گرامی باد ۱۶ آذر روز دانشجو
سالار پاشایی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۴ آذر ۱٣٨۶ -
۵ دسامبر ۲۰۰۷
تاریخ درخشان جنبش دانشجویی در ایران مملو از به صحنه آمدن حرکتهای آزادیخواهانه جنبش دانشجویی ایران در مقاطع مختلف زمانی است. ۱۶آذر ورقی زرین و حماسه¬ای به یاد ماندنی از این تاریخ است که سمبل مقاومت و انقلابیگری دانشجویان ایران به شمار میرود. اولین جرقه¬های جنبش اعتراضی دانشجویی حدود ۶۰ سال پیش در واکنش به خفقان حاکم زده شد و به درازای بیش از نیم قرن کماکان تاکنون ادامه داشته است. جنبش دانشجویی در جامعه رنج دیده ایران که در این مدت از همیشه بیشتر غرق در استبداد سیاه و خفقانهای سیاسی بوده، به مثابه شمع فروزانی در عرصه سیاسی پرتو افکن افکار چپ و مترقی و آزادیخواهانه بوده است.
روز ۱۶ آذر ۱٣٣۲ به دنبال کودتای ۲٨ مرداد و تجدید دوباره استبداد ستم شاهی، شاهد به صحنه آمدن مردم و تظاهرات عمومی بود که در راس آن دانشجویان دانشگاه تهران نقش اساسی را در اعتراض به وضع موجود ایفا نمودند. در این روز حکومت ستم شاهی که چشم دیدن هیچ نوع مخالفتی را نداشت، دستور حمله به دانشجویان دانشگاه تهران را صادر نمود، با حمله نیروهای سرکوبگر ستم شاهی به دانشگاه، دانشجویان به خیابانها ریختند و خیابانهای اطراف دانشگاه به صحنه تظاهرات و مقاومت بر ضد استبداد مبدل گشت. سران دولتی با مشاهده چنین وضعیتی، بیرحمانه دستور به گلوله بستن صفوف دانشجویان معترض را صادر نموده و در این حرکت وحشیانه سه دانشجو به نامهای مهدی شریعت¬رضوی، مصطفی بزرگ¬نیا و احمد قندچی در خون خود غلتیدند و جان باختند.
با ریخته شدن خون دانشجویان بیگناه از آن روز به بعد ۱۶ آذر، مظهر مقاومت جنبش دانشجویی در برابر ظلم و خفقان حاکم و تداعی کننده اعتراضات وسیع دانشجویی در ایران می¬باشد. چه حکومت ستم شاهی و چه ظلمت¬پرستان نظام مذهبی کنونی در طول بیش از نیم قرن گذشته پیوسته دانشجویان را سرکوب و در صدد بوده¬اند که دانشگاه را به جولانگاه ارتجاع و خرافه¬پرستی تبدیل نمایند. به رغم تمامی تلاشهای سرکوبگرانه سالهای گذشته و به رغم وضعیت بحرانی و فجیع جامعه ایران، اما دانشگاه کماکان سنگر آزادیخواهی باقی مانده و دانشجویان با صلابت هرچه بیشتر به عرصه مبارزات سیاسی آمده و خواسته¬هایشان را مطرح¬ می¬نمایند.
امروز در حالی ۱۶ آذر را گرامی میداریم که جنبش دانشجویی بر متن اعتراضات مردمی و دیگر حرکتهای اجتماعی در طول چند سال گذشته و علی رغم سرکوبگریهای رژیم، گام به گام جلوتر آمده و به مثابه وزنه¬ای سیاسی توانسته که استبداد حاکم را در مقاطع مختلف به چالش بطلبد. جنبش دانشجویی بعد از پشت سرنهادن یک دوره رکود ناشی از رویکردی اصلاح طلبی سالهای گذشته، بار دیگر در بطن خفقان فاشیزم اسلامی سر برآورده و امروز بیشتر از همیشه نوک تیز حمله خود را متوجه پایه¬های اساسی ارتجاع حاکم گردانیده و از سردمداران رادیکالیسم جنبش اعتراضی جامعه ایرانی گشته است.
از سوی دیگر استبداد مذهبی حاکم نیز در مقابل زبانی غیر از سرکوب نشناخته و نماد شدت گرفتن موج سرکوبهای خونین دانشجویان را میتوانیم درحمله به دانشجویان دانشگاهها در ماههاو روزهای اخیر می¬بنیم. دستگیریهای وسیع، شکنجه، زندان و حبسهای طویل المدت نیز پیوسته ادامه داشته است. کوچکترین صدای اعتراض دانشجویان توسط لباس شخصیهای بی¬هویت چنان وحشیانه سرکوب شده که عصر بربریت را در یادها زنده کرده¬اند. انصار حزب¬الله و اطلاعاتیهای پیرو رهبر در کنار مزدوران و خائنان به مردم در اوج قساوت و ددمنشی به عنوان نیروهای متلاشی کننده جنبش دانشجویی سازماندهی شده¬اند. کنترل شدید امورات دانشجویان دختر و پسر و توهین و بیحرمتی حراست و کمیته¬های انظباطی، وضعیت نامناسب خوابگاهها و غذا و خدمات، تلاشهایی هستند در به قفس تبدیل نمودن دانشگاهها برای دانشجویان. مافیای روحانیت حاکم بدینگونه قشر تحصیل کرده و متخصص جامعه را آماج حملات سرکوبگرانه قرار داده و هم اکنون دانشجویان آزادیخواه بیشماری در زندانهای جمهوری اسلامی زیر شکنجه قرار دارند بطوریکه سرنوشتشان برای خانوادهایشان نیز مشخص نیست. آری این است پاداش روشنفکری و عدالتخواهی در ایران.
جنبش دانشجویی در تاریخ پرفراز و نشیب معاصر ایران، مهر واقعی و مشخص خود را بر وقایع سیاسی برجای گذاشته است. اما از ضعف و کمبود هم بری نبوده است: جنبش دانشجویی کماکان از عدم انسجامی یک دست در سطح وسیع و عدم وجود تشکیلاتی قوی، مستقل و خارج از سیطره هر جریان انحرافی جهت کانالیزه کردن مبارزات خود رنج میبرد. بیگمان هر جنبش و حرکتی اجتماعی در فقدان ابزار و ظرف لازم خود، از فرموله کردن خواستها، مطالبات و سازماندهی کردن حرکتهای اعتراضی در شرایط زمانی و مکانی مختلف باز خواهد ماند و نهایتاً از نیل به اهداف واقعی خویش عاجز خواهد بود. این مسئله درست است که فعالیت سیاسی در فضای تحت خفقان کنونی ایران علی الخصوص برای دانشجویان هزینه¬بردار بوده و موقعیت آنها را به خطر می¬اندازد، اما بدون شک تلاش برای ایجاد تشکیلاتی منظم و محکم که بتواند حتی در شرایط فعالیت مخفی، به گونه¬ای سیستماتیک امورات را به انجام برساند، اساسی¬ترین نیاز این مقطع جنبش دانشجویی ایران است.
با آگاهی به اینکه جنبش دانشجویی علی رغم نکات ضعف و قوت خود، جنبشی خود آگاه و خودجوش به شمار می¬آید و آنچه در کنار دیگر دستاوردها باید بر آن تاکید بیشتری شود، استراتژِی روشن و استفاده از تاکتیکهای مشخص در برابر استبداد مذهبی حاکم است. لزوم تکوین بلوغ فکری، ارتقا شعور و آگاهی سیاسی جنبش دانشجویی در این دوره و اتخاذ سیاست رادیکال در بطن اعتراضات دانشجویی وظیفه¬ایست جدی و با توجه به اینکه جنبش دانشجویی به عنوان بخشی از جنبش عمومی و مبارزات مردم ایران به شمار میرود، باید با دیگر جنبشهای اجتماعی حاضر در عرصه پیوندی و نزدیکی عمیقتری برقرار نماید. معلمان، دانش آموزان و کارگران و زنان قشرهایی هستند که لازم است جنبش دانشجویی پیوسته با آنان در ارتباط بوده و مکمل و تقویت کننده جنبش عمومی در ایران باشد. مرزبندی کامل با نهاد¬های دانشجویی زرد و دولتی و نقد پیگیر آنان نیز به جهت جلوگیری از به انحراف کشاندن جنبش و لوث کردن حرکتهای اعتراضی از واجبات این دوره است. با این وصف، بدون شک جنبش دانشجویی کمک شایان توجهی به روند رو به دمکراتیزاسیون جامعه ایران می¬نماید.
در ۱۶ آذرماه امسال و در پنجاه و چهارمین سالگردش، با گرامی داشتن یاد و خاطره تمامی دانشجویان آزادیخواهی که به جرم آزاد¬اندیشی و عدالتخواهی در خون خود غلتیدند و به سان گل پرپر شدند و همگی دانشجویانی که هم اینک در شکنجه¬گاههای دیکتاتوری حاکم تحت شکنجه¬های غیر انسانی بسر میبرند، تمامی مقاومتهای سالهای گذشته دانشجویی را ارج مینهیم. هم اکنون وظیفه دیگر دانشجویان مبارز و آزادیخواه دانشگاهها است که جنبش دانشجویی را به مرحله¬ای جدید ارتقا داده و سنگر آزادمنشی و دمکراسی¬خواهی را از همیشه بیشتر محکم نمایند. ۱۶ آذر باید به روز فوران و رستاخیز خواستهای سرکوب شده دانشجویان آزادیخواه تبدیل شود، به جریان افتادن سیل خروشان جنبش دانشجویی در این روز در راستای نیل به امیدها و آرزوهای دیرین، عشق به استقلال و عدالت خواهی به هدف پیروزی جنبش عمومی و فراگیر مردم در برابر ارتجاع هار و سیاه حاکم بر ایران.
salarpashai@yahoo.com
|