به کمک همه ی آزادی خواهان نیاز داریم
گفتگوی شهروند با سخنگوی دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب
•
از تمام کسانی که در سراسر جهان دغدغه ی انسانیت و آزادی و برابری دارند...انتظار داریم به هر طریقی که برایشان مقدور است از جمله برگزاری و شرکت در آکسیون یا هر کار دیگری در روز ۱۶ فوریه حمایت خود را از دانشجویان زندانی اعلام کنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۶ بهمن ۱٣٨۶ -
۱۵ فوريه ۲۰۰٨
کاوه عباس پور سخنگوی دانشجویان آزادی خواه و برابر طلب در گفتگو با نشریه ی شهروند، همه ی آزادی خواهان و برابرطلبان را به اعلام حمایت از دانشجویان زندانی در روز ۱۶ فوریه - که روز حمایت از دانشجویان زندانی اعلام شده - دعوت کرده است.
"دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب" از چه زمانی شکل گرفتند. آنها را در چه طبقه بندی می توان قرار داد مثلا گروه، سازمان، طیف، و ...
ـ برای بررسی پیدایش دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب باید ابتدا به سال ۱٣٨۲ یعنی سالی که جریان چپ در دانشگاه موجودیت خود را به ثبت رساند بازگردیم. در خرداد ماه سال ٨۲ اعتراضات گسترده ای تهران و سپس بسیاری از شهرهای ایران را فرا گرفت که آغازگر آن دانشجویان دانشگاه تهران بودند که اعتراضی را درکوی دانشگاه تهران سازمان دادند. این اعتراض ساده و کوچک به دلیل شرایط خاص جنبش دانشجویی در آن سال به سرعت تبدیل به یک اعتراض گسترده شد. جنبش دانشجویی که در آن دوران به تدریج در حال خلاص کردن خود از توهمات دو خردادی و مشارکتی بود اعتراضی را سازمان داد که مهمترین خصیصه ی آن نداشتن هیچگونه توهمی نسبت به هیچ کدام از جریان های درون حکومتی از جمله اصلاح طلبان بود. دانشجویان در آن سال برای اولین بار این اعتقاد خود را با جسارت تمام فریاد زدند که جریان اصلاح طلبی هیچ دستاوردی بجز تداوم خفقان و اختناق نداشته است. دانشجویان چپ در آن اعتراضات برای اولین بار حضور موثر خود را البته نه چندان سازمان یافته نشان دادند و البته همین اعتراضات و آشکار شدن مواضع رادیکال دانشجویی تبدیل به بستر مناسبی شد برای قدرتمندتر شدن جریان چپ در دانشگاه. و این موضوع تا آنجا ادامه یافت که در ۱۶ آذر همان سال برای اولین بار پلاکارد سرخ آزادی برابری و پلاکارد های حمایت از جنبش کارگری توسط تعداد قابل توجهی از دانشجویان چپ برافراشته شود. در اسفند ماه همان سال نشریه ای پای به عرصه ی جنبش دانشجویی گذاشت که از همان شماره ی اول عکس العمل های متفاوتی را از سوی طیف های مختلف جنبش دانشجویی برانگیخت و بعدها تبدیل به پرتیراژترین، تاثیرگزارترین و مهمترین نشریه ی جنبش دانشجویی شد، نشریه ی "خاک". سیر تحولی جنبش دانشجویی از همین تاریخ با سرعت هر چه بیشتری ادامه یافت. جریان چپ حضور پر افتخار خود را در جنبش دانشجویی به اثبات رسانیده بود و هر روز تعداد بیشتری از دانشجویان و از جمله دانشجویان انجمنی و تحکیمی به این جریان روی می آوردند. از آن پس هر روز بر تعداد برنامه هایی که به ابتکار دانشجویان چپ برگزار می شد، افزوده می شد و همچنین در دانشگاه های زیادی در سراسر کشور دانشجویانی با مواضع چپ اعلام موجودیت می کردند. برای نشان دادن قدرت گرفتن جنبش چپ در طول آن سال باید به ۱۶ آذر سال بعد یعنی سال ۱٣٨٣ اشاره کرد. در آن سال جلسه ی سخنرانی خاتمی که به مناسبت ۱۶ آذر به دانشگاه تهران آمده بود، توسط دانشجویان تبدیل به جلسه ی محاکمه ی وی شد. دانشجویان که تحمل حضور خاتمی را در دانشگاه نداشتند علیه وی شروع به سخنرانی و شعار دادن کردند و همانطور که همه ی دانشجویان به یاد دارند خاتمی نیز با اهانت و فحاشی به دانشجویان سالن چمران دانشکده ی فنی را ترک کرد. از جمله مراسمی که دانشجویان چپ هر ساله در دانشگاه برگزار می کردند می توان به مراسم ۱۶ آذر (روز دانشجو)، ٨ مارس (روز جهانی زن) و اول ماه می (روز جهانی کارگر) اشاره کرد. سیر اتفاقاتی که منجر به قدرتمندتر شدن جنبش چپ در دانشگاه شد به سرعت پیش رفت تا به سال ۱٣٨۵ رسیدیم. در آن سال لازم شد تا طی مرزبندی های مشخصی تفاوت های جنبش چپ دانشجویی را با افکار التقاطی و رفرمیستی اعلام کرده و اندیشه ی خود را تحت عنوان اندیشه ی چپ رادیکال به صورت شفاف بیان نماییم. در آن سال بر طبق مذاکراتی که با جریان های مختلف دانشجویی داشتیم تصمیم گرفتیم مراسم ۱۶ آذر را به صورت مشترک با جریان های دیگر برگزار کنیم. از آنجایی که در آن مراسم جریان های مختلفی با سبک کار و اندیشه های متفاوت حضور داشتند تصمیم گرفتیم که برای مرزبندی مشخص و اعلام تفاوت هایمان نامی را بر اساس یکی از شعارهایمان انتخاب کنیم و نام دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب نامی بود که بر اساس یکی از اصیل ترین شعارهایمان یعنی "آزادی برابری" انتخاب کردیم. از آن پس بیانیه های دانشجویان چپ تحت این عنوان منتشر و پخش می شد و نام دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب تبدیل به نام جنبشی دانشجویان چپ شد.
خواست های دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب مشخصا چیست و چه تفاوت هایی با خواست های سایر گروه های دانشجویی دارد؟
ـ از آنجایی که دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب را میتوان نمایندگان جنبش چپ در دانشگاه دانست در نتیجه خواسته های آنان نیز به صورت مشخص نشات گرفته ازاندیشه ی چپ است که سابقه ای دو قرنه داشته و در سرتاسر جهان توسط جریان ها و جنبش های مختلف نمایندگی شده است. در ایران نیز در این سال ها اندیشه ی چپ در دانشگاه ها با این نام نمایندگی شده است. همانطور که از نام این جنبش نیز برمی آید خواست آزادی و برابری یکی از شناخته شده ترین خواسته های این جنبش است که علیرغم سرکوب های دهشتناکی که پشت سر گذاشته همچنان این پرچم را برافراشته نگاه داشته است. دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب نه تنها خواسته های صنفی و سیاسی خود را مطرح می کنند، بلکه همیشه مهمترین حامی جنبش های اجتماعی دیگر همچون جنبش کارگری و جنبش زنان بوده اند. دستگیری های گسترده ی دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در حرکت های اعتراضی جنبش کارگری و زنان دلیلی است بر اثبات این مدعا. از آنجایی که این دانشجویان خود را متعلق به سنت چپی می دانند که پس از شکل گیری نظام سرمایه داری و طبقه ی کارگر به وجود آمد، در نتیجه خواسته های خود را نیز بر اساس تضاد طبقاتی و نابرابری های موجود در جامعه تبیین کرده اند. اگر به صورت مشخص بخواهیم خواسته ی نهایی دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب را بیان کنیم باید بگوییم که آنان خواهان واژگونی این نظم سرمایه دارانه ای هستند که بزرگترین ارمغانش برای بشریت، تضاد طبقاتی، جنگ و خونریزی، تبعیض جنسی و بردگی مدرن بوده است. جدای از این هدف تاریخی و نهایی دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب، خواسته های تاکتیکی و مقطعی آنان نیز از رادیکالیسم مختص جنبش چپ برخوردار است و همین رادیکالیسم چپ مهمترین نقطه ی تفاوت این دانشجویان با جریان های دیگر است. در حالیکه جریان هایی همچون دفتر تحکیم وحدت و لیبرال ها به واسطه ی فرصت طلبی ذاتی خود همیشه از در سازش با حکومت درآمده اند، دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب به واسطه ی همین رادیکالیسم چپ همیشه اعتراض و مخالفت خود را با سیاست های حکومت آشکارا و بدون تعارف اعلام کرده اند. به عنوان مثالی بر اپورتونیسم و سازشکاری جریانات راست در دانشگاه در همین اعتراضات اخیر در کوی دانشگاه تهران شاهد بودیم که در حالیکه گارد ویژه ضد شورش به محل زندگی دانشجویان حمله کرده و آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده بود، تنها کاری که این جریانات انجام دادند این بود که دانشجویان را به آرامش دعوت کرده و آنان را از شعارهای سیاسی پرهیز دادند و البته برای اعضای مجروح گارد ویژه دل سوزاندند.
چرا امسال تصمیم گرفتید ۱۶ آذر را مستقلا برگزار کنید؟
ـ در واقع باید بگویم که این اولین سالی نبود که ما اقدام به برگزاری مراسم مستقل ۱۶ آذر کردیم. در سال ۱٣٨۴ نیز مراسم ۱۶ آذر ما به صورت مستقل برگزار شد. در آن سال به صورت خنده داری و برای اولین بار در تاریخ ایران یک روز به دلیل آلودگی هوا تعطیل اعلام شد و آن روز همان روز ۱۶ آذر بود. این اقدام خنده دار دولت احمدی نژاد باعث شد که تعداد زیادی از دانشجویان معترض روبه روی سر در اصلی دانشگاه تهران تجمع کنند که این تجمع نیز مانند همیشه به درگیری با پلیس انجامید. همان جا جرقه ی برگزاری مراسم مستقل دانشجویان چپ زده شد و این مراسم در روز ۲۰ آذر برگزار شد و از آنجایی که در آن سال هیچ جریان دیگری مراسم و اعتراضی را نتوانست سازمان دهد مراسم ۱۶ آذر آن سال به نام دانشجویان چپ ثبت شد که می توان از آن به عنوان اولین مراسم ۱۶ آذر مستقل دانشجویان چپ نام برد.
ولی ۱۶ آذر امسال هم به دلیل مستقل بودن و نیز به دلایل بسیار دیگری از اهمیت خاصی برخوردار بود. جنبش های اجتماعی نسبت به سال های پیش بسیار جلوتر آمده بودند، تضاد طبقاتی و فضای خفقان و اختناق بسیار شدیدتر شده بود، دمیدن های پیاپی در کوس جنگ هر لحظه محیط جامعه را ملتهب تر می کرد و در کل جامعه ی ایران بیش از پیش سیاسی شده بود، البته با یک چرخش به چپ بی سابقه. همچنین در فضای دانشگاه نیز بر اساس همین تغییرات اخیر بحث و جدل های لفظی و غیر لفظی فراوانی در گرفته و فعالان و طیف های مختلف دانشجویی با یک پلاریزاسیون سیاسی بی سابقه روبه رو شده بودند. همه ی این دلایل باعث شد تا طی جلساتی متعدد و با بحث های فراوان به این نتیجه برسیم که این مراسم باید با شعارها و موضع گیری مشخص جنبش چپ و با پرنسیپ و سبک کار خاص این جنبش برگزار شود تا مرزبندی خود را با جریان های سازشکار، رفرمیست و فرصت طلب بیش از پیش مشخص کرده و جنبش چپ را در این شرایط حساس به صورتی رادیکال در دانشگاه نمایندگی کنیم. همچنین می توان از این مراسم به عنوان بارزترین و درخشان ترین اعلام حضور دانشجویان چپ با نام دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب نام برد که در واقع نشان دهنده ی قدرت جنبش چپ در دانشگاه بود.
از لحاظ قانونی چه ایرادی به اقدام شما از جمله تجمع مسالمت آمیز در دانشگاه وارد است؟
ـ در وهله ی اول باید این موضوع را در نظر داشت که هر صدای اعتراض مردمی که در هر گوشه از ایران بلند میشود چه قانونی و چه غیرقانونی با سرکوب مواجه می شود و در کل جمهوری اسلامی از یک قابلیت شگفتی برخوردار است که می تواند همه چیز را غیرقانونی اعلام کند. پس بر اساس قانونی بودن یا نبودن یک اعتراض چندان نمیتوان به تحلیل برخورد دستگاه سرکوب پرداخت و دلیل برخورد وحشیانه با دانشجویان چپ را نیز در جای دیگری باید جستجو کرد. همانطور که میدانید دفتر تحکیم وحدت نیز تجمعی به مناسبت ۱۶ آذر برگزار کرد که اگر مشکل بر سر قانونی بودن تجمع در دانشگاه باشد باید با آنها نیز چنین برخوردی می شد که البته حتی یک نفر از اعضای دفتر تحکیم وحدت نیز بازداشت یا احضار نشدند.
تا امروز (۱۱ فوریه ۲۰۰٨) چه تعداد از رفقای شما آزاد شده اند و چه کسانی در زندان باقی مانده اند؟
ـ از تعداد نزدیک به ۶۰ نفر از رفقای بازداشتی ما، به واسطه ی فشارهایی که در سطح ایران و جهان به جمهوری اسلامی وارد شدتا به حال تعداد بسیار زیادی البته با وثیقه های سنگین آزاد شده اند و در آینده دادگاه خواهند داشت، اما هنوز بسیاری از رفقا در زندان و تحت شکنجه های روحی و جسمی به سر می برند. لیست رفقایی که همچنان در زندان به سر می برند به شرح زیر است:
از سری اول بازداشتی ها:
بهروز کریمی زاده، پیمان پیران، سعید حبیبی، صدرا پیر حیاتی، سعید آقام علی و مهدی الله یاری که البته برای رفقا سعید حبیبی و سعید آقام علی قرار وثیقه تعیین شده است، ولی به دلیل سنگین بودن وثیقه ها هنوز خانواده هایشان قادر به پرداخت وثیقه نشده اند.
و از سری دوم بازداشتی ها که هنوز کسی آزاد نشده است :
بهزاد باقری، بیتا صمیمی زاد، بیژن صباغ، آناهیتا حسینی، سروش دشتستانی، مرتضی اصلاحچی، محمد پورعبدالله، امین قضایی، مرتضی خدمتلو و سروش ثابت و همچنین رفیق جواد علیزاده، که از مدتی قبل از ۱۶ آذر در بازداشت به سر می برد.
از وضعیت آنها که آزاد شده اند و آنها که در زندان مانده اند تا چه اندازه اطلاع دارید؟
ـ آن عده از رفقایی که آزاد شده اند در حال حاضر تحت شدیدترین کنترل های امنیتی از سوی وزارت اطلاعات هستند. آن طور که از گفته ها برمی آید این رفقا در زندان تحت فشارهای روحی و جسمی طاقت فرسایی بوده اند که حتی در مورد بعضی از رفقا آثار این فشارها کاملا مشهود است. همچنین قابل ذکر است که تمام این رفقا را با تهدید هایی مبنی بر بازگرداندنشان به زندان آزاد کرده اند، اما آنان که هنوز در زندان مانده اند طبق اخبار موثقی که به دست ما رسیده است به شدت تحت فشار قرار دارند و وزارت اطلاعات تمام شیوه های عجیب و غریب خود را برای این دانشجویان به کار گرفته است تا آنان را وادار به اعتراف به اتهام های بی پایه و اساس و مصاحبه های تلویزیونی به سبک دهه شصت کند. همین که رفیق عزیزمان بهروز کریمی زاده در زندان اقدام به خودکشی با برق سلولش کرده است خود نشانه ایست بر شکنجه های قرون وسطایی که در زندان بر دانشجویان اعمال می شود.
آخرین اقدامات دکتر ناصر زرافشان وکیل این دانشجویان در جهت آزادی آنها چه بوده است؟
ـ در رابطه با دکتر زرافشان یک نکته ی مهم قابل ذکر وجود دارد و آن این است که وزارت اطلاعات تا به حال به ایشان اجازه ملاقات با دانشجویان و پیگیری قضایی کار آنها را نداده است، اما دکتر زرافشان با راهنمایی هایشان به خانواده ها کمک شایانی برای پیگیری پرونده ی فرزندانشان کرده اند و می کنند و همچون همیشه با خبررسانی ها و اقدامات روشنگرانه شان سهم بسزایی در آزاد شدن این تعداد از دانشجویان داشته اند که به راستی قابل تقدیر است.
ایرج جنتی عطایی، شاعر، نویسنده و ترانه سرا در سایت خود کارزاری برای حمایت از شما تدارک دیده که با استقبال روبرو شده است. در این مورد چه اطلاعی دارید و آیا این پشتیبانی ها در شرایط کنونی برای شما موثر بوده است؟
ـ از این موضوع کاملا مطلع هستیم و اتفاقا این کار رفیق ایرج به راستی مایه دلگرمی ما و خانواده های دانشجویان زندانی شده است. در ضمن رفیق ایرج به همین مناسبت شعری نیز سروده است که لازم است همین جا و برای چندمین بار از ایشان تشکر کنیم.
راجع به تاثیر این پشتیبانی ها نیز باید بگویم که نه تنها این کار که بسیار کار بزرگی هم هست،بلکه هرگونه حمایت و پشتیبانی از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب که اکنون در زندان به سر می برند، تاثیر خود را می گذارد و ما این تاثیر را به عینه دیده ایم و گرنه دلیلی نداشت که به عنوان مثال در روز ۲٨ دسامبر فراخوان برگزاری آکسیون در خارج از کشور بدهیم. در واقع باید بگویم که هر اقدامی در شرایط حاضر که باعث شود صدای دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب به گوش جهانیان برسد مایه دلگرمی ماست و از آن استقبال می کنیم.
از ایرانیان خارج کشور جهت حمایت از جنبش دانشجویی و دانشجویان زندانی چه انتظاری دارید؟
ـ ما برای تاریخ ۲٨ دسامبر فراخوانی صادر کردیم که خوشبختانه با حمایت بسیاری از ایرانیان خارج کشور و همچنین آزادی خواهان غیر ایرانی در سراسر جهان روبه رو شد. ایرانیان خارج کشور تا به حال حمایت های خود را از ما دریغ نکرده اند و شکی نداریم که در آینده نیز همینگونه خواهند بود. پس از موفقیت آکسیون های ۲٨ دسامبر و دیگر اعتراض ها در سراسر جهان که دولت جمهوری اسلامی را مجبور به آزاد کردن تعدادزیادی از دانشجویان کرد ما در روزهای قبل تصمیم گرفتیم فراخوان یک آکسیون دیگر را در روز ۱۶ فوریه برای اعتراض به ادامه ی روند بازداشت ها و شکنجه ی دانشجویان صادر کنیم چرا که همانطور که میدانید با آنکه تعداد زیادی از دانشجویان آزاد شده اند، ولی این آزادی ها با قرار وثیقه های سنگین بوده است و تمام این دانشجویان در آینده دادگاهی خواهند شد و در ضمن جمهوری اسلامی همچنان در تهران و گوشه کنار کشور دست به بازداشت دانشجویان می زند و مهم اینکه تمام دانشجویانی که هم اکنون در زندان به سر می برند تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار دارند و وزارت اطلاعات قصد دارد با اعمال این شکنجه ها آنان را مجبور به اعتراف کردن به اتهام های بی پایه و اساس و گرفتن مصاحبه های تلویزیونی کند. به همه ی این دلایل است که از تمام کسانی که در سراسر جهان دغدغه ی انسانیت و آزادی و برابری دارند و همه ی آن کسانی که می دانند در این کشور چه بر سر بهترین فرزندانشان می آید انتظار داریم به هر طریقی که برایشان مقدور است از جمله برگزاری و شرکت در آکسیون یا هر کار دیگری در روز ۱۶ فوریه حمایت خود را از دانشجویان زندانی اعلام کنند.
جنبش آزادی خواهی و برابری طلبی در ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به کمک همه ی آزادی خواهان و برابری طلبان در سراسر جهان نیازمند است.
* کاوه عباسیان متولد ۱٣۶٣ و دانشجوی مقطع کارشناسی رشته سینما (دانشگاه هنر تهران) است. در سال گذشته پس از شرکت در کنکور کارشناسی ارشد جامعه شناسی، به دلیل فعالیت های سیاسی رد صلاحیت و یا به عبارتی سه ستاره شد.
کاوه فعالیت های سیاسی خود را در سال ۱٣٨۱ از اولین سال ورود به دانشگاه آغاز کرد. در اسفند ٨۲ به همراه بهروز کریمی زاده سردبیری نشریه ای دانشجویی را عهده دار شد که بعدها از نشریات مهم جنبش دانشجویی شد. پس از توقیف این نشریه، نشریه ی اینترنتی آرت کالت را به همراه چند تن دیگر از جمله امین قضایی ـ که اکنون در زندان به سر می برد ـ منتشر کرد که نشریه ای فرهنگی ـ هنری بود.
کاوه در طول دوران فعالیت سیاسی چندین بار بازداشت و احضار شده است از جمله در اعتصاب کارگران شرکت واحد به همراه ۱٣ دانشجوی دیگر بازداشت شد. در مراسم روز دانشجوی امسال او یکی از سخنران ها بود و از ۱۶ آذر تاکنون، خانواده او در تهدید نیروهای امنیتی قرار دارند و احضاریه ی دادگاه انقلاب را به آن ها ارائه داده اند.
|