دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در نمایش انتخابات شرکت نخواهند کرد
•
ما دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب اعلام میداریم که همچون گذشته، شرکت نکردن در مضحکه ی انتخابات را قاطعانه بخشی از تاکتیک مبارزاتی خود علیه استبداد حکومت سرمایه و مذهب میدانیم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۰ اسفند ۱٣٨۶ -
۱۰ مارس ۲۰۰٨
سال ۱٣٨۶: سال سرکوب گسترده و بیسابقه دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب، سال سرکوب اعتصابات متعدد کارگری به ویژه اعتصاب کارگران قند و نیشکر هفت تپه، سال شلاق زدن وحشیانهی کارگران به جرم شرکت در مراسم روز جهانی کارگر، سال تحریمهای اقتصادی و قربانی کردن معیشت کارگران و همگان در پیشگاه قدرت و سرمایه، سال سرکوب و بازداشت معلمانی که نان شب خود میطلبیدند، سال محکوم شدن ٣۷ زن به اعدام و سنگسار، سال ترور فعال کارگری در کردستان، سال پرونده سازی و حبس و شکنجه برای دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، سال حبس صالحی و اسانلو، سال صدور احکام اعدام برای فعالین اجتماعی، سال افزایش تقریبا ۱٨ درصدی نرخ تورم قیمتها، سال افزایش ۱۰۰ درصدی نرخ اعدامها، سال بازداشت و شکنجه فعالین اجتماعی و روزنامهنگاران کردستان و آذربایجان، سال قتل ابراهیم و زهرا در بازداشتگاه های حکومت، سال دشنه و خنجر، شکنجه و شلاق، قحط و مرگ، سال بد، سال باد، سال اشک پوریها و سال خون مرتضیها...
و با همین کارنامهی متعفن است که وقاحتپیشهگان جناحهای حکومت از نمایش مضحک انتخاباتشان، از بازی مضحک دموکراسی و مشارکتشان سخن میگویند، به خیال باطل خود برای مردم(بخوانید رعیتهاشان) حق و تکلیف معین میکنند. از مردمی که کمرشان زیر خفقان سیاسی و فشار اقتصادی خم شده، امضا و مهر و رأی میطلبند تا مشروعیتی ظاهری بیابند.
بدین وسیله ما دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب اعلام میداریم که همچون گذشته، شرکت نکردن در مضحکه ی انتخابات را قاطعانه بخشی از تاکتیک مبارزاتی خود علیه استبداد حکومت سرمایه و مذهب میدانیم. و همچنین موضع گیری اپوزیسیون راست که شرکت نکردن در انتخابات را به بهانه های واهی همچون فقدان رسانه های آزاد و فراگیر یا رشد نیافتگی شعور سیاسی مردم پیشاپیش شکست خورده میداند، تنها آب به آسیاب حکومت ریختن ارزیابی میکنیم . در شرایط فقدان آزادی تشکل و نشر و بیان برای نیروهای مخالف وضعیت موجود و به ویژه جریانات رادیکال، که سدّ بزرگی در برابر ایجاد آلترناتیوهای سیاسی-اجتماعی قرار داده است، شرکت نکردن در این بازی تکراری حکومت، به عنوان یک کنش اجتماعی سلبی و نماد مخالفت با نظم سیاسی موجود ضروری مینماید. و بدین گونه این عدم شرکت نه پروژهای زمانبندی شده، نه نوشدارویی برای مصایب و مشکلات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بلکه تنها میتواند و میباید به مثابهی تاکتیک سیاسی جزئی ای به کار رود که بسترساز ساز پیدایش بدنهای گسترده و پایدار گرچه ناهمگون از مخالفین تمامی جناحهای حکومت، اعم از اصلاحطلبان و اصولگرایان، باشد.
|