بازگشت سوسیالیست ها به خانه پدری
اردشیر زارعی قنواتی
•
دو دهه پس از اینکه تجدید نظرطلبان در درون احزاب سوسیال- دموکرات اروپایی بحث تئوری های نوین را بر اساس نظرات ایده پردازانی چون «گیدنز» و رهبرانی نظیر «تونی بلر» و «گرهارد شرودر» در بریتانیا و آلمان شروع کردند، امروز به نظر می رسد این تفکر شکست خود را با بازگشت به مبانی و اصول کلاسیک خویش به نظاره نشسته است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۰ بهمن ۱٣٨۶ -
۹ فوريه ۲۰۰٨
دو دهه پس از اینکه تجدید نظرطلبان در درون احزاب سوسیال- دموکرات اروپایی بحث تئوری های نوین را بر اساس نظرات ایده پردازانی چون «گیدنز» و رهبرانی نظیر «تونی بلر» و «گرهارد شرودر» در بریتانیا و آلمان شروع کردند، امروز به نظر می رسد این تفکر شکست خود را با بازگشت به مبانی و اصول کلاسیک خویش به نظاره نشسته است. شکست های پیاپی احزاب سوسیال- دموکرات در اکثر کشورهای اروپایی در دهه اخیر و اوج گیری جناح راست و محافظه کاران در این کشورها، دو ایده کاملاً متفاوت و متناقض را برای توجیه موضوع مطرح کرده است. از یک طرف تا سال ۲۰۰۵ اکثر کارشناسان و تئوری پردازان بر این نکته متفق القول بودند که انعطاف ناپذیری و سیر و سلوک در اصول اولیه سوسیالیسم دلیل اصلی شکست آنان است و برای توجیه نظر خود نیز به موفقیت تز «کارگر نوین» تونی بلر استناد می جستند. از سوی دیگر کسانی نیز اعتقاد داشتند که این گونه تجدیدنظر و سمت گیری راست روانه از سوی سوسیالیست ها رای دهندگان سنتی آنان را به ابهام و انفعال کشانده و اوج گیری چپ های رادیکال در اروپا و به خصوص جهش برق آسای حزب لیبرال - دموکرات در بریتانیا و حزب چپ آلمان را دلیل این مدعا می پنداشتند. با شکست حزب سوسیال - دموکرات آلمان و بعد از آن شکست بزرگ سوسیالیست های فرانسوی در سال ۲۰۰۷ این معادله دوگانه و لاینحل در بین سوسیالیست ها و کارشناسان مستقل تا حدود زیادی به نفع گروه دوم و نظریه الزام بازگشت به اصول اولیه رقم خورد. کنگره حزب سوسیال- دموکرات آلمان از ۲۶ تا ۲٨ اکتبر در هامبورگ با تاکید بر وفاداری خود بر اصل «سوسیالیسم- دموکراتیک» و سوگیری بحث و مناظرات روزهای برگزاری کنگره گویای چنین روند بازگشت به چپ بوده است. چنانچه این کنگره را با توجه به برنامه اساسی و تاریخی ( گراندزست پروگرام) دقیقاً هم طراز کنگره «بادگودسبرگ» در سال ۱۹۵۹ میلادی و در مقابل تجدیدنظرطلبی آشکار کنگره برلین در ۱۹٨۹ می بایست مورد بررسی قرار داد. در کنگره هامبورگ سوسیال- دموکرات ها با موجی از گرایش به چپ در درون حزب مواجه شدند که دبیرکل «کورت بک» برای پاسخ به آن مجبور به تاکید چندباره یی به الزام وفاداری حزب به اصول سوسیالیسم- دموکراتیک شد. از اکتبر ۲۰۰۷ که کنگره هامبورگ مباحث و تصمیمات نوین خود را اعلام کرد تا روز یکشنبه ۲۷ ژانویه که انتخابات ایالتی هسن و نیدرساکسن برگزار شد و در آن سوسیال- دموکرات ها، سبزها و حزب چپ آلمان موفقیت قابل توجهی را کسب کرده و به خصوص در ایالت هسن با شکست «رونالد کخ» نفر دوم حزب دموکرات- مسیحی ضربه اساسی را به ائتلاف راست زدند، گویای موفقیت ایده بازگشت به اصول اولیه سوسیال- دموکراسی می تواند به حساب آید. واقعیت های عینی و ضرورت تحولات اجتماعی در ظرف مورد نظر خود همانگونه که قبلاً در بریتانیا تونی بلر را از حزب کارگر و خانه شماره ۱۰ داونینگ استریت بیرون انداخته بود این بار در آلمان نیز از یک طرف سوسیالیست ها را به سوی مبانی اولیه و از سوی دیگر همای پیروزی بر رقیب سرسختی چون رونالد کخ و حزب لیبرال- دموکرات را برای آنان به ارمغان آورد.
هر چند انتخابات ایالتی ۲۷ ژانویه در آلمان در ساختار قدرت این کشور و ائتلاف حاکم چندان تغییری را ایجاد نکرده است اما می تواند معادلات تازه یی را وارد فضای سیاسی این کشور کند. از یک طرف سوسیال- دموکرات ها آشتی دوباره یی با سندیکاهای کارگری و لایه های پایین جامعه آلمان برقرار کرده اند که طی سال های اخیر با قهر آنان به خاطر پشت کردن حزب به منافع خود، به پاشنه آشیل سوسیال- دموکرات ها تبدیل شده بودند. از سوی دیگر هم اکنون با تقویت جایگاه این حزب در ساختار فدرالی کشور و روند رو به رشد آن، معادله قدرت در ائتلاف حاکم تا حدودی به نفع حزب سوسیال- دموکرات تغییر کرده است و این موضوع می تواند در آینده برای بقای این ائتلاف در چارچوب فعلی خطرناک جلوه کند. تاکنون کاستن از هزینه های دولتی برای بیمه های تامین اجتماعی و بیکاری و همچنین رکود اقتصادی فعلی، طبقات کارگری و متوسط جامعه را زیر فشار هزینه های زندگی قرار داده است که با سیاست های راست روانه شرودر و هم اینک دولت « آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان اکثریت جامعه را به سمت درخواست امتیازهای اجتماعی بیشتر سوق داده است. در چنین فضایی حزب سوسیال- دموکرات و دیگر احزاب سوسیالیست اروپایی ضرورت تجدیدنظر و بازگشت به اصول کلاسیک سوسیالیسم را بیش از پیش درک کرده اند. انتخابات ایالتی آلمان به خصوص نتایج ایالت هسن که به پیروزی سوسیال- دموکرات ها منجر شده و همچنین برای اولین بار حضور پر رنگ حزب چپ را در سبد آرای ایالت های غربی به رخ جناح راست آلمان کشید، می تواند زمینه ساز بازگشت جناح چپ این کشور در هرم قدرت تلقی شود. مهم تر اینکه تجربه آلمان بدون شک در انتخابات شهرداری های فرانسه در سال ۲۰۰٨ می تواند مورد استفاده حزب سوسیالیست این کشور نیز قرار گرفته و هشدار وزیر کشور دولت «نیکلا سارکوزی» در خصوص موقعیت متزلزل جناح راست در برگزاری این انتخابات را به یک کابوس واقعی تبدیل کند.
منبع: روزنامه ی اعتماد
|