یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

رفیق بیژن گرامی، به یاد شما!
به مناسبت ۷۰ سالگی فدایی خلق، بیژن جزنی


بیژن اقدسی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱٣ بهمن ۱٣٨۶ -  ۲ فوريه ۲۰۰٨


با درود بر خوانندگان این نوشتار و آرزوی بهترین ها برای شما و میهن مان ایران.
بهمن فرا رسیده است و ۱۰ روز از آن را پشت سر گذاشته ایم. بهمن ربط خاصی به بیژن، به فدایی خلق بیژن جزنی ندارد، اما بهمن و بیژن بی ارتباطِ بی ارتباط هم نیستند. ۹ روز دیگر سالگرد رویداد حماسی ۱۹ بهمن ۱٣۴۹ در جنگل های سیاهکل است.
در باره‍ی این رویداد، درستی یا نادرستی آن و مناسب یا خطای فاحش بودن آن بحث بسیار شده است و خواهد شد و خوب هم است که بحث شود. اما پی آمد این بحث هر چه باشد، در یک چیز شک نیست. ۱۹ بهمن اقدامی امیدبرانگیز بود و در این اقدام و این جریان و این جنبش بیژن جزنی نیز سهم و نقشی به سزا داشت. بد نیست حالا که صحبت به ۱۹ بهمن و ماجرای سیاهکل کشید، این نکته را نیز بگویم که گر چه بازبینی و باز هم بازبینی و باز و باز هم بازبینی کارهای گذشته در مجموع کاری نیازین و ضروری و شایسته است، اما ما باید از جمله از یک نکته پرهیز کنیم. ما نباید معیارها و قواعد بازی امروزین از درست و نادرست را به دوران های پیش تر تاریخی نیز بسط دهیم. به نظر من این انتظار که آدم های ۴۰، ۵۰ سال پیش در شرایطی مطلقاً غیر قابل قیاس با امروز می بایستی برخوردی کرده می بوده باشند که امروز ترجیح داده می شود، نگرش و چشم داشتی ساده انگارانه و خیال پردازانه است. برگردیم به دنباله‍ی اصل مطلب.
دو روز پس از آن و یک روز پس از آن ۲۱ و ۲۲ بهمن است. روز نخست سالگرد تظاهرات تاریخی سازمان چریک های فدایی خلق ایران در سال ۱٣۵۷ و آغاز قیام بهمن و روز پس از آن ۲۲ بهمن و برچیده شدن نهایی طومار پادشاهی پهلوی است که انصافاً از هر چه کم داشت، از استبداد کم نگذاشت. بی شک فدایی خلق، چریک فدایی خلق بیژن جزنی از سرنگونی استبداد سیاسی سلطنتی وابسته همانند همه‍ی ما سر از پا نمی شناخت.
اما ارتباط بزرگ تر بیژن و بهمن جای خالی او در بحبوحه‍ی سنگین سیاست گذاری آن سال ها بود. سه سال و نیم بیش تر و او ما را در سیاست گذاری های مان یاری می داد. شاید، تنها شاید در این صورت جنبش فداییان خلق از بزرگ ترین خطاهای خود، از انشقاق در صفوف خود، از رفتن به بیراهه‍ی شرم آور پشتیبانی از حکومت اسلامی، از رفیق کشی های اندوه بار کردستان و نزدیکی چشم بسته به اردوگاه سوسیالیسم واقعاً موجود بری می ماند. آری، اعتراف می کنم که این ها گمانه زنی است، اما مگر به راستی چنین نیست که گاه گمانه زنی گریزگاه خوبی است.
اما راستش قصد من از این نوشتار در ارتباط با رابطه‍ی بیژن و بهمن نبود. هنگامی که در عنفوان بهار، در اوایل سال جاری داشتم برای آمایش نوشتاری به مناسبت قتل فدایی خلق، بیژن جزنی و هم رزمانش بر فراز تپه های مشرف بر زندان اوین در کتاب ها و روزنامه ها و پایگاه های مجازی پرسه می زدم، توجهم به زادماه و زادسال وی جلب شد؛ دی ماه ۱٣۱۶ هجری خورشیدی.
اقرار می کنم با این که محض کنجکاوی در سر داشتم نگاه کنم و ببینم زادروز او کدام است، تا کنون این کار را نکرده ام. نمی توانم این را ناگفته بگذارم که برای من زادروزها از جایگاه ویژه ای برخوردار نیستند. بیش تر بر این باورم که اگر کسی برای کسی دیگر ارزش و اهمیتی واقعی قائل باشد، مناسب است که به گونه ای جاری به یاد او باشد و مهر و ارزش گذاری خود را به او بنمایاند. اما از سوی دیگر می دانم این باور من، به دور از ارزش گذاری بر آن، باوری غریب و دست کم در دوره و زمانه‍ی ما دیدگاهی متروک و غیرمتداول است. از شما چه پنهان از همان فروردین، از روزهای نشاط آور سرآغاز بهار تا کنون ۷۰ ساله شدن رفیق من، فدایی خلق بیژن جزنی گوشه ای از ذهنم را به خود اختصاص داده بود. به دلیل کارهای ریز و درشت، اما شاید بیش از آن به دلیل این که علیرغم همه چیز زادروزها هنوز هم برایم چندان جایگاهی ندارند، تا دی و در دی در باره‍ی این زادروز چیزی ننوشتم.
چند روز پیش نوشته‍ی هرودوت، تاریخ نگار شناخته شده‍ی یونانی را در باره‍ی پارس ها می خواندم. به عنوان یکی از ویژگی های پارس ها نوشته است هر یک از آن ها زادروز خود را برجسته ترین جشن ها می داند و آن را بدین گونه نیز بزرگ می دارد. در این روز او غذایی بیش از روزهای دیگر فراهم می کند. پول داران پارسی به این مناسبت یک گاو، یک اسب، یک شتر و یک خر برای خود فراهم و آن ها را درسته در اجاق کباب می کنند. تنگدستان آنان حیوانات کوچک فراهم می کنند.
دوباره به صرافت نوشتن در باره‍ی زادروز فدایی خلق، بیژن جزنی افتادم و دارم آن چه را می خوانید می نویسم؛ به یاد او، به یاد کسی که همه‍ی اندیشه اش آزادی و استقلال میهن و مردم و عدالت برای زحمتکشان و بنا کردن جامعه ای مبتنی بر عدالت بود، به یاد کسی که همه چیز داشت و بیش تر از آن نیز می توانست داشته باشد، اما از همه چیز و همه کسش، از عزیزترین عزیزانش و از گوهر هستی خود گذشت در راه سعادت میهن و مردمش. او در میان ما نیست تا از او بخواهیم برای مان گاو و گوسفند کباب کند، اما من می توانم به رسم وفا در زادروز این چهره‍ی برجسته‍ی آزادی خواهی و عدالت پژوهی تاریخ نزدیک میهنم نام نازنین او را به یاد شما بیاندازم.

فدایی خلق، بیژن اقدسی
bijan.aghdasi@googlemail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست