یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

یک جوان بیست ساله در آستانه ی اعدام است
خانواده ی ماکوان مولود زاده اتهام همجسنگرایی فرزند خود را تکذیب کرده اند



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۹ آبان ۱٣٨۶ -  ٣۱ اکتبر ۲۰۰۷


اعتماد ملی - جوان ۲۰ ساله‌ای که متهم است در سن ۱٣ سالگی مرتکب تجاوز به عنف شده است در انتظار اعدام به سر می‌برد.
این در حالی است که شاکیان این پرونده پس از برگزاری جلسه محاکمه اعلا‌م کرده‌اند که اظهاراتشان با واقعیت منطبق نبوده و هرگز متهم جوان پرونده چنین عملی را انجام نداده است.
شاکیان حتی حاضر شده‌اند داوطلبانه به پزشکی قانونی رفته و مورد معاینه قرار گیرند، در صورتی که در هیچکدام از مراحل تحقیق پرونده شاکیان به پزشکی قانونی معرفی نشده بودند.
متهم این پرونده، جوانی ساکن یکی از شهرهای غرب کشور است که در حال حاضر با حکم قضات شعبه هفتم دادگاه کیفری کرمانشاه به اعدام محکوم شده است.
<ماکوان> مهرماه سال گذشته از سوی ماموران اداره آگاهی پاوه در حالی که در باغ پشت خانه‌شان در حال کشیدن سیگار بود، دستگیر شد.
در آن زمان جوان ۲۰ ساله و خانواده‌اش گمان می‌کردند از آنجا که پسرشان در ماه رمضان و در ملاءعام مشغول کشیدن سیگار بود، دستگیر شده است اما با بازداشت طولا‌نی‌مدت ماکوان و اتفاقاتی که پس از آن برای او رخ داد ماجرا به صورت دیگری رقم خورد.
تنها چند روز پس از آنکه ماکوان دستگیر شد، خانواده‌اش در شهر پاوه مطلع شدند که پسرشان را سوار بر الا‌غ کرده‌اند در شهر می‌چرخانند. هیچکس با انجام چنین کاری به درستی نمی‌دانست که اتهام ماکوان ۲۰ ساله چه بوده که باید با آن وضع سوار الا‌غی شده و در شهر چرخانده می‌شد.
پدر ماکوان می‌گوید: در آن روز ماکوان را دیدم که او را سوار بر الا‌غ می‌کردند تا همه او را ببینند. مردم از ما می‌پرسیدند ماکوان را به چه اتهامی سوار بر الا‌غ کردند اما ما نمی‌دانستیم که باید چه جوابی به آنها بدهیم. ماکوان جرمی نداشت که سزاوار چنین توهین‌هایی باشد.>
این ماجرا گذشت تا اینکه خانواده ماکوان متوجه شدند چند جوانی به دادسرا احضار شده‌اند و علیه پسرشان شکایت کرده‌اند.
با پیگیری‌های خانواده او مشخص می‌شود این چند جوان مدعی شده‌اند در ۱٣ سالگی ماکوان آنها را مورد تعرض قرار داده است و از آنها خواسته تا با کسی در این مورد صحبت نکنند.
این مساله در حالی بود که دادسرا با وجود آنکه با یک پرونده منافی عفت روبه‌رو بود و موظف بود که بدون هیچ مداخله و تحقیقی پرونده را مستقیما به دادگاه بفرستد در این باره دست به تحقیقات گسترده دیگری نیز زد و در نهایت جوان ۲۰ ساله را همراه پرونده تشکیل شده به دادگاه کرمانشاه فرستاد.
به گفته سعید اقبالی، وکیل‌مدافع این پرونده، در جلسه محاکمه این جوان ۲۰‌ساله که طبق قانون و شرع می‌بایست به طور کامل و دقیق با بررسی و احراز عمل تجاوز تشکیل می‌شد، حتی بدون فرستادن شاکیان به پزشکی قانونی، قضات به صدور رای پرداختند.
در این جلسه علی‌رغم عدم حضور برخی از شاکیان و حضور تنها سه نفر از آنها که آنها نیز چندین مرتبه اعلا‌م کردند که اظهارات گذشته‌شان دروغ بوده و چنین عملی با آنها انجام نشده است، قضات دادگاه با استناد به علم قاضی آن‌هم علم به وجود ایقاب (دخول کامل) نسبت به صدور حکم اعدام اقدام کردند.
وکیل‌مدافع ماکوان پس از صدور حکم دادگاه و با انتقاد به این مساله می‌گوید: <دادگاه در احراز رکن مادی یعنی همان انجام عمل موجب حد قتل هیچ تحقیقی نمی‌کند در حالی که به استناد ماده ۱۰٨ قانون مجازات اسلا‌می عمل شنیع لواط شامل دو مفهوم است که تنها لواط ایقابی چنین مجازاتی را در پی خواهد داشت و دادگاه به این تکلیف قانونی خود عمل نکرده است.
از سوی دیگر دادگاه استدلا‌ل کرده که چون چندین سال از زمان انجام عمل می‌گذرد و موضوع از سوی پزشکی قانونی قابل تشخیص نیست و شکات را جهت معاینه معرفی نکرده یعنی پذیرفته که عمل در زمان طفولیت انجام شده اما در جایی دیگر برای قانونی نشان دادن حکم اعدام استدلا‌ل کرد که انجام عمل تا زمان حال ادامه داشته است اما مبنایی برای علم خود در این خصوص نمی‌آورد.>
حکم اعدام ماکوان ۲۰‌ساله صادر شده است و با تعاریف وکیل‌مدافع وی، خانواده‌اش و حتی شاکیان او مرتکب چنین عملی نشده که مستحق چنین حکمی باشد.
پدر ماکوان که پس از صدور حکم چند بار به تهران آمده تا نزد رئیس قوه قضاییه برود بلکه مشکل پسرش را گفته و از اجرای حکم او جلوگیری کند، می‌گوید: <در پاوه افرادی به همین اتهام دستگیر شدند، این مساله در مورد آنها ثابت شده اما بازهم برایشان حکم اعدام صادر نکردند. پسر من چندین مرتبه سابقه درگیری داشت و هر بار هم چند روزی در بازداشت بود اما این کار از او برنمی‌آید. اگر واقعا او این کار را کرده بود، خودم طناب دار را بر گردنش می‌انداختم. کاش همان بار اول که به اتهام شرکت در درگیری بازداشت شده بود او را به زندان می‌فرستادند تا سرش به سنگ بخورد اما من بچه‌ام را می‌شناسم او نمی‌تواند این کار را کرده باشد. از آن گذشته چیزی ثابت نشده که برای او حکم اعدام صادر کردند. همه شاکیانی که در مرحله اول هم اعلا‌م شکایت کرده بودند پس از آن گفته‌اند که دروغ گفته‌اند. آنها در همان دوران بچگی یک کدورت‌هایی با هم داشتند؛ این مساله نمی‌تواند باعث شود بچه‌ام را اعدام کنند.>


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست