یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نیایش بوش
بمناسبت فرارسیدن کریسمس و سال نو


یاور استوار


• این زوزه کش پلید نامش چاوز
هر روز کند کنار ِ گوشم وز وز
حقا بزمین گرم کوبش ناگاه
تا پا نشود ز جایگاهش هرگز ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣ دی ۱٣٨۶ -  ۲۴ دسامبر ۲۰۰۷


  حمله به عراق و اشغال آن کشور را با مشیت الهی و بخواست حضرت باری انجام داده ام.
با این اظهار و اعتراف صریح و سریع حضرت ِ ریاست جمهوری، همانا بر همه ی جهانیان مبرهن و آشکار گشت که بر خلاف نظر و نگر برخی کژاندیشان از خدا بی خبر ِ یاوه گوی، خواست ِ جهانخوارانه ی امپریالیستی و ارتش جهنمی اش فرع قضیه ی شلتاقهایی بوده که در سالیان اخیر از سوی آمریکا بر جهان رفته است و در واقع حضرت بوش از جانب و بخواست خداوند رحمان کمر به آزادی و آبادی ی عراق، افغانستان، سومالی و..... بربسته است!
البته اگر ما تیزبین و گسترده نگر بودیم، می توانستیم این موضوع را پیش از اقرار و اعتراف حضرتش دریافته و بر درگاه مقدسش " تیرشه ی " نیاز ببندیم. چرا که برگزیدگان این سویی   ی خداوند یعنی رهبران حکومت اسلامی ی ما بر این واقعیت پیشاپیش خستو گشته و چراغ ِ هدایت را برافروخته بودند. میگویید نه؟!
مگر این نبود که بهنگام اشغال عراق از سوی آمریکا و بفرمان همین نماینده ی خداوند، حضرت آیت الله رفسنجانی در خطبه ی عبادی سیاسی ی نماز جمعه فرمودند:
این دست انتقام الهی بود که از آستین (آستین چه کسی؟) بدر آمد و صدام را به مجازات رسا نید .
و مگر این نبود که در نماز جمعه ی هفته بعد از دستگیری صدام در سوراخ موش ِ تکریت، آیت الله مشکیینی فرمود:
  اراده خداوندی صدام کافر را بدام انداخت......
باز هم بگویید نه! این اشارت ز جهان گذران شما را بس نیست؟!.
  شک نکنید که   در جمهوری اسلامی ی عزیز ما بسیاری کسان واز آن میان این دو بزرگوار پیشاپیش از جایگاه و مقام و ماموریت حضرت بوش با خبر بوده و خبرش را بگوش ِ جهانیان رساندند. اما کو گوش شنوا؟
بهر روی، بوش، عزیز و مجری ِ حکم خداست و با علم به این واقعیت، این سلیم ِ حلیم بمناسبت کریسمس و فرا رسیدن سال نو مسیحی، دست دعا بدرگاه خدا برآورده و تمنیات و مکنونات ِ قلبیش   را باز گفته است. باشد که خداوند نیز مانند همیشه نیازهایش را برآورده و دعایش را اجابت فرماید! آمین!
 
۱
دادار جهان! ببوش خود کن نظری
تا جنگ بپا کند،   کمی، مختصری
گر نفت و ذخیره ایست هر جای جهان
بر ما برسان ز باب رحمت   خبری
۲
یارب مددی که " چین" نابود شود
این چین و چروک از سر ما دود شود
بازار جهان   برای   ما شیرین کن
تا آن که جهان بکام ِ نمرود شود
٣
یارب تو ببوش خود عنایت داری
هر جا که نهد پای به او بسپاری
بر پشت قباله اش جهان را بنویس
تا خلق اطاعت کندش بیگاری
۴
و در پیوند با عراق
 
یارب به مشیت تو ویران کردم  
صدام اسیر مار و موران کردم
کاشانه فروکوفتم اندر سر خلق
کشتار به حکم ِ تو فراوان کردم
۵
و نالان از ناسپاسی مردم عراق
 
ای مردم بغداد زجان سیر شوید
سیل آید و یکباره زمینگیر   شوید
کردیم حرامتان هزاران تن بمب
دیگر چه کنیم تا نمک گیر   شوید؟
۶
در رابطه با کل جهان
 
یارب مددی تا که جهان رام شود
آرام شود، بسته ی این دام شود
یک شوهر خوب بهر این رایس ِ عزیز
صد چشمه ی نفت مال ِ بابام شود
 
۷
و در پیوند با ایران و رهبر و رییس جمهور
 
این خامنه ای جان ِ من، این یار عزیز
این بی غل و غش این صنم ِ شوخ و تمیز
بس دیر زیاد و عمر او باد دراز
پیمانه   ی ابلهی و جهلش لیریز
 
٨
باری تو به محمود دلی شاد بده
یک سینه ی   صاف ِ ز غم آزاد بده
تا باز برای ما فضایی سازد
گر خویش نفهمید   تواش یاد بده
 
۹
 
آسیدعلی و ملیجکش جان منند
از جان و روان بر سر پیمان منند
تا آتش فتنه در جهان افروزند
همکار ِ من و امید یاران منند
 
۱۰
و در شکوه از چاوز
 
این زوزه کش پلید نامش چاوز
هر روز   کند کنار ِ گوشم وز وز
حقا بزمین گرم کوبش ناگاه
تا پا نشود ز جایگاهش هرگز
 
۱۱
ای کاش که تمساح لبانش بمزد
توفان بلا به خان و مانش بوزد
بیچاره شود، لخت و پتی چون طاهر
ناگاه رطیل خایه هایش بگزد
۱۲
ای کاش هزارپاش همخانه شود
یا خانه او خراب و ویرانه شود
یا جّز جگر بگیرد این بی فرهنگ
یا آن که ز عقل دور و دیوانه شود
۱٣
و همچنین در باره ی فیدل کاسترو
 
یارب کمکی ! کاسترو از جان برود
داسِ ِ ملک الموت بفرمان برود
آب خنکی فرو رودمان آخیش!
از بیخ ِ گلو، اگر که شیطان برود!
 
۱۴
این کاستروی پیر زمینگیرش کن
بنشانده به ویلچری و پاگیرش کن
یک روز بحق ِ پنج تن از نوک کوه
با دست ِ سیای ما سرازیزش کن
 
۱۵
یارب تا کی به زندگانی ماند
این نیزه ی سرخ این جهانی ماند
منظور ِ من این کاستروی بی مرگ است
ما ذله و او به سختجانی ماند؟
 
ودر رابطه با بن لادن و القاعده.....
۱۶
ما اسامه در آب نمک خواباندیم
صد ورد و دعا به هر دوگوشش خواندیم
تا مار افعی گشت و افعی شد اژدر
آنگونه که ما به کار او   درماندیم
 
۱۷
القاعده و اسامه یاران منند
در معرکه ها شعله بیاران منند
هرجا که کمیت خسته ام لنگ زند
ظاهر شده، چون که تکسواران ِ   منند
 
۱٨
یارب همه جا پناه ِ بن لادن باش
هم حافظ ِظاهر و همش باطن باش
ریش و کلهش درد خور ِ مشکل ماست
ربا!   تو نگهدار ِ خود ِ این جن باش!
 
۱۹
کرزای چه   سود دارد اندر بر ِ ما؟
دستار ِ ضرر بسته به گرد سر ِ ما
انگار که این ملا عمر بهتر از اوست
یارب بکشانش باز در دفتر ِ ما
 
یاور استوار   نیمه ی دوم دسامبر ۲۰۰۷
 
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست