم بخشد. آرمان آزادی و دموکراسی، و امید به آینده ای که هراس جنگ در آن وجود نداشته باشد، مبارزان ایرانی را پیش می برد.
"جایزه آزادی و آینده رسانه ها" را نه حق خود، که حق تمامی کسانی می دانم که در شرایط وحشت و رعب (اعصار ظلمانی به تعبیر هانا آرنت) در ایران به مبارزه ادامه می دهند و مشعل آزادیخواهی را همچنان روشن نگاه داشته اند. فرو ریختن دیوار برلین برای میلیونها انسان آزادی به ارمغان آورد و برای ما امید رهایی از سلطه ی رژیم سلطانی متکی به کاربرد روش های سرکوبگرانه ی رژیم های توتالیتر. فرو ریختن دیوار برلین، یک مصداق از مصادیق دود شدن و به هوا رفتن چیزهای سفت و سخت بود،ما هم به امید دود شدن و به هوا رفتن هر آنچه سفت و سخت است، به پیکارمان ادامه خواهیم داد.

اکبر گنجی - ٨ اکتبر ۲۰۰۷


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست