یک سال تا پایان مهلت AFC
باشگاههای ایرانی در انزوا
•
سال ۲۰۰۷میلادی در حالی با تمامی فراز و نشیبها و حوادث تلخ و شیرین خود خاتمه یافت که فوتبال ایران سالی بدون رییس را پشت سرگذاشت و عملا هیچ برنامهای برای فوتبال و حرفهای شدن باشگاهها انجام نشد تا آینده مبهمی در انتظار باشگاههای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا باشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۵ دی ۱٣٨۶ -
۵ ژانويه ۲۰۰٨
سال نو میلادی فرا رسید تا تنها یک سال به پایان ضرب الاجل کنفدراسیون فوتبال آسیا( (AFCبرای حرفهای شدن باشگاههای قاره کهن باقی بماند.
سال ۲۰۰۷میلادی در حالی با تمامی فراز و نشیبها و حوادث تلخ و شیرین خود خاتمه یافت که فوتبال ایران سالی بدون رییس را پشت سرگذاشت و عملا هیچ برنامهای برای فوتبال و حرفهای شدن باشگاهها انجام نشد تا آینده مبهمی در انتظار باشگاههای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا باشد.
کنفدراسیون فوتبال آسیا که در صدد نزدیک شدن تیمهای ملی و باشگاهی این قاره به سطح اول فوتبال جهان است دراوایل فروردین ماه ۸۶(فوریه سال ۲۰۰۷ میلادی) باارسال نامهای به تمام کشورهای عضو به آنان هشدار داد که باید تا سال ۲۰۰۹میلادی، باشگاههای خود را حرفهای کنند.
در این نامه تاکید شده است که لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا از سال ۲۰۰۹ میلادی، دستخوش تغییرات فراوانی خواهد شد و تنها باشگاههای حرفهای حق شرکت در این رقابتها را خواهند داشت.
در همین راستا ، کمیتهای متشکل از بازرسان فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) و کنفدراسیون فوتبال آسیا تشکیل شد تا آنان بر نحوه حرفهای شدن باشگاههای کشورهای عضو نظارت کنند.
این کمیته درسال گذشته میلادی به کشورهای مختلف آسیا از جمله ایران سفر و از امکانات، تجهیزات و ... بازدید کردند.
اعضای سه نفره این کمیته آبان ماه گذشته وارد تهران شدند و از چهار باشگاه صبا باتری، پیکان، سایپا و راه آهن تهران دیدن و با مدیران عامل این باشگاهها در خصوص امکانات، نحوه برگزاری لیگ برتر، چشم اندازها، راهکارهای اقتصادی و منابع درآمدزایی باشگاه به گفت وگو پرداختند.
این کمیته اواخر دسامبر سال ۲۰۰۷میلادی در گزارش خود بدون ذکر نامی از ایران اعلام کرد که تنها ۲۳کشور استانداردهای لازم را برای حرفهای شدن دارند.
با اینکه این گزارش زنگ خطری برای آینده باشگاههای ایران در قاره آسیا بود اما این هشدار به دلیل شرایط حاکم بر فوتبال ایران (برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال)،با بیتوجهی مقامات کمیته انتقالی و فدراسیون فوتبال مواجه شد تا نگرانیها برای حذف باشگاههای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا افزایش یابد.
دراین گزارش راههای مختلف خصوصیسازی باشگاهها مورد بررسی قرار گرفته و سپس نظرات دو تن از کارشناسان در این مورد آمده است.
ترکیه بهترین الگو برای ایران
فدراسیون فوتبال ترکیه فعالیت خود را سال ۱۹۲۳میلادی (سه سال دیرتر از فدراسیون فوتبال ایران) آغاز کرد و درهمان سال نیز به عضویت فیفا درآمد.
تیمملی فوتبال ترکیه درسال۱۹۵۳میلادی با پیروزی ۳بر۲مقابل تیم اسپانیا، جواز حضور در جام جهانی ۱۹۵۴سوییس را بدست آورد اما در مرحله مقدماتی با شکست مقابل آلمان جنوبی از دور رقابتها کنار رفت.
فوتبال ترکیه پس ازاین موفقیت، دچار رکود و افت محسوس در ردههای ملی و باشگاهی شد به طوریکه تیمهای این کشور نتوانستند تااواخردهه هشتاد میلادی، مقام قابل توجهی را در قاره سبز بدست آورند.
اما فوتبال ترکیه در اواخر دهه هشتادی میلادی با ورود سرمایهگذاران به این رشته پر درآمدزا دچار تغییرات فراوانی شد بهگونهای که سه تیم مطرح و صاحب نام این کشور (گالاتاسرای، فنرباغچه و بشیکتاش) شروع به جذب بازیکنان خارجی کردند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که علاقه مفرط "تورگوت اوزال" رییس جمهور فقید ترکیه به فوتبال ازیک سو و کسب درآمدهای کلان از این رشته ورزشی باعث شد تا فوتبال ترکیه درسال ۱۹۹۲میلادی از حالت دولتی به خصوصی تغییر کند.
دولت ترکیه نیز برای آنکه باشگاهها بتوانند روند خصوصیسازی را سریعتر طی کنندبا دادن وامهای کم بهره وبلندمدت شرایط را برای حرفهای شدن فوتبال در این کشور مهیا کرد به طوریکه باشگاههای این کشور در کمتر از ۱۰سال به طور کامل حرفهای شدند.
براساس آخرین گزارشها،پخش مستقیمتلویزیونی،مهمترین منبعدرآمد باشگاههای ترکیهای است. هم اکنون ۱۰درصد کل درآمد پخش مستقیم تلویزیونی متعلق به فدراسیون فوتبال این کشور بوده و ۵۰درصد کل این درآمد در اختیار ۱۴تیم لیگ برتری قرار میگیرد.
همچنین ۴۰درصد باقی مانده این درآمد، متعلق به چهار باشگاه پرطرفدار و صاحب نام بشیکتاش، گالاتاسرای، فنرباغچه و تربوزان اسپور است.
درحال حاضربیش از ۸۰درصد بودجه باشگاهها از طریق پخش مستقیم رقابتها تامین میشود. آنها از طرق گوناگون (انتقال بازیکن، فروش بلیت، جذب حمایت کنندگان مالی و ... ) نیز سایر هزینههای خود را بدست میآورند.
تغییرات ساختاری در فوتبال ترکیه در اواخر دهه ۹۰میلادی به ثمر نشست به گونهای که تیم ملی ترکیه شکست سنگین هشت بر صفر خود در سال ۱۹۸۵میلادی را ۱۲سال بعد با پیروزی سه برصفر مقابل تیم پرستارههلند جبران کرد و با صعود به مرحله پایانی جام ملتهای اروپا درسال ۲۰۰۰میلادی بهیکیازتیمهای قدرتمند این قاره تبدیل شد.
تیم گالاتاسرای نیز درسال ۲۰۰۱میلادی با غلبه برتیمآرسنال انگلیس قهرمان جام اتحادیه باشگاههای اروپا (جام یوفا) شد و با پیروزی مقابل تیم رئال مادرید اسپانیا به مقام نخست سوپر جام باشگاههای اروپا دست یافت.
همچنین تیم ملی ترکیه در هفدهمین دوره رقابتهای جام جهانی که سال ۲۰۰۲ میلادی به طور مشترک در کره جنوبی و ژاپن برگزار شد با رهبری " سنول گونش" ترک برای نخستین بار به مقام سومی این مسابقهها دست یافت و در جمع سه تیم برتر فوتبال جهان قرار گرفت.
این تیم درسال ۲۰۰۷میلادی و درادامهروند موفقیتهای خود درمرحله مقدماتی جام ملتهای اروپا با تیمهای یونان (مدافع عنوان قهرمانی)،مجارستان، نروژ، بوسنی و هرزگوین، مولداوی و مالت همگروه بود که در نهایت با کسب امتیازات لازم به مرحله نهایی این مسابقهها که تابستان آینده به طور مشترک در سوییس و اتریش برگزار میشود، راه یافت.
به نظر میرسد تا توجه به شباهتهای فراوان فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و جغرافیایی ایران با ترکیه، میتوان الگوبرداری مناسبی از نحوه حرفهای شدن باشگاههای فوتبال این کشور داشت تاایران هرچه سریعتر مسیر حرفهای شدن این رشته ورزشی را بردارد.
* شکست درعرضه سهام باشگاهها در بورس
در ماههای اخیر اخبار مختلفی مبنی بر ورود باشگاهها وبهخصوص دو باشگاه پرطرفداراستقلال وپرسپولیس تهران در بورس اوراق بهادار تهران منتشر شد،اما آخرین تحقیقات سازمان بورس واوراق بهادارنشان میدهد که عرضهسهام باشگاهها در بورس با شکست مواجه شده و به همین علت باشگاهها برای تامین منابع مالی خود روی به مشارکتهای مردمی آوردهاند.
دراین تحقیق آمده است: امروزه از فوتبال به عنوان یک صنعت درآمدزا یاد میشود که این صنعت با تغییر ساختار سنتی باشگاههای فوتبال و تجاری شدن آن ها، رونق قابل توجهی به خود گرفته است . همزمان با ورود باشگاهها به عرصه تجارت ، گرایش صاحبان سرمایه به سرمایهگذاری دراین صنعت پر رونق افزایش یافته است.
درچنین وضعیتی، استفاده از روشهای نوین، حرفهای و مطمئن در اداره امور باشگاهها و رعایت حقوق سرمایهگذاران بیش از پیش اجتناب ناپذیر شده است.
تبدیل باشگاههابه شرکتهای سهامی عام و ورود آنها به بورس اوراق بهادار یکی از روشهای مورد استفاده درتوسعه باشگاههااز طریق مشارکت سرمایهگذاران و هواداران ، در کنار توجه به حقوق قانونی آنهاست که الزامهای خاص خود را به دنبال داشته است.
همچنین، بررسیها نشان میدهد نخستین قدم درمسیر حرفهای شدن باشگاههای ایرانی، تغییر ساختار فعلی آنهاست. پذیرش این باشگاهها در بورس اوراق بهادار و جلب سرمایههای عمومی از سیاستهایی است که از سال ۱۳۸۲مورد توجه مسوولان ورزشی کشور قرار گرفت و درحال حاضر نیز در راستای سیاستهای کلی اجرای اصل ۴۴قانون اساسی، ضرورت جداسازی آنها از بدنه دولت دوباره مطرح شده است.
اما این موضوع باید با توجه به تجربه سایر کشورها و آشنایی نسبت به نحوه مالکیت،مدیریت، نظارت، کیفیت عملکرد مالی باشگاههای فوتبال و ارتباط آنها با الزامهای حضور در بورسهای اوراق بهادار و نیز شناخت وضعیت حاکم بر باشگاههای داخلی به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی وضعیت مالکیت،نحوه اداره و نظارت،عملکردمالی و ارتباط باشگاههای اروپایی با بورسهای اوراق بهادار، در کلیترین حالت ممکن، نمایانگر نکاتی است که میتواند در جریان بهسازی وضعیت باشگاههای داخلی نیز راهگشا و قابل توجه باشد.
در طی دو دهه گذشته در مسیر تجاری شدن فوتبال تغییرات عمدهای اتفاق افتادهاست که ازجمله آنها میتوان به تبدیل بسیاری از باشگاهها به شرکتهای سهامی عام ، ورود برخی از باشگاهها به بورس اوراق بهادار، تغییر در منابع کسب درآمد وترکیب مخارج،حرفهای شدن لیگها،نحوه مدیریت وحسابداری و ارتباط بین مدیران و هواداران فوتبال باشگاهی اروپا، اشاره کرد.
اگر چه باافزایش کیفیت مسابقات فوتبال در قاره اروپا، افزایش هواداران آنها در سرتاسر جهان، درآمدهای مستقیم و غیرمستقیمی را برای باشگاهها به همراه داشتهاست اما هزینه بالای خرید و دستمزد بازیکنان و مربیان، سودآوری آنها را تحت الشعاع خود قرار داده است ، به گونهای که در حال حاضر اکثر باشگاههای اروپا زیان دیده هستندوتعداد کمی از آنها کارنامه موفقی دارند.
اما این معضل زمانی تشدید میشود که نقش فرهنگی،ورزشی و اجتماعی فوتبال که از اصول اولیه راهاندازی هر باشگاه ورزشی است درسالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
در این شرایط ، مدیریت باشگاههای فوتبال از مدیریتهای پرخطر و پیچیده محسوب میشود و روشهای مخصوص به خود را طلب مینماید.
مدیران باشگاهها نه تنها باید جوابگوی سهامداران باشند بلکه باید به بهترین نحو رضایت هواداران راکه سرمایههای اصلی باشگاه هستند،جلب نمایند.
بر اساس آخرین آمارها، تعداد باشگاههای موجود در بورسهای مختلف اوراق بهادار اروپا به ۴۰باشگاه میرسد.
انگلستان که مبتکر ایده تبدیل باشگاهها به شرکت سهامی عام و متعاقب آن ورود آنها به بورس اوراق بهاداراست،بهتنهایی بیش از نیمی از این باشگاهها را در اختیار دارد. انگیزه اصلی ورود باشگاهها به بورس اوراق بهادار جلب سرمایههای کوچک وبزرگ سرمایهگذاران و هواداران به منظور توسعه کیفی و کمی باشگاه است.
این ایده در حالی توسط برخی از کشورها نظیر ایتالیا، فرانسه، آلمان و اسپانیا در سالهای اخیر رونق گرفته است که این روند در انگلستان به دلیل سودآور نبودن باشگاهها درحال تغییر جهت به سوی اشکال دیگر اداره و مالکیت باشگاههاست.
روش مشارکت مردمی که براساس آن باشگاه به مالکیت اعضای خود که همان مشتریان یا هواداران باشگاه هستند، درمیآید و ایجاد "تراست حامی" که سهام آن به هواداران باشگاه عرضه میشود و منابع مالی به دست آمده به خرید سهام باشگاه اختصاص مییابد به عنوان کلیدهای اصلی حل مشکلات باشگاههای انگلستان شناخته شدهاند و به مرور زمان در عرصه فوتبال مورد آزمون قرار میگیرند.
استفاده از این روشها واتخاذ تدابیر ویژه در مورد افزایش درآمد و کاهش هزینههای باشگاهها، چشمانداز مثبتی از صنعت و باشگاههای فوتبال در آینده را نوید میدهد.
با در نظر گرفتن موارد فوق در خصوص وضعیت باشگاههای اروپایی ، در مورد شرایط باشگاههای فوتبال داخلی نیز توجه به نکات زیر حائز اهمیت است:
-۱درشرایط فعلی درآمد باشگاهها به شکل تعریف شدهای نیستند و صداوسیما برای باشگاهها و پخش مسابقات آنها، درآمدی در نظر ندارد در حالی که خصوصی شدن باشگاهها درآمدزا بودن آنها را میطلبد.
-۲بسیاری از شرکتها برای کاهش هزینههای تبلیغاتی خود، باشگاههای ورزشی دارند وبه این ترتیب بدون صرف هزینههای تبلیغات، نام باشگاه خود را هر روزدرمطبوعات جای میدهند.بنابراین برای اشخاص حقیقی یاشرکتها، مطلوبیت داشتن باشگاه نه لزوما به علل اقتصادی،بلکه برای تبلیغات وتصویرسازی است.
نتیجهگیری کلی دراین تحقیق نشان میدهد که ساختار مالکیت باشگاه، تعداد هواداران و حمایتکنندگان مالی، قوانین و مقررات مختلف، روشهای مدیریتی، شرایط لیگ حرفهای و انعطافپذیری باشگاه در شرایط مختلف، عوامل اصلی تشخیص در انتخاب هر یک از مسیرهای مورد اشاره هستند که تغییر ساختاری در وضعیت فعلی فوتبال ایران نیز از این مساله مستثنی نیست و باشناخت کافی از شرایط باشگاهها،هواداران و عوامل موثر در این زمینه و با برنامهریزیهای اصولی امکانپذیر خواهد بود.
* خبیری: لیگ برتر فوتبال ایران تعلیق میشود!
عضو کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال که سالها با کنفدراسیون فوتبال آسیا (ای اف سی (AFCهمکاری داشته است، با بیان اینکه لیگ برتر فوتبال ایران تعلیق خواهد شد، شرایط موجود فوتبال کشور را بسیار بحرانی دانست.
مهدی خبیری به پژوهش خود در مورد وضعیت باشگاههای ایرانی با معیارهای کنفدراسیون فوتبال آسیااشاره کرد واظهار داشت : هدف از این پژوهش، مطالعه و آشنایی با وضعیت باشگاههای ایرانی با حداقل معیارهای AFCبرای سالهای ۲۰۰۹تا ۲۰۱۲است.
وی ادامه داد : حداقل معیارهای AFCهمان معیارهای اتحادیه باشگاههای اروپا (یوفا) است که حاوی ۱۱۰سوال در شش حیطه منابع انسانی و کارکنان، برنامههای مالی، وضعیت اماکن و فضاهای ورزشی، وضعیت حقوقی و وضعیت برنامه توسعه و زمینهسازی است.
استاددانشگاه مدیریت دانشگاه تهران با بیان این که تجزیهوتحلیل توصیفی دادهها نشان میدهد که باشگاههای لیگ حرفهای ایران در هیچ یک از حیطههای شش گانه نتوانستهاند حداقل معیارهای AFCرا داشته باشند، گفت: حرفهای شدن یک فرایند گام به گام است و نمیتوان در مدت زمان کوتاهی به این مهم دست یافت.
خبیری با اشاره به اینکه هم اکنون فوتبال ایران دوره نیمه حرفهای را پشت سر میگذارد، افزود: AFCمعتقد است که ایران و تمام کشورهای آسیایی برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا باید به این حداقلها دست یابند.
این حداقلها هر کدام برای خود زیر مجموعههایی دارند که ایران هیچ کدام از انها را ندارد.
وی گفت: فوتبال ایران در زمینه فضاها و اماکن ورزشی ۲۸درصد و نیروی انسانی ۶۵درصد حداقلها را دارد اما در پستهای مدیریتی شرایط مطلوب است البته افرادی که در این پستها قرار دارند از دانش روز فوتبال جهان اطلاع چندانی ندارند.
عضو کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال با بیان اینکه اکثر باشگاههای لیگ برتری زیر نظر دولت بوده و مدیران عامل آنها را دولت تعیین میکند، افزود:
AFCبه شدت مخالف این موضوع است و باید تغییرات بنیادی دراین رابطه انجام شود به طوریکه مدیر عامل و اعضای هیات مدیره باشگاهها از طریق انتخابات برگزیده شوند.
خبیری اظهار داشت: در این پژوهش مشخص شد که بسیاری از باشگاهها از نظر مالی طراز مالی منفی دارند و بهبسیاری از بازیکنان ومربیان بدهکار هستند، در حالی که این مورد جز حداقلهای یک باشگاه حرفهای است چرا که در لیگهای حرفهای پذیرفته نیست که باشگاهی به بازیکنان خود مقروض باشد.
وی خاطرنشان کرد : AFCبه دنبال آن است که طراز مالی باشگاههای حرفهای مثبت باشد تا آنها بتوانند از مرحله حرفهای پیشی گرفته و به مراحل تجاری و صنعت فوتبال گام بردارند.
استاددانشگاه مدیریت تهران تهیه وتدوین مقرارت لازم برای واگذاری اماکن ورزشی بهبخش خصوصی،دادن تسهیلات و وامهای بلند مدت به باشگاهها برای تجهیز اماکن ورزشی،برگزاری دورههای تخصصی دراداره باشگاهها، تعامل با باشگاههای پیشرفته برای استفاده ازتجارب آنها راازپیشنهادات خود به مسوولان فدراسیون فوتبال اعلام کرد وگفت:درچنین شرایطی فوتبال ایران میتواند در طول سه سال، حداقلهای AFCرا بدست آورد.
خبیری اضافه کرد: استفاده از تجارب باشگاههای پیشرفته به ما کمک خواهد کرد تا سریعتر به نتایج لازم برسیم چرا این در این مدت کوتاه فرصت اشتباه کردن، نداریم.
* سعیدی : باشگاهها نمیتوانند وارد بورس شوند
مدیر مرکز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس و اوراق بهادار تاکید کرد که هیچ باشگاه ایرانی شرایط پذیرش را در بورس ندارد.
دکتر "علی سعیدی" افزود:پذیرش شرکتها در بورس اوراق بهادار تابع شرایط خاصیاست تا سرمایهگذاران بتوانند به طور منطقی سهام این شرکتها را مورد معامله قرار دهند.
وی با بیان اینکه وجود دوسال صورتهای مالی حسابرسی شدهوعملکرد سودآور شرکتها یکی ازابتداییترین شرایط ورود شرکتها به بورس اوراق بهادار است، تصریح کرد : باشگاهها باید به صورت شرکتهای سهامی عام تبدیل و دو سال عملکرد مثبت داشته باشند.
سعیدی اظهار داشت:درصورتی که سازمان تربیت بدنی قصد خصوصیسازی باشگاه های تحت نظارت خود (استقلال و پرسپولیس تهران) با مکانیزم بورس را دارد، باید از هم اکنون اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهد تا حداقل در دو سال آینده این باشگاهها وارد بورس شوند.
وی بابیان اینکه معاملات در بورس اوراق بهادار بر اساس منافع اقتصادی و از طریق سازوکار عرضه و تقاضا انجام میشود، گفت : درآمدزایی باشگاهها و اطمینان نسبی از اقتصادی بودن فعالیتهای آنها درآینده،شرط لازمبرای پذیرش در بورس است که باشگاهها باید این موضوع را مدنظر قرار دهند.
مدیر مرکز پژوهش،توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس و اوراق بهادار به وضعیت باشگاه داری در ایران اشاره کرد وافزود: به نظر میرسد که بسیاری از باشگاهها به عنوان ابزار تبلیغاتی برای شرکتهای بزرگ هستند تاهزینه تبلیغاتی شرکتها از این طریق کاهش یابد.
وی بابیاناینکه درحال حاضر باشگاهها نمیتوانندازطریق حق پخش تلویزیونی درآمدی کسب کنند، پیشنهاد کرد که باشگاههای ایرانی از طرق دیگری به بخش خصوصی واگذار شوند.
سعیدی گفت : در شرایط کنونی که باشگاههای دولتی برای تامین منابع مالی مورد نیاز خود با مشکلات عدیدهای روبرو هستند، میتوانند با انتشار اوراق بدون سود برای هواداران، درآمدهایی را بدست آورند.
مدیر مرکز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس اضافه کرد : این اوراق به قصد حمایت از باشگاهها منتشر خواهد شد تا هواداران با خرید آن، بخشی از منابع مالی باشگاههای خود را تامین کنند.
وی با بیان اینکه اوراق فوق میتواند با سررسید ۵تا ۱۰ساله منتشر شود، اظهارداشت:در این مدت سود این اوراق در اختیار باشگاهها قرار خواهد گرفت تا کمک شایانی برای تامین منابع مالی آنها انجام شود.البتهاصل مبلغ اوراق در تاریخ سررسید به دارندگان اوراق باز پرداخت خواهد شد.
سعیدی تصریح کرد:درطول این مدت هواداران باشگاهها سودی دریافت نخواهند کرد اما باشگاههای مورد نظر از سود وجه تامین شده از محل انتشار اوراق، نیازهای خود را تامین میکنند.
این مقام مسئول بابیان اینکه اجرای این راهکار نیازمند یک برنامه ریزی مدون،شناخت کافی ازشرایط باشگاهها،هواداران وعوامل موثر دراین زمینه است، افزود:میتوان باانتشار این اوراق،هواداران را در تامین منابع مالی باشگاه ها سهیم کرد.
* اصل ۴۴قانون اساسی تنها راهکار برای خصوصیسازی باشگاهها
ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴قانوناساسی از سوی مقام معظم رهبری که به "انقلاب یا جهش اقتصادی ایران" لقب گرفته است در حقیقت اصلاح ساختار نظام اقتصادی کشوروتعیین نقش و وظایف دولت، توانمندسازی بخشهای تعاونی و خصوصی است که در صورت اجرای صحیح آن، شاهد تحولی عمیق و گسترده در اقتصاد کشور خواهیم بود.
شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی، گسترش مالکیت در سطح عموم به منظور تامین عدالت اجتماعی،ارتقای کارایی بنگاههای اقتصادی وبهرهوریمنابع مادی، انسانی و فناوری، افزایش رقابت پذیری در اقتصاد ملی ، افزایش سهم بخشهای خصوصی وتعاونی در فعالیتهای اقتصادی، افزایش سطح عمومی اشتغال و تشویق اقشار مختلف مردم به پسانداز،سرمایهگذاری وبهبود درآمد خانوارهارا میتوان از مهمترین مفاد این ابلاغیه دانست.
بر اساس این ابلاغیه، واگذاریها باید از دو طریق بورس اوراق بهادار و مزایدهانجام شود وبا توجه به اینکه باشگاهها هنوز شرایط پذیرش را در بورس را ندارند باید واگذاری باشگاهها به صورت مزایده انجام شود.
البته در این راستا، دولت نقش بسزایی را ایفا خواهد کرد چرا که لازمه ورود سرمایهگذاران به بخش خصوصی حمایت لازم دولت از آنان و اعطای وامهای بلند مدت و کم بهره به سرمایهگذاران است تا آنان با فراغ بال وارد عرضه شوند.
درهمین رابطه، معاون رییس جمهوری و رییس سازمان تربیت بدنی اوایل دی ماه گذشته "عبدالرضا ساور" معاون فرهنگی حقوقی و امور مجلس این سازمان را به ریاست کمیته اصل ۴۴سازمان تربیت بدنی منصوب کرد تا وی مسئولیت برنامه ریزی و خصوصیسازی باشگاهها را انجام دهد.
در هر صورت امیدواریم با توجه به جزم جدی دولت برای واگذاریها، مسئولان سازمانتربیت بدنی وفدراسیون فوتبال دراین فرصت کوتاه بتوانند گامهای مهمی را در جهت خصوصیسازی باشگاهها بردارند تا نمایندگان ایران همچنان حضور قدرتمندی را در معتبرترین رقابتهای باشگاهی قاره کهن داشته باشند.
خوشبختانه در اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال نیز حق پخش تلویزیونی رقابتها به صورت شفاف مشخص شده است بهطوریکه این فدراسیون برای نخستینبار درطول تاریخ ورزش ایران،ازسه بازی تیم ملی فوتبال ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی ، ۲۰۱۰درآمدهایی را بدست میآورد.
بدون شک این حرکت میتواند گامی مهم در جهت تامین منابع مالی باشگاهها و حرفهای شدن آنها باشد تا امیدواربهتشکیل باشگاههای حرفهای درایران بود.
|