اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۴ بهمن ۱٣٨۶ -  ۱٣ فوريه ۲۰۰٨

روزنامه ی اعتماد - مرجان لقایی: آیت الله هاشمی شاهرودی - رئیس قوه قضائیه - روز گذشته طی حکمی کم سابقه از حق قانونی خود برای نقض احکام قصاص استفاده کرد و رای صادره در مورد جنجالی ترین پرونده جنایی پنج سال اخیر را خلاف شرع و قانون دانست. آیت الله شاهرودی که به عنوان عالی ترین مقام قضایی ایران باید تمامی پرونده های منجر به صدور حکم قصاص و اعدام را بررسی و نظر قطعی و نهایی را در این رابطه اعلام کند، از صدور اذن اعدام شهلا جاهد - متهم به قتل همسر ناصر محمدخانی - خودداری کرد و با توجه به ایرادهای شکلی و ماهوی در پرونده دستور داد تحقیقات درباره این قتل از ابتدا و توسط یک قاضی دادگاه بدوی آغاز شود. هاشمی شاهرودی در حالی از حق خود استفاده کرد که پیش از این پرونده شهلا سه بار در دیوان عالی کشور و سه بار در شعبه تشخیص مورد رسیدگی قرار گرفته و از مجموع ۲۷ قاضی رسیدگی کننده به پرونده ۲۰ تن از آنان شهلا را گناهکار دانسته و فقط ۷ نفر به برائت این زن رای داده بودند. با این تصمیم پرونده سه هزار و ۵۰۰ صفحه یی همسر صیغه یی ناصر محمدخانی بار دیگر به جریان خواهد افتاد.افت و خیزهای پرونده شهلا که یکی از مهم ترین پرونده های سال های اخیر بوده است، از همان ابتدای دستگیری این زن پرستار آغاز شد؛ زمانی که پلیس اعلام کرد زنی به نام شهلا را که همسر صیغه یی ناصر محمدخانی است به عنوان مظنون اصلی پرونده قتل لاله سحرخیزان در خانه اش بازداشت کرده است.انگشت اتهام زمانی به سوی شهلا چرخانده شد که فرضیه حسادت در قتل لاله سحرخیزان قوت گرفت و پلیس رقابت دو زن در تصاحب عشق ناصر محمدخانی را محرک اصلی این جنایت عنوان کرد.شهلا جاهد درست یک ماه بعد از قتل لاله سحرخیزان در روز ۱۷ تیرماه سال ٨۱ دستگیر شد و از همان روز اول اعلام کرد هیچ نقشی در این قتل نداشته و فقط به صورت پنهانی با محمدخانی زندگی می کرده است. بازجویی های متوالی از شهلا جاهد آن هم در شرایط سخت نتوانست مهر سکوت این زن را بشکند و به این ترتیب افسران پرونده در بن بستی گرفتار شدند که به نظر نمی رسید هرگز بتوانند از آن خارج شوند. تا اینکه یازده ماه بعد از دستگیری شهلا جاهد در حالی که افکار عمومی پلیس را تحت فشار قرار داده بود و انتظار می رفت قاتل همسر ناصر محمدخانی یکی از مشهورترین فوتبالیست های ایران هرچه زودتر معرفی شود، پلیس ترفندی را برای شکستن مهر سکوت شهلا در پیش گرفت. آنچه در این پرونده به وضوح روشن بود، عشق شدید شهلا به ناصر محمدخانی بود؛ مساله یی که شهلا بارها به آن اذعان و اعلام کرده بود بابت این عشق حاضر است هر تاوانی را بپردازد و چه تاوانی سنگین تر از یازده ماه بازداشت در اداره آگاهی مرکز. سرانجام بعد از یازده ماه قاضی فخرالدین جعفرزاده مسوول پرونده جنجالی قتل همسر ناصر محمدخانی اجازه داد ناصر و شهلا با هم دیدار کنند. پلیس در اولین اقدام خود ناصر محمدخانی را در وضعیتی قرار داد که می دانست مسلماً شهلا به آن واکنش نشان خواهد داد. ناصر در حالی که چشم بند بر چشمان و دستبند بر دستانش بود در راهرو دادگاه جنایی دیده شد و عکس هایی از او در مطبوعات به چاپ رسید. شهلا بعد از دیدن این عکس ها به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. در ادامه این اقدامات همانطور که قاضی پرونده دستور داده بود، ملاقات ناصر محمدخانی و شهلا جاهد انجام شد و شهلا بعدها در جلسه محاکمه اش به آن مکالمه اشاره کرد و گفت؛ ناصر آن روز به من گفت یک ماه دیگر سالگرد مرگ لاله است و اگر تو قتل

را گردن نگیری من را بازداشت می کنند. او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود.

ناصر به من اطمینان داد که دوستم دارد و برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر لاله حتماً اقدام خواهد کرد. من هم برای حفظ آبروی ناصر قتل را پذیرفتم. چطور می توانستم مردی را که عاشقش بودم اینطور خوار و خفیف ببینم. هیچ کس نمی داند وقتی ناصر را با دستبند و چشم بند دیدم چه حالی داشتم. من فقط به خاطر ناصر به قتل اعتراف کردم. من و ناصر ۱۵ دقیقه زیر باران در حیاط اداره آگاهی قدم زدیم و من حاضر بودم به خاطر این لحظات هر اعترافی بکنم.

شهلا بعد از آن ملاقات در اعترافاتش به پلیس چنین گفت؛ وقتی ناصر همراه تیم پرسپولیس به آلمان رفت، تصمیم گرفتم لاله را از سر راه بردارم تا بتوانم ناصر را فقط مال خود کنم. شب حادثه با کلیدی که از خانه ناصر داشتم وارد منزل شدم. خودم را پشت شوفاژ مخفی کردم، لاله و فرزندانش و دوستش به خانه آمدند. به دنبال یک فرصت مناسب بودم، تا صبح پشت شوفاژ خانه ماندم، وقتی فرزندان لاله به مدرسه رفتند، دوستش هم از خانه خارج شد، لاله روی تخت دراز کشید من وسایلم را آماده کردم چاقو و دستکش برداشتم. اول با دسته راکت بدمینتون ضربه یی به سرش زدم، او می خواست مقاومت کند دستکش را پوشیدم و ضربات متعدد چاقو را بر بدنش وارد کردم.

شهلا ادامه داد؛ پس از قتل لکه های خون که روی تخت ریخته بود را پاک کردم، در این درگیری جسد لاله روی زمین افتاده بود، من تشک تخت را پشت به رو کردم و بعد ملحفه یی روی جسد کشیدم، آلات قتل را برداشتم و از خانه خارج شدم و در رودخانه یی انداختم.

این اعترافات کافی بود تا شک پلیس به یقین تبدیل شود. پلیس همین اعترافات را پایه قرار داد و از شهلا خواست تا صحنه قتل را بازسازی کند.

شهلا مطابق آنچه گفته بود صحنه را در مقابل قاضی جعفرزاده بازسازی کرد ولی این پایان افت و خیز پرونده نبود، چند ماه بعد زمانی که جلسه محاکمه شهلا برگزار شد، این زن با فن بیان قوی که داشت در برابر قاضی ایستاد و استدلال هایی آورد که نشان می داد قاتل نیست. او با صراحت و اطمینان اتهام قتل را رد کرد و گفت؛ برای گفتن اعتراف از من از احساساتم استفاده کردند. همه می دانند که من چقدر در برابر ناصر شکننده هستم، اما بدانید که من عاشقم نه قاتل. یک عاشق هیچ وقت نمی تواند کسی را بکشد.

شهلا خطاب به پدر و مادر لاله گفت؛ قبول دارم که اشتباه کردم که وارد زندگی دختر شما شدم اما عشق من به ناصر از ۱۴ سالگی آغاز شد و من سال ها به انتظار این مرد نشستم. آن سال هایی که ناصر در قطر بود با یادش زندگی می کردم و منتظرش بودم تا اینکه ۴ سال پیش از قتل یکی از دوستانش را دیدم و از او خواستم شماره تلفن من را به ناصر بدهد، چند روز بعد ناصر به من تلفن کرد و رابطه ما از همان زمان آغاز شد.

شهلا ادامه داد؛ روزی که لاله به قتل رسید یکی از دوستان ناصر با من تماس گرفت و گفت در خانه ناصر اتفاقی افتاده. من برای اینکه بدانم چه شده به خانه ناصر رفتم. لاله مرا نمی شناخت اما می دانست که زنی در زندگی ناصر وجود دارد. تصمیم گرفتم اگر لاله در را باز کرد بگویم به دنبال آرایشگاه می گردم و به اشتباه آمده ام. زنگ زدم کسی در را باز نکرد، بالا رفتم، در آپارتمان باز بود، وارد که شدم دیدم جسد لاله غرق در خون روی زمین افتاده است. فقط یک پتو روی او کشیدم و از خانه خارج شدم. از من نپرسید قاتل کیست چون من نمی دانم و خودم هم قتل را مرتکب نشده ام.

دفاعیات شهلا موثر نبود و بعد از سه جلسه محاکمه پرستار جوان به قصاص محکوم شد، چرا که ناصر محمدخانی نیز علیه او شهادت داد و از شهلا شکایت و به عنوان قیم فرزندانش برای وی تقاضای مجازات قصاص کرد.

به رغم اعتراضات پی درپی شهلا جاهد و عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع وی این حکم در تمام مراحل مورد تایید قرار گرفت و درنهایت پرونده برای اجازه اجرای حکم به دفتر رئیس قوه قضائیه فرستاده شد.

قضات پرونده

در طول پنج سال رسیدگی به پرونده جنجالی شهلا جاهد افراد زیادی در این پرونده نقش ایفا کردند و تعدادی از آنها بر این باور بودند که شهلا قاتل نیست و دلایلی را هم عنوان کردند. این پرونده به خاطر جنجالی بودن و حساسیت فراوانی که ایجاد کرده بود هرگز از نظر مطبوعات دور نماند. عده یی بر این باورند که همین حساسیت باعث شده است تا چند قاضی در این پرونده نقش داشته باشند. قاضی حسینی کوه کمره یی که اکنون ریاست شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران را برعهده دارد، اولین فردی بود که رسیدگی به این پرونده را برعهده گرفت. درست ساعت ۱۰ صبح روز ۱۷ خردادماه سال ٨۱ و زمانی که تلفن همراه قاضی کشیک ویژه قتل به صدا درآمد و پلیس اعلام کرد لاله سحرخیزان کشته شده است، قاضی کوه کمره یی به عنوان نخستین مقام قضایی صحنه جرم را مورد بررسی قرار داد و مشخص شد لاله با ۲۷ ضربه چاقو به قتل رسیده است. قاضی کوه کمره یی بر این باور بود که ضاربان دو نفر شامل یک زن و یک مرد بودند چرا که ضربات به دو شکل وارد بدن لاله شده بود و بیشتر ضربات به دو پای لاله اصابت کرده و ضربات عمیقی نیز در قسمت سینه این زن وارد شده بود. از کشفیات دیگر این قاضی ته سیگارهایی بود که نظریه قبلی را تایید می کرد، چرا که رژلب روی یکی از این سیگارها دیده می شد. مقداری نیز طلا و جواهر از خانه به سرقت رفته بود اما نوع آشفتگی قتلگاه نشان می داد سرقت یک بهانه و صحنه سازی بوده است. قاضی کوه کمره یی یک ماه بعد از وقوع قتل به سفر حج رفت و پرونده به قاضی جعفرزاده که وی نیز هم اکنون معاون دادستان تهران و رئیس مجتمع جنایی تهران است، سپرده شد. فخرالدین جعفرزاده اما نظری مخالف با قاضی کوه کمره یی دارد و همچنان معتقد است این قتل توسط شهلا انجام گرفته، چرا که در مراحل اولیه تحقیقات ابهاماتی در این پرونده وجود داشت که بعدها شهلا آنها را برای پلیس برطرف کرد. هر چند شهلا جاهد توسط قاضی جعفرزاده به قصاص محکوم شد اما بعد از اینکه وی به ریاست دادسرای جنایی تهران رسید، پرونده در اختیار قاضی الهی زاده قرار گرفت و جنجالی ترین اظهارنظر درباره پرونده قتل لاله سحرخیزان توسط این قاضی صورت گرفت. وی طی نامه یی که برای رئیس قوه قضائیه نوشت به ۱۰ مورد ایراد اشاره و خاطرنشان کرد؛ آنچه در صحنه جرم کشف شده(ته سیگارهای زیاد و گزارش قاضی کشیک قتل) نشان می دهد اقاریر شهلا مطابق با واقعیت نیست. ضمن اینکه پزشکی قانونی اظهارنظری مبنی بر اینکه احتمالاً لاله سحرخیزان مورد آزار قرار گرفته نیز مطرح کرده است. وی به فشار جسمانی و روانی که در دوران بازجویی بر شهلا وارد شده بود نیز اشاره و تاکید کرد؛ به نظر می رسد ادعای شهلا مبنی بر اینکه تحت فشار بوده است نیز درست باشد، چرا که وی یازده ماه در بازداشتگاه اداره آگاهی بود و هیچ مدرکی علیه وی پیدا نشده بود و طبیعی است در این مدت طولانی متهم تحت فشار روانی قرار گیرد. قاضی الهی زاده یکی دیگر از موارد مبهم را فهرست مکالمات تلفن های خانه ناصر محمدخانی عنوان کرد و گفت شماره ها نشان می دهد شهلا به رغم ادعایش در قتلگاه با جایی تماس نگرفته بود. نحوه قرار گرفتن شهلا در پشت شوفاژ برای مدت طولانی هم نمی تواند با واقعیت مطابقت داشته باشد. این در حالی است که آلت قتاله یی هم پیدا نشده و حتی کلیدسازی که شهلا مدعی است کلیدهای ناصر را به او داده تا سری کامل از روی آن بسازد هم نتوانسته به درستی شهلا را شناسایی کند. این نامه جنجالی واکنش های تندی را در پی داشت و بدون تاثیر در روند رسیدگی بلافاصله پرونده به دیوان عالی کشور رفت. اما سرانجام بعد از پنج سال اظهارنظر رئیس قوه قضائیه حکم قصاص را نقض کرد. نقض حکم در پی ایرادات شکلی و ماهوی موجود در پرونده که نشان می دهد شهلا قاتل نیست صورت گرفت و پرونده باید از ابتدا مورد رسیدگی قرار گیرد. به این ترتیب شهلا جاهد که پنج بهار را در زندان اوین و در میان زنان زندانی گذرانده است و در این مدت هر لحظه احتمال می داد اعدام شود، می تواند با امید در انتظار سال نو باشد. او که اکنون مشغول تدوین خاطرات و زندگینامه اش است حتی امید دارد با سپردن وثیقه سال نو را در کنار خانواده اش بگذراند.

عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع شهلا در خصوص تصمیم آیت الله هاشمی شاهرودی به خبرنگار ما گفت؛ مطابق قانون رئیس قوه قضائیه که صدور اذن اعدام یا قصاص در همه پرونده ها بر عهده وی است، در صورتی که رای صادره را خلاف بین شرح و قانون بداند، می تواند دستور توقف اجرای حکم و رسیدگی مجدد را در شعبه بدوی صادر کند.

وی افزود؛ در این پرونده نیز نامه یی را خطاب به ریاست قوه قضائیه نوشتم و ایرادات موجود را گوشزد کردم هرچند قضات دفتر وی به درستی و با دقت پرونده ها را مورد رسیدگی قرار می دهند، اما این نامه را برای جلب توجه بیشتر آنها نوشتم و پس از بررسی های انجام گرفته هم به لحاظ ماهیتی و هم به لحاظ شکلی دادنامه صادره برای شهلا نقض شد و پرونده در شعبه هم عرض باید رسیدگی شود. این وکیل دادگستری در ادامه گفت؛ امیدوارم خانواده لاله سحرخیزان از من یا شهلا ناراحت نباشند، چراکه اقدامات ما برای کشف واقعیت است و به دنبال لوث کردن پرونده نیستیم و من فقط برای تبرئه یک بی گناه تلاش می کنم و معتقدم رسیدگی مجدد به پرونده می تواند ابهامات را برطرف کند، چرا که وجدان جامعه نیز در این پرونده قانع نشده است.

وی ادامه داد؛ بلافاصله بعد از ارجاع پرونده به دادگاه بدوی تلاش خود را برای آزادی شهلا با سپردن وثیقه آغاز می کنم و امیدوارم بتوانم نظر قاضی را جلب کنم و شهلا تعطیلات نوروزی را در کنار خانواده اش باشد. در حالی که خانواده شهلا جاهد شب گذشته ساعات خوشی را بعد از پنج سال پشت سر گذاشتند و با شنیدن این خبر همگی اشک شوق ریختند، خواهر لاله سحرخیزان به عنوان طرف مقابل پرونده به خبرنگار ما گفت از طریق وکیل مدافعشان پرونده را همچنان پیگیری خواهند کرد. وی گفت؛ چندین قاضی رای بر گناهکار بودن شهلا دادند و این نشان می دهد ادعای شهلا بر بی گناهی بی اساس است، چرا که شهلا چندین بار با ما تماس گرفته و تقاضای بخشش کرده است. ما قطعاً تقاضای بررسی مجدد پرونده را خواهیم کرد. لاله مادر دو فرزند بود که بی گناه کشته شد و قاتل او باید مجازات شود.