در باره کمپین "یک میلیون امضا" و قوانین نابرابر
مصاحبه رادیو رسانه با خانم شیرین عبادی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۴ آبان ۱٣٨۶ -
۲۶ اکتبر ۲۰۰۷
* در شرایط سیاسی کنونی ایران، متاسفانه تنها امکان اعلام خواسته ها، چه مدنی و چه حقوق بشری و یا صنفی، از طریق اعتراضات، آکسیون ها و با پرداخت هزینه های جدی انسانی عملی است و در همین راستا فعالیت های جنبشهای مختلف زنان، کارگران، دانشجویان و غیره نمونه های جدی آن است. پس در رابطه با این مسائل، امروز سوالات ما حول کمپین یک میلیون امضا و قوانین نابرابر است. خانم عبادی لطفاً پیرامون دستاوردهای کمپین یک میلیون امضا برای شنوندگان رادیو رسانه توضیحاتی بدهید.
برنامه کمپین هنوز به پایان نرسیده که ما بخواهیم نتایج و دستاوردهایش را جمع بندی کنیم، بنا براین من ترجیح می دهم اساساً در راجع خود کمپین و ضرورت به وجود آمدن آن با شما صحبت کنم. ایران کشوری است که بیش از شصت و پنج درصد از دانشجویانش دختر هستند. یعنی ایران کشوری است که تعداد زنان تحصیلکرده آن از تعداد مردان تحصیل کرده آن بیشتر است. چنین جامعه آگاهی را نمی توان با قوانین تبعیض آمیز اداره کرد. ما در قوانین مان به تبعیضات ناروائی بر اساس جنسیت بر خورد می کنیم، که من چند نمونه را به عنوان مثال بیان می کنم: ارزش جان زن در قوانین ایران نصف ارزش جان مرد است، بنابراین اگر اتومبیلی در خیابان با زن و مردی تصادف بکند و هر دو یکسان صدمه ببینند میزان خسارتی که به مرد می دهند دو برابر خسارتی است که به زن تعلق می گیرد. شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد است. همچنین در عرصه خانواده قوانین تبعیض آمیزی [وجود دارند]، از جمله یک مرد می تواند چهار همسر اختیار کند، بدون عذر موجه زن را طلاق بدهد و حال آن که طلاق گرفتن برای زن بسیار دشوار و گاه غیرممکن است.
قوانین تبعیض آمیز خیلی بیش از آن چیزی است که من بیان کردم . من فقط به ذکر نمونه هائی اکتفا کردم. این قوانین مورد اعتراض زنان فرهیخته ایرانی است و به طرق مختلف همواره اعتراض خودشان را بیان کرده بودند. البته در طول بیست و نه سال جمهوری اسلامی، در اثر اعتراضات بر حق زنان در چند مورد ما شاهد اصلاح قوانین به نفع زنان بوده ایم؛ ازجمله قانون حضانت که در سال هزاروسیصدوهشتادوسه تغییر پیدا کرد و به نفع مادران ایرانی عوض شد. اما آن اصلاحاتی که در قوانین صورت گرفت بسیار اندک و به صورت گام های کوچک بود و زنان ایران، که همان گونه که گفتم حتی تحصیل کرده تر از مردان هم هستند، با این اصلاحات جزئی راضی نیستند و در پی کسب برابری هستند و در این راستا کمپینی تأسیس شد و از یک ملیون زن و مرد ایرانی درخواست شد که آن را امضاء کنند و به کمپین بپیوندند. این کمپین خواست جنبش فمینیستی در ایران است. تأکید می کنم جنبش فیمینیستی در ایران رهبر ندارد، اداره مرکزی و شعبه ای ندارد، بلکه جایگاه آن در منزل هر ایرانی آگاهی است که معتقد به برابری حقوق است. بر همین اساس کمپین با استقبال فراوانی در میان مردم مواجه شد. روش جمع آوری امضا در کمپین به دو صورت است:
۱ ـ روش چهره به چهره: در این حالت داوطلبین با مراجعه به زنان و مردان سعی می کنند قوانین تبعیض آمیز را برای آنها شرح بدهند، آنها را به تبعیضات قانونی آشنا کنند و بعد امضا می گیرند. یعنی در حقیقت آموزش حقوق مقدم بر امضا گرفتن است.
۲ ـ در روش دوم در سایتی که باز شده و اعلام شده ما جمع آوری امضا می کنیم از طریق امضاء اینترنتی. اما تا کنون بیش از بیست و شش بار سایت را فیلتر کردند و هر بار آدرس جدیدی داده شد که مراجعه کنندگان به آن آدرس مراجعه بکنند. در نهایت بعد از آن که یک ملیون امضا جمع آوری شد، آن را به مراجع متعدد از جمله مجلس شورای اسلامی در ایران و سازمان ملل متحد، در سطح جهانی ارائه خواهد شد. تا این که افکار عمومی در سطح ملی و بین المللی را متوجه خواست زنان ایران برای اصلاح قوانین بکنیم.
* به نظر شما مراجعه به سازمانهای بین المللی تا کنون چه تأثیری در این روند داشته و در آینده این تأثیرات را چگونه می توان ارزیابی کرد؟
سازمان ملل متحد به مناسبت ساختاری که دارد و تصمیم گیرندگان در آن در حقیقت حکومت ها هستند، که متأسفانه اکثر حکومتهای جهان بر آمده از رای سالم مردم نیستند. بنابراین سازمان ملل متحد کارائی زیادی ندارد، زیرا در حقیقت سازمان ملل متحد نیست بلکه سازمان دول متحد است. اما این دلیل نمی شود که ما سعی کنیم این سازمان را نادیده بگیریم و یا اینکه آن را ضعیفترش بکنیم. کلیه آزادیخواهان جهان، که بر این اعتقادند افکار خودشان را بدون توسل به اسلحه و بدون توسل به زور و خشونت پیاده بکنند، راهی ندارند جز این که سعی کنند سازمان ملل متحد را به هر شیوه ممکن تقویت بکنند.
* نقش نیروهای اپوزیسیون و همچنین فعالین خارج از کشور را جگونه می بینید و اصولاً چه انتظاراتی را از آنها می توان داشت؟
همان طوری که در شرح کمپین یک ملیون امضا گفته شد هدف جمع آوری یک ملیون امضا از زن و مرد ایرانی است. این که محل سکونت افراد در کجاست و یا اینکه به چه گروه و دسته و حزبی بستگی دارند اساساً مورد نظر نبوده، بنابراین کسانی که سالیان سال است که در خارج اقامت دارند مانند کسانی که هم اکنون در ایران به سر می برند می توانند به این کمپین بپیوندند؛ زیرا این کمپین مخصوص زن و مرد ایرانی است.
* خانم عبادی، نظر شما در مورد لایحه جدید خانواده چیست؟
در مورد لایحه جدیدی که اخیراً به مجلس تقدیم شده و هنوز به رای گذاشته نشده است و در صحن مجلس علنی نشده است، باید بگویم که اصل پیشنهاد را دیده ام. اصل دارای معایب فراوانی است. از جمله مسئله چند همسری را به بدترین نوع ترویج می دهد. در لایحه قید شده - البته با اصلاحاتی که بعداً روی آن صورت گرفته، که در ازدواج مجدد یعنی ازدواج دوم و سوم و چهارم رضایت همسر یا همسران قبلی شرط نیست و فقط مرد بایستی در دادگاه ثابت بکند که امکان مالی اداره دو و یا چند خانواده را دارد. ضمناً باید ثابت بکند که می تواند عدالت را بین زنان خود اجرا بکند. به عبارتی دیگر اگر کسی ثروت داشته باشد، صرف نظر از این که این ثروت را از چه راهی به دست آورده باشد، هوسرانی های خود را می تواند قانونی کند. از سوی دیگر در لایحه قید شده است که اگر مرد بتواند ثابت کند که عدالت را می تواند اجرا بکند، دادگاه اجازه ازدواج مجدد می دهد. تا مردی همسری انتخاب نکرده باشد برای بار دوم، چگونه دادگاه می تواند ابراز کند که این مرد درست می گوید و می تواند بین همسر فعلی و همسری که در آینده انتخاب خواهد کرد عدالت اجرا کند؟ اساسا اموری مانند عشق و محبت خانوادگی تقسیم پذیز است؟ مسلما خیر!
بنابراین این شرط را در حیققت نادیده باید گرفت. دادگاه ها هم مجبور هستند این را نادیده بگیرند، برای این که امکان اجرای آن نیست. فقط مسئله روی ثروت باقی می ماند. یعنی اگر مردی ثروتمند باشد می تواند هوسرانی های خود را قانونی بکند. این لایحه، علاوه بر آنچه که گفتم، معایب دیگری هم دارد وبسیار باعث تعجب من شد وقتی که شنیدم چنین لایحه ای را به مجلس داده اند. در حالی که کشور ما با مسائل مهم تری [مواجه است]، چون فقر، بی ثباتی، عدم امنیت - چنان که می بینید در مرزها در عراق چه می گذرد، ما مسائل مهم تری داریم. کودکان خیابانی به علت فقر محروم از تحصیل هستند و بسیاری مشکلات دیگر. آیا ضرورت دارد که ما همه این مشکلات را به بوته فراموشی بسپاریم و برویم به کمک مردان ثروتمند که با ثروت باد آورده خود قصد دارند هوسرانی های خود را قانونی کنند؟ این جای تاسف است که نمایندگان ما به جای این که وقت شان را صرف حل مشکلات بکنند، به چنین مسائلی بپردازند.
* ظرفیت جامعه و احیاناً مجلس را برای تغییر قانون چگونه می بینید؟
تا جایی که من با زنان ایران هستم، همگی از این طرح ناخشنود هستند و اعلام مخالفت کردند. دید گاههای مجلس را نمی دانم؛ چون به هر حال در مجلس شورای اسلامی، مانند هر پارلمان دیگری، هستند افرادی که با اکثریت پارلمان همسو نیستند. بایستی دید که این ها چه حرکت هائی می توانند بکنند. در مورد مجلس نمی توانم پیش بینی بکنم، ولی این [طرح] مورد موافقت و خوشایند زنان ایرانی نیست.
* آیا میتوان بر این باور بود که کمپین زنان و یا حتی خود شما، در پی تدوین قانون خانواده به عنوان آلترناتیو قانون کنونی هستید؟
وظیفه من و هر حقوقدان دیگری که از قوانین انتقاد می کنیم، انتقاد تنها نیست. یعنی کار ما نباید منحصر به انتقاد ساده باشد. بلکه انتقاد به همراه ارائه راه حل است. در این ارتباط راه حلی هم ارائه شده در مجلس ششم از من دعوت شده بود که طرحی را بدهم که من این طرح را به مجلس ششم هم دادم. متاسفانه مورد موافقت قرار نگرفت و در بوته فراموشی رفت.
* در پایان، به نوعی در پاسخ به سوال اول به آن اشاره شد، می خواستم بپرسم که چرا در مدت یک سال هنوز امضا ها به یک میلیون نرسیده و موانع آن را در چه می بینید؟
جمع کردن یک میلیون امضا بسیار ساده و راحت است. یک نفر می تواند رج بزند امضا ها را در سایت! یا در اوراقی که هست و یا اینکه می شود در یک مجلس عروسی و یا در عزا که تعداد زیادی افراد جمع هستند در همان جا کاغذی را دست به دست بدهند و امضا جمع بکنند ولیکن شیوه گردانندگان کمپین این نیست. هدف ما فقط جمع آوری امضا نیست بلکه جمع آوری امضا به همراه آگاهی دادن و آموزش است. اگر شما حساب کنید برای هر امضایی که گرفته می شود اقلا پانزده دقیقه بایستی با کسی که از او امضا گرفته می شود، صحبت بکنیم، کمپین را شرح بدیم ، قوانین تبعیض آمیز را شرح بدهیم، بنابراین می بنید که جمع اوری یک میلیون امضا در یکسال غیر ممکن است و هر کی چنین ادعایی بکند باید بگویم که فقط به کمیت نگاه کرده است و کیفیت را از نظر دور نگه داشته است.
|