یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

معمای انتخابات و نمایشنامه رد صلاحیت ها


محمدحسین یحیایی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۶ بهمن ۱٣٨۶ -  ۱۵ فوريه ۲۰۰٨


در ماه ها و روز های اخیر بار دیگر نمایشنامه انتخابات و آماده سازی مردم برای شرکت در آن به اجرا در می آید، ترفند ها و حربه های گذشته و کهنه شده تکرار می شوند، محل نمایش ثابت ولی هنر پیشگان جدیدی وارد صحنه شده اند، نمایشنامه بگونه دیگری اجرا خواهد شد، بازیگران و صحنه گردانان پیشینه نظامی گری دارند، انتخابات، دمکراسی، مشارکت مردمی، رقابت انتخاباتی، حقوق شهروندی، آزادی گزینش، حقوق اجتماعی، حق انتخاب و ... را بگونه دیگری می بینند و تفسیر می کنند. آنان سلاح های خود را در کناری به امانت گذارده اند که در صورت نیاز به آن متوسل شوند و جامعه را با انظباط و قوانین نظامی اداره کنند، از آن رو مجلس هشتم را سرنوشت ساز می خوانند و برای تسخیر و پاکسازی آن از صدا های غیر خودی و ناجور، از ماه ها پیش نقشه کشیده اند.
نزدیک به سه دهه از انقلاب می گذرد، در این مدت انتخابات زیادی در کشورانجام شده و تعدادی از مردم یا با خواست خود و یا در شرایط ویژه در آن شرکت کرده اند، نمی توان گفت که همه این انتخابات از سلامت و آزادی کامل برخوردار بودند ولی به اندازه امروز زیر نفوذ و کنترل نظامی ها نبودند، این در شرایطی است که نیرو های مسلح از روز های نخست انقلاب از دخالت در امور سیاسی منع شدند، دخالت نظامیان در امور سیاسی یکی از موانع رشد دمکراسی در کشور های مختلف از جمله ایران در چند دهه گذشته بوده است.
واژه دمکراسی از دولت شهر های یونان باستان شکل گرفته و با گذشت زمان بارور شده و امروز شکل نوین و گسترده ای بخود گرفته است تا در آن همه انسان ها و گروه ها از نعمت دمکراسی بهره مند شوند و این روند همچنان رو به پیش می رود تا انسان را برسرنوشت خود حاکم گرداند، بنابرین دمکراسی حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش را عملی می سازد، یکی از موئلفه های مهم دمکراسی انتخابات است، انتخابات آزاد، رقابتی، پیوسته، همگانی، حزبی، گروهی، فردی و رأی گیری مخفی، نشانگر رشد و بلوغ سیاسی و جامعه مدنی است. با آنتخابات آزاد و رقابتی مردم نخبگان خود را انتخاب می کنند و در همه امور اداری و سیاسی کشورگاهی به شکل مستقیم و گاهی هم به شکل غیر مستقیم شرکت می کنند. انتخابات به مردم این حق را می دهد که در صورت گرفتار شدن در دست یک حکومت خود کامه و نامطلوب آن را به زیر بکشند و حکومت دلخواه خود را برقرار سازند، بنابرین انتخابات باید آزاد، مستقیم، بی واسطه و رقابتی باشد تا بتواند به اهداف خود برسد و جامعه را به سوی پیشرفت سوق دهد.
جامعه ایران ، ملل و اقوام ساکن در گستره آن بیش از صد سال است که برای رسیدن به دمکراسی، آزادی و جامعه مدنی مبارزه می کنند، با تسخیر یک خاکریز، با سد و خاکریز دیگری روبرو می شوند و هر بار تجربه را ازنو شروع می کنند، در سال ۱٣۵۷ با انقلاب خود بر آن باور بودند که نظام کهنه و مستبد شاهنشاهی را که با سنت در هم آمیخته بود، از سر راه بر داشتند و یکی از موانع رشد اجتماعی و سیاسی را زیر کشیدند، ولی دیری نپائید که با مانع بزرگتری بنام روحانیت قدرت طلب و انحصارگر روبرو شدند. این گروه در مدت کوتاهی نیرو های مبارز و آزادی خواه را با توسل به خشونت از میدان بیرون راند و خود را میراث دار رژیم پیشین خواند و بر همه ارکان سیاسی و اقتصادی کشور مسلط شد، روحانیون و طرفداران آنها در اداره کشور انسجام نظری و عملی نداشتند، از آن رو مجموعه نظام جمهوری اسلامی از آغاز برپایی خود با تضاد ها همراه بوده است. برخی از آنها در سودای برپایی حکومت اسلامی بودند و هنوز هم در آن راستا تلاش می کنند، آنان هرگز نظر خوشی به انتخابات نداشتند و درشرایط ویژه مجبور به پذیرش آن شدند. در این راستا گفتار آیت اله محسن غرویان از طرفداران مصباح یزدی، پیشتاز برپایی حکومت اسلامی و مدرس حوزه علمیه قم قابل تأمل و توجه است، ایشان در مخالفت با جمهوریت نظام و انتخابات که از موئلفه های مهم و ضروری آن است می گوید. ً هدف ما حکومت اسلامی است نه جمهوریت که در ابتدای انقلاب به روحانیت تحمیل شد... جمهوری به معنایی که در غرب وجود دارد و مشروعیت حکومت را ناشی از رأی مردم می داند به هیچ وجه در ذهن و فکر امام نبوده است... یعنی میزان رأی ملت امام خمینی در مقابل مخالفین غربی ایران مطرح شد نه اینکه میزان در مشروعیت، رأی ملت است...ً این گفتار باور و نگرش این مدرس حوزه را به دمکراسی و انتخابات نشان می دهد، این ذهنیت هنوز مفهوم دمکراسی ، انتخابات ، ارزش و حق رأی مردم را نفهمیده و یا درک نکرده است، بنابرین مفهوم انتخابات برای آنها یک معما است و برای حل آن باید به حقوق بشر و تعیین حق سرنوشت انسان به دست خویش باور داشت. نظام جمهوری اسلامی در آغاز توانایی مقابله با گروه ها و احزاب سیاسی را نداشت، از آن رو خود به تأسیس حزب پرداخت ولی با گذشت زمان ساختار نوینی بوجود آورد که در آن حزب سیاسی نمی تواند فعالیت داشته باشد، زیرا منشاء همه ارزش ها بر اساس قانون اساسی سنت اسلامی است که بوسیله فقها تفسیر می شود، بنابرین انسان ها از حقوق مساوی بر خوردار نیستند و آزادی لازم و ضروری را برای بیان نظر و هویت خود در دست ندارند، از آن رو انتخابات بگونه ای که در کشور های پیشرفته و دمکراتیک مطرح است و انسان با کسب اطلاعات کافی در مورد اشخاص و یا احزاب به گزینش دست می زند و به عملکرد آنها نظارت دارد، در جامعه ایران و نظام جمهوری اسلامی عمل نمی کند و اجرا نمی شود. در نظام جمهوری اسلامی شورای نگهبان و شش تن از فقهای آن بر سرنوشت افراد و گروه ها در همه انتخابات حاکمیت مطلق دارند و می توانند افراد دلخواه خود را گزینش کرده، بقیه را رد صلاحیت کنند، بنابرین انتخابات از جدیت لازم و کافی بر خوردار نیست. اصول ۹۱ تا ۹۹ از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به وظایف شورای نگهبان پرداخته، اصل ۹٨، شرح و تفسیر قانون اساسی را به عهده شورای نگهبان گذاشته است. اصل ۹۹، نظارت و کنترل روند انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، همه پرسی را به شورای نگهبان سپرده و شورا بعنوان ارگان قضایی قانون اساسی عمل می کند. در کشور های پیشرفته، دادگاه قانون اساسی جایگاه ویژه و برجسته ای دارد و اعضای آن از حقوق دانان، قضات عالی رتبه و استادان دانشگاه تشکیل می شود و در آغاز کار همگی اعضاء سوگند یاد می کنند و مستفل از دولت عمل می کنند. در جمهوری اسلامی اعضای شورای نگهبان از ۱۲ نفر تشکیل شده که ۶ نفر از آنان فقیه و ۶ نفر دیگرحقوق دانند.
در ماه های پایانی مجلس پنجم با تغییراتی که در قانون انتخابات صورت گرفت، واژه استصوابی شورای نگهبان به آن افزوده شد، در این میان هیئت های نظارتی و اجرایی وابسته به وزارت کشور پیش از فرستادن لیست نهایی کاندیداها به شورای نگهبان به محروم کردن افراد از حقوق اجتماعی خود می پردازند، این هیئت ها با دست باز اقدام به این کار می کنند و اغلب از سوی دولت حمایت می شوند. این در حالی است که دولت و مجلس ایران، اعلامیه جهانی حقوق بشر، مصوب مجمع عمومی سازمان ملل( سال ۱۹۴٨)، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی( سال ۱۹۶۶) و بیانیه اتحادیه بین المجالس( مارس ۱۹۹۴) را که در آن انتخابات آزاد، عادلانه، سالم، مخفی با نظارت بر اخذ و شمارش آن تأکید شده، تصویب و امضاء کرده است. قانون انتخابات، نظارت شورای نگهبان، نظارت استصوابی در همه مراحل و همچنین بند های ۱ و ٣ از ماده ۲٨ قانون انتخابات که در آن التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی و ابراز وفاداری به اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه قید شده، با همه معیار های جهانی و آزادی وجدان و اراده بشری مغایرت دارد، از آن رو شرکت ویا عدم شرکت در آن چیزی را تغییر نمی دهد.
در انتخابات مجلس هشتم، نیرو های مسلح و لباس شخصی هایی که پایگاه و خاستگاه نظامی دارند و اسلحه خود را در گوشه ای نهاده اند و از سوی دولت پادگانی و امنیتی حمایت می شوند، دایره عمل خود را که از مجلس هفتم آغاز کرده اند به سرعت و شدت گسترش می دهند، از فرماندهان سپاه گرفته تا رئیس ستاد در رابطه با آن سخن می گویند، برخی از روحانیون نگران این روند و آینده اند، تا جائیکه آیت اله مکارم شیرازی دل نگران رد صلاحیت ها شده، رفسنجانی، کروبی و خاتمی شتابان به سوی رهبر رفته اند تا نگرانی خود را بر زبان آورند، هر چند برخی از رد صلاحیت شده ها ، از جمله نمایندگان کنونی مجلس صلاحیت خود را به دست آورده اند ولی مبارزه همچنان ادامه دارد و فرماندهان سپاه به گفتار و تهدید خود ادامه می دهند. در این میان مثلث رفسنجانی، کروبی و خاتمی به بازی خود با مفاهیم دمکراسی، انتخابات و شور آفرینی در آن علیرغم رد صلاحیت های گسترده ادامه می دهند تا بار دیگر با فریب، توده های محروم و درمانده را، به پای صندوق های رأی بکشانند. آنها تلاش می ورزند تا اتحاد خود را با نظامیان پایدار تر نشان دهند، ولی آنچه مشاهده می شود تقویت پایه های استبداد نظامی است، حالا فرماندهان نیرو های مسلح وارد گود سیاست شده اند و خواهان دولت و مجلس یک دست اند، در این راستا سرلشگر محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران در جمع بسیج دانشجویی می گوید. ً امروز مرز بندی های سیاسی گذشته به هم ریخته، زمانی صحبت از چپ و راست، ارزشی و غیر ارزشی بود. امروز این تقسیم بندی کامل تر شده به اصول گرایی رسیده است که بنوعی می توان گفت انقلابی در انقلاب، توسط مردم و بسیجی ها بود... حمایت از اصولگرایان ضرورتی قطعی و اجتناب ناپذیر است ً . نیرو های نظامی بیشتر از هر دوره به نمایش قدرت و خود نمایی پرداخته، با جابجایی، برگماری و انتصابات نظامی پایگاه خود را تقویت می کنند، رزم آیش های نظامی پی در پی، نمایش های موشکی با نام های گوناگون در این راستا است که بتوانند همواره در جامعه وسیاست مطرح باشند.
پایان سخن اینکه، ناتوانی دولت پادگانی و امنیتی نهم در همه زمینه ها بویژه در مهار بحران اقتصادی( تزریق پول نفت به اقتصاد کشور، افزایش نقدینگی، تورم، واردات بی رویه، رکود، بیکاری و...) و اجتماعی( سرکوب شدید و اخراج دانشجویان و استادان، کارگران، زنان، مطبوعات، اعدام، شکنجه، قطع عضو، زندان و ...) و نارسایی های دیگر اجتماعی، جامعه را به سوی تنش و خشونت پیش می برد، مردم از حق نظارتی، پرسشگری و دریافت اطلاعات صحیح محرومند، همه وسائل ارتباطی بویژه رادیو و تلویزیون در انحصار دولت و یک سویه اند، اطلاع رسانی در جامعه صورت نمی گیرد، در این شرایط سخن از انتخابات آزاد، رقابتی به شوخی بی مزه ای می ماند که مردم بار ها آن را شنیده اند، صلاحیت ها و یا رد صلاحیت ها چیزی را تغییر نمی دهد، نظامی ها با شتاب به پیش می تازند، در افق استبداد نظامی دیده می شود، با کاربرد اسلحه و منطق نظامی نمی توان به دمکراسی و آزادی رسید، جامعه چند فرهنگی و متنوع ایران همه ظرفیت های دمکراسی را دارا است، با کار برد آن می توان دنیای بهتر و زیباتری برای امروز و آینده ساخت...


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست