نامه سرگشاده به آقای تابان و دیگر مسئولین روزنامه ها و نشریات اینترنتی
دکتر برزو شکوهمند
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣ دی ۱٣٨۶ -
۲۴ دسامبر ۲۰۰۷
آقای دکتر شهرام شمسواری به تازگی به اراده و ابتکار شخصی خود یک برنامه قابل توجه ای را برای کمک به جنبش دمکراسی در ایران، آغاز کرده اند، برنامه ای را که به تنهایی به پیش میبرند. هدف برنامه گردآوری و ارزیابی نکته نظرات ایرانیان درون و برونمرز (از راه همه پرسی) در پیوند با مشکلات حاد سیاسی، اقتصادی و اجتمایی کشور ، میباشد. این همه پرسی مورد نظر قرار است که بکمک اینترنت و بطور گمنام صورت بگیرد. ایشان در این رابطه بیانیه ای را بیرون دادند که متاسفانه بجز دو روزنامه اینترنتی که مبادرت به انتشار آن کردند (ایران گلوبال و کوروس نیوز)، دیگر نشریات اینترنتی از انتشار آن خودداری کرده و آن را ندیده گرفته اند.
دوستان گرامی اگر شما بیانیه را خوانده باشید،
www.iranglobal.info
این بیانیه یک تلاشی است برای سازماندهی کردن آن خواستهای دمکراتیک ولی هنوز برآورده نشده ای، که سازمانهای سیاسی ایران و اشخاص گمنام زیادی بطور منفرد در ٣۰ سال گذشته برای نهادینه شدن آنها در ایران ، مبارزه کرده اند، مقالات نوشتند و هنوز هم مینویسند. .آنچه که نیروهای دمکرات و آزادیخواه را بهم پیوند میزند و متحد میکند، رابطه قوم و خویشی یا طایفه ای آنها نیست، بلکه تعهد آنها به ارزشهای دمکراتیک ، مانند احترام به حقوق بشر ، آزادی گردش اخبار و مطبوعات، احترام به آرای مردم... میباشد. تنها ارج گذاشتن و متعهد بودن به این ارزش ها است که به عنوان نشان و وجهه مشترک نیروهای دمکرات؛ میتواند زیبنده شخصیت آنها شود و نه نام و نشان شخصی آنها.
در این مبارزه آزادی علیه استبداد، و نور علیه ظلمت، هر ایرانی چه نامآور و چه گمنام و یا هر شخص غیر ایرانی که بتواند با سرمایه فکری و معنوی خود اسباب پیشبرد اهداف دمکراتیک مردم ایران را فراهم آورد ، به جبهه آزادیخواهان تعلق دارد، و باید که دست دوستی به سوی او دراز شود. و نه اینکه به بهانه عدم آشنایی با پیشینه او، مورد بی مهری و بی توجهی اپوزیسیون قرارگرفته و با او همکاری نشود.
بیایید کلاه خودمان را قاضی کنیم و یک ارزیابی از برآیند کار اپوزیسیون دمکرات، در طی ٣۰ سال گذشته انجام دهیم. در این مدت با وجودیکه تعداد زیادی تئوریهای سیاسی ، مقالات و کتابهای جامعه شناسی و فلسفی بر علیه استبداد حکومت اسلامی و برای روشنگری در جامعه نوشته شده و در تارنماهای اپوزیسیون انتشار یافته است، و همچنین تعداد زیادی سازمان ها و اتحاد های سیاسی بوجود آمدند که به پس از چندی به فراموشی سپرده شدند، برآیند کار چی بوده است؟ برای پرتوانداختن بر این واقعیت دردناک که اپوزیسیون دمکرات در پیشبرد برنامه هایش شکست خورده است ، من کوتاه فقط به دو مورد اشاره میکنم.
نخست، در حالیکه جانیان و مرتکبین نسل کشی در سایر نقاط دنیا برای پنهان ماندن از دید افکار عمومی جهان و گریز از اجرای اعدالت در حق آنها، در زیر زیرزمین های سه طبقه خود را مخفی میکنند، و یا نام و نشان و ظاهر خود را تغیر میدهند ، جنایتکاران در حکومت اسلامی هر روز پرواتر و درنده تر میشوند؛ بدون هراس از قبول مسئولیت جنایات مرتکب شده، نه تنها سر و بر گنده راست راست در انظارعمومی ظاهر میشوند بلکه با دهن کجی به دنیای آزاد، بجای پنهان ماندن از دید مطبوعات و افکار عمومی جهان، برای گرفتن پست وزارت و نمایندگی مجلس با پر رویی از سرو کوله هم نیز بالا میروند.
دوم ، در انتخابات ریاست جمهوری گذشته شانزده میلیون از مردم ایران در دام نیرنگ "وعده پول نفت بر سر سفره " جناح ارتجاعی حاکم قرار گرفتند، و با فراموش کردن و یا عدم آگاهی از نقش اصلی این جناح در نابودی اقتصاد و ویرانی فرهنگ ایرانزمین فوج فوج به نماینده برگزیده آن ،محمود احمدی نژاد، رای میدهند. یعنی جناحی که در حمام خون بهترین جوانان و فرزندان این کشور غسل تطهیر مگیرد. حتی اگر هم، فرض را بر این بگیریم که پیروزی احمدی نژاد در انتخابات تنها نتیجه یک تقلب لجام گسیخته انتخاباتی میباشد، و چهارمیلیون از مجموع آرائ داده شده به احمدی نژاد، که در صندوق او راه گم کرده بودند را نتیجه جابجایی غیر قانونی آرائ و دستکاری حساب شده این جناح ارتجاعی فرض کنیم ، باز نتیجه انتخابات یک فاجعه سیاسی برای اپوزیسیون دمکرات میباشد. زیرا نتیجه ۲٨ سال فعالیت سیاسی اپوزیسیون این بوده که ۱۲ میلیون ایرانی در اوج نااگاهی نسبت به عواملی که مسئول مستقیم شرایط اسفناک اجتمائی آنها هستند، ( که با پوست و استخوان خود لمس میکنند) به کاندیدائی رای بدهند که جناح او عامل و مسئول اصلی این شرایط هولناک اقتصادی و سیاسی کشور میباشد. یعنی جناحی که مسئول اصلی ایجاد دوزخ سیاسی / اقتصادی در ایران در مدت ٣۰ سال گذشته بوده است که همچنان با هیزم کردن جان مردم ایران، شعله های آنرا زنده نگه میدارد.
نتیجه اینکه توان حکومت اسلامی بعد از این مدت ٣۰ سال، در حکومت کردن از راه ایجاد ترور و وحشت، نه تنها کاسته نشده است ، بلکه با نمایش اعدام های خیابانی اخیر ، و حجم بالای اجرای حکم قصاص و سنگسار که برای مدتی راکد مانده بود، رکورد تازه ای در بیرحمی؛ ضمیمه پرونده ننگین خودش کرده است
پس از این ارزیابی کوتاه ، فکر نمی کنید که وقت آن رسیده است که اپوزیسیون دمکرات ایران عملکرد خود را در طی ٣۰ سال گذشته کالبدشکافی کند و برای پی جویی علت شکستش ، آن را زیر زره بین ببرد؟ در دانش های تجربی اصل بر این است که وقتیکه یک آزمایش نتیجه ندهد آزمایش را دیگر تکرار نمیکنند، مگر اینکه حداقل یکی از فاکتورها و یا ابزار آزمایش تغیر داده شود. زیرا در غیر اینصورت تکرار آزمایش همتای به هدر دادن وقت و هزینه مالی میباشد .اپوزیسیون دمکرات ایران حدود ٣۰ سال است که با وجود عدم موفقیت در این آزمایش تاریخی، دست از تکرار اشتباه خود بر نمی دارد و حاضر نیست که با دگرگون کردن تنها یک فاکتور از برنامه و رفتار سیاسی اش، شانس موفقیت خود را در پیکار با استبداد، بالا ببرد. ولی بر عکس بر اشتباهاتی که بمدت ٣۰ سال است که مرتکب میشود همانند عدم همکاری بایکدیگر حول ارزش های دمکراتیک و بدگمانی های بی پایه نسبت بهم که شاید ریشه در درگیری های شخصی داشته باشد، لجوجانه پاقشاری میکند. نتیجه اینکه در برابر دیوار ندانم کاری آنقدر معطل میماند تا دیوار برسرش خراب شود. علت شکست برنامه های اپوزیسیون دمکرات ایران در طی ٣۰ سال گذشته از دو حالت بیرون نیست: یا مردم ایران صدای اپوزیسیون دمکرات را نمی شنوند و یا اینکه برنامه های ارائه شده از سوی نیروهای دمکرات پژواک دهنده خواست واقعی مردم نیست ، و مردم نه آن برنامه ها را میفهمند و نه علاقه ای برای هزینه کردن وقت برای آن دارند.
بیانیه اخیر آقای دکتر شهرام شمسواری تنها تلاشی در این چارچوب است که میخواهد با انجام یک همه پرسی از ایرانیان درون و برون کشور که به صورت گمنام برگزار میشود، با یک ارزیابی پژوهشی از خواست های واقعی مردم؛ به این سوتفاهم های تاریخی در میان مردم ایران و اپوزیسیون دمکرات او پایان دهد. وقتیکه حکومت اسلامی بخاطر وحشتی که او از برآیند رای مردم دارد، با تمام توانش از برگزاری اینچنین همه پرسی هایی جلوگیری میکند، ترس اپوزیسیون از استقبال و همکاری برای انجام آن در چه گفتگو و مقوله ای جای میگیرد؟ برهان های حکومت اسلامی در مخالفت با برگزاری همه پرسی کاملا مشخص است ، ولی دلیل اپوزیسیون در عدم استقبال و همکاری از آن چیست؟ آیا نمیخواهید که شر این حکومت دژخیم از سر مردم ایران کم شود؟ یا اینکه به جایگاه سیاسی خود خوی گرفته اید و میخواهید که برای همیشه اپوزیسیون بمانید؟
انتشار نتیجه این همه پرسی در مطبوعات مهم جهان، که در پیوند با مشکلات حاد کشور تنظیم شده است، میتواند نقش و تاثیر بسیار برجسته ای در برنامه ریزی های آینده اپوزیسیون دمکرات و تحولات سیاسی ایران ایفا کند.
نخست اینکه، اپوزیسیون دمکرات میتواند به درصد توان و اعتبار برنامه های خود در نزد مردم و یا به عدم توجهه آنها پی ببرد و برنامه ها آینده خود را هماهنگ با انتظارات مردم تنظیم کند.
دوم، با انتشار برآیند این همه پرسی در مطبوعات اروپا و جهان آزاد ( اگر مردم به نهادینه شدن دمکراسی در ایران رای بدهند)، میتوانند مردم ایران بر روی کمک های معنوی و همدلی مردم آزادیخواه در جهان حساب باز کنند و از کمک های اخلاقی آنها و جنبش دمکراسی خواهی در جهان، برخوردار شوند. در این صورت میتوانند خود مردم ایران، مسئله حقوق بشر آنها و نهادینه شدن دمکراسی در ایران گرانیگاه توجه جهان آزاد به ایران شود و در نتیجه، گزارشات خطر سیاست اتمی حکومت اسلامی را، که هم اکنون مسئله حقوق بشر در ا یران را به حاشیه رانده است ، تحت الشعاع قرادهد. در شرایطی که برآیند همه پرسی گزینش دمکراسی از سوی اکثریت مردم ایران باشد، حکومت اسلامی حاکم بر ایران اعتبار خود را در نمایندگی از مردم ایران در صحنه بین المللی از دست خواهد داد و دیگر نمیتواند به عنوان نماینده مردم ایران درجهان عرض اندام کند. و این ایجاد خلائ قدرتی است که باید بوسیله اپوزیسیون دمکرات پر شود.
اگر چه آینده سیاسی کشور بستگی مستقیم با تحولات درونی دارد ولی ندیده گرفتن و ارج نگذاشتن بر حمایت های جهانی از جنبش آزادیخواهی مردم ایران آنهم در عصر اینترنت و ارتباطات که در آن رسانات گروهی از قدرت فراوانی در جهت دادن به رویدادهای دنیا برخوردادند، یک خطای نابخشودنی دیگر از سوی اپوزیسیون دمکرات ایران خواهد بود. آنها که از انعکاس رای مردم در مطبوعات هراس دارند دمکرات نیستند.
یکشنبه، ۲۰۰۷/۱۲/۲٣
|