یاد بیبی کوکب نماد رنج و مقاومت گرامی باد
یداله بلدی
•
بیبی کوکب پس از تحمل این مصائب و رنجها روحیه مقاوم و همت بلند خود را حفظ کرده بود بدون ترس و واهمه به خانوادههای زندانیان و جانباختگان سرکشی میکرد و آنانرا به پایداری ترغیب میکرد و در جمع خانوادهها با صدائی محزون و دلنشین بیاد جانباختگان آواز میخواند که به کردی آنرا لاوندن میگویند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۴ مهر ۱٣٨۶ -
۱۶ اکتبر ۲۰۰۷
کوکب انتظاری(عزتی) که در میان فعالین سیاسی کرمانشاه بنام بیبی کوکب معروف بود در روز ۵ مهر ماه درگذشت. بیبی کوکب سه فرزند مبارزش بنامهای بهمن، بیژن و داریوش را در مبارزه علیه استبداد و ارتجاع جمهوری از دست داد.
بیبی کوکب زنی بیسواد بود اما دارای خصلتهای بارزی همچون انساندوستی، مهربانی و شجاعت بود و همواره از روحیه شاد برخوردار بود او همچنین دارای ذهنی توانمند بود و از فرزندانش میخواست که کتابها را با صدای بلند قرائت کنند تا مطالب آنرا بشنود و از اینرو برخی از محتویات کتابها را حفظ میکرد. چنانکه اشعاری از سپهری و شاملو را حفظ کرده بود.
بیبی کوکب در تظاهرات قبل از انقلاب دست در دست فرزندانش شرکت میکرد و به تمام فعالین چپ مانند فرزندان خویش عشق میورزید و در برخورد با آنان همگی را در آغوش میکشید و آنانرا به مبارزه تشویق میکرد، بهنگام آزادی زندانیان سیاسی بدیدارشان میشتافت و از آنان قدردانی میکرد و در مراسم ختم جانباختگان فعالانه شرکت میکرد.
در روز ۲۲ بهمن در حالیکه چادرش را به کمر بسته بود پیشاپیش تظاهرات مشت گره کردهاش را بعنوان پیروزی بهوا بلند کرده بود. پس از انقلاب خانهاش محل جلسات فعالین چپ بود که با آغوش باز از آنان پذیرایی میکرد و در جلسات آنان فعالانه شرکت میکرد و به تمام فعالین عشق میورزید و با آنان شوخی میکرد و برای هر یک لقبی فراخور میساخت.
بیبی کوکب خصلتهای مردمگرایانه و مردمیاش در فرزندانش اثر گذاشته بود و فرزندانش همواره در شرایط سخت و دشوار از راهنمایی و کمکهای او بهره میگرفتند اما خانواده آنان از نظر سیاسی تحت تأثیر بهمن عزتی فرزند بزرگ خانواده بودند. بهمن در آن سالها دبیر دبیرستانهای کامیاران بوده و در زمان دانشجویی از فعالین جنبش دانشجویی بود رفتار و کردار و نفوذ کلام بهمن که با زبانی ساده مفاهیم سوسیالیزم را به دانشآموزان میآموخت تأثیر بسزایی در آنان نهاد بطوریکه اکثر شاگردان او اکنون از فعالین سازمانهای چپ هستند.
بهمن در ۲٨ مرداد ۵۹ بعنوان راهنمای دکتر رشوند سرداری که برای معالجه مجروحان عازم پاوه بود همسفر میشود و هر چند که او و دکتر رشوندسرداری را بدلیل وجود خلخالی در پاوه از این سفر برحذر میدارند اما او مصممانه عازم پاوه میشود و در آنجا به همراه دکتر رشوند سرداری توسط خلخالی به جوخه اعدام سپرده میشوند و بر اساس اعترافات خلخالی که در کتاب او موجود است تا لحظه آخر از حقوق زحمتکشان و مردم کردستان دفاع می کند. فرزند دیگرش بیژن که از کادرهای برجسته رزمندگان بود در سال ۶٣ دستگیر و پس از تحمل چندین سال شکنجه و سلول انفرادی به جوخه اعدام سپرده شد. در این زمان بیبی کوکب بارها به زندانهای اوین و گوهردشت مراجعه کرد اما حتی یکبار اجازه ملاقات نیافت. فرزند مبارز دیگرش داریوش پس از چندین سال تحمل زندان، پس از آزادی در یک تصادف ساختگی کشته شد. بیبی کوکب همواره در جمع خانوادههای زندانیان در زندان کرمانشاه آنانرا به مقاومت تشویق میکرد و در یکی از ملاقاتها که رئیس زندان با جملات توهینآمیز اجازه ملاقات نداده بود پاسخ جملات توهینآمیز خود را با سیلی محکمی از بیبی کوکب دریافت کرده بود.
بیبی کوکب نه تنها یار و یاور فعالین سیاسی بود بلکه حتی معتادان نیز برای ترک اعتیاد از کمکهای بیدریغ او برخوردار بودند و مردم محله شاهد بودند که بیبی کوکب با اینکه خود از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نبود به خانوادههای فقیر محله در حد توان یاری میرساند بیبی کوکب پس از تحمل این مصائب و رنجها روحیه مقاوم و همت بلند خود را حفظ کرده بود بدون ترس و واهمه به خانوادههای زندانیان و جانباختگان سرکشی میکرد و آنانرا به پایداری ترغیب میکرد و در جمع خانوادهها با صدائی محزون و دلنشین بیاد جانباختگان آواز میخواند که به کردی آنرا لاوندن میگویند و تا روزی که زنده بود روحیه شاد و مقاوم و امیدوار خود را حفظ کرده بود. یاد و خاطره تابناک بیبی کوکب در کنار دیگر مادرانی که فرزندانشان را در راه آزادی و عدالت از دست دادند جاودانه باد.
|