سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نقدی بر خط و مشی حاکم بر حرکت های انتقادی جنبش دانشجویی


حمید قهوه چیان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٣ آبان ۱٣٨۶ -  ۴ نوامبر ۲۰۰۷


آن چه نگارش این یادداشت را مقدر نمود تجمع اخیری بود که در دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی اتفاق افتاد که (٨ آبانماه) طی آن تجمعی در این دانشگاه برگزار شد. متأسفانه مازیار سمیعی دوست ارجمند و عزیزمان نیز دستگیر شد که امیدوارم هر چه زودتر آزاد شود چرا که جای اندیشمند زندان نیست. زندان جای بهکاران و بزهکاران است نه دانشجویان و روشنفکران. در این تحصن دانشجویان، معترض مسائل و مشکلات جامعه ی دانشگاهی شده، خواستار مطالبات به حقشان بودند. اما روند این جریان و در کل روند فعلی فعالین دانشجویی در زمان حاضر مورد انتقاد است. *
دانشجو گوشت قربانی نیست. این انتقاد نه به احزاب و دولت بلکه در وهله ی اصلی به خود دانشجویان نیز وارد است. فعالین دانشجویی که در صدد برگزاری برنامه های رادیکال خویش، تمامی حد و مرزها را شکسته و آرمانخواهی رادیکال خویش را ملاک قرار داده اند مسئول تندروی های خویش باید باشند. حق تحصیل ، حق آزادی و... حقوق اساسی و بنیادیی است. برای مثال اگر شما را از ورود به جایی که مطلوب شماست منع می کنند چاره در کوبیدن سر بر در نیست. شما آنقدر سر بر در خواهید کوفت که انرژی خویش را از دست داده، چه بسا جان خود را نیز ازدست دهید. پس چاره ی دیگری بیندیشید. دانشجو را گوشت ِ قربانی نکنید.
متأسفانه این نکته ی مهم در روند جنبش دانشجویی رو به فراموشی رفته که جنبش دانشجویی جنبشی اصلاحی انتقادی است نه جنبشی انقلابی انتقادی. آری ما آرمانخواهیم اما یادمان نرود که صیانت ذات، خواست اول و عنصر اساسی حقوق طبیعی ماست. این روند مخالف این حق متعالی است. اینکه آرمان خواهی و حق جویی مان را داشته باشیم اما خود را قربانی شرایط نکنیم. حرکت های رادیکال در دانشگاه باید متوقف شود چرا که این مخالف صریح با روند اصلاحی – انتقادی بودن ِ دانشگاه و مخالف حق صیانت ذات است. در هر حرکتی باید جاده را نگریست و هزینه ها را مقابل دستاوردهایمان قرار دهیم تا حرکت آغاز شود. تکرار اشتباه در ایران مختص تمام نسل هاست. توده ای ها، ایران را ندیدند. شوروی دستور داد و توده ای ها اطاعت نمودند. اگر اطاعت معقول نباشد بحران خلق می شود. و بحران ها نسل ها را بر باد می دهد. تجمع های دانشجویی باید خودجوش ایجاد شوند. یعنی دانشجویان در شرایطی قرار بگیرند و آگاهی پیدا کنند که الان موقع اعتراض است؛ نه اینکه فعالین تجمع ها را مصنوعاً (به مهنای ساختن) ایجاد کنند. نه اینکه به تبع پلی تکنیک، علامه نیز تجمع کند. باید دانشجویان علامه (که در حد یک برنامه ی اعتراضی باشند) تجمع کنند.
اگر در پیگیری آرمان هایمان عجول باشیم آرمانهایمان موقتی و سطحی خواهد بود. دموکراسی، حقوق بشر، کرامت انسانی با تمرین حاصل می شود. تمرین محتاج اراده ی آزاد است. باید زمینه سازی کرد نه افراد را مقابل شرایط مکرَه قرار داد. باید احترام را یاد گرفت حتی نسبت به دشمن؛ الگویی که مدرس اش گاندی بود.
تجمع در شرایط فعلی موجب تشدید سختگیری ها می شود؛ حرمت های بیشتری شکسته می شود، زمینه ها و فرصت های موجود برای اصلاح محدود می شود و آنوقت است ما خودمان بیشتر محروم می شویم. البته این روند مختص تجمعات نیست بلکه هر فعالیت رادیکال دیگری را نیز شامل می شود. عملکرد فعلی دقیقاً ایجاد محدودیت بیشتر برای آینده ی خود ماست. اعتراض و انتقاد طبیعت جنبش دانشجویی است اما این عنصر طبیعی در شرایط فعلی غیر طبیعی است. اینکه هر چیزی که سخت است دود می شود و به هوا می رود را ملاک برای فعالیت نمودن عین انقلابی گری است. آرام کردن جو دانشگاه برای فعالیت های جمعی ِ مصلحانه ی انتقادی، عقب نشینی نیست بلکه پیشنهادی است برای روند فعلی. ما خود خشونت را متولد می کنیم. اگر این اقدام ها موجب تشدید فضای دانشگاهی شود نه تنها فضا برای خود فعالین محدود می شود و دانشجویان و دانشگاه را از وجود این فعالین و و فواید علمی و انتقادی شان محروم می کنیم. از پیامد های دیگر حرکت رادیکال در دانشگاه ایجاد فضای رعب و محدودیت است. در این صورت دانشجویان تازه وارد را از ورود در انتقاد های جمعی محروم کرده ایم چرا که جو بسته است و در شرایط بسته گفتگو ایجاد نمی شود. این عوارض با مصلحت دانشجویان و آینده ی خودمان در تعارض است. این زنجیره ی فعالیت های دانشجویی زنجیره ی فاسدی است که اگر ۲ دانشجو دستگیر شدند تحصنی برگزار شود. چرا که همین تحصن برای آزادی آن ۲ دانشجو، سوژه ای شود برای دستگیری یا تعلیق یا ایجاد محدودت به ٣ دانشجوی دیگر و این زنجیره همچنان ادامه می یابد. انفعال و سکوت جایگزین روند فعلی به هیچ وجه نیست بلکه آرام کردن فضای دانشگاه برای انجام فعالیت های بنیادین برای پتانسیل سازی، ایجاد انگیزه برای دانشجویان، انگیزه ی فعالیت های جمعی، تشریح و گسترش آرمان های نو و انتقاد از دگم های موجود با فعالیت هایی که تنش زا نیست می تواند بعنوان آلترناتیو و جایگزین برای روند فعلی پیشنهاد شود.
پیشرفت و ترقی، آزادی و رفاه، برابری و کرامت انسانی، آرمان های متفق بشریت اند اما رهیابی بدانها و پیشنهاد مسیر وصول بدان ها بسیار مهم و اساسی است و بایستی با وسواس بیشتری تعیین شود. زنجیره ی ناکارآمد فعلی را باید شکست تا هزینه های جنبش دانشجویی فرصت های آینده را ویران نکند تا امیدوار بمانیم به اصلاح، که قطعاً بدست مصلحان و منتقدان امروز است.

* در نوشته ی قبلی نیز تا حدودی به این انتقادات اشاره شد...جنبش دانشجویی، جنبشی ناتمام


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست