سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نگاهی به درون!
بررسی کتاب "در جست و جوی رهایی"، خاطرات زندان


کوروش گلنام


• این کتاب تنها خاطرات دردناک زندان و سختی هایی که یک زندانی زن باردار در زندان "ج" اسلامی تحمل نموده است، نیست که داستان ناهمگونی ها، نابسامانی ها و پس ماندگی های فرهنگی یک جامعه مرد سالار و امروز به ویژه، گرفتار در چنگال خرافه های دینی ـ مذهبی است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۵ دی ۱٣٨۶ -  ۲۶ دسامبر ۲۰۰۷


 
شناسنامه کتاب :
نام کتاب: در جست وجوی رهایی
نام نویسنده: مریم نوری
حجم کتاب: با پیوست ها ٣۰۴ صفحه
ناشر: نشر باران سوئد
زمان چاپ: سال ۲۰۰۵ (۱٣٨۴)، چاپ نخست
 
" هنگامی که بلندگوی بند به صدا در می آمد، علی رغم شلوغی بند، سکوت سنگینی بر بند حاکم می شد. گویا اصلا کسی در بند حضور ندارد. نفس در سینه ها حبس می شد.یک به یک افراد سرتا پا گوش می شدند. کسی از جایش حرکت نمی کرد تا مبادا کوچک ترین صدایی مانع شنیدن کلمه یا حرفی شود. در این چنین لحظاتی همه دچار ترس و اظطراب می شدند؛ چرا که هر کس می ترسید که نکند او را مجدادا به بازجویی ببرند ویا اتفاق جدید ناگواری در بند رخ دهد ." ص ۵۷ کتاب
" روزی مرا به دستشویی بردند که آینه داشت..... در آینه نگاهی کردم. پیرزنی را دیدم که قسمت زیادی از جلوی موهایش سفید شده بود. [بقیه]موها تقریبا جو گندمی بودند. چین های بسیاری در صورتش نقش بسته بود. دور لب هایش سفید وچشم هایش بی روح بود. تکانی خوردم. پشت سرم را نگاه کردم.کسی را ندیدم. مجددا نگاه کردم. باز کسی را ندیدم. دست به صورتم کشیدم تا مطمئن شوم آن کسی که در آینه است من نیستم ودیگری است ." ص ۴۱ کتاب، تنها مدت کوتاهی پس از دستگیری نویسنده.
 
و این نیز دردنامه و سند دیگری است بر رسوایی حکومت اسلامی و چگونگی استوار نمودن پایه های قدرتش که جز تکیه بر زور، بی قانونی، نیرنگ، دروغ، زندان ، شکنجه، خون، کشتار، تجاوز، ویرانی و نابودی زندگی هزاران انسان بی گناه، چیز دیگری نبوده و نیست.     
 
کتاب خاطرات زندان مریم نوری نیز چون کتاب خاطرات زندان ایرج مصداقی، مهرنوش پارسی پور، منیره برادران و... از ارزش های ویژه خودبرخوردار است. ۲ سال از انتشار کتاب گذشته است و این یادآوری شاید سبب شود که هم میهنانی که هنوز آن را نخوانده اند، این کار را انجام دهند زیرا این خاطرات نیز بخشی از تاریخ پر رنج مردم ایران و به ویژه زنان ایرانی است زیر مهمیزهای ملایان پر از عقده وکینه و دیگر نابخردان درحکومتی اسلامی و بنیاد گرا با انتقادهایی به شکلی کلی درست از کمبودها ونارسایی های اجتماعی ـ فرهنگی در میان ما ایرانی ها.
شیوه نگارش وچگونگی بیان خاطرات:
شیوه نگارش کتاب ساده، یک دست، روان وخالی از زیاده گویی هایی است که گاه خاطره نویسان برای افزودن بر حجم کتاب خود انجام می دهند. کوشش برای به دست دادن گزارشی درست و   تصویر چهره ای حقیقی و روشن از آنچه در زندان و بر نویسنده و هم بندان گذشته است، در جای، جای کتاب آشکار است و خواننده با احساس اعتماد و اطمینان به نویسنده، داده های کتاب را می پذیرد.
کتاب از یک پیش گفتار کوتاه، ۲۵فصل و یک بخش پیوست ها(نامه ها و تصویر ها) تشکیل شده که کار خواننده را در خواندن و دنبال کردن رویدادها، آسان تر می کند.
ویژگیهای کتاب
این کتاب تنها خاطرات دردناک زندان وسختی هایی که یک زندانی زن باردار در زندان "ج" اسلامی تحمل نموده است، نیست که داستان ناهمگونی های، نابسامانی ها وپس ماندگی های فرهنگی یک جامعه مرد سالار و، امروز به ویژه، گرفتار در چنگال خرافه های دینی ـ مذهبی است. داستان رنج "زن بودن" حتا در یک سازمان چپ به قول خود پیشرو است. داستان خودخواهی ها، بی توجهی ها و ستمگری ها ما مردها و نابرابری های اجتماعی هولناک در جامعه امروز ایران است از همه زاویه ها، چه در برخورد با سازمان های اداری، هرج ومرج و قانون های ضد زن درحکومت اسلامی و چه به شکلی کلی رفتار زشت و نادرست ما مردان در برابر زنان. و امان از دست ما مردها ونگاه نادرست ما به زن وزندگی!
در این خاطرات تلخ، مریم نوری گذشته از این دو جنبه افشا گری قلدری ها، ستمگری ها و تجاوز به جان و مال مردم از سوی "جمهوری" سراپا آلوده اسلامی از سویی و نابرابری های اجتماعی رنج آور وریشه دار بین زن ومرد در ایران از سویی دیگر؛ به درستی بر کمبود ها، ناتوانی ها و کج اندیشی ها ی سازمان های سیاسی با ادعای هواداری از سوسیالیسم و حق برابر برای زنان نیز دست نهاده و به شیوه های برخورد دیکتاتور مآبانه درونی و رفتارهای این چنینی اعضا و هواداران دگم اندیش آنها   نیز می پردازد(در پیش گفتارکتاب ص ۷، و در مناسبت های دیگر این مورد به خوبی نشان داده شده است). به همین انگیزه است که من آن را "نگاهی به درون" و کاویدن و جست و جو در خود دیده ام. توجه به این نکته در کتاب یکبار دیگر براین دیدگاه تاکید می کند که اصولن سازمان وحزب سیاسی در یک جامعه بسته وسرکوب شده، بیشتر نیازمند ایدئولوژی های وارداتی است که کمتر با ساخت و زیربنای جامعه هم خوانی دارد و هرگز نمی تواند به درستی و با تکیه بر دانش و آگاهی مورد نیاز، در میان مردم پا گرفته و در خدمت مردم بکار رود. یکی از بدترین میوه های چنین حزب وسازمانی، دگم اندیشی و پیروی وپذیرش کورکورانه از رهبران آن حزب وسازمان است که آنان نیز خود دنباله رو رهبران ایدئولوژی وارداتی خود هستند. یک نمونه روشن وبارز، سرنوشت حزب توده و به پیروی از آن اکثریت است که چگونه اعضا و هواداران آنها با دنباله روی بی چون وچرا از رهبران خود و آنها نیزاز رهبران حزب کمونیست شوروی پیشین که تنها به سود و منفعت خود می اندیشید، در چنان راه نادرست وگمراه کننده ای کشانده شده، نتیجه همه کوشش ها وپاک دلی های بسیاری ار اعضا وهواداران آن ها به سادگی و به شکلی درد آور بر باد رفته است. هیچ یک از دیگر سازمان هایی که راهی خلاف این دو حزب و سازمان را پیمودند نیز به سرانجامی نرسیدند چون نه بنیاد اندیشه درست و نه روش و منش درستی داشتند. آنها نیز دست پرورده همآن جامعه بسته و گرفتار ده ها   مشکل فرهنگی بودند که در این خاطرات به نمونه های درخور توجهی اشاره شده است.   
دلیری واگاهی
آنچه در این کتاب و سرگذشت پر از رنج ، سختی و کوشش های گاه جانکاه ولی جانانه وپی گیر مریم نوری چه در درون ایران (در زندان، در خانه و در جامعه) وچه در بیرون از ایران ودربدری های او وفرزند به دنیا آمده اش در زندان، با درد جانکاه ازدست دادن همسری که به یکدیگر عاشق بوده اند(در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، رحمت همسر مریم نیز ،که هم زمان در زندان بوده اند، جزء قربانیان آن کشتار است)   به خوبی درچشم ودل می نشیند، دلیری و بی باکی و مبارزه او در راه دست یابی به حق خود است به عنوان یک انسان و نه یک زن وپشتیبانی او از دیگران به ویژه زنانی که حقشان پایمال شده است. البته او، چنان که دیگر زندانیان هم بارها به او می گویند، در سال هایی به زندان می افتد( از آبان ۱٣۶۴ تا ۱٣۶۹و به مدت ۵ سال)   که دوران شکنجه های سخت تخت و تابوت وشلاق برای هر وعده نماز نخواندن و.. سپری شده و وضعیت بندهای عمومی در کل بهتر از گذشته خود است:
" ....تو وقتی به زندان اومدی که دوران رفرمه. فضای الان زندان نسبت به سال های ۱٣۶۰ ـ ۶۱، گاهی تا ۶۰ نفر توی یه اتاق می خوابیدیم. مرتب هم کتک می خوردیم. پاسدارها با شلاق، چوب وچماق به بند می ریختن و ما را می زدن. تو باید خدا را شکر کنی که تازه دستگیر شدی. " ص ۵٣، سخنان نرگس یکی از هم بندی های نویسنده خاطرات در زندان.
  ولی دلیری مریم نوری در نگاه او به زندگی، درک وشیوه برخورددرست تر با گرفتاری ها ونهراسیدن از ابراز دیدگاه و باور خود ومبارزه روزمره او برای رسیدن به حق زندگی انسانی است.
" گاهی فکر می کنم که اکثر ما زنان، تا پای جان همه چیز را قربانی بچه های خود می کنیم، اما اکثر مردان چقدر راحت طلب هستند! تیغ حمله من به سوی قوانین نا عادلانه اجتماعی ومردسالاری است .." ص   کتاب۲۰۹
" این بار رژیم از طریق خانواده ها برنامه خود را پیش می برد و زندانیان سیاسی را تحت فشار قرار می داد. تصمیم گرفتم که از ایران فرار کنم. نمی خواستم بدون بچه ام فرار کنم؛ به هیچ عنوان وتحت هیچ شرایطی. با خانواده همسرم صحبت کردم. آن ها حاضر نبودندکه سرپرستی و وکالت بچه را به من بدهند ... نه خانواده خودم ونه خانواده ی رحمت حاضر به هیچ گونه همکاری در این زمینه نبودند، من زندانی این دو خانواده[نیز] بودم... " ص ۱۹۲
و ببینیم ما در جامعه مردسالار خود چگونه با زنان رفتار کرده و می کنیم:  
" وقتی همسر زنی می میرد یا اعدام می شود ویا طلاق می گیرد، بچه ابتدا به پدر شوهر تعلق میگیرد و در نبود پدر شوهر به برادر شوهر و الا آخر و در نهایت گویا اگر اشتباه نکنم بعد از هفت جد شوهر به پدر دختر واگذار می شود! یعنی در ایران من به عنوان یک زن در قرن ۲۱، حتا از حیوانات هم حقیرتر شمرده می شوم ." ص ۲۰۵ کتاب
" در بولیوی، این که هیچ مردی به زنی حتا کوچک ترین متلکی نمی گفت برایم جالب بود. در خیابان های نسبتا شلوغ ایران، در فروشگاه ها، در اتوبوس و مینی بوس وتاکسی، اغلب زنان به وسیله دست درازی مردان مورد آزار قرار می گیرند. آزار کلامی که جای خود دارد.
در بولیوی روابط آزاد بود و مردان نیازی به آزار رساندن به زنان، و زنان نیازی به عکس العمل های شدید نداشتند. هر کسی می توانست آزادانه جفت خود را انتخاب کند. بدون نگرانی از حکومت، فرهنگ و سنت های مردمی. " ص ۲۲۴ کتاب
کاش همه دیگر زنان ایرانی نیز چون مریم نوری از درکی درست، خواست و اراده ای استوارو پی گیربرای رسیدن به حق انسانی خود بر خوردار بودند تا ما مردان نتوانیم چنین بر زنان جامعه خود ستم و نابرابری روا داریم.
 
 
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست