هَلا ای ایرانیان... بیدار باش ای هممیهن!
محمدعلی مهرآسا
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۴ آذر ۱٣٨۶ -
۵ دسامبر ۲۰۰۷
ملاهای حاکم هم شرف و حیثیت ایران را فنا کردند، و هم پله پله ملیت و مالکیت ما را بر اقلیمهای ایران بر باد میدهند.
هردم از این باغ بی بری، زوزه ی شغالی بلند میشود و هرلحظه فقیهان و حکومت ذلتبارشان بیشتر ایران را به سوی سیه روزی و سقوط میکشند. حاکمیتی که برمبنای تفکر دینی و مذهبی بنا شده است، میهن نمی شناسد؛ ملیت نمیداند چیست؛ شرافت میهن خواهی ندارد؛ و سران و مسئولان و کارگزارانش هرآنچه را مصالح مردم و کشور باشد، درازای دو رکعت نماز و یا سه صلوات خواهند فروخت. سران بی وطن و خائن این حکومت مدتهاست به معامله و فروش اقلیمها و زمینهای میهن دربرابر تأمین ماندگاریشان در قدرت مشغولند.
حضور احمدی نژاد در کنفرانس کشورهای عرب ساحل جنوبی خلیج فارس، یکی دیگر از بزرگ نشانه های کامل نکبت و ذلالتی است که فقیهان شیعی – اسلامی بر میهن ما تحمیل کرده اند... این کنفرانس زیر نام «کنفرانس سران کشورهای خلیج عربی» تشکیل شد و احمدی نژاد و وزیر خارجه اش در آن حضوریافتند.
به گمان من، دعوت سران اعراب ساحل جنوبی خلیج فارس از احمدی نژاد برای شرکت در این کنفرانس، بسیار حساب شده بود و تصمیمشان دقیقاً براین مبنا قرار داشت که این بی آزرم عاشق میکروفون و وراجی را به آنجا بکشند. بی شک این شیخان میدانستند رئیس کابینه ی حاکمیت ولایت فقیه منافع ملی نمی شناسد و خودنمائی در چنین حلساتی را برسود کشور و ملت ترجیح خواهد داد. دو سال و چند ماه درصحنه های داخلی و خارجی جفنگ گوئی و بی هوا سخن پرت کردن احمدی نژاد، شناختی کامل از این تحفه ی ولایت به مسئولان جهان داده است؛ و شخصیت، بار دانش، میزان فهم و درایتش برهمگان هویداست. بنابراین، اراحیفی که او خواهد گفت اهمیت ندارد، مهم نفس حضور رئیس جمهوری مملکت در کنفرانسی است که در زیر نام و تابلوی «خلیج عربی» دایر و اداره میشود. قبول دعوت و نشستن و گوش کردن به سخنانی که در جلساتی که با تابلوی خلیج عربی مزین شده و اداره میشود، نشان به رسمیت شناختن چنین کنفرانسی با نام خلیج عربی از سوی دولت ایران است. سد البته سخنرانی کردن و پیشنهاد دادن های بچگانه به این کنفرانس، مهر دیگری خواهد بود بر تأیید و رسمیت شناختن چنان جلساتی با چنان نام و نشانی.
از هر نظر به قضیه نگاه کنیم، شرکت رئیس دولت حکومت فقیهان دراین کنفرانس و حضور آقای احمدی نژاد دراین جلسات و دادن پیشنهادات مضحکتر ازقواره ی خودش به این مجمع، باعث میشود که اعراب این عمل را مهر تأییدی بر تصمیمشان در تعویض نام «خلیج فارس» به نام مجعول خلیج عربی تلقی کنند. و گرنه آقای احمدی نژاد می بایست بادیدن این تابلو، همان لحظه ی نخست جلسه را ترک می کرد و به کشورش برمیگشت. اصولاً احمدی نژاد و رهبرش آگاه بودند که این کنفرانس با چه نامی گشایش و ادامه خواهد یافت. لذا صرف حضور در این اجلاس، تأیید تصمیم شیخان عرب است.
مضحکتر از شرکت این نابغه ی سیاسی در کنفرانس و فروش آبروی کشور ایران، عدم انعکاس موضوع درجراید - به قول خود اصلاحطلب- درون ایران است که جای تأمل و حتا گریه دارد و چه آسان ازکنار این خیانت مسلم گذشتند. قطعاً احمدی نژاد بی تأیید و صلاحدید مقام رهبری تن به این سفر حقارتبار نداده و حضور درجلسات و سخنان این خلوت حضور، بدون اذن سلطان انجام نشده است.
بدبختانه، هنوز زمان زیادی که فقیهان حاکم قسمتی ازمیهن را درشمال کشور هبه کردند و دریای مازندران را نه به ثمن بخس، بل مجانی به عَمر و زید بخشیدند نمیگذرد که دسته گلی دیگر در جنوب به آب داده شد. هنوز اشکهای میهن پرستان در مرگ بخشی بزرگ ازاقلیم دریائی، خشک نشده بود که تأیید جعل نام خلیج فارس را نیز پذیرفتند. آری سر خُم می سلامت، شکند اگر سبوئی! فقیهان شریعت شیعه، برای نگهداشت حکومتی معجوج به نام اسلامی و ماندن شان در رأس قدرت هربها را خواهند پرداخت. مگر زعیم بزرگشان آقای خمینی که حکومت ولایت دست پخت اوست، در برابر تجاوز صدام نگفت:
« اگر تمام مملکت هم برود مهم نیست، مهم این است که اسلام نشکند...»
وقتی یک دین که شریعتش جهان وطنی است، ایدئولوژی و بنیان حکومت میشود، حاصلی جز این به بار نمی آورد. در دین اسلام، مسلمان واقعی، هممیهن ندارد، همدین وبرادر دینی دارد. برای همین است که پیروان دیگر آئینهای مقیم کشور ازنظر حاکمان کشور جایگاهی به مراتب پائینتر از شیعیان دیگر کشورها دارند؛ و به همین سبب درحالیکه هموطنان سنی کرد و بلوچ و سواحل خلیج فارس در فقر میگدازند، شیعیان لبنان و پاکستان و حتا عراق حقوق ماهانه از سوی حکومت ولایت فقیه دارند...
دراین آئین، میهن چیست و مصالح میهن کدام است!؟...آری، ما منتظر ظهوریم؛ ما درانتظار نزول اجلال منجی بشریت حضرت قائم موهوم و مجهول روزشماری میکنیم تا با شمشیر و اسب سفید قیام فرماید؛ و با هوئی نخست زرادخانه های اتمی را آب کند؛ و با نعره ای شش میلیارد انسان غیر شیعه را دود.
عقل از این همه نادانی زمامداران میهنمان حیران و وامانده است که ملت بیچاره و بی پناه ایران درسالهای نخستین هزاره سوم میلادی و عصر انقلاب الکترونیکی، قبای ژنده ی خود را به کجای این شب تاریک بیاویزد!
هممیهنان به هر وسیله که ممکن است این بی آبروئی و خیانت را برملا سازیم. دراین مورد ساکت ننشینیم. ایستادگی و مبارزه دربرابر بخشش تکه تکه از سرزمین میهن، به مراتب از نجات فلان و بهمان مبارز اصلاحطلب از زندان پذیرفته تر و نتیجه بخش تراست. همراه آن، این مهم را نیز نباید فراموش کرد.
کالیفرنیا دکتر محمد علی مهرآسا ۴- ۱۲ - ۲۰۰۷
|