یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مجلسی که تشکیل می شود مجلسی صوری و یک دست است
مصاحبه احمد رافت، سردبیر خبرگزاری کرونوس اینترناسیونال با آیت الله منتظری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ اسفند ۱٣٨۶ -  ۱۱ مارس ۲۰۰٨


آیت الله منتظری در گفتگوئی اختصاصی با خبرگزاری کرونوس اینترناسیونال که بزبان های ایتالیائی، عربی و انگلیسی پخش شده است می گوید "دولت ما با طرح بعضی شعارهای تحریک‏آمیز و حساب‏نشده بسیاری از دولتها را نسبت به دولت ایران حساس و بدبین نموده است". دراین گفتگو مسائل گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته اند که ازجمله می توان به رد صلاحیت ها، سیاست هسته ای جمهوری اسلامی و مقولات دیگری چون مجازات های اعدام و سنگسار اشاره کرد.

فشارهای بین المللی بر جمهوری اسلامی ایران روز به روز افزایش می یابند و شورای امنیت سازمان ملل متحد سرگرم مذاکره تصویب تحریم های جدیدی است. آیا در چنین شرایطی پافشاری بر ادامه غنی سازی اورانیوم در جهت منافع کشور است؟

در این که داشتن انرژی اتمی در انحصار هیچ دولتی نباید باشد و همه دولتها و ملتها حق دارند دارای چنین انرژی‏و فنون علمی آن باشند شکی نیست، ولی اشکال کار در این است که دولت ما با طرح بعضی شعارهای تحریک‏آمیز و حساب‏نشده بسیاری از دولتها را نسبت به دولت ایران حساس و بدبین نموده است و آنان را در جهت ایجاد وحدت علیه ما و منافع ملّی‏ما تحریک کرده تا آنجا که روز به روز فشارها را تشدید می‏کنند و آثار آن نیز بر مردم مظلوم ما خواهد بود، که بسیار جای نگرانی‏است و امیدوارم مسئولین مربوطه در شرایط سختی که برای ملت ما پیش آمده است به دور از احساسات تند و با عقلانیت بیشتربتوانند از این بحران خارج شوند و بیش از این کشور را منزوی نکنند و مردم را تحت فشار سیاسی و اقتصادی قرار ندهند.

در مجامع بین المللی گفته می شود که برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران تنها علت تشدید فشارهای بین المللی نیست و جامعه جهانی هم چنین نگران سیاست های ایران در کشورهای منطقه به ویژه لبنان، افغانستان و عراق است. نظر جنابعالی در رابطه با سیاست های دولت کنونی در کشورهای منطقه چیست و آیا این سیاست ها را در جهت منافع جمهوری اسلامی می دانید؟

حمایت‏های مادی و معنوی از کشورهای یاد شده به خصوص با توجه به نیاز شدید آنان و تقاضای کمک ازکشورما و نیز با توجه به فرهنگ و دین مشترک بین آنان و کشور ما کاری است انسانی و اخلاقی، ولی حمایت از آنان نباید به‏صورت دخالت در آن کشورها باشد؛ همانگونه که کشورهای قدرتمند نیز نباید به بهانه کمک به کشورهای در حال رشد ونیازمند، در سرنوشت مردم آن کشورها دخالت نمایند.

موقعیت در درون کشور نیز مناسب به نظر نمی آید، علاوه بر مشکلات اقتصادی، فشار بر اقشار مختلف جامعه به ویژه زنان، دانشجویان و روزنامه نگاران و هم چنین اقلیت های قومی نیز افزایش یافته است. در چنین شرایطی مردم قرار است به پای صندوق رای رفته و نمایندگانشان را انتخاب کنند، هر چند که بسیاری از کاندیداها نیز رد صلاحیت شده اند و عملا نمی توان از رقابت انتخاباتی صحبت کرد، به نظر شما در صورت ادامه سیاست های داخلی و خارجی کنونی، چه سرنوشتی در انتظار جمهوری اسلامی ایران خواهد بود؟

تندرویها و سخت‏گیرهائی که نسبت به قشر دانشجو و روزنامه نگاران و بعضی اقشار دیگر می‏شود، و نیز ردّصلاحیت‏های افراد زیادی از نیروهای مفید و با تجربه که متأسفانه انجام شد عاقبتی جز زیاد شدن فاصله بین مردم و حاکمیت ودر نتیجه کم شدن مقبولیت آن نخواهد داشت در شرایطی که کشور در معرض تهدید خارجی است من نمی‏دانم چرا مسئولین به‏عاقبت کارهای خود فکر نمی‏کنند و هر روز علاوه‏بر مشکلات اقتصادی و گرانی و تورم رو به رشد، نارضایتی جدیدی برای‏مردم بوجود می‏آورند.

حمایت های مالی دولت کنونی از سازمان ها و کشورهای خارجی در خاورمیانه تا آمریکای لاتین با اعتراض مردم مواجه است. آیا به نظر شما در کشوری که در پیامد عدم دسترسی به سوخت در زمستان امسال برخی حتی جان خود را از دست دادند کمک به کشورهای خارجی جایز است؟
بدیهی است کمک به کشورهای دیگر نباید به قیمت نارضایتی ملت خودمان و در تنگنا قرار گرفتن آنان تمام‏شود. البته بخشی از این سختی‏هائی که به خصوص در زمستان برای مردم چند استان کشور پیش آمد معلول عدم پیش‏بینی‏های‏لازم توسط مسئولین مربوطه بود.

آیا انتخابات در شرایط کنونی و با توجه به رد صلاحیت ها می تواند راه گشای مشکلات کنونی کشور باشد؟ مجلس آینده برای پاسخگویی به احتیاجات جامعه کدام وظایف را باید در دستور کار قرار دهد؟
با ردّ صلاحیت‏های زیاد از نیروهای مفید و عدم امکان رقابت واقعی در انتخابات قهراً یک انتخاب صوری و یک‏مجلس یک دست پیش بینی می‏شود و چنین مجلسی نمی‏تواند نمایندگی اکثریت مردم را داشته باشد و در نتیجه تابع و پیرو ومجری نظریات یک اقلیت خواهد شد، و در نهایت نمی‏تواند وظائف مهم و اصلی خود را انجام دهد.

در این روزها بسیاری صحبت از خیانت به آرمان های انقلاب می کنند، آیا واقعا خیانتی صورت گرفته است و انقلاب از مسیر اصلی اش خارج شده است؟
در هرحال ما به بسیاری از آرمانهای اصلی انقلاب و از جمله آزادیهای مدنی و سیاسی نرسیدیم، ولی من کسی‏یا کسانی را متهم به خیانت نمی‏کنم، اما نمی‏توان از تندرویها و انحصارطلبی‏ها و قدرت خواهی‏ها و تمامیت‏طلبی‏های عده‏ای‏در یک جناح خاصّ چشم پوشی نمود.

حضور نظامیان در صحنه اقتصاد، سیاست ، فرهنگ و هنر روز به روز پررنگ تر می شود. منتقدین این حضور مورد حمله شدید طرفداران دولت قرار گرفته اند و حتی آقای حسن خمینی هم از این تعرضات مصون نبوده است. آیا خطر این می رود که در آینده نظامیان، جانشین روحانیت در صدر حکومت شوند؟
در مورد دخالت نظامیان در مسائل سیاسی -همانگونه که رهبر فقید انقلاب مرحوم آیت‏اللّه خمینی معتقد واصرار داشتند- مصلحت کشور و نیروهای مسلح در دور بودن آنان از مسائل سیاسی و خط بازیهای گروهی است.

در عراق آیت الله العظمی سیستانی مخالف شدید حضور روحانیون در دولت و در مقام های اجرایی است. نظر جنابعالی با توجه به عملکرد روحانیت در ۲۶ سال گذشته در جمهوری اسلامی ایران در این رابطه چیست؟

نظر اینجانب نیز همین است که روحانیت باید حتی‏المقدور از مجاری امور و قدرت به دور باشد تا بتواند وظایف اصلی خود را انجام دهد و پایگاه معنوی‏اش در بین مردم مخدوش نشود، و این نظر را به مرحوم آیت‏اللّه خمینی نیزارائه دادم.

در سال گذشته میلادی احکام اعدام به اجرا درآمده نسبت به سال قبل تقریبا دوبرابر بوده است و در سال جاری میلادی نیز تنها در ٣۰ روز اول ٣۵ نفر اعدام شده اند و روز به روز بر شمار احکام اعدام صادر شده توسط دادگاه ها افزوده می شود. آیا کلیه این احکام با موازین اسلامی تطبیق دارند؟
اصل حکم اعدام در موارد قصاص نفس با درخواست اولیای مقتول و نیز در بعضی موارد دیگر که به ندرت‏شرایط آن محقق می‏شود جای تردید نیست، ولی اصولاً مبنای بسیاری از اعدامها اقرار متهم در زندان و در حالت تهدید و احیاناًبا کتک و مانند آن می‏باشد، و چنین اقراری بنا به حکم عقل و اخبار وارده و فتوای تمام علمای شیعه حجت نمی‏باشد و نمی‏توان‏شرعاً کسی را به استناد چنین اقراری محکوم به اعدام نمود و حجت بودن علم قاضی نیز به طور کلی محل اشکال است و سیره‏پیامبراکرم)ص( و حضرت امیر)ع( قضاوت براساس علم خودشان نبوده است، بلکه براساس موازین قضائی یعنی اقرار در حال‏آزادی و بدون ترس متهم و یا شهادت عدول و یا قسم بوده است.

در روزهای گذشته پدری دختر ۱۴ ساله اش را به ظن ارتباط نامشروع سنگسار کرد. آیا احکام سنگساری که اخیرا از سوی قضات صادر شده اند در رفتار نامناسب این پدر تاثیر گذار بوده است؟ نظر شما در رابطه با احکام سنگساری که در ماه های اخیر صادر شده اند با توجه به تاثیر آنها در اذهان عمومی چیست؟
شرایط سنگسار بسیار سخت و کمیاب، زیرا زنای محصنه که حکمش سنگسار است یا با اقرار متهم ثابت‏می‏شود و یا با شهادت چهارمرد عادل که صحنه عمل را با چشم دیده باشند. بدیهی است چنین شهادتی که چهار مرد عادل‏صحنه زنا را ببینند کمتر اتفاق می‏افتد، و اقرار متهم نیز اگر در زندان و در حال غیرعادی و با تهدید و امثال آن باشد حجت‏نمی‏باشد. و در قتل و سنگسار، انکار بعد از اقرار نیز -برحسب اخبار وارده- پذیرفته می‏شود. علم قاضی نیز در امور جنسی‏قطعاً حجت و نافذ نیست. از طرف دیگر بر فرض این که متهم به زنای محصنه در حال عادی و خارج زندان اقرار کند هرچند بایدمورد حدّ قرار گیرد، ولی باید بتواند فرار کند و نباید طوری قرار دهند که نتواند فرار کند و مطابق بعضی روایات اگر پس ازاصابت حتی یک سنگ ریزه به او فرار کرد نباید مورد تعقیب قرار گیرد.
و در مورد سوال که دختر چهارده ساله سنگسار شده است علاوه بر اشکالات ذکر شده، چنانچه او بدون شوهر بوده - که‏ظاهراً چنین بوده است - حکم او قطعاً سنگسار نبوده است، زیرا سنگسار مربوط به زنای مرد و زنی است که دارای همسر باشندآن هم با شرایط دیگری که در فقه مطرح شده است؛ وانگهی حکم سنگسار و اجراء آن وظیفه حاکم شرع است و پدر دختر حق‏ندارد چنین کاری را انجام دهد. ان‏شاء اللّه موفق باشید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست