یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نه جنگ و نه جسور کردن جمهوری اسلامی
اعلامیه فدائیان خلق ایران (اکثریت) درباره سفر ولادیمیر پوتین به تهران و اجلاس سران پنج کشور



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۵ مهر ۱٣٨۶ -  ۱۷ اکتبر ۲۰۰۷


امروز، ۲۴ مهر ۱٣٨۶، ولادیمیر پوتین به عنوان نخستین رئیس کشور یک عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای یک دیدار رسمی از جمهوری اسلامی ایران وارد تهران شد. مناسبت دیدار پوتین از تهران، شرکت در نشست رهبران پنج کشور حاشیه دریای خزر یعنی ایران، آذربایجان، روسیه، قزاقستان و ترکمنستان اعلام شد. اما در جریان مذاکرات پوتین در تهران، پرونده اتمی جمهوری اسلامی نیز از موضوعات مورد بحث بود. در پایان اجلاس سران پنج کشور، بیانیه ای صادر شد که در آن، حق جمهوری اسلامی در استفاده از تکنولوژی اتمی مورد تأکید قرار گرفته است.
اجلاس پنج کشور و دیدار پوتین از تهران، از زوایای گوناگون قابل توجه است. تا آنجا که به اختلاف میان کشورهای حاشیه دریای خزر در مورد چگونگی تقسیم این دریا میان پنج کشور مربوط می‍شود، به نظر می‍رسد همسایگان شمالی ایران، فرصت را برای گرفتن امتیاز از جمهوری اسلامی بسیار مناسب تشخیص داده اند. جمهوری اسلامی در حال حاضر که با خطر افزایش انزوای بین المللی روبروست، به شدت نیازمند رابطه نزدیک با کشورهایی است که حاضرند در مناسبات خارجی جمهوری اسلامی، خلأ کشورهای غربی را پر کنند. در چنین شرایطی، قابل تصور است که تهران در ازای حمایت سیاسی کشورهای همسایه شمالی ایران، حاضر به پذیرش خواستهای آنها در روابط خود با جمهوری اسلامی باشد. تا پیش از فروپاشی اتحاد شوروی، این کشور به عنوان تنها همسایه شمالی ایران علیرغم داشتن ساحلی بسیار طولانی تر‍ از ایران، به مدت هفتاد سال تقسیم برابر دریای خزر را پذیرفته بود. در طول این هفتاد سال، تهران و مسکو هرگز اختلافی در مورد دریای خزر نداشتند. اتحاد شوروی چشمداشتی به سهم ایران از دریای خزر نداشت. با فروپاشی اتحاد شوروی، این دولت جای خود را به شماری از حکومتهای غالباً خودکامه ناسیونالیست داد که بر منابع سرشار دریای خزر چنگ انداخته اند. این دولتها، تا کنون جمهوری اسلامی را به پذیرش سهمی ۲۰ درصدی از دریای خزر وادار کرده اند و اکنون، همین سهم ۲۰ درصد نیز از جانب آنان زیر سئوال رفته است. در حالی که جمهوری اسلامی به سهم ۲۰ درصدی راضی شده است، پنج دولت همسایه شمالی ایران می‍خواهند سهم ایران از این ۲۰ درصد نیز کمتر باشد. با اینکه مسئولان جمهوری اسلامی می‍گویند به کمتر از ۲۰ درصد راضی نخواهند شد، این احتمال بسیار قوی است که در اجلاس آینده سران پنچ کشور در باکو، حکومت ایران از مواضع خود عقب نشینی کند. از هم اکنون چهار کشور دیگر به تهران علامت داده اند که پاسخ امتیاز در مورد دریای خزر را با حمایت لفظی از ایران در بحران اتمی خواهند داد.
بحران اتمی، موضوع دیگر در اجلاس مشترک سران پنج کشور بود. برای روسیه و سه همسایه شمالی دیگر ایران، صدور بیانیه‍ای در حمایت از «حق مسلم» جمهوری اسلامی در استفاده از فن‍آوری هسته ای، هزینه چندانی ندارد. آنچه برای جمهوری اسلامی اهمیت فراوان دارد، برای همسایگان شمالی ایران کاغذ پاره ای بیش نیست. آنها در حرف از جمهوری اسلامی دفاع می‍کنند، و در عمل، همانگونه که آذربایجان عمل کرده است، دنباله رو مشی در انزوا گذاشتن ایرانند. انتهای خط لوله دریای خزر، در ترکیه است نه در ایران. آذربایجان در مورد این خط لوله، طابق النعل بالنعل از منویات آمریکا پیروی کرد. اکنون جمهوری اسلامی آن دهن کجی آشکار باکو را فراموش کرده است و به یک بیانیه در حمایت از پروژه اتمی خود راضی است.
پوتین رئیس جمهور روسیه با حضور در تهران، اعلام می‍کند بدین سادگی حاضر به همراه شدن با تشدید تحریمها علیه حکومت ایران نیست. اما امکان ندارد که ولادیمیر پوتین نداند که ترک صف متحد جامعه جهانی در مخالفت با پروژه اتمی جمهوری اسلامی، دارای چه تأثیری بر سیاست آمریکاست. غیرممکن است رئیس جمهور روسیه از بحثهای کنونی در واشنگتن پیرامون نحوه برخورد به ایران بی اطلاع باشد. قابل تصور نیست به گوش رهبر روسیه نرسیده باشد که سیاستمداران آمریکایی دو گزینه بیشتر پیش روی خود نگذاشته اند: یا ادامه اعمال فشار هماهنگ بین المللی به جمهوری اسلامی از طریق تصویب قطعنامه دیگری در شورای امنیت سازمان ملل متحد، و یا تک‍روی ایالات متحده بدون توجه به نظر و رأی سایر اعضای دائمی شورای امنیت، همان مشی که دولت بوش در قبال عراق در پیش گرفت.
رهبری روسیه با دست رد زدن به سینه آن گروه از سیاستمداران غربی مانند رهبران آلمان که خواهان عملکرد هماهنگ جامعه جهانی در قبال برنامه اتمی حکومت ایرانند، آن دسته از سیاستمداران آمریکایی را تقویت می‍کند که مدتهاست می‍گویند آمریکا نباید منتظر سایر اعضای گروه ۵ به علاوه ۱ شود، و باید خود علیه جمهوری اسلامی اقدام کند. آنها بر طبل جنگ میکوبند و میخواهند فاجعه دیگری در منطقه بیآفرینند.
این فاجعه ای است که حکومت جمهوری اسلامی کشور ما را بدان سوق می‍دهد. وظیفه همه نیروهای آزادیخواه ایرانی است که هرآنچه در توان دارند به کار گیرند تا چنین نشود. آن دسته از نیروهای آزادیخواه ایرانی که می‍توانند صدای خود را به گوش افکار عمومی در غرب برسانند، موظفند به جهان غرب یادآور شوند بمباران ایران، نه تنها جمهوری اسلامی را از مسیر ماجراجویی اتمی و توسعه طلبی منطقه ای این رژیم باز نخواهد گرداند، بلکه حکومت ایران را در این مشی مخرب، مصرتر و لجام گسیخته تر خواهد کرد.
در مقابل حمله نظامی به ایران از یک سو و تشجیع جمهوری اسلامی به ادامه جاه طلبی هسته ‍ای خود از سوی دیگر، سیاست دیگری نیز وجود دارد که آزادیخواهان ایرانی باید مشوق و خواستار اجرای آن باشد. این سیاست، در یک کلام دفاع از حقوق انسانی مردم ایران در برابر رژیمی است که این حقوق را به طور روزمره نقض می‍کند. اگر رژیم جمهوری اسلامی بدان گونه تحت فشار قرار گیرد که نتواند به دلخواه خود، نیروهای آزادیخواه ایرانی را سرکوب کند، عاقبت این نیروها و جامعه مدنی ایران، مانع ماجراجویی و توسعه طلبی جمهوری اسلامی خواهند شد.

هیأت سیاسی – اجرایی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
۲۴ مهرماه ۱٣٨۶


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست