معرفی ادبیات آمریکای لاتین
مرگ دیکتاتور
عرفان قانعی فرد
•
این اثر، گفتهها و اندیشههای یک زندانی است که در کشوری خفقانزده ،با وجود دیکتاتوری حرف آزادی و دمکراسی را باز میگوید
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۹ آبان ۱٣٨۶ -
۲۰ نوامبر ۲۰۰۷
مرگ دیکتاتور / ادبیات آمریکای لاتین / پی . آر . سالونیا / ترجمه : عرفان قانعی فرد The ruin of Dictator / P. R. Salonia / چاپ ۲ – نشر دادار ۱٣٨۲ – تهران . «این اثر، گفتهها و اندیشههای یک زندانی است که در کشوری خفقانزده ،با وجود دیکتاتوری حرف آزادی و دمکراسی را باز میگوید، اسم نویسنده اسم مستعار است که از بدبختیها و بیعدالتیها، با استهزا دیکتاتور را نقدمیکند و به افشاگری میپردازد و سرفصلهای آن عبارتند از:
کاخ منحوس، طبل هرج و مرج،باران وحشی، آب ته مانده کوچه، تعفن گل مسخ میشود، جزیره کهنهتمساح، نوای ارکستر دیکتاتور، معنی میلاد، فردایی هست و..
مترجم نثر موزون این ترجمه را به کاظم کردانی تقدیم کرده است.
در این شب عبوس، دراز و دلگیر، پر از سکوت،
چه آشوبها و چه فغانها و نالهای مرگ!
همه مانده در گلو تنگ تنگ!
در این خلوت سیاه و تلخ خواهم که های های گریه سر دهم!
گریستنی پر سوز،
اما نهانی،
به سوی دریچه نگاهم دوخته شده و چشانم زاشک،
رنگ باخته
و دلم ز انبوه عقدهها تار گشته!
با نمنم باران بدون رنگ، با تراویدن قطره قطره
اشکهای سرد
نه جائیست که بنالم،
نه رهگذری است که بشنودم
و نه غمخواری و همره و همدلی است،
تا حس کند این درد سوختنم را
من اسیر پرشکسته دام سیاه ظالم منحوسم
هوای پر زدنی است
و انتظار شکفتنی ...
من گداخته و شکسته استخوان،
پر سوخته و نیمه جان
در بستری به لختههای خون آرمیدهام!
که واپسین حسرت پرواز مانده بر دل پر زخم خونینم!
آری! در این ویرانه بدون آشیان دیر ماندهام ...
و گردنم یوغ ارباب آویخته گشته
و صدفم،
به یغما و تاراج برده شده
و حرمتم پایمال ... هیهات! هیهات!
هراس و وحشت است کابوس شبهای ما؛
نیزه و پوتین است مهمان روزهای ما؛
چوبهدار و شمشیر است پذیرای زبانهای ما؛
نیش زهرآگین و کنایه جگر سوز است نان
سفرههای ما؛
خودم هم نمیدانم چه میگویم؟ ...
برای که میگویم؟ ...
چرا میگویم؟ ...
شاید پر توقع باشم از خویشتن و
بی توقع از دیگران ...
اما نه!
مبادا فاش شود!
کسی نفهمد!
هماره لب خاموش و بسته چشم،
در این روزگار ...
|