سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مبارزات انتخاباتی نباید تنها به تحریم انتخابات ختم گردد!


کامبیز قائم مقام


• تحریم را باید فقط یک شیوه مبارزاتی و بخشی از مبارزات انتخاباتی دانست. تحریم نباید تبدیل به سکوت در برابر با انتخابات آزاد گردد. تحریم احتیاج به توضیح دارد. برای تحریم باید کار کرد. باید خواسته انتخابات آزاد در تحکیم از تحریم باشد و از هر زمان محکمتر ابراز شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٣ اسفند ۱٣٨۶ -  ۲۲ فوريه ۲۰۰٨


این اولین بار است که در تاریخ سلطه حکومت جمهوری اسلامی قبل از شروع مبارزات انتخاباتی بسیاری ازافراد،شخصیتها،دسته جات و گروه های سیاسی، انتخابات را تحریم کرده اند. بی تردید برای اکثر مردم ما روشن است که از چنین حکومتی نمی توان توقع انتخابات آزاد را داشت. علی خامنه ای بروشنی در یزد اعلام نمود که در تمام دنیا قوانین کشوری دارای چهارچوب است و کشور ایران از آن مجزا نخواهد بود، ما هم دارای "چهارچوب برای قوانین خود هستیم"   که البته منظور ایشان شورای نگهبان و نقش آن در تعیین شرایط کاندیدای انتخاباتی بود. و اینکه جریان انتخاباتی میبایست در چهارچوب جمهوری اسلامی و قوانین آن باشد. یعنی دگراندیشان حق شرکت در آن را نداشته یاشند. و شاهد این هستیم که دراین مداخلات و یا "معاملات انتخاباتی" بسیاری از «خودی ها» نیز دراین کارزار گرفتار بی مهری رژیم حاکم گردیدند. نتیجتاً رسیدن به تصمیم تحریم نه تنها عجیب و غریب نبود و حتی زودرس هم نبود بلکه طبیعی ترین نوع عکس العمل به برخورد رژیم به انتخابات بود. در اینجا تنها یک مسأله بی جواب مانده است که پس از تحریم چه باید کرد؟ واینکه تحریم نه تنها نقطه پایان مبارزات انتخاباتی نیست بلکه در جای خود باید مکمل مبارزات انتخاباتی باشد. در این میان بسیاری در این تفکرند که با تحریم کار رژیم و انتخابات آن یکسره می شود و در ضمن تصور میکنند که وظایف ما در امر انتخابات تمام می شود. در حالیکه ما باید از هر زمینه ای برای افشاگری استفاده کنیم چون تحریم فقط یک نوع مبارزه انتخاباتی است. انتخابات آزاد حق مسلم مردم ایران است و برای بدست آوردن آن باید مبارزه همه جانبه ای را شروع کرد و از رژیم مصرانه بخواهیم که انتخابات آزاد انجام دهد. مهم نیست که رژیم توجهی به آن می کند یا نه، مهم این است که مردم در صحنه مبارزاتی باقی بمانند و در خواسته مشروع خود همچنان پافشاری نمایند. چون مبارزه علیه رژیم دارای یک سمت و سوی مشخص نیست، اگر چه نوک تیزمبارزه در داخل ایران و بسوی رژیم است ولی در شرایط گوناگون مثلاً بحران انرژی هسته ای و یا شرکت احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا و یا موارد دخالت ایران در بسیاری از بهم ریختگی های جهان، بخش های مشخص باابعاد جدیدی در مبارزه ما ساخته میشود. امروز مبارزه در انتخاباتی است که سران رژیم را درگیر مبارزه درونی برای گرفتن قدرت کرده است و گاهی اپورتونیسم سیاسی بخشی از آنها را بطور مجازی در کنار مردم نشان می دهد. مثلاً رفسنجانی در انتخابات گذشته صحبت از آزادی پوشش برای زنان می کرد و احمدی نژاد هم می گفت چرا اینهمه کار مهم را کنار گذاشته اید و تنها بدنبال موی و پوشش زنان شده اید. و زنان در انگونه امور باید آزاد باشند. بهر حال جا برای گفتگو زیاد است و نباید از کنار این جریانات بگذریم. امروز دیگر صحبت از مبارزه نظامی یا چریکی در بین روشنفکران ما وجود ندارد و عملاً مبارزه مسالمت آمیز سرلوحه کار قرار گرفته است فقط باید آن را در چهارچوب تحریم حبس نکنیم بلکه گسترش مبارزه را باید در چهارچوب مبارزات انتخاباتی افزایش دهیم. پیشتر گفته ایم که شرکت در مبارزات انتخاباتی صرفاً به معنای شرکت در رای گیری نیست، چه رای دادن به کاندیداهای شورای نگهبان دردی از مملکت و مردم را دوا نخواهد کرد و تئوری بد و بدتر می شود که بد بهتر از بدتر است. و این تئوری در هیچ شرایطی درست نیست. اینکه باید در جهنم به مار غاشیه پناه برد حتماً صحیح نیست. باید توجه داشت که زهر مار غاشیه نیز مهلک است. شاید در جهنم می بایست راه بهتری را برای ایستادگی، بجای انتخاب بین دو گونه مار، پیدا نمائیم. بهر حال شرایط امروز ما مبارزه با ولایت فقیه را میطلبد. یعنی اشکال در سیستم است و راههای مبارزه باآن را باید کشف کرد و این روشها همیشه ثابت نیستند. باید ابتدا سعی در شناخت شرایط مبارزه نمود. و بستر مبارزه اساسی با سیستم را پیدا نمود. باید از هر روزنه ای برای ورود به صحنه مبارزه استفاده شود. می دانیم که تیر خلاصی در ادامه حرکت ما موجود نیست. این مبارزه دراز مدت است و لذا قوانین دراز مدت برای آن باید در نظر گرفته شوند. مبارزه نباید جغرافیایی باشد و فقط محدود به ایران انجام پذیرد بلکه امروز با این همه امکانات وسائل ارتباط جمعی، مبارزه می تواند جهانی شود. باید روشنفکران جهان را به پشتیبانی از این مبارزات دعوت نمود. پینوشه هرگز به این سادگی دست بردار نبود. ولی حرکت مبارزاتی مردم شیلی از مرزهای شیلی عبور کرده بود، دیگر امکان سد مبارزه برای دیکتاتور شیلی عملی نبود. مبارزات ما نیز باید از مرزهایمان عبور کند. فقط اینکه ما این رژیم را دوست نداریم نمی تواند شعار جهانی شود بلکه بند بند زیر پا گذاشتن حقوق بشر توسط رژیم باید شعارهای جهانی ما را بسازند.امروز انتخابات آزاد از هر پدیده دیگری در دنیا بیشتر طرفدار دارد. شیلی، فیلیپین، آفریقای جنوبی و بسیاری دیگر از کشورهای دربند بااین خواسته انتخابات آزاد، مردم جهان را به دفاع از حقوق خود واداشته اند. این شعار و فشارهای بین المللی، مارکوس، پینوشه و غیره را سرنگون کرد.
تحریم را باید فقط یک شیوه مبارزاتی و بخشی از مبارزات انتخاباتی دانست. تحریم نباید تبدیل به سکوت در برابر با انتخابات آزاد گردد. تحریم احتیاج به توضیح دارد. برای تحریم باید کار کرد. باید خواسته انتخابات آزاد در تحکیم از تحریم باشد و از هر زمان محکمتر ابراز شود. این حق از ما گرفته شده است. باید این تجاوز به حقوق پایه ای مردم ایران را هرچه وسیع تر افشاگری کنیم و چهره واقعی رژیم را به جهانیان نشان دهیم.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست