یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

رفقایی برای دوئل!
(در تعارضات نیروهای چپ)


یاسر عزیزی


• با توجه به مقتضیات حرکت سیاسی در ایران امروز ضرورت های تقویت مناسبات میان نیروهای چپ بیشتر و بیشتر شده، نیاز به پیشگامی نیروهای موثر جنبش در این مسیر، احساس می شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲٣ آبان ۱٣٨۶ -  ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷


پیش از این در مورد شرایط ِ اجتماعی امروز ایران و جایگاه جدید جنبش چپ در آن، از "اتحاد مقدس" ِ میان نیروهای مختلف ارتجاعی و لیبرال، که اینبار از ایران برآمده است تا مگر، "بختک" ِ چپ را از فضای سیاسی ایران برای همیشه بیرون براند، و از زمینه های مختلف دیگری سخن رفته است و بسیاری از رفقا در این رابطه روشنگری هایی نموده اند، که بیش از هر زمان در سال جاری و بواسطه علنی تر شدن عزم نیروهای چپ ستیز در برخورد قهری با چپ در جامعه بویژه در محیط های دانشگاهی، وسعت یافتن این روشنگری ها ضروری تر می نماید.

طرح سوال؛

براستی چپ در ایران امروز، تنها از ناحیه رقیب قدرتمند خود آماج خطر است؟
فوری ترین پاسخ به این پرسش این خواهد بود که خیر. چرا؟ بواسطه شرایط عینی موجود. کدام شرایط؟
از آنجایی که ورود به عرصه تئوریک و گشودن بحث در نقد اصولی ِ اختلافات و تعارضات ِ درون جنبش چپ با تکیه بر آموزه های مارکس در حوصله این نوشتار نیست، اما در پاسخ به پرسش اخیر و تکمیل پاسخ های پیشین در اینجا مختصرن نکاتی آورده خواهد شد.
نیروهای حرکتی چپ در جامعه امروز ما، در عین آگاهی از شرایط سیاسی – اجتماعی و خطرات ناشی از دشمنی طیف های مختلف سیاسی، همه روزه در میان خود شاهد هفت تیر کشی های فکری و انشقاق های نگران کننده ای هستند که بیش از خطر بیرونی، واقعیت چپ را تهدید می کند . رشد افراط گرایی در میان بخش هایی از نیروهای چپ که با شور بختی، بنام "رادیکالیسم" امضا می شود و گسترش تفاوت ها و اختلافات کوچک و طبیعی تا حدود شکاف های عمیق ایدئولوژیک، این نگرانی را بیش و بیشتر می کند. جالب اینکه با بسیاری از رفقا از گرایشات مختلف که روبه رو می شویم، در پاسخ به ایرادی اینچنین؛ شما را به "مانیفست کمونیست" ارجاع می دهند، که خود اشتراک نظر جالبی است. هم از این روست که امثال "فوکو" مارکس را مستعد "تاویل پذیری" بسیار می دانند و "فرهنگ مارکسیستی" شاخه های مختلف مارکسیستی را متجاوز از ۹۰ شاخه تعریف می کند. با اینهمه اما قانع کننده نیست!
براستی آیا "اتحاد عمل" که از مبانی عمل سیاسی و اجتماعی ِ مارکسیستی است، ما را به اتحاد در برابر دشمن مشترک فرا نمی خواند؟ و آیا عزم رقیب در اتحاد در عین اختلافات ِ در منافع نمی تواند ما را متنبه کند؟ در بین نیروهای چپ ِ مارکسیستی کمتر کسی است که مارکسیسم را در واقعیت خود، عبارت از یک "تئوری عمل اجتماعی" نداند و بر این اساس نتواند درک مناسبی از "اتحاد عمل" ارائه دهد. با توجه به اینکه مارکسیسم همواره از سوی رقبای خود دارای این خصلت خطرناک- به زعم ایشان- بوده است که برای نیروهای خود چارچوب های عمل اجتماعی را مشخص کرده است، تاسف بار است که شاهد چنین رفتارهای اختلافی در میان نیروهای چپ هستیم. اختلافاتی که پس از ایجاد شکاف های عمیق میان نیروهای چپ خارج از کشور، حال به نظر می رسد خود را به میان نیروهای داخلی کشانده است.

ضرورت گسترش مناسبات ِ نیروهای چپ؛

ضرورت گسترش مناسبات ِ نیروهای چپ از ناحیه قاطبه گروهها و گرایشات چپ همواره احساس و مطرح شده است اما در عمل چندان محلی از اثر نداشته است. شاید مهمترین علت ِ عدم اثرگذاری تاکید بر چنین ضرورتی در دشواری پذیرش اثرپذیری متقابل نیروها از یکدیگر باشد. این نگرش که "سوسیالیسم ما معیار است" نه تنها پاشنه آشیل گروه های گونه گون چپ است، بلکه به شدت منجر به تصلب ذهنی بخش هایی از این نیروها نیز شده است. نگرشی که آرمان های بزرگ و انسانی کمونیسم را در مناسبات حرکتی و تاکتیک های ِ عمل ِ سیاسی خود حل می کند تا ظاهری متصلب و خشن از سوسیالیسم متجلی شود.
در واقع، آنچه بیش از همه ضرورت گسترش مناسبات نیروهای چپ را موجب می شود و حرکت به سمت تشکیلاتی شدن در عین وجود آراء مختلف را برای این جنبش عینی می کند، این واقعیت مسلم است که چپ علی رغم اهمیت و جایگاهی که نه تنها در مناسبات خود بلکه در محاسبات نیروهای لیبرال و دولتی یافته است، همچنان در اقلیت جامعه و حتی دانشگاهها قرار دارد. (اگر چه شکی در این نکته نیست که در میان دانشجویان ِ فعال در حوزه سیاسی چپ دارای پایگاه ِ قویتری ست، اما باید توجه داشت که درصد قابل توجه ای از دانشجویان اساسا احساس عملی سیاسی ندارند. در شرایط خاص، بخش زیادی از این طیف جانب قدرت موجود را نه از حیث حضور در صفوف آنان بلکه از نظر عدم مشارکت در تنش ها و درگیریهای احتمالی، خواهند گرفت.) این مسئله اگر چه غیر عادی نیست و با یک تحلیل عینی – سیاسی قابل درک است، اما شکی نیست که چنین وضعی زمینه سرکوب را برای گروه ِ در اقلیت بیشتر می کند. حال اگر با نگرش های انحصاری، هر خوانشی از سوسیالیسم، عمل منفک از کلیت چپ را در پیش گیرد، اوضاع غیر قابل پیش بینی و حصول نتایج میان مدت نه تنها به تاخیر می افتد، که در زمینه هایی غیر ممکن نیز می شود . چرا که برخورد با یک کلیت ِ نا هماهنگ بسیار راحت تر از شرایط هماهنگ در آن کل ِ حرکتی است.
بنابر این شرایط و با توجه به مقتضیات حرکت سیاسی در ایران امروز ضرورت های تقویت مناسبات میان نیروهای چپ بیشتر و بیشتر شده، نیاز به پیشگامی نیروهای موثر جنبش در این مسیر، احساس می شود.

منبع: http://azizi61.blogfa.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست