هدف اصلی حمله به ایران است!
گفت وگوی شهرگان با دکتر هوشنگ امیراحمدی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۱ مهر ۱٣٨۶ -
۱٣ اکتبر ۲۰۰۷
گفتوگو: خسرو شمیرانی
shemiranie@yahoo.com
در روز ٨ اکتبر ۲۰۰۷ ژنرال دیوید پتریوس فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در عراق در یک سخنرانی در در یک پایگاه نظامی در نزدیکی مرز ایران – عراق اعلام کرد که حسن کاظمی قمی، سفیر ایران در عراق از افسران ارشد سپاه قدس است. او در این سخنرانی به تفصیل به نقش سپاه قدس در جنایات جاری در عراق پرداخته و سپاه قدس را برای قتل صدها سرباز آمریکایی مسول شناخت.
به این ترتیب بالاترین مقام نظامی آمریکا در عراق در عمل بالاترین مقام دیپلماتیک ایران در عراق، حسن کاظمی قمی را تروریست می نامد و بحث جایگاه تروریستی سپاه پاسداران ابعاد نوینی به خود می گیرد.
دولت احمدی نژاد که همواره بحث های مربوط به احتمال حمله آمریکا به ایران را "جنگ روانی" برشمرده است این اتهام را نیز در ردیف جنگ روانی شمرد.
شهرگان در ادامه گفت وگوهای خود با متخصصان، در پیوند با مصوبه غیرالزام آور سنای آمریکا مبنی بر تروریست بودن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با دکتر هوشنگ امیر احمدی گفت وگو کرد.
آقای دکتر هوشنگ امیراحمدی، رئیس شورای آمریکاییان و ایرانیان (ای.آی.سی) ((۱))، استاد دانشگاه راتگرز و مُدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه با اشاره به اینکه احتمالا بزودی لیست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا میزبان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواهد بود، این امر را بهانه ای برای برخورد نظامی با ایران عنوان می کند.
هوشنگ امیراحمدی در رشته "برنامه ریزی و توسعهی بین المللی" از دانشگاه کُرنل در ایالت نیویورک، در مقطع دکترا فارغ التحصیل شد. او اکنون در دانشگاه ایالتی نیوجرسی، راتگرز، تدریس می کند و مُدیریت مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه را به عهده دارد. او همچنین بنیانگذار و رئیس شورای آمریکائیان و ایرانیان(American Iranian Council) است. از دکتر امیراحمدی بیش از بیست و پنج کتاب، از جمله پانزده عنوان در مورد رابطه ایران و آمریکا، منتشر شده است.
«خ.ش»
شهرگان: آقای دکتر هوشنگ امیراحمدی، شما با سیاستمداران و سیاست سازان آمریکایی در تماس هستید. کدام انگیزه سبب شد انها لایحه تروریستی خواندن سپاه پاسداران را تصویب کنند؟
دکتر هوشنگ امیراحمدی: انگیزه اول آنها افزایش فشار روانی و انگیزه دوم زمینه سازی برای یک برخورد نظامی احتمالی با ایران است. وقتی سپاه پاسداران که ارتش رسمی دولت جمهوری اسلامی است تروریست خوانده شود آنوقت آمریکا که در عمل و در نظر با تروریسم جهانی در نبرد است خود بخود با جمهوری اسلامی هم در نبرد قرار می گیرد. بنابراین در چنین حالتی اگر اعلام جنگ هم نشود این دو در میدان جنگ قرار خواهند گرفت.
ش: در متن مصوبه آمده است که لایحه تروریست بودن سپاه پاسداران الزام آور نیست. معنی این چیست و برای اینکه به قانون تبدیل شود و به عبارتی الزام آور شود هنوز چه قدمهایی باید برداشته شود؟
امیراحمدی: ببینید این مصوبه لایحه قانونی به آن شکل نیست یعنی بیشتر یک نظر سنجی است. اما نکته اینجاست که این امر اصلا اهمیتی ندارد. برای اینکه سپاه پاسداران یا هر سازمان دیگری به عنوان تروریست در لیست وزارت خارجه آمریکا ثبت شود، نیاز به مصوبه و قانون گذاری نیست. همانقدر که این بحث در مجلس قانون گذاری مطرح می شود و در باره آن توافقی وسیع به عمل می اَید خود مساله انگیز می شود.
ببینید در رابطه با القاعده، اسامه بن لادن و دیگران نیز لایحهای از مجلس عبور نکرده است. حزب الله و حماس نیز مشمول هیچ لایحه ویژهای در این رابطه نشدهاند. این سازمانها طبق موازین وزارت خارجه در لیست سازمانهای تروریستی قرار گرفته و در جنگ علیه تروریسم دشمن آمریکا محسوب می شوند.
ش: آیا می توانم از گفته شما این برداشت را داشته باشم که تصویب لایحه مورد بحث هیچ تاثیر عملی ندارد و فقط جنگ روانی محسوب می شود؟
امیراحمدی: خیر! من این را نگفتم. گرچه جنگ روانی یکی از اهداف این لایحه به حساب می آید اما همانطور که پیشتر گفتم زمینه سازی برای برخورد نظامی هدف واقعی این کار محسوب می شود. جنگ روانی به راحتی به میدان برخورد نظامی فرامی روید.
اتفاقا از نظر من هدف دوم که آن را به عنوان آماده سازی زمینه جنگ عنوان کردم، هدف مهم تر است.
از سوی دیگر نمی فهمم تاثیر عملی دارد یا ندارد یعنی چه. وقتی کنگره و سنا اعلام می کنند که سپاه پاسداران یک سازمان تروریستی است و وزارت خارجه هم آن را در لیست خود بگنجاند دیگر این امر صورت گرفته است.
ش: منظور من از تاثیر عملی همان چیزی است که شما الان به آن اشاره می کنید یعنی اینکه آیا این مصوبه موجب خواهد شد که سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار بگیرد یا خیر؟
امیراحمدی: ببینید این بحث اصلا از وزارت خارجه شروع شد. خانم کاندالیزا رایس در ملاقات با همتاهای اروپایی خود به آنها گفته بود که آمریکا چنین قصدی در باره سپاه پاسداران دارد. تازه پس از آن بود که کنگره برای حمایت از نظر وزارت خارجه لایحهای را تصویب کرد. اهمیت قضیه هم در همین است که بحث از دستگاه اجرایی شروع شد و سپس مورد تائید مجلس ها قرار گرفت.
ش: بگذارید لحظهای صحنه سیاست در ایالات متحده را ترک کنیم. مجلس شورای اسلامی هم مصوبهای مشابه داشت ...
امیراحمدی: بچه بازی است ... بیخود است. این جمهوری اسلامی گاهی نمی داند چگونه عکس العمل نشان دهد. در نتیجه این اتفاقات می افتد. به خاطر می آورید وقتی که آمریکا شروع به انگشت نگاری از ایرانیان کرد، جمهوری اسلامی هم تصمیم مشابهای گرفت. بعد هم اصلا معلوم نشد چه شد.
اینها حرکاتی هستند که جنبه تبلیغی آنها بسیار مهم است و جمهوری اسلامی که دستگاه تبلیغاتی ندارد تا از این مسائل استفاده کند در مقابل آمریکا در این عرصه تمام توان را دارا است.
من به شما قول می دهم خارج از ایران اصلا کسی متوجه نشد مجلس ایران چنین کاری [تصویب لایحه تروریست بودن ارتش آمریکا و سازمان سیا] را کرده است. کسی به آن اهمیت نمی دهد، اصلا یک شاهی ارزش ندارد. اصلا کسی نه می شنود و نه گوشش بدهکار است. برایشان مهم نیست.
تازه همانطور که اشاره کردم این مهم نیست که چه کسی چه می گوید. مهم این است که هر کس در پس گفتهاش در عمل چه می تواند از پیش ببرد. خوب ایران بگوید ارتش آمریکا تروریست است. خوب که چی؟ یعنی ایران با تروریسم در نبرد است پس حالا ارتش آمریکا در خطر قرار گرفته است؟ خیر. ایران می گوید ارتش آمریکا تو تروریست هستی و مثل دیگر تروریست ها با تو هم کاری ندارم.
در مقابل وقتی آمریکا می گوید فلان سازمان تروریست است راه می افتد و آن را می زند. فراموش نکنید این نه ایران بلکه ایالات متحده است که سیاست خارجه خود را بر مبنای جنگ با تروریسم تعریف کرده است.
ش: اجازه بدهید به صحنه سیاست در امریکا باز گردیم. دمکراتها می گویند موافق خروج نیروها از عراق هستند. آنها بعضا علیه حمله به ایران موضع می گیرند اما به لایحهای که به نظر شما هدف اصلی آن زمینه سازی برای حمله به ایران است رای مثبت میدهند تا جایی که لایحه مذکور بیش از سه چهارم آرای مجلسی را که دمکراتها در آن اکثریت را دارند، می آورد. آیا این تناقض نیست؟ خانم هیلاری کلینتون از جمله رای دهندگان به این لایحه بود.
امیراحمدی: این دیدگاه بر یک پیش فرض غلط استوار است. ببینید. دعوا با ایران حزبی نیست. اینکه یک عده دمکرات خواهان مذاکره و یک عده جمهوریخواه خواهان جنگ هستند غلط است. الان بزرگترین طرفدار حمله آمریکا به ایران جوزف لیبرمن است که تمام عمرش دمکرات بوده است.
من در اینجا سیاستمداران را به دو گروه عمده بخش می کنم. یک گروه ناسیونالیستهای اسرائیلی هستند ویک گروه دیگر ناسیونالیستهای آمریکایی. برای گروه دوم که منافع ملی آمریکا بر منافع ملی دیگر کشورها از جمله اسرائیل تقدم دارد حمله به ایران مطابق با منافع آمریکا تعریف نمی شود و در نتیجه مردود است. برای گروه اول اما منافع اسرائیل تقدم دارد و این گروه نفعی در مذاکره با ایران نمی بیند. در هر دو گروه دمکراتها و همچنین جمهوریخواهان حضور دارند.
در مورد خانم کلینتون بگویم که ایشان خانم دوز و کلک باز و بی چشم و رویی است. او با جنگ با عراق موافقت کرد و حالا که می بیند کار خراب شده است، طرفدار صلح شده است. حتی امروز هم ایشان موافق صددرصد خروج نیروها از عراق نیست و دارد یکی به میخ ویکی به نعل می زند. ایشان در مورد ایران نیز از همین منش پیروی می کند. او همواره همچون جرج بوش تاکید کرده است که جنگ با ایران به عنوان یک گزینه روی میز قرار دارد. او آخرین بار همین دیروز بر این موضع تاکید کرد.
ش: با توجه به گستردگی عرصه نفوذ سپاه در ایران، قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی چه تاثیری برای مردم خواهد داشت؟
امیراحمدی: اصولا تمام فشارهایی که از خارج به دولت ها وارد می شود، اینها به نوبه خود آن را به مردم منتقل می کنند. در مورد سپاه هم این مساله مستثنی نیست. ممکن است سپاه در نتیجه افزایش فشار کشور را بگیرد و حکومت نظامی اعلام کند. ممکن است دست به نابودی نیروهای روشن تر بزند. شما فکر نکنید وقتی که سپاه در آن لیست قرار گرفت، فرماندهانش بگویند خوب بفرمایید این قدرت و ما کنار می رویم. خیر اینها یک عده افرادی هستند که به دنبال قدرت و ثروت هستند و به راحتی قدرت را از دست نمی دهند. از طرف دیگر عدهای ایدئولوگ هستند که خود را پاسدار حکومت و انقلاب می دانند. واقعیت این است که اثر این امر برای مردم ایران منفی، منفی و منفی خواهد بود. همه باید مخالف چنین اقدامی باشند.
ش: آیا شما خود سپاه پاسداران را یک سازمان تروریستی می دانید؟
امیراحمدی: خیر! اصلا! به نظر من سپاه نیرویی است که اذیت می کند، دخالتهای بیجا می کند. مدیریت غلط دارد. کارهایی میکند که نباید بکند. یک نیروی انقلابی است. یک نیروی جنگجو است اما اگر از اینجا وارد بحث تروریست بودن آن شویم، گام بزرگ و خطرناکی است. شما اگر سپاه را تروریستی بدانید باید جمهوری اسلامی را هم تروریستی بدانید و کل انقلاب را تروریستی بدانید. شما می توانید مخالف حکومت و انقلاب باشید. من خود با بسیاری از سیاستهای آنها با بسیاری از رهبران جمهوری اسلامی مخالف هستم اما از اینجا تا تروریست خواندن آن فاصله زیادی است و با هیچ منطقی جور در نمی آید.
ش: به طور گسترده ادعا می شود که ترور رهبران اپوزیسیون ایران در دهه ۱٣۷۰ در اروپا، کار سپاه قدس بوده است. آیا این از سپاه یک نیروی تروریست نمی سازد؟
امیراحمدی:این درست مثل این است که بگویید چون موساد رهبران فلسطینیها را کشته است پس تروریست است. دولت انها نیز چنین کرده، سازمان سیا هم جنین کارهایی کرده. ببینید این دولت [جمهوری اسلامی] از سایه خودش میترسد و دشمنانش را می کشد و تنها دولتی هم نیست که چنین عمل می کند. دولت های قبلی هم چنین کردهاند. تروریسم تعریف مشخصی دارد و نباید به این سادگی به هر نیرویی آن را اطلاق کرد.
آقای دکتر هوشنگ امیراحمدی از شما سپاسگذاریم
((۱)) http://www.american-iranian.org
این گفت وگوی تلفنی در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۰۷ صورت گرفته است
شهرگان - شماره ۹۴۷ - جمعه ۱۲ اکتبر ۲۰۰۷
|