اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۲ بهمن ۱٣٨۶ -  ۱ فوريه ۲۰۰٨

تشکیل ائتلاف تازه سه چهره اصولگرا؟
تغییر قوانین انتخاباتی در آستانه انتخابات و شائبه منفعت جویی
بخشنامه جدید رئیس قوه قضائیه و نشان دادن چهره انسانی تر از اجرای احکام
سفر رئیس مجلس و پایان فصل سرد روابط تهران و قاهره
دشمنان، انقلاب اسلامی را نشناخته اند

روزنامه همشهری با عنوان: شرایط مساوی تبلیغ نوشته است: همزمان با مراحل اجرایی انتخابات هر گونه تغییر در قوانین انتخابات نامناسب است. یکی از انتقادها به مجالس گذشته تغییر قوانین انتخابات در آستانه انتخابات بود.تغییر قوانین انتخاباتی در آستانه انتخابات با شائبه منفعت جویی انتخاباتی و سیاسی مواجه می شود. متأسفانه در چند هفته اخیر چند طرح اصلاح قوانین انتخابات به مجلس ارائه شده است که به رغم مصوب نشدن برخی از این طرح، اصلاح قانون انتخابات موجب جوسازی ها علیه مجلس هفتم شده است.
علاوه بر انتقاد کلی به مطرح شدن طرح های اصلاح قانون انتخابات همزمان با مراحل اجرایی انتخابات به لحاظ محتوایی نیز بخشی از پیشنهادهای اصلاحی با کارآمدی نظام انتخابات مغایر است؛ از جمله تقاضای لغو قانون تغییر حوزه های انتخابیه داوطلبان با توجه به اصل حقوق مکتسبه و مصوبه سال ٨۲ مجلس به شائبه ها علیه مجلس هفتم دامن می زند.باید لغو یا اصلاح این گونه قوانین به پس از فضای انتخاباتی و به فرصتی فارغ از آرایش سیاسی انتخابات موکول شود. از سویی دیگر باید توجه داشت که در قالب تفسیر ماده ۶۱ قانون انتخابات نمی توان قانونگذاری جدید انجام داد.مخالفت نمایندگان در مورد استفساریه ماده ۶۱قانون انتخابات به ۲ علت شکلی و محتوایی بود؛ مخالفت شکلی به دلیل ورود به موضوع چاپ و ایجاد محدودیت جدید در تبلیغات انتخاباتی است که فراتر از ماهیت ماده ۶۱ قانون یعنی ممنوعیت الصاق آثار تبلیغاتی در معابر عمومی است.
شورای نگهبان به رغم اظهار طراحان و تصویب اصلاح شده این استفساریه در مجلس آن را مغایر با اصل ۷٣ قانون اساسی اعلام کرده است. علاوه بر ایراد قانون اساسی اعلام شده از سوی شورای نگهبان، افزایش محدودیت های تبلیغاتی به اصل مشارکت حداکثری و شکل گیری فضای موٌثر اطلاع رسانی و رقابت انتخاباتی و ایجاد شور و شوق عمومی لطمه می زند.
باید به جای محدودیت های غیرضرور در اطلاع رسانی و تبلیغات انتخابات، به طراحی و تأمین امکانات خاص جهت نظم و هنجارسازی مطلوب تبلیغات انجام شود.
اقدام برخی شهرداری ها برای ایجاد تابلوها و محل های خاص جهت الصاق تبلیغات انتخاباتی یا امکان استقرار ستادهای تبلیغی و انتخاباتی در مکان های معین و نظم بخشیدن به چگونگی استفاده از برخی اماکن مناسب عمومی به حق مطلع شدن مردم از نامزدها و رقابت عادلانه کمک می کند.
نباید به دلیل ضعف امکانات اطلاع رسانی علاوه بر محدودیت های موجود مانند ممنوعیت تبلیغات در رسانه های ملی و دولتی به جای ایجاد امکانات جایگزین، به محدودیت های جدید متوسل شد.ایجاد محدودیت ها و ممنوعیت های جدید در ابزارها و رسانه های تبلیغاتی انتخابات، موجب تشدید فضای ناعادلانه بین نامزدهای جدید و غیرمشاهیر با نمایندگان فعلی مجلس و چهره های شناخته شده می شود.برخی از نامزدهای توانمند به دلیل برخوردار نبودن از امکانات تبلیغی یا مطرح نشدن در رسانه ملی در شرایط عادلانه تبلیغی قرار نگرفته اند. امید است همکاران در مجلس تصویب نهایی طرح های جدید مانند محدودیت در چارچوب عکس و لغو تغییر حوزه های انتخابیه و مواردی از این قبیل را به پس از ۲۴ اسفند و انتخابات موکول کنند.

ائتلاف تازه سه چهره اصولگرا
روزنامه کارگزاران در گزارشی با عنوان: ائتلاف اصولگرایان علیه ائتلاف اصولگرایان نوشته است: با برگزاری جلسه مشترک علی لاریجانی، محمد باقر قالیباف و محسن رضایی، تشکیل ائتلافی از اصولگرایان علیه جبهه متحد اصولگرایی و گروه ۶+۵ قطعیت یافت.
رئیس سابق سازمان صدا وسیما و مسئول سابق مذاکرات هسته ای کشورمان و شهردار تهران، صبح سه شنبه گذشته در منزل دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به شور نشستند تا نحوه ورود مستقل خود و حامیانشان در مبارزات انتخاباتی مجلس هشتم را بررسی کنند.
این جلسه مشترک پس از ماه ها تایید و تکذیب شکل گیری ائتلاف این سه چهره شاخص اصولگرایان در مقابل ائتلاف دیگر اصولگرایان که توسط حامیان دولت در ستادهای موسوم به رایحه خوش خدمت ، راست سنتی متشکل در جبهه پیروان خط امام و رهبری و جمعیت ایثارگران و اصولگرایان تحول خواه سازماندهی شده، برگزار شد.گفته می شود مهمترین تصمیم و مصوبه این جلسه، تدوین راه های بررسی و انتخاب نامزدی مورد نظر این ائتلاف برای شرکت در انتخابات مجلس هشتم در سراسر کشوربوده است.
ائتلاف فوق الذکر به احتمال قوی با عنوان ائتلاف فراگیر مردمی اصولگرایان و با فهرستی متفاوت از ائتلاف جبهه متحد اصولگرایی در انتخابات شرکت می کنند.
لازم به ذکر است که مسئولان گروه ۶+۵ و جبهه متحد اصولگرایی در ماه های اخیر بارها و به صورت مکرر، تشکیل ائتلافی به محوریت این سه تن را قویاً تکذیب کرده بودند اما برگزاری جلسه اخیر در آستانه اعلام کاندیداهای نهایی بخش دیگر اصولگرایان نشان می دهد که پیش بینی مسئولان ۶+۵ در این خصوص با واقعیت همخوانی نداشت. انتظار می رود با تشکیل این ائتلاف، احزاب و تشکل هایی مانند ائتلاف حزب الله، اصولگرایان مستقل، حزب اتحاد ملی، حزب توسعه و عدالت، حزب تمدن اسلامی، آبادگران جوان و جبهه آبادگران جهادی در برابر تشکل های عضو در جبهه متحد اصولگرایی مانند حزب موتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین، رایحه خوش خدمت، جمعیت ایثارگران و… قرار بگیرند؛ رقابتی که می تواند متحدان سابق را در انتخابات مجلس هشتم در برابر هم قرار بدهد.
آنگونه که دبیر کمیته سیاسی ائتلاف حزب الله ایران از جلسه مشترک بزرگان اصولگرایی خبر داده، در این دیدار مسائل مربوط به اصولگرایان محور اصلی بحث بوده است.
به گفته کنعانی مقدم، همچنین قرار شده است دیداری بین ستاد ائتلاف فراگیر مردمی اصولگرایان و علی لاریجانی انجام شود و در آن در مورد نوع تعامل با جبهه متحد اصولگرایان و برنامه های انتخاباتی ائتلاف گفتگو کنند که احتمالاً این جلسه ظرف امروز و فردا برگزار می شود. وی در عین حال تهدید کرد: ائتلاف فراگیر مردمی اصولگرایان تنها تا روز یکشنبه آینده به جبهه متحد اصولگرایی مهلت می دهد و البته در عین حال رایزنی های خود را ادامه می دهد اما در صورت به نتیجه نرسیدن، رایزنی ها، آقای لاریجانی با برگزاری مصاحبه مطبوعاتی، آغاز فعالیت ائتلاف فراگیر مردمی اصولگرایان را اعلام می کند.
تشکیل ائتلاف لاریجانی، قالیباف، رضایی و حامیان آنها علیه جبهه متحد اصولگرایی به دنبال آن قطعی شد که مسئولان ارشد ونزدیکان گروه ۶+۵ در چند روز اخیر به صورت مکرر اعلام کردند لیست نهایی جبهه متحد اصولگرایی تا ۱۵ بهمن ماه معرفی خواهد شد؛ لیستی که به نظر می آید در آن هیچ جایی برای حامیان سه چهره فوق الذکر وجود ندارد و این سه نفر نیز با آگاهی به این موضوع، انشعاب خود را از گروه ۶+۵ و فهرست نهایی آن قطعی کردند. گفتنی است که در روزهای اخیر برخی اخبار از نارضایتی تعدادی از روحانیون سرشناس ومتنفذ جناح راست مانند آیت الله مهدوی کنی از عملکرد جبهه متحد اصولگرایی در محافل خبری و سیاسی منتشر شد که اگر چه توسط مسئولان این جبهه تکذیب شد، امامنابع نزدیک به وی با تایید تلویحی این اخبار اعلام کردند که دبیرکل جامعه روحانیت مبارز از تنگ نظری ها و عدم جامعیت حاکم بر روابط درونی ۶+۵ به شدت ناراضی است. دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و رئیس دانشگاه امام صادق، اول دی ماه گذشته نیز مسئولان ارشد جبهه متحد اصولگرایی را به همراه قالیباف، رضایی و لاریجانی به حضور فراخواند و مجموعه آنها را به وحدت و پرهیز از تکروی دعوت کرد. شنیده ها حاکی است مهدوی کنی در آن جلسه از گروه ۶+۵ خواست که در بررسی نامزدها و مصادیق آنها از نظرات سه منتقد برجسته خود نیز استفاده کنند؛ اتفاقی که در عمل و نهایتاً نیفتاد تا زمینه انشعاب حامیان این سه تن از گروه ۶+۵ و تشکیل ائتلافی از اصولگرایان علیه اصولگرایان مهیا شود.
ائتلاف اصول گرایان منتقد دولت تا هفته آینده رسمی می شود؟ دبیرکل جبهه آبادگران جهادی هم با بیان اینکه جلسه اخیر مشترک قالیباف، رضایی و لاریجانی به معنای رسمیت یافتن ائتلاف این سه چهره شاخص نظام در مقابل جبهه متحد اصولگرایی است ، اظهار داشت: آقای لاریجانی سرلیست اصولگرایان منتقد دولت در انتخابات هستند و ایشان بدون شک از حوزه انتخابیه تهران نامزد خواهند بود.

چهره انسانی تر از اجرای احکام
روزنامه اعتماد ملی سرمقاله دیروز خود رابه دستور تازه رئیس قوه قضائیه اختصاص داده و با عنوان: بخشنامه ای برای تمام فصول! نوشته است: صدور بخشنامه جدید رئیس محترم قوه قضاییه در ممنوعیت اجرای حکم اعدام در ملاءعام دارای نکات مثبت و قابل تکریمی است. سال ها است که نمایش های اینچنینی در سطح جامعه و مجامع بین المللی تصویری نادرست و نادقیق از ارزش های پنهان چنین احکامی ارائه می دهد.
بسیاری از تحقیقات اخیر نشان می دهد که صرف اجرای مجازات های اعدام و یا تنبیهات شدید به تنهایی در کاهش جرم و بزهکاری موثر نیست. چه بسا عادی شدن اجرای حکم اعدام و تبعات آن بخش هایی از جامعه را در مقابل احکامی اینچنینی بی تفاوت نموده، در درازمدت موجب بالا رفتن سطح خشونت در جامعه شود.از سوی دیگر اجرای چنین احکامی گاها سبب سوءاستفاده های معاندین دین و مخالفان نظام اسلامی در سطح بین المللی شده، صحت و علت ذاتی چنین احکامی را زیر سوال می برد.در جامعه جهانی توافق یکسانی درباره حکم اعدام وجود ندارد. مثلا ۱۰۵ کشور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مخالف اجرای حکم اعدام در کشورهای خود هستند. در مقابل کشورهایی چون آمریکا، چین، ایران و عربستان سعودی از حکم اعدام استفاده می کنند.اما آنچه در این میان اهمیت دارد، پرداختن به این مهم است که اعمال مجازات ها و شدت عمل در آنها حالت پسینی دارد و مهم تر آن است که به عوامل پیشینی بیشتر توجه شود.بروز بزه، جرم و جنایت حاصل ساختارهای بیمار و غلط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. چنانچه ریشه ها و علل اصلی پیدایش آسیب ها و بحران های اخلاقی و اجتماعی را نخشکانیم، همواره شاهد بروز جرم و جنایت در جامعه خواهیم بود. اعدام ها در چنین حالتی تنها نقش مسکن های ناموفق را ایفا خواهند کرد.اما نباید فراموش کرد جرم ها و بزه هایی در جامعه صورت می پذیرد که تنها با اجرای حکم اعدام روان عمومی جامعه را به آرامش می کشاند. روح این نوشته به معنی انکار مطلق حکم اعدام نیست، بلکه بیشتر عوامل فرهنگی و حاشیه ای چگونگی اجرای آن محل بحث است.با این همه از اقدام آیت الله شاهرودی که به دنبال نشان دادن چهره انسانی تر از احکام و اجرای آنها در جامعه هستند، باید سپاسگزار بود. در جامعه ای که با مشکلات و بحران های مختلف روبه رو است، تبلیغ اعدام و یا انجام آن در ملاءعام راه کار مناسبی به نظر نمی رسد. جامعه ایران در اولویت تبلیغات، بیشتر به صلاح، زندگی و عشق نیاز دارد.

پایان فصل سرد روابط
روزنامه ایران تفسیری پیرامون سفر رئیس مجلس ایران به مصر با عنوان: پایان فصل سرد روابط تهران و قاهره دارد که در پی نقل شده است: سفر رئیس مجلس ایران به مصر به دعوت رئیس مجلس این کشور و برای شرکت در اجلاس اتحادیه بین المجالس اسلامی در روزهایی که سیگنال های مثبتی از سوی دو کشور برای رسیدن به مرز برقراری ارتباط دریافت می شود، از یک سفر هیأت پارلمانی و شرکت در یک اجلاسیه فراتر رفته و گمانه زنی ها درباره احتمال مذاکره با مسئولان عالیرتبه کشور مصر بر اهمیت این سفر می افزاید. سفر غلامعلی حدادعادل به قاهره نخستین سفر رسمی رئیس یکی از قوای سه گانه ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شود.
براساس گفته وزیر امور خارجه کشورمان، تهران و قاهره در مرز برقراری روابط رسمی سیاسی هستند. بیان این جمله از سوی مقام ارشد دستگاه دیپلماسی ایران فصل تازه را در روابط دو کشور نوید می دهد.
روابط ایران و مصر از سال ۱۹٨۱ و به دنبال موضع گیری های مصر علیه انقلاب اسلامی و پیمان سازش این کشور با رژیم صهیونیستی تیره و پس از مدتی به طور کامل قطع شد، البته با وجود قطع کامل روابط سیاسی، همچنان روابط تجاری و اقتصادی دو کشور به طور محدود باقی ماند.
با توجه به نقش غیرقابل انکار ایران و مصر در مسائل مختلف جهان اسلام و منطقه، قطع روابط سیاسی بین دو کشور حلقه مفقوده در روابط کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه بوده است و همگرایی دو کشور به عنوان دو قطب جهان اسلام موضوعی است که جمهوری اسلامی ایران از زمان دولت گذشته و به طور جدی در دولت نهم به آن توجه زیادی داشته است. اظهارات دکتر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران در سفر دوره ای خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس در پاسخ به یک خبرنگار مصری مبنی بر آمادگی ایران برای بازگشایی سفارت ایران در قاهره تا پایان وقت اداری همان روز و اظهار تمایل برای از سرگیری روابط دو کشور، بازتاب های گسترده ای در عرصه منطقه و بین الملل داشت.
تحلیلگران این اظهارات را ذیل مقدمه دیدار وزرای خارجه دو کشور در دو اجلاس همسایگان عراق در تهران و شرم الشیخ تحلیل می کردند.
پس از این اقدام حاکی از حسن نیت ایران، مذاکراتی در سطوح معاون وزرای خارجه دو کشور صورت گرفت؛ نائله جبر، معاون وزیر خارجه مصردر اجلاس عدم تعهد در تهران با عباس عراقچی، معاون حقوقی و بین الملل وزیر خارجه کشورمان مذاکراتی داشت و گفت وگو ها در مرحله ای دیگر با حضور عراقچی در قاهره ادامه یافت و در پی آن پیام ها و مکاتباتی میان وزرای امور خارجه دو کشور جاری شد.
سفر حداد عادل به مصر هرچند به منظور شرکت در اتحادیه بین المجالس در قاهره انجام می شود اما فرصت مغتنمی برای آغاز روابط رسمی دو کشور محسوب می شود و به نظر می رسد با اظهارات صریح رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ایران و استقبال مصر از رویکرد ایران در از سرگیری روابط دو کشور، سفر یک مقام ایرانی در سطح رئیس یکی از قوای سه گانه بتواند پایانی بر روزهای یخی روابط دو کشور باشد.

دشمنان، انقلاب اسلامی را نشناخته اند
آن سال ها و این سال ها عنوان سرمقاله دیروز روزنامه کیهان است که در پی نقل شده است: آن سال ها جهان بین دو ابرقدرت آمریکا و شوروی تقسیم شده بود، نیمی از دنیا وابسته به بلوک غرب و دنیای سرمایه داری و نیمی دیگر جزو اقمار شوروی و تحت
سیطره همه جانبه نظام سوسیالیستی قرار داشت. به دنبال وقوع جنگ دوم جهانی و تحولات ناشی از آن که منجر به جابه جایی قدرت و تغییر جغرافیای سیاسی جهان شده بود، آمریکا و شوروی به عنوان اربابان جدید دنیا شناخته شدند. این دو ابرقدرت علی رغم اختلاف ظاهری که از نظر مرام و مسلک و ایدئولوژی و مشی سیاسی ـ اقتصادی با یکدیگر داشتند، در حس سلطه گری و تاراج دنیا، از هدفی یکسان و مشترک برخوردار بودند. همین اشتراک در هدف سبب شده بود تا این دو برای تسلط بر دنیا، به تفاهم برسند و با ایجاد یک نوع تقسیم کار و قسمت کردن حوزه متصرفات، به قلمرو و حریم یکدیگر تجاوز نکنند. البته گهگاه برای فریب جهانیان، به ویژه، آنها که تضاد این دو ابرقدرت را باور کرده بودند و بر اساس دترمینیسم تاریخی برخورد قهرآمیز و تعیین کننده بین این دو را قطعی می دانستند، از طریق رسانه ها و مشاجرات لفظی در مجامع بین المللی جنگ سرد خود را کمی گرم می کردند!
در همان سال ها در ایران نیز کسانی که در عرصه سیاست فعالیت می کردند و حتی آنان که با ادعاهای انقلابی و پزهای روشنفکری به زعم خود با رژیم حاکم مبارزه می کردند و خواهان ایجاد اصلاحات بودند، از یکسو به دلیل ناآشنایی با تاریخ و آرمان های ملی و جداافتادگی از مردم و از سوی دیگر به دلیل سرخوردگی های ناشی از اتفاقاتی نظیر انقلاب مشروطه و تلاش های نافرجام دیگر، لاجرم یا لیبرال - دموکراسی غربی را الگوی خود قرار داده و برای رسیدن به آن مدینه فاضله مثلا مبارزه می کردند و یا دل در گروی ایدئولوژی وارداتی مارکسیستی بسته بودند و کشورهایی نظیر روسیه و چین و احزاب داخلی وابسته به آنها را قبله آمال خود می دانستند و هرکدام قصد داشتند رژیمی که به هرحال وابسته به یکی از دو اردوگاه سرمایه داری و یا سوسیالیسم بود، بر کار و بار این سرزمین حاکم نمایند. و صدالبته اینان غافل بودند از اینکه الگوها و اردوگاه های جهانی چه از نوع غربی و سرمایه داری اش و چه از نوع شرقی و مارکسیستی اش، بنابر توافق و تبانی های پشت پرده به ادامه حاکمیت رژیم دست نشانده پهلوی راضی هستند! و اگر واقعا خواهان تغییرات ساختاری در ایران هستند، باید راه دیگری پیدا کنند و چاره ای نو بیاندیشند. در آن سال ها و چنان شرایطی که ظاهرا برای حاکم و محکوم جز وابسته بودن راهی وجود نداشت، امام خمینی(ره) اما راه نجات را پیش پای این ملت گشود. راهی آشنا که خارجی و وارداتی نبود بلکه در قلب و احساس و عواطف مردم ایران جای داشت و ساخته و پرداخته تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم بود. امام(ره) برای نجات، شعار بازگشت به خویشتن ، خویشتن قرآنی و فرهنگی را مطرح کرد و خود طلایه دار و پیشتاز آن شد. بدین ترتیب نیروهای مسلمان متشکل شدند. نیروهایی که با اطاعت از امام و گوش جان سپردن به توصیه ها و فرامین او و درس گرفتن و الگو قرار دادن مقاطع و حوادث سرنوشت ساز تاریخی نظیر عاشورا و… در آن سال های سیاه که از مزار آباد شهر بی تپش، آوای جغدی هم نمی آمد به گوش ؛ تنهای تنها دست خالی و به امید لطف و مدد تنها قدرت و مالک حقیقی زمین و آسمان، فاز تازه ای از مبارزه با رژیم فاسد پهلوی را آغاز کردند. آنها در حالی که کمتر کسی امید پیروزی را داشت و آمریکا سلطه خود را بر این سرزمین، همیشگی می دانست و رژیم شاه به عنوان رژیمی کاملا گوش به فرمان حمایت ابرقدرت ها را برای بقای خود، کافی می دانست قیام کردند. در این روزگار رژیم شاه برای رضایت اربابان آمریکایی هر کاری می کرد و در حالی که عنوان ژاندارم منطقه را یدک می کشید به دستور ابرقدرت ها، بحرین را به آنان واگذار کرد و در شرایطی که از دروازه های تمدن بزرگ دم می زد، به آمریکا حق توحش می پرداخت و با کاپیتولاسیون موافقت می کرد و در عوض مردم ایران را تحقیر می کرد و عقب مانده لقب می داد. شاه مملکت از مردم ایران به عنوان مواد خام حکومت یاد می کرد و می گفت: توده های مردم مثل مواد خام هستند که حکومت می تواند هرطور خواست، آنها را شکل دهد و آنها را با صفاتی مثل ضعیف، تنبل و پولکی وصف می کرد. در چنین وضعی این نیروهای مسلمان بودند که موفق شدند، در میان تعجب و حیرت همگانی و جهانی، انقلاب اسلامی را برپا کنند. امام(ره) با دمیدن روح اعتماد به نفس و خودباوری، پیامبرگونه شخصیت انسانی و هویت فرهنگی مردم ایران را به آنها یادآوری کرد و عالمان راستین و روشنفکران دردآشنا نیز به مسئولیت تاریخی و اعتقادی خود عمل کردند. اقشار مردم که همه این چهره ها و پیام ها را از خود می دانست و با آن احساس آشنایی می کرد، دست در دست یکدیگر به میدان آمدند و رژیم را در اوج غرور و خاطرجمعی سرنگون و خواب خوش سلطه گران را آشفته ساختند.
دشمنان، انقلاب اسلامی را نشناختند و هنوز هم نشناخته اند. تاراجگران منابع مادی و معنوی این مردم و دشمنان آزادی و استقلال این سرزمین از درک عمیق و واقعی چرایی و چگونگی این حرکت عظیم و تاریخ ساز ملت ایران عاجز بودند و براساس همین شناخت غلط و درک ناصحیح، رو به دشمنی با آن آوردند و ابلهانه به خود و متحدان خود امیدواری دادند که بزودی در ایران همه چیز به روال گذشته باز خواهد گشت. آنان متکی به اندیشه ها و فلسفه های الحادی و مادی پس از رنسانس و با سردادن شعارهایی چون اصالت انسان و اصالت ماده و اصالت علم و اصالت لذت و مرگ خدا را اعلام کرده بودند، برایشان انقلابی با نام خدا در قرن بیستم باورکردنی و قابل فهم نبود و آن را چیزی غیراصیل و ارتجاعی و لاجرم شکست خوردنی می دانستند و برای اثبات این دیدگاه خود که بیشتر بر مبنای اوهام و گمان ها و خرافات و خیال پردازی ها شکل گرفته بود، از همان آغاز پیروزی انقلاب تا به امروز هر راه و روشی را که می شناختند و می توانستند علیه این مردم و این سرزمین انقلاب کرده به کار گرفتند. برای آنان استقلال سرزمینی که تا چندی پیش در آن همه کاره بودند و تاراجگر ثروت ها و منابع آن، قابل درک نبود. و این واقعیتی است که متفکران غربی هم طی سی سال گذشته بارها بر آن تاکید کرده اند و مثلاً آقای نوام چامسکی اخیرا در مصاحبه ای در مورد علت تیرگی رابطه آمریکا با ایران گفته است: ایران یک کشور مستقل است و این استقلال برای آمریکا قابل تحمل نیست، واژه استقلال در ادبیات داخلی آمریکا به منزله گستاخی و سرپیچی موفقیت آمیز است.
دشمنان، انقلاب اسلامی را نشناخته اند و غافلند از این که این انقلابی نیست که هدفش تاج گیری و باج گیری و صرف تغییر صوری نوع حکومت و حاکمان باشد، بلکه این انقلاب در ادامه رسالت انبیاء (علیهم السلام) و براساس آموزه های آنان به ویژه رسول ختمی مرتبت(ص) برای نجات انسانیت و احیأ ارزش های انسانی، هدف اصلی و لایتغیر خود را حاکمیت عدالت و مبارزه با حاکمان و ستمگرانی می داند که برای رسیدن به منافع نامشروع خود، دنیا را به آتش و پیر و جوان را به خاک و خون می کشند و ارزش های انسانی را لگدمال می کنند، اگرچه در ظاهر و در حرف هم خود را مدعی دموکراسی و حقوق بشر و اصالت انسان معرفی می کنند!
انقلابی که با وجود همه دشمنی ها و هجمه ها، آنی و گامی از اصول و آرمان های خود دست برنداشته و برعکس با پایداری و مقاومت خود، بدون اغراق مایه امید و الگوی مبارزه همه ملت ها و ستمکشان زمان در پهنه زمین شده است و با تثبیت و تداوم پرخروش خود تبلیغات جهانخواران را مبنی بر نیاز نهضت ها و انقلاب ها به حمایت و پشتیبانی قدرت های مسلط دنیا را خنثی و رسوا ساخت و دلیل اصلی بیداری اسلامی و ظهور قطب اسلامی در جهان امروز به حساب می آید به طوری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون هرچه زمان می گذرد، از یکسو شاهد رشد جریان بازگشت مسلمانان به فرهنگ دینی و مقاومت آنان در برابر هجوم فرهنگ های وارداتی هستیم و از سوی دیگر هر روز از رویکرد و گرایش ملت ها و قومیت های گوناگون در قاره ها و سرزمین های مختلف به سوی دین مبین اسلام اخبار تازه و موثقی به گوش می رسد و اینها هنوز از نتایج سحر است.
اینک انقلاب اسلامی در آستانه ورود به سی امین سال پیروزی است. با گذشت نزدیک به سی سال، این انقلاب چون منبعث از آموزه های مکتب جاوید اسلام است و برپایه ارزش های این دین الهی شکل گرفته، شاداب، جوان و پرخروش به راه خود ادامه می دهد. این انقلابی است که ریشه در اعتقادات، باورها و فرهنگ یک ملت دارد و از درون جامعه و در بطن آن جامعه شکل گرفته است. به همین دلیل رابطه میان مردم و انقلاب اسلامی یک رابطه ناگسستنی و جدایی ناپذیر است. شعارها و آرمان های انقلاب اسلامی منطبق بر مصالح ملک و ملت ایران است و تحقق آنها، حیات دوباره و عزت و آبروی این سرزمین را در جهان به ارمغان آورده است. مردم ایران که در طول تاریخ بارها قوه فهم و قدرت تشخیص خود را به اثبات رسانده و به رخ خودی و بیگانه کشانده اند، پای انقلاب خود ایستاده اند و طی این سال ها هرجا که لازم بوده برای دفاع از آن به میدان آمده و برای تداوم آن هرچه (حتی بذل جان خویش) ضرورت داشته، سخاوتمندانه نثار کرده و با تفکیک میان ناهنجاری ها و نابسامانی ها که به عملکردها مربوط می شود و ذات و ماهیت انقلاب، امید دشمنان را درباره دلزدگی و یأس خود بارها بر باد داده و به شکل ها و شیوه های مختلف مثل حضور پررنگ و نشاط در انتخابات و به ویژه راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب در روز ۲۲ بهمن هر سال به آن مجدداً رأی داده و تجدید میثاق کرده است. و اینها همه در حالی است که این انقلاب حرف های ناگفته زیادی برای گفتن دارد و این مردم برای تحقق آرمان های خود، کارهای زیادی برای انجام دادن، در پیش روی خود دارد…

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی