چهارمین روز اعتصاب غذا
یادداشت حسن نایب هاشم (فرود سیاوش پور) از روز چهارم اعتصاب غذای ۳۳ روزه
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۵ بهمن ۱٣٨۶ -
۱۴ فوريه ۲۰۰٨
یادداشتی از روز چهارم اعتصاب غذای ۳۳ روزه
در اعتراض به احکام سنگسار، پرتاب از بلندی، اعدام کودکان و اعدام های پرشمار بزرگسالان،
احکام قصاص منجر به نقص عضو و شکنجه مستمر زندانیان
و در حمایت از همه زندانیان سیاسی
و دیگر مقاومت کنندگان در برابر کودتای مخملین تدارک شده "انتخابات" مجلس
« ...۲۵ بهمن ۱۳۵۸ هم امروز گذشت. چند روزی بود که چیزی ننوشته بودم. امشب جبران مافات می کنم. چند روز پیش باز هم چون سال گذشته در دانشگاه تهران به مناسبت سالروز سیاهکل جمع شدیم. اجتماع امسال خیلی منظم تر و سازمان یافته تر از سال پیش بود. رفقای پیشگام دانشجوئی درضلع شمالی زمین عکس های بزرگی را که از شهدای سیاهکل تهیه شده بود، قرار داده بودند. ما هم در پیشگام دانش آموزی، حضور هزاران دانش آموز به تجمع را تدارک دیده بودیم. مراسم با یک دقیقه سکوت به یاد آن شهدا آغاز شد و با یاد زندگی و مبارزه رفیق قاسم سیادتی که ۲۲ بهمن سال گذشته در جریان رهبری تسخیر اداره رادیو به شهادت رسیده بود، ادامه یافت. خوشبختانه در تهران، اخلالگران نتوانستند به اجتماع حمله کنند، ولی در گنبد، جنگ افروزان منطقه با سلاح سرد و گرم به اجتماع آرام رفقا حمله کردند که به کشته شدن ۴ نفر و زخمی شدن ۴۰ نفر منجر شد. این روزها، بحث انتخابات مجلس هم گرم است. از رفراندوم آری یا نه به جمهوری اسلامی (نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر) و انتخابات مجلس خبرگان و ریاست جمهوری که تجربه خوبی نداشتیم. حال ببینیم که این انتخابات چه می شود. در انتخابات مجلس خبرگان که همه اختیارات در دست هیئت های اجرائیه بود که اکثرشان را روحانیان تشکیل می دادند و در نتیجه کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی و موتلفینش به سهولت به مجلس خبرگان راه یافتند. از اول معلوم بود که قانون اساسی مصوب آنان، چنگی به دل نخواهد زد و از این رو به آن رأی ندادیم. کاندیدایِی را هم که ما در انتخابات ریاست جمهوری مورد حمایت مشروط قرار داده بودیم، حذف کردند و حالا بحث بر سر این است که در انتخابات مجلس چه کنیم؟ مهمترین مشکل ما اکنون قانون انتخابات است که بر مبنای تقسیم کرسی ها به نسبت آراء نیست و حائزان اکثریت در هر شهری تمامی کرسی های نمایندگی آن شهر را به دست می آورند و .........»
ولی امروز ۲۵ بهمن ۱۳۸۶ است . هنوز هم اطلاع دقیقی از دکتر مصطفی علوی ندارم. کاش اعتصاب غذایش پایان یافته باشد. نمی خواهم باور داشته باشم که او سی و هفتمین روز اعتصاب غذایش را می گذراند. هویت کامل طیب و یزدان دو جوان ارسنجانی که حکم اعدام از طریق پرتاب از بلندی گرفته اند، هنوز روشن نیست تا شاید بتوان اقدامی برای نجات جانشان کرد. نام کوچک قربانیان بلوچ قطع دست و پا و یا اطلاع از اینکه بعد از این عمل وحشیانه، چه بر سرشان آمده است، نیز در دست نیست. عدنان کرد «همزاد» دیگری در شرق کشور پیدا کرده است. یعقوب مهرنهاد، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر بلوچ پس از ۷ ماه زندان و شکنجه فراوان به اتهام همکاری با گروه های مسلح و گسترش خط مشی این گروه ها به اعدام محکوم شده است. بیم آن می رود که بهنام زارع، جوانی که محکوم به ارتکاب قتلی در ۱۵ سالگی شده است، ظرف دو سه روز آینده اعدام شود و هنوز کوشش ها برای کسب رضایت خانواده مقتول به جایی نرسیده است. مگر آن ها دلشان به رحم آید، و گرنه آنطور که از شواهد بر می آید، قاضی ها و مأموران خودسر اجرای احکام وحشیانه، حتا به بخشنامه ها و دستورات مبتنی بر توقف حکم شاهرودی رئیس قوه قضائیه که به همراه رهبرش خامنه ای مسئول مستقیم تمام جنایات حکومتی می باشد، وقعی نمی نهند.
سناریوی کودتای مخملین نمایشی کردن هر چه بیشتر "انتخابات" و فرمایشی کردن هرچه بیشتر مجلس حاصل آن، مرحله به مرحله کماکان به پیش می رود. در این روزها سکانسی پیش بینی شده مبتنی بر این سناریو، به نمایش درآمد. حسب انتظار تعدادی از رد صلاحیت شدگان که عمدتاً از اصولگرایان هستند، تأیید صلاحیت شدند. برنامه خامنه ای و شورای نگهبان او در مجموع «دو پنجاه درصدی» است و هنوز به نظر نمی رسد که برای ریسکی بیشتر خود را آماده کرده باشند. «یک پنجاه درصد» به این معنا که خامنه ای قصد دارد مجلس را به مجلسی چون مجلس سنای زمان شاه که در آن نیمی صد در صد انتصابی و نیمی «انتخصابی» بودند تبدیل کند. «پنجاه درصد دیگر» هم به این معنا که با ترکیبی از شرکت بره وار کسانی که شرکت در انتخابات در هر شرایطی را فریضه مذهبی یا ملی یا "اصلاح طلبانه" فرض می کنند و تبلیغات آگراندیسمان کننده این شرکت و تقلب گسترده که این بار با کامپیوتری شدن بدون نظارت داخلی و بین المللی تسهیل شده است، ادعای شرکت حداقل پنجاه درصد مردم در انتخابات را بکند. تاکنون وی خود را در پیشبرد این بازی شطرنج برنده احساس می کند و مقاومت را ناچیز ارزیابی می کند. چرا که حریف خود را تنها "اصلاح طلبان" می داند و به تجربه می داند که آنان هر آشی را که او برایشان بپزد، تلخ تلخ یا سرد سرد سر می کشند و از او تقدیر هم می کنند. در محاسبات او مقاومت اقشار گوناگون مردم در برابر بازی تدارک دیده شده توسط او جائی ندارد. جرقه هایی از مقاومت غیر مستقیم در روزهای اخیر زده شد. یک گاف بزرگ ایادی او داشت در این روزها کار دستش می داد که وی به موقع آن را رفع و رجوع کرد. رد صلاحیت علی اشراقی نوه خمینی که ظاهراً "بررسی کنندگان" او را نشناخته بودند، می توانست خطر بزرگی برای "عمود" خیمه حکومت ایجاد کند که هنوز هم عوارض آن پایان نیافته است. کروبی که هرگز نمی تواند نقشی فراتر از یک وزیر دربار مطیع داشته باشد، گفت که هر توهینی را به خود (و شاید هرکس دیگری) قبول می کند ولی به «بیت امام» تحمل نمی کند. حسن خمینی نوه دیگر خمینی هم از حمله نابخرادانه حواریون خامنه ای پس از ابراز نظراتش مصون نماند و خامنه ای هنوز از خود "تدبیر" لازم را در این مورد نشان نداده است. دو بی تدبیری یعنی آزاد گذاشتن اطرافیانش به حمله به «یادگاران» خمینی و همچنین باز نگه داشتن دست سپاه به دخالت مستقیم در انتخابات برخلاف دستورات صریح خمینی در زمان حکومتش، برای خامنه ای می تواند بسیار سنگین تمام شود. عیان ساختن بی تدبیری های خامنه ای در تمام وجوه که به مراتب از بی تدبیری های خمینی در زمان حکومتش بیشتر است، می تواند در این "انتخابات" کانون برخورد و همآهنگ کننده تمام کسانی باشد که با ادامه سلطه خامنه ای و اطرافیانش در کشور مخالف هستند. با این حال هنوز مقاومت در برابر نقشه ای که آنان تدارک دیده اند، در حد مطلوب دیده نمی شود.
در این روزها دوستان دیگری بر مبنای طرح «به موازات "انتخابات" نمایشی مجلس، کاندیدا معرفی کنیم!»
www.iran-chabar.de
خود را کاندیدای نمایندگی مردم در بالاترین ارگان قانونگذاری کشور کرده اند. اما من به سهم خود هنوز انتظار دارم که باز هم حق طلبان بیشتری، از جمله در این ارتباط در وهله اول از حقوق پایمال شده خود و در مرحله بعدی از حقوق نقض شده دیگران دفاع کنند.
۲۵ بهمن ۱۳۸۶
حسن نایب هاشم (فرود سیاوش پور)
|