یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲ آذر ۱٣٨۶ -  ۲٣ نوامبر ۲۰۰۷


پروژه دیو و دلبر و تحول جدی در بودجه نویسی!
دکتر احمدی نژاد: خواندن یا نوشتن؟ مسأله این است
نگاهی به دوران ۲۰ ساله امامت حضرت علی بن موسی الرضا(ع)
افراطیون دوم خردادی با بحرانی نشان دادن شرایط کشور سعی دارند بهره برداری انتخاباتی کنند
آثار و نتایج سفرهای استانی رئیس جمهور
بودجه ریزی قجری و بودجه سال ٨۷
انتشار هرگونه اختلافی، روند اتحاد ملی را دچار خدشه می سازد

رئیس جمهور دکتر احمدی نژاد در یادداشتی با عنوان: خواندن یا نوشتن مسأله این است در وبلاگ خود نوشته است: از آخرین فرصت نگارش من در این وبلاگ چند ماهی می گذرد. اما این به آن معنا نیست که از تعهد ۱۵ دقیقه ای خود در هفته کوتاهی کرده باشم و وقتی که در عمل صرف شده است به مراتب بیشتر از زمان معهود بوده است. در حقیقت استقبال خوانندگان بسیار بیشتر از حد انتظار بود و باید تصمیم می گرفتم که وقت محدود خود را صرف نوشتن مطالب جدید کنم یا به احترام کسانی که سخاوتمندانه من را شریک افکار و اندیشه های خود کرده بودند، به مطالعه انبوه پیام های واصله بپردازم.
همانطور که می دانید هدف من از ایجاد این پایگاه، برقراری ارتباطی بی واسطه و دو سویه با مخاطبان بود از این رو علیرغم تذکرات فراوانی که از جانب خوانندگان برای بروز رسانی سریعتر دریافت می کردم ترجیح دادم گزینه دوم را انتخاب کنم وکمتر بنویسم و بیشتر بخوانم و اجازه ندهم این بستر ارتباطی نیز تبدیل به رسانه ای یکجانبه شود.
بسیاری از پیامهایی که در آنها رعایت اختصار شده بود را خود شخصاً خوانده ام. حتی پیام هایی که در ابتدای آنها نوشته بودید می دانم که این پیام به دست رئیس جمهور نمی رسد اما… نیز به دستم رسید. پیام های بلندتر نیز توسط تعدادی از دانشجویان امینم خلاصه شدند و در قالب گزارشهای آماری به اطلاع من رسیدند. مجموعه پیام ها نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند که نتایج جالب توجه آن را اگر عمری بود در آینده در همین جا منتشر خواهم کرد.
خوشبختانه در مجموع وضعیت بررسی پیام ها به نقطه ای رسیده است که بتوانم دوباره نوشتن را از سر بگیرم و از شرمندگی کسانی که مدت هاست منتظر نوشته های جدید مانده اند خارج شوم.
از این فرصت استفاده می کنم و از کسانی که قصد مکاتبه با من از طریق این وبلاگ را دارند می خواهم پیام های خود را حتی المقدور مختصر بنویسند.
www.ahmadinejad.ir

نگاهی به دوران ۲۰ ساله امامت
روزنامه کیهان با عنوان: جنگ با نیرنگ نوشته است:
از احمدبن محمدبن ابی نصرالبزنطی روایت است که گفت: به ابی جعفر محمدبن علی(ع) عرض کردم که قومی از مخالفین شما را گمان این است که سبب نامیدن مامون پدر بزرگوار تو را به رضا آن است که راضی شد به ولیعهدی او . آن بزرگوار فرمود: قسم به ذات خداوند دروغ گفتند و فاجر شدند، بلکه حق تعالی او را رضا نامید، چه او راضی بود به خداوندی ذات احدیت در آسمان و به رسول خدا و ائمه هدی بعد از او و در زمین. احمد گوید که من عرض کردم: آیا هر یک از آبا و اجداد تو راضی نبودند به خداوند و رسول او و ائمه بعد از او؟ فرمود: بلی، راضی بودند . عرض کردم: پس چرا از میان ایشان پدر بزرگوارت را رضا نام شد؟ فرمود: زیرا که راضی بودند به آن جناب، مخالفین از دشمنان او، چنانچه راضی بودند به او و موافقین از دوستان او و هیچ یک از آبای آن جناب به این مثابه نبودند، پس از این جهت او از میان ایشان مسمی به رضا شد.
عیون اخبارالرضا، ص ۱٣
روزگار و دوران بیست ساله امامت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) یکسان و یکنواخت نبود. این دوران از دوره های مختلفی تشکیل شده است که هرکدام با توجه به شرایط سیاسی و وضعیت اجتماعی و فرهنگی و همچنین موضع گیری و روش های امام، علاوه بر آن که از ویژگی خاص خود برخوردار است، با روزگار بعضی از امامان بزرگوار پیشین، شباهت های قابل ملاحظه ای دارد.
در دوران ایشان سه خلیفه عباسی یکی پس از دیگری بر سریر قدرت و خلافت تکیه زدند و روزگار خلافت آنان از ویژگی های خاص برخوردار بود و امام(ع) برای انجام رسالتی که به عنوان یک امام و پیشوای حق برعهده داشت یعنی مبارزه با ظلم، افشای ماهیت ستمکاران و حاکمان غاصب و آگاه ساختن مردم و درافتادن و خنثی ساختن بدعت ها و انحراف ها و معرفی چهره اسلام راستین، راه های مختلف و تاکتیک های گوناگونی را به کار بست.
آغاز دوران امامت آن بزرگوار، همزمان است با ده سال آخر حکومت و عمرهارون الرشید خلیفه مشهور عباسی. و این زمانی است که امام موسی بن جعفر(ع)، طی مبارزه ای مستقیم و تحمل سال ها اسارت توأم با مشقت و شکنجه و… سرانجام به دستورهارون الرشید در سیاه چال های مخوف او به شهادت رسیده وهارون از ترس افکار عمومی و اعتراضات مردمی که در بعضی مناطق به صورت شورش های خونین و انقلاب های فراگیر درآمده بود، سعی در کتمان دخالت خود در به شهادت رساندن امام داشت و یکی از تلاش های او در این باره در رعایت احترام و آزاد گذاشتن امام رضا(ع)، تجلی می یافت. این دوره شباهت بسیاری به روزگار پس از عاشورا و عصر امام سجاد(ع) دارد. امام رضا(ع) با درک شرایط و مقتضیات زمانه، حرکت خود را در شکل و گونه ای دیگر سازمان داد. در این سال ها، همان طور که بالاتر اشاره شد، قیام های انقلابی سادات در نقاط مختلف قلمرو اسلامی برپا بود و در کوفه ابوالسرایا (محمد ابراهیم طباطبا) رهبری قیام شیعی را برعهده داشت. و این همان کسی است که حضرت امام باقر(ع)، سال ها پیش از حرکت اعتراضی او خبر داده بود: در سال ۱۹۹ مردی از ما اهل بیت، بر منبر کوفه خطبه می خواند که خداوند به وجود او بر ملائکه مباهات می کند.
در بصره زیدالنار، در مکه و حجاز محمدبن جعفر ملقب به دیباج، در یمن عموی امام رضا یعنی ابراهیم بن موسی، در مدینه جعفربن زیدبن علی(ع) و در مدائن و…خلاصه تقریباً سرزمینی نبود که در آن علویان و سادات به ابتکار خود یا به خواست مردم علیه عباسیان دست به شورش و قیام نزده باشند. در همه این قیام ها شخصیت والا و مستحکم امام رضا(ع) به عنوان پشتوانه و حامی اصلی به حساب می آمد و گاه به سفارش او از ریختن خون شورشیان جلوگیری می شد. پس از مرگ هارون دردسرهای خلافت و حاکمان جور با اوج گیری رقابت و خشونت میان مدعیان قدرت و ریاست به ویژه میان عبدالله مامون و برادرش محمد امین، آنچنان مضاعف و پردامنه شد که خواسته و ناخواسته از فکر امام(ع) غافل شدند و…این دوران شباهت به دوره امام باقر(ع) و امام صادق(ع) دارد به این صورت که از سویی شاهد برپایی انقلاب های مختلف بیرون حکومتی (قیام سادات و علویان) و همچنین درگیری های درون حکومتی (میان مامون و امین) بر سر دستیابی به تخت خلافت هستیم و از دیگرسو طبیعت علم دوستی اسلام و سفارش این مکتب به کسب دانش و علوم سبب شده بود تا فرهنگ های بیگانه تحت عنوان دانش و معارف به جامعه اسلامی راه پیدا کند و کتب علمی دیگران از یونان و مصر و هند و ایران و روم به زبان عربی (زبان قرآن) ترجمه شود. البته این نهضت ترجمه آثار دیگران از زمان حکومت امویان شروع شده و در عصرهارون و به ویژه مامون به اوج خود رسیده بود.
مامون به نام دوستدار فضل و حکمت، این همه را به منظور سیاسی دامن زده و امکان می داد تا نفوذ فرهنگی جناح حق را که از دوران امام باقر(ع) رو به توسعه نهاده بود، محدود سازد و ذهن جامعه را از فراگیری آن فرهنگ انقلابی و حق طلب منحرف سازد و به ذهن گرایی سرگرم سازد. (امام در عینیت جامعه) در این دوران نیز امام(ع) با برخورداری از آزادی نسبی با تربیت شاگردان بزرگ به نشر معارف و فرهنگ ناب اسلام که بیش از هر جا در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) تبلور یافته بود، همت گماشت و به تلاشی کارساز و موثر در جهت زدودن غبار تحریف و التقاط از چهره اسلام و برپا کردن یک انقلاب فکری و عمیق دست زد.
…و اینها همه سبب می شد که در آن روزگار هرچه زمان می گذرد، همه نگاه ها متوجه باقیمانده مکتب پیامبر و یادگار ائمه پیشین شود. و این دورانی است که مامون بر تخت خلافت تکیه زده اما با همه تلاش هایی که انجام داده ـ حتی دست شستن به خون برادر ـ موفق نشده بر همه مراکز قلمرو اسلامی چیره شود. او می دانست که فقط از لحاظ ظواهر، قدرت را قبضه کرده و بر کل امپراطوری حکم می راند، ولی از نظر مواریث دینی و ایدئولوژیک و هویت اصلی رهبری مردم، همه نگاه ها متوجه مدینه است، یعنی شهری که فرزند پیامبر(ص)، عزیز بنی هاشم و رهبر شعار توحید، امام رضا(ع) در آن سکونت داشت و زندگی می کرد. و از همین جاست که مسئله ولایتعهدی امام رضا(ع) مطرح و دوران امامت آن حضرت وارد مرحله حساس پایانی می شود. مامون از سر بیچارگی و با اکراه و اجبار و به عنوان یک راه حل سیاسی مجبور می شود بزرگترین شخصیت مخالف خود را به مرکز خلافت (مرو) دعوت کند و بالای دست خود بنشاند که این خود بیش از هر چیز از اهمیت جایگاه و شخصیت امام(ع)، خبر می دهد. مامون این تصمیم را با مشورت وزیر معروف خود فضل بن سهل ذوالریاستین اتخاذ می کند و دستور می دهد امام رضا(ع) را به هر ترتیب ولو توسل به زور از مدینه به مرو انتقال دهند. و امام(ع) برای آگاهی مردم، آشکارا از این سفر اظهار ناخشنودی می کند و علی رغم دوری راه و خواسته مامون خانواده خود را همراه نمی برد و با گریه از قبر پیامبر در مدینه جدا می شود. درحالی که به فحول سیستانی می فرماید: فحول! مرا خوب بنگر، من از کنار جدم دور می شوم و در غربت جان می سپارم و در کنارهارون دفن می شوم!، و امام سرانجام در حالی وارد مرو شد که پیش از آن در ایستگاه نیشابور با پیش کشیدن بحث توحید، به مردم فهماند که توحید شروطی دارد و یکی از آن شروط امامت است. بدون این که اسمی از خلیفه ببرد. مامون که در تاریخ به چهره ای پیچیده و مکار معروف است این اقدام را با نیت تحقق اهدافی انجام داد، از جمله این که با شرکت دادن امام رضا(ع) در حکومت، علویان ناراضی را ساکت کند، مورد تایید ایرانیان طرفدار اهل بیت قرار بگیرد و قتل برادرش را با این بهانه که هدفش تفویض حکومت به اهل آن بوده، توجیه نماید و…مهمتر از همه فعالیت های امام را تحت کنترل خود درآورد و با تحقق این اهداف، عباسیان ناراضی را درهم بکوبد و قدرت خلافت را به طور کامل در اختیار خود بگیرد.
مامون ابتدا ریاکارانه پیشنهاد کرد که خلافت را یکسره به امام (ع) واگذار کند ولی امام از پذیرفتن این پیشنهاد به شدت امتناع کرد و وقتی خلیفه عباسی با یادآوری از شورای شش نفره خلیفه دوم و تهدید او در گردن زدن مخالفان، روی به تهدید آورد. امام(ع)، به ناچار پیشنهاد ولایت عهدی مامون را پذیرفت. من به این شرط ولایت عهدی تو را پذیرفتم که هرگز در امور ملک و مملکت مصدر امور نباشم و در هیچ یک از امور دستگاه خلافت همچون عزل و نصب حکام و قضا و فتوا دخالتی نداشته باشم…. امام رضا، ولایت عهدی را پذیرفت، اما نتایجی که از این ولایت عهدی حاصل آمد، برخلاف چیزی بود که مامون تصور می کرد و امام رضا(ع) علی رغم سیاست عوامفریبانه مامون و پیچیدگی شرایط، آن چنان که امام حسن(ع) با صلح خود ماهیت واقعی معاویه را افشا کرده بود، و امام حسین(ع) با شهادت خود، قدرت یزید را درهم شکست. او با آری گفتن به مامون و جلوگیری از مرگ بی حاصل و حفظ جان علویان، با به خطرانداختن وجهه اجتماعی اش، به بهترین شکل به مسئولیت اعتقادی خود عمل کرد و مامون را رسوا و ماهیت نیرنگ باز او را که می خواست از وجهه فرزند پیامبر، نقاب سبزی بر چهره کریه و زشت خودش بپوشاند و خودش را به شورشیان شیعه که به آنجا آمده بودند، مقدس نشان دهد،آشکار ساخت تا آنجا که مامون در محظوری قرار می گیرد که ناچار می شود آن نقاب را از روی خودش بردارد و نه تنها خودش را قاتل امام کند، بلکه در سراسر ایران به قتل عام همه شیعه ها و همه بنی هاشم فرمان دهد…
درباره حساسیت اوضاع و احوال دوران امام رضا(ع)، به ویژه دوران ولایتعهدی ایشان در دو سال آخر عمر پربرکت آن حضرت گفتنی ها بیش از این است؛ اما در این باره همین بس که بعضی محققان و نویسندگان نوشته اند: دامنه کار امام رضا(ع) در حدی است که در برابر کار امام حسین(ع) دریا در برابر یک چشمه می باشد و اگر کار امام رضا(ع) نبود، آن چشمه هم در تاریخ خشک شده و اثرش از بین رفته بود. (سیری کوتاه در مسئله ولایت عهدی امام رضا ع ).همچنین درباره اصل مسئله ورود امام رضا(ع) به ایران که به رسوایی دستگاه جور و حکام ستمگر عباسی منجر شد، موضوع به همین جا ختم نمی شود. ورود غریبانه ایشان به سرزمین ایران برای این سرزمین و مردم آن برکاتی داشت که ذکر آنها اولا به قلمی توانا و ثانیاً به مجال و مقالی جداگانه و مفصل نیاز دارد. ورود اسلام ناب محمدی(ص) و سرازیر شدن شیعیان و خاندان پیامبر(ص) به ایران که یکی از پیامدهای بزرگ آن پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود، بدون تردید از برکات ورود و حضور امام رضا(ع) در ایران است و ما چه می دانیم شاید آن امام بزرگوار با آن بینش ژرف و آینده نگرانه، عسر آن روز را برای یسر امروز تحمل کرد و…

پروژه دیو و دلبر
روزنامه رسالت در سرمقاله دیروزش: پروژه دیو و دلبر نوشته است:
می خواهیم سپید باشد/ می خواهند که نباشد/ می خواهند که سیاه باشد/می کوشیم که نخواهند / چه چیز را؟/ افق را / جهان را وسپیده دمان را. این شعر را سیمین بهبهانی در هم اندیشی کانون مدافعان حقوق بشر خوانده است. روزنامه اعتماد ملی می نویسد: بهبهانی آمده بود تاآنچه راکه از جنگ جهانی فقط شنیده بود روایت کند، آمده بود تا ازداستان زنانی که بارها بر سرمزار فرزندان خود گریستند وشهادتشان را با اشک گرامی داشتند بگوید و…
این همایش با شعار دعوت از مردم برای شرکت در شورای ملی صلح به کار خود پایان داد اما همه چیز به گونه ای طراحی شده بود که انگشت اتهام سیاه خواهی به سوی خدمتگزاران و دلسوزان واقعی نظام اسلامی اشاره رود. اما به تعبیر مسحور کننده صائب تبریزی گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست/ صبح نزدیک است در فکر شب تار خود است.
راهبرد تبلیغاتی دیو ودلبر چندی است که از جانب افراطیون دوم خردادی کلید خورده است. این جریان در صدد است با دیوسازی از جریان اصولگرایی که امروز رئوس اجرایی وتقنینی کشور را در دست دارد پرستیژ دلبر گونه به خودبگیرد واز این فضا حداکثر استفاده را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی خود ببرد.
دوم خردادی ها به دلیل قابلیت های ضعیف خود درمعادلات سیاسی کشور اولین جریانی بودند که از هندسه چندضلعی رقابت لطمه دیدند. قطب بندی فضای سیاسی کشور با توسل به نقاشی یک جامعه ستیزآلود امکان بی بدیلی رابرای رشد گروه های دوم خردادی فراهم کرده بود که البته در سال های اخیر باظهور اضلاع دیگر طبیعتا این طیف ضعیف از گردونه رقابت حذف شد. اما این جریان مجددا در پی آن است با تزریق فرهنگ سیاسی متنازع conflictual political culture به فضای گفتمانی جامعه این گونه وانمود کند که نظرات عمومی درباره راه حل های مشکلات کشور دچار یک دودستگی بی سابقه ای شده است و دراین قطب بندی دوم خردادی ها در موضع منجی یا پری و یا هر چیز دیگری که شیک و مثبت به نظر می رسد قرار دارند. این گروه ها با اخلال در فرایند رقابت مثبت در پی برقراری نوعی از توازن قدرت سیاسی هستند که بازتاب افکار عمومی نمی باشد. پروژه جنگ و صلح در راستای راهبرد تبلیغاتی دیو ودلبر کلید خورده است. این جریان افراطی در صدد است باتوسل به غوامض امنیتی یک طیف را درکشور جنگ طلب واصلاح طلبان را صلح دوست و مخالف جنگ جلوه دهد. دعوت از مردم برای شرکت در شورای ملی صلح نوعی پرستیژ صلح طلبی به منظور تاثیر غیر مستقیم برافکارعمومی است. دوم خردادی ها بیش از غم پروانه در فکر پایان شب تار خود هستند. افراطیون دوم خردادی با بحرانی نشان دادن شرایط کشور سعی دارند بهره برداری انتخاباتی کنند. این درحالی است که هیچ علامت جدی از تهدیدات نظامی علیه ایران دیده نمی شود و تا کنون هیچ تحرک نظامی در خلیج فارس توسط آمریکا و یا هر کشور دیگری که تهدیدی علیه مرز وبوم ایران تلقی شودثبت نشده است. تمام اخبار حکایت از آن دارد جهان به این نتیجه رسیده است که باید با ایران هسته ای کنار آمد. احتمال تصویب قطعنامه سوم علیه ایران با توجه به گزارش اخیرالبرادعی به حداقل رسیده است. ۱+۵ در موضوع پرونده هسته ای ایران دچار شکاف واختلاف شده اندوچین و روسیه مواضع متفاوتی را اتخاذ کرده اند، امریکایی ها برای دور چهارم مذاکرات به بهانه موضوع عراق از ایران درخواست رسمی کرده اند، و اینها همه در حالی است که جمهوری اسلامی با قدرت فعالیت های هسته ای خود را ادامه می دهد وجهان، ایران را در باشگاه هسته ای پذیرفته است. رئیس جمهور روز گذشته در اردبیل متذکر شد: ملت ایران کوچکترین امتیاز برخلاف قوانین حقوقی آژانس به هیچ قدرتی نمی دهد.
اما پروژه دیو ودلبردر همین جا متوقف نمی شود. جریان افراطی دوم خرداد با زیر سوال بردن سلامت انتخابات و حمله به نهادهای قانون اساسی از جمله شورای نگهبان و وزارت کشور در صدد است اصولگرایان را به تقلب در انتخابات متهم کند و جریان احراز صلاحیت ها را زیر سوال ببرد. نشست فصلی خانه احزاب با شعار انتخابات آزاد تجلی اتحاد ملی توسط بیشتر تحلیلگران سیاسی عملا حرکت در مسیر تخریب و حمله به شورای نگهبان و سایر نهادهای مسئول در برگزاری انتخابات ارزیابی شد.
گویی دوم خردادی ها فراموش کردند خاتمی در دوره وزارت بشارتی نفر اول انتخابات ۷۶ شد و احمدی نژاد در دوره موسوی لاری. اساسا ساز و کار انتخابات در ایران به گونه ای طراحی شده است که امکان هیچ گونه تقلب و پایمال شدن حقوق مردم در آن وجود ندارد. به نظر می رسد این رویکرد به منظور فرافکنی شکست احتمالی دوم خردادی ها در انتخابات آتی در سرلوحه فعالیت های این جریان قرار گرفته است.
همچنین افراطیون دوم خردادی در راستای پروژه دیو و دلبر در قبال مسائل معیشتی مردم به نحوی موضع گیری می کنند که گویی در دولت های گذشته، مردم به هیچ وجه گریبانگیر مشکلاتی چون تورم، گرانی و یا بیکاری نبوده اند و سعی دارند مشکلات اقتصادی کشور را به یک چالش سیاسی برای اصولگرایان تبدیل کنند. این موضع گیری های غیر منصفانه در حالی اتخاذ می شود که دولت برای اولین بار در تاریخ انقلاب در بودجه نویسی کشور که سند عرضه یک دولت محسوب می شود تحولات بنیادینی را آغاز کرده است تا ضمن کنترل نقدینگی و حذف مشکل همیشگی کسری بودجه به شکل اساسی معضلات معیشتی مردم را سامان دهد.
لایحه مدیریت خدمات کشوری که دولت نهم جسارت طرح و اجرای آن را بر عهده گرفت اقدامی بی نظیر در راستای کمک به اقشار آسیب پذیر و کارمندان دولت تلقی می شود. سهام عدالت با هدف گیری دهک های پایینی جامعه مسیر سنگلاخ اجرای عدالت در کشور را هموار می کند و کمک جدی دولت اسلامی به مستضعفان و طبقات مادون اقتصادی است.
فشار تورمی همیشه در کشور وجود داشته است. تورم فقط منحصر به ایران نیست. امروز اروپا در یکی از سخت ترین شرایط تورمی به سر می برد. انستیتو یوروستات اعلام کرده که در ماه اکتبر افزایش قیمت ها ۲,۶ درصد بیشتر از زمان مشابه در سال گذشته اروپا بوده که رقمی بی سابقه در تاریخ این قاره محسوب می شود.
دولت نهم دولت پر کاری است. خواه ناخواه تشدید فعالیت های اقتصادی در هر کشور مستوجب فشارهای تورمی است. اما دولت مسکن های موقتی را برای حل این مشکل درمان واقعی نمی داند و در پی آن است با تحول جدی در بودجه نویسی کشور این معضل را برطرف کند.
در نهایت باید گفت از آنجا که پروژه دیو و دلبر بازتاب واقعیت های اجتماعی و سیاسی کشور نیست نمی تواند راهبرد انتخاباتی موفقی برای دوم خردادی ها باشد. جریان اصلاحات بهتر است به جای سیاه نمایی و دیوسازی خود را در افکار عمومی کشور به اثبات برساند.

آثار و نتایج سفرهای استانی
روزنامه ایران با تمجید از دور دوم سفرهای استانی رئیس جمهور با عنوان: فراگیری یک الگو نوشته است:
دور دوم سفرهای استانی رئیس جمهور که با تدوین سازو کارهای جدید در جهت بهینه شدن این سفرها در حال انجام است، نشان از تداوم اهتمام مجموعه دولت نهم به انجام دیدارهای مستقیم و بدون واسطه با مردم دارد و تردیدی نیست که آثار و نتایج چنین اقداماتی چه در کوتاه مدت و چه در درازمدت بر درستی و اهمیت این روند صحه می گذارد. استقبال گسترده مردم استان های خراسان جنوبی و اردبیل از رئیس جمهور در حالی که کمتر از دو سال پیش نیز پذیرای وی بوده اند بیانگر این واقعیت است که سفرهای استانی و دیدار چهره به چهره مسئولان با مردم، فارغ از اثرات مثبت مصوبات دولت، دستاوردهای شگرفی برای نظام جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورده ضمن این که بر مقبولیت و محبوبیت مسئولان نیز بیش از پیش افزوده است.
هرچند سفرهای استانی در ابتدا با مخالفت ها و انتقادات برخی جریانات سیاسی روبه رو شد اما لمس این تأثیرات چشمگیر باعث اقبال مخالفین و منتقدین به مفیدبودن این رویه شده است. انجام سفرهای استانی توسط برخی شخصیت های سیاسی منتقد دولت نهم در ماه های اخیر، گرچه به اعتقادتحلیلگران صبغه تبلیغاتی داشته و معطوف به رقابت های انتخاباتی آینده است، اما همین که رویه دکتر احمدی نژاد برای تعامل و رو در رو شدن با همه مردم ایران توسط آنها اقتباس شده، مایه خرسندی است.
پذیرش این مهم که دوری از لایه های جامعه و عدم آشنایی با مطالبات آنها باعث بروز آسیب در جریان های سیاسی می شود و همچنین پذیرش این واقعیت که ارتباط چهره به چهره و بی واسطه باهمین لایه ها سبب استحکام و پیوند مردم با سیاسیون می گردد، اتفاقی است مبارک که خوشبختانه این روزها شاهد اقبال جریان های سیاسی کشور بدان هستیم و این مهم نوید بخش نهادینه شدن این فرهنگ در سپهر سیاسی کشور می باشد. البته نباید غافل بود که این اقدامات در شرایطی می تواند بااستقبال و نظر مساعد افکار عمومی همراه شود که مصرف جناحی و انتخاباتی نداشته باشد، بلکه تحکیم و تداوم این گونه اقدامات در جهت آشنایی بیشتر با مطالبات و درک خواسته های مردم برای تحقق آنهاست که مورد پسند جامعه قرارمی گیرد.

بودجه ریزی قجری
روزنامه اعتماد سرمقاله خود را به انتقاد از نظام جدیدی که دولت برای بودجه کشور در نظر دارد، اختصاص داده و با عنوان: بودجه ریزی قجری در دوره مدنی نوشته است:
یکی از مهم ترین ویژگی های دولت نهم در تمشیت امور اقتصادی جامعه پاک کردن صورت های مساله است. نظام اقتصادی کشور ما به دلیل فقدان نهادهای مناسب و سازوکارهای جامع و دقیق از مشکلات و معضلات گوناگونی رنج می برد که تشخیص این مشکلات بسیار آسان است. به گونه یی که هر کس با برخورداری از حداقل اطلاعات و تجربه قادر است به بسیاری از نارسایی ها و کاستی های آن پی ببرد و به طور طبیعی برای آن راه حل های ابتدایی و فی البداهه پیشنهاد کند.
دولت نهم از بدو فعالیت خویش برای حل مشکلات اساسی اقتصاد کشور ساده ترین راه ها و گاه پرهزینه ترین راه ها را پیشنهاد کرده است و به این نکته نیندیشیده است که این روش های ابتدایی و اولیه برای حل مشکلات اقتصادی کشور، چند دهه پیش در کشور ما به کار گرفته شده است و طی دهه های پس از اجرا با توجه به ناکامی های آن روش ها، تلاش بسیاری صورت گرفته است تا روش های جدید و کامل تری جایگزین روش های ابتدایی اولیه شود.
این تجارب و اطلاعات که حاصل سال ها بلکه دهه های مختلف اداره امور کشور بوده است با هزینه های بسیاری برای کشور ما حاصل شده است و بر این اساس بدیهی ترین اصل مدیریت اقتضا می کند که راه های آزمون شده گذشته را مورد مطالعه قرار داده و با تکیه بر کامیابی ها و ناکامی های به دست آمده از روش های گوناگون به کار گرفته شده برای مشکلات کشور و اداره امور اقتصادی آن چاره جویی کرد.
از زمان نوشتن کتاب مخارج و مداخل دولت توسط میرزا ابراهیم خان بدایع نگار در سال ۱۲۹۵ هجری قمری بیش از صد سال می گذرد و طی این سال ها همه دولتمردان کشور به تجربه و دانش دریافته اند که اداره امور اقتصادی کشور نیازمند یک خط مشی گذاری دقیق و کارشناسانه و مبتنی بر موقعیت کشور است که بدون آن امکان اداره اقتصاد کشور بر اساس اصول صحیح و مفید امکان پذیر نیست.
در کتاب مذکور به روشنی توضیح داده شده است که روش اداره اقتصاد کشور به سبک دولت های قجری نه تنها موجب تخصیص بهینه منابع کشور نمی شود بلکه نظارت و ارزیابی فعالیت های انجام شده توسط دولت و زیرمجموعه های آن امکان پذیر نیست.
براساس چنین دستاورد علمی و تجربی بزرگ، دولت های گذشته ایران کوشیده اند برای اداره اقتصاد کشور سند مالی تهیه کنند که بر اساس این سند کلیه درآمدها و مخارج دولت در سال آینده در آن سند پیش بینی شود و این سند را به امضا و تصویب نمایندگان مجلس برسانند. جهت برآورد دقیق تر درآمدها و مخارج دولت و همچنین نظارت پذیر کردن فعالیت های دولت کوشش شده است که اقلام برآوردی در قالب ردیف ها و تبصره های مشخص ذکر شود تا هم دولت و هم مجلس بتوانند در یک مسیر دقیق، جامع و همه جانبه اقتصاد کشور را در مسیر شکوفایی و پیشرفت قرار دهند.
هر چند طی دهه های گذشته افزایش بی رویه و غیرضروری ردیف ها و تبصره ها موجب شد که سند بودجه از حجم بسیار گسترده و غیرمعقولی برخوردار شود اما چنین پدیده نامناسبی نمی تواند مجوزی برای حذف کلیه این ردیف ها و تبصره ها شود. نامناسب بودن و گستردگی ردیف ها و تبصره های سند بودجه در دولت های گذشته بارها مورد توجه و بررسی قرار گرفته و طی سال های گذشته خصوصاً در سال های ۱٣٨۰ به بعد به طور جدی در جهت کاهش آنها و حذف موارد غیرضروری اقداماتی در حد امکان صورت پذیرفته است اما آنچه دولت نهم برای سال ۱٣٨۷ توصیه و برای اجرای آن اقدام کرده است واقعیتی جز پاک کردن صورت مساله نیست.
نگارنده طی سال های همکاری با دولت هشتم از نزدیک با فرآیند تهیه، تنظیم، تصویب و اجرای بودجه آشنایی داشته و بسیاری از ناکارآمدی های فرآیندهای فوق را می شناسد. وجود برخی ردیف ها و تبصره های تکراری و غیرضروری، چانه زنی های دستگاه های اجرایی جهت افزایش بودجه خویش، دخالت سلیقه ها و نگرش های منطقه یی نمایندگان محترم مجلس در فرآیند تصویب، بیش برآوردی های مربوط به درآمدها و کم برآوردی های هزینه ها و پیچیدگی تنظیم سند بودجه به گونه یی که تشخیص و تعیین آن برای بسیاری از علاقه مندان به نظارت بر اجرای بودجه سخت و ناممکن می شود، از ایرادات و معایب نظام بودجه ریزی کشور ما است که همه دولتمردان کشور و حتی دستگاه های مرتبط با انجام این فرآیندها بدان اذعان دارند اما سوال و پرسش اساسی این است که آیا باز هم دولت محترم نهم درصدد است همانند گذشته به طور غیرکارشناسانه کلیه ردیف ها و تبصره های سند بودجه را حذف کرده و در حد بسیار محدودی تنها با ذکر نام چهل و چهار دستگاه و احتمالاً شصت دستگاه و ذکر بودجه مربوط به این دستگاه ها مساله را حل شده فرض کند.
حال که به این راحتی می توان مشکل نظام بودجه ریزی را حل کرد چرا دولت محترم خود را گرفتار تنظیم این چند صفحه و ذکر نام چند دستگاه می کند و از سوی دیگر وقت مجلس محترم را برای تصویب آن صرف می کند. کافی است دولت محترم همانند دولت های قاجار صفحه یی را برای مجلس ارسال کند (حتی می تواند همانند آنان مجلس را نادیده گرفته و این صفحه را نیز ارسال نکند) و در آن صفحه کل درآمدها و کل هزینه های دولت را یک جا ذکر و پس از تصویب آن براساس صلاحدید دولت بین دستگاه ها و سازمان ها تقسیم کند. حال در این میان ممکن است گفته شود مشکل ارزیابی عملکرد چه می شود.
در پاسخ به این سوال و در این حالت نیز چاره کار آسان است. دولت در پایان سال کافی است به هر جا که تیرهای شلیک شده اصابت کرد دور همان را خط بکشد و بگوید به تمام اهداف خود رسیده ایم. در چنین حالتی الزاماً به تمام اهداف خود رسیده ایم هر چند که عده یی چشم بصیرت! ندارند که ببینند.

رفتارهای توجیه ناپذیر
روزنامه جام جم با عنوان: گوهر وحدت نوشته است: نامگذاری سال ها از سوی رهبر معظم انقلاب از تدابیر گرانقدری است که طی سالیان اخیر نیز از سوی مردم و مسوولان دستگاه های مختلف اجرایی و موسسات آموزشی و پژوهشی به نیکویی و ارجمندی پاسداشت می شود.
رهبری بزرگوار انقلاب اسلامی با عنایت ویژه به چالش ها، آسیب پذیری ها، تهدیدها و فرصت های پیش روی ایران بزرگ و امت اسلامی و با هوشمندی، انگشت اشاره روی مسائلی می گذارند که در عرصه نظر بشدت با استقبال گروه های مختلف فکری و اجرایی روبه رو می شود؛ اما عنصر کلیدی آن است که قرار است این نگاه ویژه مورد عمل قرار گیرد تا استقبال کلامی.
در پاره ای جهات فقط و فقط به تحلیل و تبیین ضرورت های بیان چنین نگاه و برداشتی پرداخت می شود تا عملیاتی ساختن و اجرایی کردن این تدابیر.
بدون تردید، نامگذاری سال ۱٣٨۶ خورشیدی از سوی معظم له به نام سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی، بیانگر ضرورت های موجود در میان کشور و تمامی امت اسلامی بوده و هست. اما جالب آن که در کشوری که باید خود مظهر وحدت و انسجام بیشتری شود و تبعیت بیشتری نسبت به فرمایشات رهبر امت اسلامی بنماید، شاهد بروز پاره ای رفتارهای توجیه ناپذیر آن هم در میان نیروهای اصیل انقلاب هستیم.
همگان باور دارند که امروزه پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران تبدیل به مهم ترین ماموریت دست اندرکاران عرصه سیاست خارجی در وزارت امور خارجه و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شده است. مطمئناً وجود اختلاف فکری از نظر هیچ کس مذموم نیست، اما آنچه غیرموجه می نماید، آن که در عرصه عمل، همگان مکلف به دفاع از روش های عملیاتی مصوب هستند. تردید و دودلی می تواند پیامدهای ناخوشایندی بین مسوولان و بویژه در میان مردم ایجاد کند.
مردم انتظار دارند تا شاهد شکوفایی بیش از پیش کشور، توسعه اشتغال، کاهش تورم، رفع فقر و کم کردن فاصله میان فقرا و اغنیا باشند و به همین جهت است که این گونه از مسوولان کشور حمایت می کنند. انعکاس ضرباهنگ اتحاد، آنان را امیدوارتر می کند و انتشار هرگونه اختلافی، روند امید و اتحاد ملی را دچار خدشه می سازد. بدون شک نگاه مردم به مسوولان سال های دور و نزدیک انقلاب که به آنها اعتماد کرده و امید بسته اند، فراتر از اینهاست.
باید تاکید کرد امروزه آنچه به سرمایه اجتماعی دولت افزوده می شود، در نهایت به صندوق ذخیره انقلاب اضافه می شود. مبارک است در سال موسوم به اتحاد ملی و انسجام اسلامی، وحدت میان مسوولان گذشته و حال انقلاب به گوهر نایابی تبدیل گردد.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست