سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ناسیونالیسم و اقتدارپرستی ایدئولوژیک


عماد برقعی


• ناسیونالیسم به ویژه در نوع ایرانیش همواره نگاهی به گذشته دارد. نگاهی به یک گذشته باستانی و اساطیری. در این نگاه همواره بر عظمت و قدرت ایران باستان تاکید می‌شود. همواره از شاهان هخامنشی و دستاوردهای آنان در کشورگشایی تعریف و تمجید می‌شود. در مجموع این نگاه تاریخی نگاهی معطوف به زندگی و اندیشه قدرتمندان است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲ بهمن ۱٣٨۶ -  ۲۲ ژانويه ۲۰۰٨


گاهی مفاهیم به گونه‌ای قلب می‌شوند که تصور کردنشان در یک حالت واقعی به یک کمدی تراژیک می‌انجامد. تصوری که لبخندی تلخ بر گوشه لبان آدمی می‌نشاند. یکی از مفاهیمی که امروزه بسیار شامل این موضوع شده است مفهوم رهایی‌بخشی است. این واژه که یادآور سال‌ها تلاش و مبارزه مردم در طول تاریخ است، دستاویز گروه‌ها و اندیشه‌هایی قرار گرفته‌است که سال‌ها در برابر خواست‌های مردم به حربه سرکوب متوسل شده‌بودند.
یکی از اندیشه‌هایی که امروزه در ایران داعیه‌دار رهایی بخشی شده است، ناسیونالیسم است. اندیشه‌ای که در تاریخ صد سال اخیر به ویژه با تبلور آن در حکومت پهلوی نقش موثری در سرکوب خواست‌های مردم بازی کرده‌است. ناسیونالیسم اندیشه‌ای است که عریان‌ترین شکل آن را در دولت نازی آلمان می‌توان دید.
اما بحث در این‌جا بر سر این است که این اندیشه اساسا خالی از خصلت رهایی‌بخشی است. خصلتی که امروزه ناسیونالیست‌های ایرانی بیش از پیش در پی چسباندن آن به ناسیونالیسم هستند. مهمترین علت رهایی بخش نبودن ملی‌گرایی هم در این است که اقتدارطلبی بخش جداناشدنی این اندیشه است. این خصلت را می توان در اجزای مختلف این اندیشه دید که در این‌جا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم.

ماهیت ناسیونالیسم و اقتدار

ناسیونالیست‌ها این واژه را به معنای یکسان انگاری دولت و ملت تعریف می کنند. در واقع ناسیونالیسم تلاشی است در جهت استقرار دولت ملی در شکل دولت – ملت. بنابراین ناسیونالیسم بدون در نظر گرفتن دولت مدرن بی‌معناست.
ماکس وبر دولت را این‌گونه تعریف می کند: «انحصار اعمال زور مشروع.» پس در حقیقت ناسیونالیسم نیز در پی مشروع کردن این اعمال زور در قالب یک دولت ملی است. اعمال زور مشروعی که ماکس وبر آن را اقتدار می‌خواند. پس ناسیونالیسم نیز به طور ذاتی با اقتدار در ارتباط است و خواسته‌ای به جز اقتدار را مد نظر ندارد.

گذشته‌گرایی اقتدار طلبانه

ناسیونالیسم به ویژه در نوع ایرانیش همواره نگاهی به گذشته دارد. نگاهی به یک گذشته باستانی و اساطیری. در این نگاه همواره بر عظمت و قدرت ایران باستان تاکید می‌شود. همواره از شاهان هخامنشی و دستاوردهای آنان در کشورگشایی تعریف و تمجید می‌شود. در مجموع این نگاه تاریخی نگاهی معطوف به زندگی و اندیشه قدرتمندان است.
در این نگاه تاریخی همواره دید نوستالژیک نیز وجود دارد و در پی بازسازی آن شرایط است. یعنی شرایطی که در آن رئیس حکومت اعمال اقتدار بی حد و مرز می کند. اعمال اقتداری که نه تنها شامل محدوده مرزهای ملی می شود بلکه نقطه افتخار آفرین آن (البته از نظر ناسیونالیست ها) این است که سایر بخش های جهان هم از این اعمال زور ملوکانه بی‌نصیب نیستند. در اینجا نگاه نوستالژیک به دوره‌ای است که وجه قالب آن خشونت، جنگ، زور و اعمال قدرت است.
این نگاه نوستالژیک وجه روشنی از اقتدارگرایی و طلب زور کردن را در پی دارد. در واقع نگاه ناسیونالیست‌ها به تاریخ همواره در جستجوی یک قدرت برتر است. قدرتی که زمانی در شکل و شمایل کوروش و زمانی در دیکتاتوری رضا خانی بروز می‌کند.

مدرنیته از بالا

ناسیونالیست‌ها در ایران همواره از گفتمان مدرنیته از بالا دفاع کرده اند. به واقع خواستار آن بوده اند که دولت با استفاده از ابزارهای سرکوب خود مدرنیته را به جامعه تزریق کند. به همین خاطر است که ناسیونالیسم ایرانی اصولا در دوره رضا خان اوج می گیرد و هم اکنون نیز طرفداران آن از سیاست‌های مدرنیزاسیون رضاخان دفاع می‌کنند.
شخصیت اقتدارگرا همه چیز را در وجود قهرمان بزرگ خود می‌بیند. این قهرمان بزرگ همواره یک فرد نیست. تبلور این قهرمان می‌تواند در مفهوم دولت ملی مقتدر هم باشد. خواسته‌های ناسیونالیست‌ها هم همواره باید از طریق همین قهرمان بزرگ تحقق یابند. این خواسته‌ها می‌تواند طیف وسیعی را تشکیل دهد، از سرکوب فرقه دموکرات آذربایجان تا مدرن شدن جامعه ایران. بنابر این در برهه‌های تاریخی احمد قوام و رضا خان به قهرمانان این اندیشه تبدیل می‌شوند.
در مجموع به جرات می‌توان گفت که ناسیونالیسم از ناخودآگاه سرکوب شده مردمی بر می آید که حاضر به ترک هویت سرکوب شده و سرکوب کننده خود نیستند. ناسیونالیسم بر اساس ذات خود همواره در پی متمرکز و مشروع کردن قدرت بوده‌است. کاری که مفهومی به جز اقتدارطلبی نمی‌تواند داشته باشد.
این‌ها تنها بخشی از نمونه‌هایی است که می‌توان برای نشان دادن رابطه ناسیونالیسم و شخصیت اقتدارطلب معرفی کرد.

منبع: وبلاگ نقد حال
http://www.emadb.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست